۳۰ ثور ۱۳۸۸

سخنرانان:  آقایان میرویس یاسینی ( معاون اول مجلس نمایندگان و کاندیدای ریاست جمهوری)،  داکترحبیب منگل (نامزد نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری) و جنرال شهنواز تنی ( نامزد د افغانستان د سولی ملی غورحنگ در انتخابات ریاست جمهوری)

***

گفتگو گردان و رییس جلسه، آقای سید مسعود:

به نام آن که قلم را آفرید و به آن سوگند یاد کرد. دوستان عزیز بعد از عمری دوباره پا می گذاریم در یک دوره ی امتحان دموکراسی نوپای افغانستان که به سد های بسیار محکمی ولی به نظر من لخزنده مواجه شده بود. می رویم به سوی دومین انتخابات. انتخابات اول را با وجود نواقصی که داشت و سراسر کاستی بود، پشت سر گذاشتیم. ولی یک نمود دموکراسی و یک قدمی بود که برداشتیم. از دوره قبل تا  حال ما تجاربی گرفتیم و ما آن اشخاصی هم نیستیم که در دوره ی اول انتخابات بودیم. در دوره ی اول انتخابات تنها سازمانی بود به نام سازمان رضاکاران حقوق بشر افغانستان که تنها دو تن از کاندیدان را خواست تا حرف هایی را با شهروندان مطرح کنند. در آن جا آقای ندایی و آقای نجرابی حضور داشتند و بس.

از بنیاد آرمان شهر جهان سپاس که چنین ابتکاری را به خرچ داد تا هر پانزده روز یک بار از تعدادی از کاندیدان ریاست جمهوری که در پروسه ی  انتخابات شرکت می کنند، دعوت کنند تا حضور به هم رسانده و نظریات کلی خود را در لحظات و دقایق بسیار کوتاه ارایه کنند و بعد به سوالات جامعه ی مدنی افغانستان و به سوالات آن هایی که همیشه این‏جا حضور دارند و حرف هایی هم دارند ابراز نمایند.

باید گفت که این امر نظرخواهی نه، بلکه حرف های بسیار جنجال برانگیز هم نباید باشد. ما تنها نظریات یک کاندیدای ریاست جمهوری را می خواهیم بدانیم در مورد سیاست، اقتصاد،  اجتماع، امنیت و…

آرمان شهر پشتیبانی هیچ یک از کاندیدان را نکرده و مخالف هیچ یک از ایشان هم نیست و فقط سهولتی را ایجاد می کند برای این که تعدادی از نخبگان کشور و تعدادی از کاندیداهارا در مقابل هم قرار می دهد.

مفاد این کار اول این است که ما برای اولین بار استراتیژی های متفاوت و گوناگونی را از اشخاص مختلفی که خود را نامزد کرده اند، می داشته باشیم. اگر یکی از این اشخاص در انتخابات آینده پیروز شود، می شود از استراتیژی ای که شخص دیگری داشته ولی بسیار خوب است، استفاده کند و هدف آن را تطبیق کند و چون هدف شخص دیگری برآورده شده، لذا بدون این که رییس جمهور باشد، به هدف خود می رسد. که این کار در حقیقت نوعی از فرهنگ صبر و تحمل است که این خود بستر اساسی دموکراسی را تشکیل می دهد.

امیدوارم نشست امروز ما که حتا آب نوشیدن هم نداریم، نشستی که حتا ما ترانسپورت نداریم و نشستی که در مکتبی که جزئی از لشکر معارف است، آماده شده. اگر ما ده سال بعد فکر کنیم، خواهیم دید که نشست بزرگی بوده نسبت به نشست هایی که زیر خیمه های بزرگ و با مصارف یک میلیون دالر اجرا می شود.

بدین لحاظ آرزومندم کاندیدان ما از این تربیون که در حقیقت تربیون صدای مردم است استفاده ببرند و نظریات خود را بی باکانه، خالصانه و صادقانه برای مردم ارایه کنند.

ما امروز از سه تن از نامزدان پست ریاست جمهوری آینده ی افغانستان تقاضا کرده بودیم تا تشریف بیاورند که متأسفانه دو تن از ایشان نظر به مشکلی که داشتند آمده نتوانستند و آقای شهنواز تنی معاون شان آقای دیپلوم انجنیر نثار احمد سلیمی را فرستاده اند.

دیپلوم انجنیز نثار احمد سلیمی، معاون اول جنرال شهنواز تنی نامزد پست ریاست جمهوری:

بسم الله الرحمن الرحیم

خطوط اساسی جنرال شهنواز تنی کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی افغانستان

می خواهم با عرض تمنیات نیک سلام های پر از محبت خویش را به پیشگاه شما تقدیم نمایم.

