Serge HALIMI

منبع: لوموند دیپلماتیک

لشکرکشی تنبیهی ارتش اسراییل به غزه، یکی از خودجوش ترین خواست های روزنامه نگاری مدرن را فعال کرده است: حق تنبلی، به عبارت حرفه ای تر این امر «تعادل » نامیده می شود. فاکس نیوز، شبکه تلویزیونی راست افراطی امریکایی، خود را به شکلی که خالی از ریشخند نیست «منصف و متعادل»( fair and balanced) می خواند.

11754_274

درمورد درگیری در خاورنزدیک، که خطاها بصورتی مساوی تقسیم نشده اند، «تعادل» موجب فراموش کردن این نکته می شود که چه کسی قدرت اشغالگر است. همچنین، برای بیشتر روزنامه نگاران غربی، این امر ابزاری جهت حفاظت ازخود دربرابر تعصب مخاطبان یک خبر ناراحت کننده است که می بایست بلافاصله نقطه نظر مقابل آنرا نیزمطرح کرد. فزون براین که چنین رفتاری در بحران های دیگر بین المللی، به عنوان نمونه بحران اوکراین دیده نمی شود، تعادل واقعی به خاطر دو عامل رنجور است. نخست به خاطر این که بین تصویر کشتار شدید و خونین غزه و یک اعلام خطر پرتاب راکت به یک پلاژ در تل آویو تفاوت زیادی وجود دارد… سپس، به خاطر این که برخی از شخصیت های اسرائیلی از امکانات ارتباطی حرفه ای برخوردارند درحالی که طرف دیگر چیزی جز شرح مصیبت غیرنظامیان خود برای ارایه به رسانه های غربی ندارد.

ولی، ترحم یک سلاح کارآمد سیاسی نیست، کنترل روایت ها ارزش بیشتری دارد. ازدهه ها پیش، به ما توضیح داده می شود که اسرائیل به هر «اقدام»ی «پاسخ شدید» می دهد. با این حال، این حکومت کوچک صلح جو، بد حفاظت شده، بدون متحد قدرتمند همواره، گاه حتی بدون یک خراش، موفق می شود غلبه یابد… برای رخ دادن چنین معجزه ای، هر رودررویی باید دقیقا در زمانی رخ دهد که اسراییل خود را قربانی غافلگیرشده خباثتی (یک رویداد، سوء قصد، تجاوز، آدم کشی) که براو تحمیل شده می نمایاند. دکترین «تعادل» در این عرصه به خوبی آماده شده است که کاربرد می یابد. یک طرف از پرتاب راکت علیه مردم غیرنظامی شکوه می کند، طرف دیگر به او اعتراض می نماید که «پاسخگویی» اسرائیل خیلی خونبارتر بوده است. خلاصه کلام گویا سخن از جنایت جنگی از هر دو سو است.

و به این ترتیب، باقی موضوع یعنی مطلب اساسی فراموش می شود: اشغال نظامی کرانه باختری، محاصره اقتصادی غزه، اشغال رشدیابنده اراضی. اما، به نظر می آید که تداوم خبری هرگز وقت کافی برای پرداختن به این جزئیات را ندارد. به عنوان مثال، چقدر از بزرگ ترین مصرف کنندگان خبر می دانند که بین جنگ ۶ روزه و جنگ عراق یعنی بین سال های ١٩۶٧ و ٢٠٠٣، بیش از یک سوم قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد، توسط یک دولت یعنی اسرائیل زیرپا نهاده شده و غالب این قطعنامه ها درمورد اشغال اراضی مناطق فلسطینی بوده است (١)؟ می توان گفت که یک آتش بس ساده در غزه به مفهوم تداوم تجاوز شناخته شده به حقوق بین المللی است.

برای یادآوری این امر نمی توان روی پاریس حساب کرد. از زمانی که در ٩ ژوئیه گذشته بدون گفتن یک کلمه درباره قربانیان غیرنظامی فلسطینی، اعلام کرده که این حق دولت تل آویو است که «برای حفاظت از مردم خود دربرابر تهدیدات همه اقدامات لازم را انجام دهد»، آقای فرانسوا اولاند دیگر دربند «تعادل» نیست. او به خرده تلگرافچی دست راستی های اسرائیل تبدیل شده است.

١- Lire « “Deux poids, deux mesures” », Le Monde diplomatique, décembre 2002.