مرتضی کاظمیان
تروریست‌های حکومتی و رسمی جمهوری اسلامی، بدون اسلحه و شلیک آتش، روزنامه را ترور می‌کنند و قلم روزنامه‌نگاران را می‌شکنند.

هرگونه بحث در مورد اشتباه محاسباتی سردبیری یا مدیرمسئول روزنامه‌ی “مردم امروز” در مورد درج عکس جورج کلونی و انتخاب تیتر «من هم شارلی هستم»، در این مقطع زمانی ـ که این روزنامه توقیف شده ـ فاقد اولویت است. چنان‌که وقتی کاریکاتوریست‌ها و روزنامه‌نگاران نشریه‌ی فرانسوی “شارلی ابدو” ترور شدند، هرگونه بحث در مورد محتوای نشریه و کارنامه‌ی آن، درجه دوم بود.

همه‌ی سخن، اکنون این است: یک روزنامه‌ی دیگر در ایران به دست تمامیت‌خواهان ترور شده است. در کمال تأسف و اندوه، “مردم امروز” مثل بسیاری دیگر از روزنامه‌های اصلاح‌طلب و مستقل و «غیرخودی»، «جوان‌مرگ» شد. روزنامه‌ای که موجی از امید و انرژی مثبت در فضای محدود و بسته و خفقان‌آلود رسانه‌ای و سیاسی آفریده بود، به شماره‌ی ۲۰ نرسیده ترور شد.

“مردم امروز” درحالی از انتشار بازمی‌ماند که حدود سه هفته پیش نیز روزنامه‌ی “روزان” پس از انتشار عکس آیت‌الله منتتظری در صفحه‌ی نخست خود و ویژه‌نامه‌ای به مناسبت درگذشت این فقیه آزاده، توقیف شد.

دولت اعتدال‌گرای روحانی در برابر خشونت علیه روزنامه‌نگاران و روزنامه‌نگاری غیرخودی‌ها، دست بسته نشان داده؛ در سرکوب مطبوعات غیرخودی بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که در اردیبهشت ۱۳۷۹، رهبر جمهوری اسلامی فرمانش را صادر کرد. «بعضی از مطبوعات پایگاه‌های دشمن‌اند… من وجود این جریان تبلیغاتی و مطبوعاتی را به حال کشور، به حال جوانان، به حال آینده، به حال انقلاب و به حال ایمان مردم مضر می‌دانم. این جریان، دائم درصدد قداست شکنی از مسائل اساسی اسلامی است.» این را ۱۴ سال پیش آیت‌الله خامنه‌ای گفت، و در پی آن ـ و به تعبیر مهندس میرحسین موسوی ـ «توقیف فله‌ای» بهار ۷۹ رخ داد. از آن پس، در پر سر و صدا، بر همین پاشنه چرخیده است.

کار مطبوعاتی مستقل و حرفه‌ای در جمهوری اسلامی، نه فقط پا نهادن در میدان مین، بدون نقشه، که کاشتن نهالی در مزرعه‌ی بوفالوهاست. راست افراطی در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، دشمن آزادی عقیده و بیان و مطبوعات است و هیچ تعارفی در بذل حداکثر خشونت علیه روزنامه‌نگاران ندارد. و متأسفانه «جلاد مطبوعات»، قاضی مرتضوی راهی را گشود و در توقیف مطبوعات غیرخودی به تجربه‌ای نائل آمد که حالا جانشینان وی به‌کار می‌بندند. آنها اجازه می‌دهند نشریات غیرخودی مشقات و مصائب مرحله‌ی راه‌اندازی را از سر بگذرانند؛ آنگاه تیغه‌ی گیوتین «توقیف موقت» را فعال می‌کنند.

جمع و جور کردن یک گروه (از تحریریه و فنی گرفته تا توریع و آگهی) برای انتشار نشریه کار آسانی نیست. حکایتی شاق و نفس‌بر است. و وقتی این همه طی می‌شود و چرخ نشریه به گردش درمی‌آید، تروریست‌های حکومتی و رسمی جمهوری اسلامی، بدون اسلحه و شلیک آتش، روزنامه را ترور می‌کنند و قلم روزنامه‌نگاران را می‌شکنند.

توقیف “روزان” و “مردم امروز” دردناک است؛ چنان‌که ترور روزنامه‌نگاران “شارلی ابدو”. شکستن قلم روزنامه‌نگار و ممانعت از فعالیت حرفه‌ای وی، کم از زندان و حتی ترور ندارد. روزنامه‌نگاران مستقل و حرفه‌ای و مخالف تمامیت‌خواهی اما نشان داده‌اند که صبورتر و سمج‌تر و پیگیرتر از آن هستند که پا پس بگذارند.

در وجهی دیگر، توقیف “روزان” و “مردم امروز” البته نشان‌گر این واقعیت تلخ است که هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، اگر در پی مصالحه با طرف غربی است، در داخل هیچ تمایلی به باز شدن فضای سیاسی ندارد. پذیرش دولت روحانی هم از همین زاویه، و با این حوادث، معنادارتر می‌شود. اما اینکه دولت بنفش به چه میزان به آزادی مطبوعات و احزاب و تقویت جامعه مدنی بها می‌دهد، البته به روحانی و همراهان ارشدش مربوط است. مأیوس شدن و ریزش حامیان سیاسی ـ فرهنگی روحانی، در زمانه‌ی سقوط قیمت نفت و کش یافتن مذاکره با ۵+۱، منطقا نباید با همدلی روحانی توأم شود. اینجاست که حامیان و امیدبستگان به وی و دولت‌اش، منتظر واکنش می‌مانند…

مستقل از آنچه به کشاکش دولت اعتدال‌گرا و راست افراطی در ساختار سیاسی قدرت برمی‌گردد، در جدال نابرابر تمامیت‌خواهی و دموکراسی، که یک‌سو (اقتدارگرایان) اهرم‌های سخت‌افزاری قدرت را دراختیار دارند، گریزی جز تکیه بر توان متکثر و پتانسیل جامعه مدنی نیست. عصر ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات، بسترهای مناسبی برای مقابله با دشمنان آزادی فراهم آورده است. تلاش تمامیت‌خواهان برای نشر معرفت دروغین و تحریف حقیقت، دیری است که بی‌حاصل نشان داده؛ و از همین روست که اقتدارگرایی مسلط چاره‌ای جز تکیه به تیغ توقیف موقت و بازداشت و زندان و حبس خانگی نیافته است.

در همین واکنش‌های خشن و فضای خاکستری و زمستانی، نقاط گرم و پررنگ امید، برای کنشگران صبور و تاریخ‌خوانده، کم نیست.