متن حاضر، بخش دوم از مجموعه “IT’S ALL ONE CARRICULUM” است که به‌صورت سلسله ترجمه‌هایی در قالب چند مقاله مجزا در حال انتشار قرار دارد. در بخش اول که پیش‌ازاین منتشر شد مروری بر کلیات مجموعه، چرایی انتشار، مخاطبان و درنهایت ۷ ویژگی کلیدی آن پرداخته شد. در این بخش رابطه بهداشت جنسی و حقوق بشر موردبررسی قرار می‌گیرد. 

فصل اول

مرور

چرا آموزش سکسوآلیته و اچ آی وی با حقوق بشر مرتبط است؟ چون جوانان برای لذت بردن از زندگی جنسی سالم و رضایت‌بخش باید از حقوق ابتدایی خود مطلع باشند. برای مثال هر فرد حق دارد که دارای کرامت انسانی، امنیت جسمانی و دسترسی به اطلاعات و خدمات سلامت باشد. تنها درصورتی‌که افراد این حقوق را بشناسند و از آن برخوردار باشند می‌توانند درست تصمیم بگیرند؛ که مثلا رابطه جنسی داشته باشند یا نه و یا در مورداستفاده از کاندوم[۱] یا دیگر وسایل جلوگیری از بارداری چانه‌زنی کنند و یا به دنبال دریافت خدمات موردنیاز خود باشند. از سوی دیگر ارتقای حقوق جنسی و باروری، جوانان را تشویق می‌کند که در قبال حقوق دیگران نیز احساس مسئولیت کنند. متاسفانه میلیون‌ها جوان همچنان در مقابل سوء رفتارهایی مانند رابطه جنسی اجباری[۲] (که معمولا ریسک ابتلا به اچ آی وی یا بارداری را به همراه دارد)، خشونت، ازدواج کودکان و داغ‌های[۳] مرتبط با رفتارهای جنسی خود آسیب‌پذیر هستند. زمانی که حقوق ابتدایی افراد رعایت نمی‌شود، فرصت برخورداری از زندگی سالم و رضایت‌بخش برای آن‌ها در تمام طول زندگی به خطر می‌افتد.