جای افتخار می دانم که خداوند متعال مرا توفیق عنایت فرمود تا با نامزد نمودن خود به حیث رییس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان یک بار دیگر در خدمت گذاری به ملت عزیز کسب افتخار نمایم.

حالا شما را دعوت می نمایم در رابطه به خطوط اساسی اینجانب در سمت رییس جمهوری آینده ی افغانستان که در سه فصل خلاصه می دارم:

الف: فصل اول:

دعوت به پروسه ی رأی دهی در انتخابات:

کافه ی ملت عزیز ما با تجارب ۳۰ سال اخیر به خوبی درک نموده اند که با انداختن یک کارت رای در صندوق های کاندیداها، سرنوشت کشور خود، ملت خود، خانواده ی خود، اولاد خود و زنده گی خود را تعیین می نمایند. بناءً توجه شما را به آن جلب می نمایم که رأی دادن شما برای کاندیدا ها هدف از آن نیست که فلان قوم، فلان دوست و فلان مقام راضی باشد. طوری که اشاره نمودم رأی شما تعیین کننده ی سرنوشت آینده کشور شما است، بناءً شما باید به خاطر ملت، مردم و اولاد خود در زمان رأی دهی عمیقاً مکث نموده، بدانید که رأی خود را به کسی که سرنوشت آینده ی کشور شما به آن تعلق می گیرد، بدهید. جا دارد که به شما واضح بسازم تا به شخصی رأی بدهید که گذشته ی آن کاملاً به شما معلوم بوده و کردار آن را قبل از کاندیداتوری آن مطالعه نموده باشید و بدانید که کدام عوامل موجب کاندیداتوری آن شخص شده است. آیا منشأ قومی، رابطه ها و مصلحت ها و حتا روابط خارجی ها و همسایه گان باید مورد بحث و مطالعه ی بیشتر شما قرار گیرند. و رای خود را به مرجعی بگذارید که همواره ندایی از وطن دوستی داشته و زندگی شخصی خود را همواره در خدمت وطن و مردم خود به قربانی گذاشته است. که این مرجع بدون شک اینجانب جنرال شهنواز تنی، وزیر دفاع سابق افغانستان و رییس حزب د سولی ملی غورحنگ می باشد.

ب: فصل دوم:

تبصره ی مختصر از حالات ۳۰ سال اخیر کشور:

هموطنان عزیز به خوبی می دانید که افغانستان، کشور عزیز ما، بنا بر موقعیت خاص جغرافیایی و منابع زیر زمینی طی صد سال اخیر همیشه مورد توجه بیگانگان، کشورکشایان و همسایگان بوده است. که در طی یک قرن نتوانستیم نفسی به راحت کشیده و برای ارتقاء و تعالی کشور خود قدم برداریم و همیشه قهرمانان ملی ما از احمد شاه درانی تا آخرین سرسپردگان میهن در معرکه ی جنگ ها ناشی از تهاجمات بیگانگان جای پای برای متجاوزین و غارتگران نگذاشته، قهرمانانه و سلحشورانه از تمامیت ارضی میهن و استقلال ملی کشور فداکارانه دفاع نموده اند. البته کشوری که در معرکه ی جنگ قرار گیرد واضح است که سالیان درازی در جبران زمان سپری می گردد تا به فعالیت های ارتقایی خود آغاز نماید. شما خود شاهد آن بودید که طی ۳۰ سال اخیر پیکر زخم آلود کشور عزیز ما چه بسا بدبختی ها را تحمل نموده قربانی های راد مردان دلیر یکی پشت دیگر به وقوع پیوسته است. که این همه بدبختی ها زاده ی ملت ما نبوده بلکه ناشی از اغراض شوم و جاه طلبانه همسایگان ما بوده که از ناتوانی های ملت سؤ استفاده نموده و کشور ما را میدان جنگ گرم شرق و غرب قرار داده اند و به ویرانه یی تبدیل نموده اند. اما خوشبختانه دعای ملت مظلوم ما به درگاه خداوند متعال مورد اجابت قرار گرفته اخیراً به مساعی پیگیرانه ی سازمان ملل متحد و شخصیت های صلح دوست جهان در کشور ما بنیاد دموکراسی و سیستم دولت مداری بنا گذاشته شد. با وصف آن که معاهده ی (بن) قسماً همه جانبه به نظر نمی رسد باز هم روزنه ی امید برای آینده ی درخشان افغانستان در پرتو دموکراسی نوید بخش گردید. اما باز هم دشمنان ملت ما و اجنبیان آرام ننشسته نا آرامی ها، قتل و قتال مردم بی دفاع ملکی، فساد اداری، منازعات قومی، فقر، گرسنگی و بسا مشکلات روز افزون پیش روی ملت ما قرار گرفته است که دولت موجوده و تیم کاری شان هرگز نتوانستند بر مشکلات غالب گردند و آن همه نابسامانی ها را مرفوع بدارند و بر زخم های ملت مرحم گذارند.

