در کالبد “گاهان”

بررسی “گاهان” نخستین دفتر شعر تهماسبی خراسانی در جلسه نقد سیمرغ

“در کالبد گاهان” برنامه نقد و بررسی نخستین دفتر شعر تهماسبی خراسانی بعد از ظهر دوشنبه ۱۴ ثور ۱۳۹۴ خورشیدی در سلسله جلسه های نقد سیمرغ بنیاد آرمان شهر برگزار شد.

tahmasebi

گاهان مجموعه شعرهاییست که بین سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ خورشیدی سروده شده است و عمدتا با دورنمایه ای اسطوره ای، گذشته پربار جغرافیایی فرهنگی و زبانی این خطه را به رخ می کشد.

دست مایه اصلی شاعر در این مجموعه نمادها و شخصیت های تاریخی و افسانه ای و همین طور سود بردن از ظرفیت بومی زبان پارسی در جغرافیای امروزی افغانستان است.

این برنامه با نمایش فیلم “شهر آشوب” ساخته یدالله صمدی (۱۳۸۴ خورشیدی) آغاز شد. این فیلم تاریخی به وقایع و حوادثی در سال ۸۳۲ خورشیدی می پردازد و پیکر اصلی داستان به رساله ای از غیاث الدین جمشید کاشانی ریاضی دان و منجم که در رابطه با نسبت دایره به قطر و سینوس یک درجه نوشته شده است مربوط است از آن جایی که غیاث الدین در سمرقند به قتل رسیده است و عده زیادی می خواهند این کشف را به نام خود در تاریخ ثبت کنند معین الدین کاشانی یار و رفیق غیاث الدین این رساله را با خود به هرات می برد تا حقیقت را افشا کند.

shahrashub1

شخصیت های تاریخی ای مانند شاهرخ میرزا، گوهرشاد بیگم، بایسنقر میرزا و… در این فیلم بازآفرینی شده اند و در حواشی داستان به حضور اهل دانش و هنرمندان بسیاری از سراسر ایران بزرگ در هرات پرداخته شده است و از این شهر که در آن زمان پایتخت ایران بوده به عنوان مرکز علم و هنر آن دوره تاریخی نیز یاد شده است.

قسمت دوم برنامه اختصاص به شعرخوانی تهماسبی خراسانی و بررسی مجموعه گاهان داشت که با توجه به نوستالوژی شاعر نسبت به گذشتۀ این جغرافیایی فرهنگی ارتباط نمایش فیلم شهرآشوب در این برنامه را با این مجموعه نشان می دهد.

IMG_4465

رامین عرب نژاد (شاعر و عضو جلسه نقد سیمرغ) گردانندگی این برنامه را به عهده داشت و با دکلمه شعری از این مجموعه بخش شعر و نقد را آغاز کرد:

البرز در برابر چشمانت، آمو در ازدحام پریشانی

سیمرغ از این معامله تب کرده ست، تنها نشسته دست به پیشانی

جمشید –پادشاه اهورایی- در فکر یک خطابه عالم گیر

سوفار و اشترا و بقا در دست، در کارزار دیو زمستانی

پس از آن چندین شعر از دفتر “گاهان” را تهماسبی خراسانی دکلمه کرد و عنان بحث به حاضرین سپرده شد.

روح الامین امینی (شاعر و نویسنده) بحث را با این نکته آغاز کرد که در مجالی فراخ تر مجموعۀ گاهان نیاز به نقد و بررسی از دو زاویه دارد یکی بررسی و اهمیت فرهنگی آن و دیگری نقد ادبی آن به عنوان یک دفتر شعر. او با ذکر این مسأله که درگیری شاعر با گذشتۀ فرهنگی این جغرافیای زبانی و نگاه نوستالوژیک او نسبت به گذشته از جایگاه یک نقد فرهنگی از نقاط قوت این مجموعه به شمار می آید و پرسشی که بسیار پوشیده و پنهان در این مجموعه مطرح شده است جز این نیست که چگونه می شود از جغرافیای مهربانی مولانا، سعدی، حافظ، رودکی، سنایی، نظامی و امثال فراوان این ها ناگهان ملا عمر برخیزد و عنوان نمادی از خشونت و وحشی گری را به خود اختصاص دهد.