«حقوق بشر» چیست؟

  1. حقوق ابتدایی انسان‌ها که از بدو تولد به آن‌ها تعلق می‌گیرد:
  • برخورداری از قوانین یکسان
  • برخورداری از غذا، آب، سرپناه و پوشاک
  • برخورداری از احترام و منزلت
  • آزادی عقیده و دین
  • زندگی در شرایط بدون فشار و شکنجه
  • حق شرکت در جامعه و فعالیت‌های مدنی
  • حق آموزش
  • حق برخورداری از خدمات سلامت و دسترسی به اطلاعات بهداشتی
  1. حقوق بشر مسئله‌ای جهانی است. این یعنی حقوق بشر شامل حال همه انسان‌ها فارغ از جنس، سن، وضعیت تاهل، رفتار و هویت جنسی[۴]، هویت جنسیتی[۵]، نژاد، قومیت، عقاید سیاسی و مذهبی، مکان زندگی، توانایی ذهنی و جسمی یا وضعیت سلامتی آن‌ها است. این حقوق مشروط نیستند و نمی‌توان آن‌ها را از کسی سلب کرد.
  2. حقوق بشر موردتوافق مجامع جهانی است و توسط سازمان ملل تایید شده است. این حقوق در توافقنامه‌های بین‌المللی تنظیم و مورد تصویب اکثر دولت‌های دنیا قرار گرفته‌اند.
  3. گرچه همه انسان‌ها باید از حقوق ابتدایی انسانی خود برخوردار باشند، اما همیشه این اتفاق نمی‌افتد.
  4. بخشی از محافظت و تامین حقوق بشر افراد به عهده دولت‌هاست و کشورها در این زمینه در سطوح متفاوتی قرار دارند. برای مثال برخی کشورها قوانینی را تصویب کرده‌اند که حقوق برخی افراد را زیر سوال می‌برد. منع برگزاری اعتراضات سیاسی، منع شکل‌گیری اتحادیه‌های کارگری، منع روابط همجنسگرایان یا حمایت از قتل‌های ناموسی ازجمله این قوانین است.
  5. موقعیت اقتصادی و سیاسی افراد می‌تواند آن‌ها را از برخورداری از حقوق و منافعشان محروم کند. برای مثال ملیت، جنس، نژاد، دین، سن، طبقه/کاست[۶]، دیدگاه سیاسی، هویت جنسی، ابتلا به ایدز یا توانایی ذهنی و جسمی معمولا می‌تواند بر فرصت دستیابی افراد به آموزش برابر، درآمد برابر و کافی، قوانین کارآمد، زندگی بدون خشونت و همراه با منزلت و احترام تاثیرگذار باشد.
  6. هر فرد مسئول است به حقوق فرد دیگر احترام بگذارد. زمانی که ما با این ایده بزرگ شویم که به همه انسان‌ها باید یکسان احترام گذاشت، داریم حقوق بشر را می‌آموزیم. اما وقتی در شرایطی رشد می‌کنیم که گروه‌ها یا افراد خاصی را واجد خصوصیات منفی می‌دانیم، ممکن است به‌راحتی حقوق آن‌ها را پایمال کنیم و غیرمنصفانه رفتار کنیم. گاهی مردم مجموعه‌ای از ویژگی‌ها را به یک گروه مشخص نسبت می‌دهند که به آن «کلیشه[۷]» یا تصورات قالبی می‌گویند. این ذهنیت که پسرها در ریاضی بهتر از دخترها هستند یا یک قومیت خاص تنبل یا شلخته است، در زمره همین کلیشه‌ها هستند. کلیشه‌ها باعث می‌شوند ما دیگران را به‌صورت انسان کاملی که واجد همه حقوق بشری است، نبینیم و گاهی غیرمنصفانه رفتار کنیم. برخی مردم ممکن است به خاطر ویژگی‌های شخصی خود مورد عدم پذیرش شدید اجتماعی قرار بگیرند. این عدم پذیرش، «داغ[۸]» نام دارد. افراد به خاطر وزن، رفتار جنسی، دین، وضعیت سلامت و بسیاری نکات دیگر هدف داغ قرار می‌گیرند. تبعیض[۹] زمانی روی می‌دهد که افراد به خاطر هویت فرضی یا واقعی خود، در معرض رفتار ناعادلانه قرار می‌گیرند. انسان‌ها حق دارند در فضای بدون تبعیض زندگی کنند. تبعیض در خانواده، مدرسه، محل کار، اجتماع یا در کل جامعه اتفاق می‌افتد. تبعیض فقط یک مسئله فردی نیست بلکه دولت و تمام نظام‌های اجتماعی (مدارس، ادیان، بازار کار و …) درگیر تبعیض می‌شوند.
  7. حقیقت نهایی این است که صرف‌نظر از نگرش‌های شخصی، ما مسئولیم به حقوق دیگران احترام بگذاریم.

حقوق جنسی و باروری[۱۰]

