صد و سی و ششمین برنامه گفتگوی بنیاد آرمان شهر با عنوان “نگاه استیو مک کیوری به افغانستان” با همکاری مرکز منبع معلومات افغانستان، روز جهارشنبه ۱۲ سنبله ۱۳۹۳ برابر با ۴ سپتامبر ۲۰۱۴ در دانشگاه کابل برگزار شد. در این برنامه جمعی از اساتید دانشگاه، مقامات حکومتی، فعالان جامعه مدنی، فرهنگیان، دانشجویان دانشگاه های مختلف و شهروندان حضور به هم رسانیده بودند. میلاد فر وش رییس جلسه گفتگو با اظهار سپاس و امتنان از حضور حضار در جلسه گفت: این برنامه از سلسله گفتگوهای آرمان شهر تحت عنوان «برای ثبت در تاریخ» است که به مناسبت افتتاح نمایشگاه عکس های استیو مک کیوری برپا گشته است. از جناب استاد احمدضیا رفعت، استاد دانشکده ژورنالیسم، آقای مسعود حسینی، فوتوژورنالیست و خانم صحرا کریمی، فیلم ساز برای حضور در پنل برنامه بسیار سپاس گزارم.

DSC_0068

در آغاز میلاد فر وش در مورد زندگی و آثار استیو مک کیوری عکاس امریکایی صحبت کرد. او در قسمتی از سخنان خود گفت: استیو مک کیوری یکی از برجسته ترین عکاسان امریکایی است که در سال ۱۹۵۰ میلادی در شهر فیلادلفیای امریکا به دنیا آمده است. او در دانشگاه پنسلوانیا به تحصیل در رشته سینما پرداخت. مک کیوری عکاسی خبری حرفه ای را از جنگ شوروی در افغانستان آغاز کرد.

فر وش پس از نگاهی به زندگی هنری مک کیوری، از آقای رفعت خواست تا در مورد اهمیت عکاسی صحبت نماید. آقای رفعت طی سخنانی گفت: عکاسی یکی از مدرن ترین ابزارهای به تصویر کشیدن پدیده ها و چیزها است. همزمان که هنر عکاسی یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال اطلاعات نیز محسوب می شود. یکی از مهم ترین ویژگی های هنر عکاسی این است که مستقیما بر روح و ذهن بشر اثر می گذارد و به سادگی از خاطرات پاک نمی شود. آقای رفعت پنج عامل اثر گذار در فرآیند تولید یک عکس را این گونه نام گرفت: طبیعت سوژه، شخصیت و بینش عکاس، کشف موضوعی، فنی بودن و مخاطبان. به این ترتیب هنر عکاسی از نظر آقای رفعت تلفیقی از چهار مقوله صنعت، فن، علم و هنر است.

میلاد فر وش در ادامه جلسه گفت: تا چند سال پیش همگی بر این باور بودند که افغانستان سرزمین سوژه ها است اما هنوز به درستی به تصویر کشیده نشده است. اما شخصی در این میانه پیدا شد و افق تازه ای بر روی همگان گشود و افغانستان را به تصویر کشید. عکس این شخص برنده جایزه پلیتزر شد که یکی از مهم ترین جایزه های معتبر جهانی در حوزه هنر عکاسی است. این شخص مسعود حسینی است و من از او می خواهم که در مورد فوتوژورنالیسم برای ما صحبت کند.

DSC_0070

مسعود حسینی گفت: من واقعا به نوعی سرخوشی رسیدم زمانی که این همه حضار را در این سالن دیدم. جای بسیار خرسندی و خوشبختی است. هنر عکاسی در افغانستان عمر زیادی دارد اما متاسفانه به مثل تمامی هنرها و فن ها و دست داشت های دیگرمان این هنر نیز بر اثر جنگ ها به دست فراموشی سپرده شد و تقریبا از صحنه زندگی مان محو گشت. این حرفه یا هنر در ابتدا نتوانست خود را از قلمرو سلطنتی و درباری افغانستان رهایی بخشد و صرفا در اختیار خاندان شاهی و مقام های عالی رتبه قرار داشت. یکی از دلایلی که کارهای آقای استیو مک کیوری با استقبال جهانی روبرو گشت این بود که ایشان جزو اولین کسانی بودند که این حرفه یا هنر را از حیطه زندگی درباری به بستر جامعه کشاندند و از طریق عکس مشهورشان یعنی پرتره “دختر افغان” توانستند هم برای خود و هم برای افغانستان شناسنامه بنویسند. تا قبل از آقای مک کیوری هیچ کس به این وضاحت به جامعه نظر نیانداخته بود و آن را از لنز دوربین به تصویر نکشیده بود.