امینی اما از وجه نقد ادبی اثر گفت در این مجموعه شاهد فراز و فرودهایی هستیم که نیاز به نقدی مفصل تر با ارایه مثال هایی از مجموعه است اما به آن چه عجالتا می توان اشاره کرد این است که در مواردی اسطوره گرایی مفرط و پرداختن به نمادها و شخصیت های تاریخی و افسانه ای در این مجموعه بر وجه شاعرانه آن ضربه زده است و بعضی از شعرهای مجموعه حتی برای مخاطبی که سر و سری خاص تر با شعر دارد نیاز به انبوهی از پانوشت و توضیح است.

این نکته ای بود که نوذر الیاس (شاعر و مهمان ویژه برنامه) نیز بدان پرداخت و با اشاره به سبک بالی شعر گفت نباید وظیفه و کار کرد شعر را از یاد برد و آن قدر بار بر آن تحمیل کرد که از کار کرد اصلی خود بیافتد و صورتی دیگر را به ناچار بپذیرد. او حتی در مورد شعرهای سیاسی معتقد بود که این وظیفه را می تواند یک مقاله سیاسی بهتر بر عهده بگیرد البته منکر تأثیر گذاری شعر در جان مخاطب نبود که می تواند حتی یک نقد سیاسی را تأثیر گذارتر کند و یادآور شد که وقتی ما در قالب شعری می خواهیم صرفا نگاه سیاسی مان را اریه کنیم شعر را از صورت اصلی آن انداخته ایم وی این مسأله را بر آثار دفتر “گاهان” نیز تعمیم داد که در این مجموعه مواردی هست که از منظری دیگر شعر را دچار آسیب کرده است و آن استفاده افراطی از عناصر و نشانه های کهن این جغرافیای فرهنگی است.

آقای الیاس با اشاره به کارهای شاعرانی مانند مهدی اخوان ثالث یادآور شد که توازن بین شاعرانگی اثر و نوستالوژی شاعر نسبت به گذشته فرهنگی جغرافیای خود را در کارهایش می بینیم.

اما جاوید نبی زاده (شاعر و عضو جلسه نقد سیمرغ) با این بحث چندان موافق نبود او اعتقاد داشت که برای شعر هیچ بایدی وجود ندارد و ما نمی توانیم یک دیدگاه را بر هنر شعر و کار شاعری تحمیل کنیم بلکه باید ببینیم این اتفاق در اثر چگونه رخ داده است او معتقد بود این روی کرد در مجموعه “گاهان” اتفاق فرخنده ایست و شاعر توانسته از پی باری که بر آثارش گذاشته به خوبی بر آید.

در این بین رامین عرب نژاد با اشاره به این که در میان نسل نو شاعر دیگری که به این پیمانه نوستالوژی گذشته در کارهایش به مشاهده رسد به چشم نمی خورد معتقد بود این اتفاق در کار تهماسبی خراسانی به مرور می تواند یکی از ویژگی های اصلی شعر او شود.

وی با اشاره به این که قسمت زیادی از غزل های امروزی در جغرافیای افغانستان شباهت وافری به هم دارند این تفاوت در کار خراسانی را نوعی تشخص برای کار او می دانست و آن را به فال نیک گرفت.

تقی ملکوتی (شاعر و عضو جلسه نقد سیمرغ) از پانوشت های طولانی این مجموعه گلایه داشت و معتقد بود چرا باید یک شعر را آن قدر در لفافه واژه ها و اصطلاحات بومی و یا دور از دسترس امروز به گونه ای پیچید که نیاز به این طول پانوشت و تشریح داشته باشد؟

اما فرزاد بدر از شرکت کننده های این جلسه با محتوای “گاهان” حس هم ذات پنداری داشت و می گفت شعرهای این مجموعه باری از گذشته فرهنگی ما را با خود حمل می کند که برای او جذاب است و این اتفاق در شعرهای زیادی نیافتاده است. آقای بدر معتقد بود چنین شعرهایی البته آگاهی شاعر از گذشته این جغرافیا را نیز به نمایش می گذارد.

بخش پایانی این جلسه شعرخوانی اعضای جلسه نقد سیمرغ و تعدادی از مهمان ها بود.