  1. تجربیات عاطفی و جنسی می‌توانند موضوع حقوق بشر قرار بگیرند. تنها زمانی که حقوق ابتدایی افراد توسط دولت یا اشخاص به رسمیت شناخته شود، آن‌ها می‌توانند تصمیمات منطقی در قبال روابط خصوصی، رابطه جنسی و بارداری بگیرند. برای مثال اشخاص می‌توانند تصمیم بگیرند که در چه زمانی و با چه کسی وارد رابطه کوتاه‌مدت، بلندمدت یا ازدواج شوند و یا تنها بمانند. آن‌ها می‌توانند از ازدواج زودهنگام یا برخلاف میل خود امتناع کنند یا می‌توانند با هم‌جنس خود رابطه عاطفی داشته باشند. افراد می‌توانند تصمیم بگیرند چه زمانی، با چه کسی و تحت چه شرایطی رابطه جنسی فاقد اجبار و سوءاستفاده داشته باشند. آن‌ها می‌توانند تصمیم بگیرند که بچه‌دار شوند یا نه. افراد باید حق دسترسی به اطلاعات بهداشت باروری و پیشگیری، خدمات سقط‌جنین[۱۱] و حق پذیرش فرزندخوانده بدون در نظر گرفتن وضعیت تاهل یا هویت جنسی را داشته باشند.
  2. حقوق جنسی و حقوق باروری غالبا همپوشانی دارند. بااین‌حال حقوق جنسی کلا شامل حق تسلط افراد به فعالیت و سلامت جنسی آن‌ها است. حقوق باروری معمولا در ارتباط با تصمیم‌گیری درباره باروری و تولیدمثل است. توافق بین دو نفر در زمینه حقوق جنسی امری اساسی و دسترسی به اطلاعات و خدمات مرتبط ضروری است. بسیاری از حقوق در توافقنامه‌های بین‌المللی به رسمیت شناخته شده‌اند.
  3. کودکان حق دارند در فضای امن و سالم، حس مثبتی به بدن و سکسوآلیته خود پیدا کنند. آن‌ها باید زندگی را بدون سوءاستفاده یا لمس ناخواسته و نامناسب تجربه کنند.
  4. در دنیای واقعی افراد (زن و مرد) برای دستیابی به حقوق جنسی و باوری خود، با موانع متعددی مواجه می‌شوند. پیامدهای این موانع معمولا بسیار جدی هستند. میلیون‌ها انسان «خشونت جنسی[۱۲]» را تجربه می‌کنند. خشونت جنسی می‌تواند زنان و مردان را در تمام مراحل زندگی درگیر کند. بااین‌حال، زنان و دختران در معرض آسیب‌های جدی‌تر و بیشتر هستند. خشونت جنسی می‌تواند در نهادهای خصوصی مانند خانه یا نهادهای اجتماعی مثل زندان، اردوگاه پناهندگان، اماکن مذهبی، مراکز فحشا و مدارس ناامن اتفاق بیفتد. فقر[۱۳] معمولا ریسک رابطه جنسی ناخواسته، نابرابر و ناسالم را در افراد (به‌ویژه زنان) افزایش می‌دهد. افراد فقیر بیشتر از دیگران وادار می‌شوند از رابطه جنسی به‌عنوان وسیله درآمدزایی استفاده کنند. دختران فقیر بیشتر از سایر دخترها در معرض ازدواج زودرس، بارداری ناخواسته، سقط‌جنین غیرایمن[۱۴] و قاچاق جنسی[۱۵] هستند. برخی شرکای جنسی افراد از استفاده از کاندوم سرباز می‌زنند. برخی افراد به این دلیل که هویت یا رفتار جنسی‌شان با هنجارهای اجتماعی فاصله دارد، دچار داغ، شرم، ترس یا خشونت می‌شوند. همجنسگراها[۱۶] و دگرجنسیت گراها[۱۷]جزو این افراد هستند. خشونت فیزیکی علیه زنان باردار در برخی جوامع امری رایج است. ناقص سازی عضو جنسی زنان[۱۸] نیز در برخی نواحی دنیا به‌شدت رواج دارد. برخی مردم در مسیر دسترسی به اطلاعات و خدمات جنسی با تبعیض مواجه می‌شوند. جوانان و افراد مبتلا به اچ آی وی.ایدز از این گروه هستند.
  5. موانع اقتصادی و اجتماعی به حدی رایج هستند که گاهی هنجارمند به نظر می‌آیند. این موانع در نقاط مختلف دنیا در اشکال متفاوتی یافت می‌شوند.
  6. همه انسان‌ها برای حفاظت از بدن خود نیاز دارند احترام و منزلت کافی دریافت کنند. این حق ابتدایی هر انسانی است.
  7. هرکسی باید فرصت داشته باشد درباره مسائلی که بر احساسات، تجربیات و سلامت جنسی‌اش تاثیر می‌گذارد، اطلاعات کسب کند.

ارتقای سطح حقوق جنسی و باروری

ما باید برای ارتقای سطح عدالت و حقوق بشر در زندگی روزمره تلاش کنیم. ما می‌توانیم از دوست یا همکلاسی همجنسگرا یا معلم مبتلا به اچ آی وی خود حمایت کنیم. ما می‌توانیم به دیگران کمک کنیم تا در زندگی گزینه‌های دیگری به‌جز گزینه ثابت موجود پیدا کنند. ما می‌توانیم از نهادها یا افراد و سازمان‌های معتمد که می‌توانند در کاهش تبعیض نقش داشته باشند، کمک بگیریم.