میلاد فر وش از بانو صحرا کریمی به عنوان آخرین سخنران این برنامه خواست که نظر به هنر فیلم سازی بگوید که چه قدر سوژه ها و صحنه ها در هنر عکاسی می تواند با سوژه ها و صحنه های هنر فیلم سازی مرتبط باشد و در کل نگاه یک فیلم ساز به هنر عکاسی چیست؟

خانم کریمی گفت: آقای استیو مک کیوری از جامعه ای برخاسته که مدت هاست خاطرات جنگ را به دست فراموشی سپرده است. جامعه ای که دیگر چندان دچار فقر، گرسنگی، آوارگی، فساد و انواع و اقسام وضعیت های اسفبار اجتماعی نیست. بنابراین مک کیوری سعی می کند به جایی سفر کند که در آن جا بتواند سوژه های ناب و دست نخورده را بیابد. او از بی معنایی و رفاه کاذب غرب فرار می کند و خود را در درون معنویت شرقی که همزمان با خشونت های اجتماعی و سیاسی گره خورده است پنهان می سازد. او می خواهد فلسفه و معنای زندگی شرقی را دریابد؛ زندگی ای که با رنگ، نور، شور و خشونت درهم آمیخته است. او به دنبال این گمشده می گردد. عکس های مک کیوری نمایشی از گذار یک زندگی معمولی در یک لحظه است. لحظه ای که هزاران حرف ناگفته و ناب را منتقل می سازد.

در بخش پرسش و پاسخ یکی از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل از آقای رفعت پرسید که تا به حال دولت در زمینه ترویج حرفه یا هنر عکاسی چه کارهایی انجام داده و برای آینده چه برنامه هایی را روی دست دارد؟

آقای رفعت در پاسخ گفت: در نظر دولت حفظ نظام و تامین منافع گروه ها و جناح ها آن قدر ذهنش را به خود مشغول ساخته که چیزهایی از این دست برایش کوچک ترین اهمیتی ندارد و حتا لحظه ای به آن فکر هم نمی کند چه برسد به این که برای رشد و توسعه این هنر برنامه ای را طرح ریزی کند. متاسفانه جواب من فقط همین است ای کاش غیر از این بود.

DSC_0176

یکی از بانوان دانشجو نیز از آقای مسعود حسینی پرسید: چرا شما به عنوان یکی از عکاسان مجرب و با تجربه برای حفظ و توسعه این هنر هیچ اقدامی نمی کنید؟

آقای مسعود حسینی در جواب گفت: من به شخصه در این زمینه بسیار تلاش کردم و برای جلب و جذب موسسات تمویل کننده و ارگان های دولتی ذی ربط بسیار کوشیدم؛ چون خودتان بهتر می دانید که این حرفه نیاز به حمایت متداوم مادی و معنوی یک ارگان یا نهاد دارد. اما هر دفعه با موانع گوناگون برخوردم. برخی از نهادها و موسسات برای دوره های محدود تدویر کورس های آموزش عکاسی حمایت و پشتیبانی نمودند اما این همکاری ها عمر کوتاهی داشت. از دولت که جای هیچ شکایتی نیست. دولت اساسا چنین دغدغه هایی ندارد. چنین موضوعی برای دولت اصلا رسمیت ندارد و حتا در مقابل ترویج این حرفه مقاومت می کند. من هم که به تنهایی نمی توانم کاری را از پیش ببرم این است که ما با چنین وضعیتی روبرو می شویم.

در پایان آقای فر وش از حضور تمامی حضار در برنامه اظهار سپاس و امتنان نمود و از بنیاد آرمان شهر و مرکز منبع معلومات افغانستان نیز بخاطر تدویر این برنامه گفتگو قدردانی کرد.