  1. جوانان می‌توانند در ایجاد تغییر (در زندگی خود و دیگران) نقش پررنگی داشته باشند. آن‌ها دیگر افراد خانواده را آموزش می‌دهند. به ارتقای سیاست‌گذاری‌های عادلانه و تدوین و اجرای برنامه‌ها کمک می‌کنند.

واژه‌نامه

  • اجتماعات[۱۹]: گروه‌هایی از مردم هستند که خصوصیات مشترکی با هم دارند. این خصوصیات شامل باورها، نیازها، فضای کاری یا زندگی و هویت است. اشکال متنوعی از اجتماعات وجود دارد. افراد به‌عنوان عضوی از یک اجتماع، نسبت به هم حقوق و وظایف متقابل دارند.
  • تبعیض: رفتار غیرعادلانه و نابرابر با افراد بر اساس ظاهر، رفتار یا هویت آن‌ها.
  • جنسیت[۲۰]: تفاوت‌های موجود در نقش‌های اجتماعی که جوامع و خانواده از زن و مرد انتظار دارند. جنسیت مساوی تفاوت‌های بیولوژیکی جنسی (جنس[۲۱]) نیست.
  • حقوق بشر: حقوق ابتدایی افراد که از بدو تولد به آن‌ها منسوب می‌شود. این حقوق سلب ناشدنی هستند. خوراک، سرپناه، آموزش، بهداشت، مشارکت مدنی، یکسان بودن در برابر قانون، داشتن منزلت و احترام انسانی ازجمله این حقوق هستند. بهره‌مند شدن از این حقوق در همه مراحل زندگی افراد موثر است. دولت‌ها مسئول هستند به این حقوق احترام بگذارند و آن‌ها را تامین کنند.
  • هویت: تصویری که انسان‌ها از خود دارند یا تعابیری که در مورد خود به کار می‌برند. تصویری که دیگران از یک نفر دارند لزوما با تلقی خود فرد از هویتش همخوانی ندارد. افراد معمولا بیشتر از یک جنبه هویتی دارند. برای مثال یک فرد ممکن است به‌عنوان یک پسر، هندو و دانش‌آموز شناخته شود. هویت می‌تواند از تعلق به یک اجتماع ریشه بگیرد. تصویری که انسان‌ها از خود دارند ممکن است در طول زمان تغییر کند. (هویت می‌تواند به شناخت رسمی از یک انسان توسط حاکمیت با توجه به اسم، تاریخ تولد و ملیت نیز اطلاق شود.)
  • هنجارهای اجتماعی[۲۲]: انتظاراتی که افراد می‌رود که در یک اجتماع باید چگونه فکر یا رفتار کنند. در فرآیند رشد و پرورش، افراد هنجارهای اجتماعی را طبیعی و بهنجار تلقی می‌کنند. هنجارها در طول زمان و از مکانی به مکان دیگر متفاوت هستند. هنجارها همیشه به افراد فشار می‌آورند که به انتظارات اجتماعی پاسخ دهند. هنجارها همچنین نگرش‌ها و رفتارهای افراد را شکل می‌دهند. در جامعه افرادی که برخلاف هنجارها رفتار می‌کنند، بیشتر فرودست دیده می‌شوند تا مستقل.
  • کلیشه/تصورات قالبی: تعمیم‌ها و فرضیاتی است درباره جوامع و افراد که بر اساس رفتار یا هویت آن‌ها ساخته می‌شود. برای مثال اینکه دختران در ریاضی ضعیف هستند یک کلیشه است. کلیشه‌ها به داغ، تبعیض و پیامدهای مخرب دیگر منتهی می‌شوند.
  • داغ: عدم پذیرش شدید اجتماعی که بر اساس خصوصیات شخصی افراد ایجاد می‌شود. این حالت می‌تواند زمانی روی دهد که عقاید یا اعمال یک فرد با هنجارهای جامعه همخوانی ندارد.
  • ارزش[۲۳]: مجموعه‌ای از باورها که درست و غلط را برای افراد مشخص می‌کند. ارزش‌ها بین افراد، جوامع و فرهنگ‌ها متفاوتند. برخی ارزش‌ها جهانی هستند و به‌عنوان یک اصل بشری کلی پذیرفته شده‌اند.