این است که ما به یاری خداوند متعال و پشتیبانی شما ملت عزیز قدم برداشته ایم تا به همکاری شما پاره ای از این مشکلات را قلع و قم نموده و راه سعادت، پیروزی و نجات ملت خویش را سراغ نماییم.

ج: فصل سوم:

خطوط اساسی (خط مشی دولت ما):

در عرصه ی سیاست خارجی:

 

دولت آینده ی ما کاملاً مناسبات غیر منسلک و بی طرفی کامل خود را حفظ نموده رابطه ی ما با تمام کشور های جهان یکسان و متوازن خواهد بود.

در امر تأمین روابط مسالمت آمیز وحسن همجواری باالمثل همسایگان بلا استثنا گام های مثبت و جدی خواهیم برداشت.

تبادله ی سفرا در تمام کشور های جهان باالمثل اجرا می گردد.

مسایل اقتصادی و تجاری ما با تمام کشور های جهان متکی بر اصل اولویت دادن مفاد جانب افغانی به کشور هایی که تسهیلات بهتر فراهم می نمایند، صورت خواهد گرفت.

در عرصه ی سیاست داخلی:

  1. سیاست دولت ما متکی بر تمام ارشادات دین مبین اسلام و پیروی از احکام قرآن عظیم الشان بوده هیچ گونه تخطی از آن مجاز نخواهد بود.
  2. دولت ما از تمام محتویات قانون اساسی موجوده ی کشور پیروی نموده و آن را احترام می نمایند.
  3. سیاست کدری ما عبارت است از جا به جا کردن افراد شایسته و مسلکی در پست های دولتی که معیار نصب آن ها فقط شایستگی، تقوا، تجارب، روش وطن دوستی، تحصیلات تخصصی را در بر داشته هیچ گونه مصلحت های قوم پرستی، ملیت گرایی و غیره معیار سیاست کدری ما در تیم فعالین دولت مداری نخواهد بود.
  4. زنان کشور نیز مانند همگان بنابر اصل شایستگی و توانمندی شان بدون قید و شرط مطابق مناسک اساسی دین اسلام و قانون اساسی کشور در وظایف سطوح مختلف دولتی نصب خواهند شد. همچنان تأمین حقوق حقه ی زنان در پرتو دموکراسی مشروع از وجایب دولت ما خواهد بود.

در عرصه ی تعلیم و تربیه:

  1. توجه عمیق به پرورش اطفال در تعلیم گام های ابتدایی و گسترش تعلیمات متوسط و مسلکی برای نوجوان ها در محراق توجه دولت ما قرار خواهد داشت.
  2. گسترش و تقویت پوهنتون ها برای فراهم نمودن زمینه ی تحصیلات عالی برای کافه ی جوان ها اناث و ذکور دورنمای استراتیژیک دولت ما خواهد بود.
  3. اعزام دانشجویان کشور در زمینه ی تحصیلات تخصصی مسلکی به کشور های خارج و پیش رفت هدف اصلی ما می باشد.
  4. تأسیس اکادمی های رشد سویه ی تعلیمی و بلند بردن آگاهی علمی برای معلمان که یگانه عامل رشد معارف کشور می باشد، هدف ما می باشد.

در عرصه ی صحت عامه:

از آن جایی که صحت و سلامتی بدن حق مسلم هر فرد جامعه افغانی می باشد، لذا ما فرض خود می دانیم تا در عرصه ی سیاست صحت عامه بزل مساعی نموده تربیه دوکتوران ماهر، بلند بردن سویه آنان، فراهم نمودن وسایل و تجهیزات طبی و بالاخره احداث شفاخانه ها و درمانگاه ها در شهرها، قرا و قصبات کشور یگانه مسئولیت صحت پروری ملت خود می دانیم.

در عرصه ی زراعت و مالداری:

کشور ما حدودا ۶۰ میلیون هکتار زمین قابل زرع داشته که متأسفانه تا کنون کمتر از ۱۵ میلیون هکتار تحت زرع قرار گرفته و آن هم سال در میان و یا چند سال بعد کشت می گردند. که همه ساله دست ما به کشور های دنیا به خاطر به دست آوردن غله جات دراز می باشد.

هدف و استراتیژی دولت ما بر آن است که به یاری خداوند متعال و همکاری ملت غیور خود اراضی زیاد همه ساله تحت کشت آورده و با جلوگیری از آب های زیاد که به کشور های همسایه از منابع مرتفع کشور ما سرازیر می گردد در آب یاری آن استفاده نموده و سطح تولید غله را بالا ببریم تا نیازمندی های غله جات مردم خود را از بنیه زراعت کشور خود مهیا نموده باشیم.

البته ایجاد سیستم زراعتی میکانیزه با ماشین آلات و تجهیزات لازمه را وظیفه ی خود می دانیم.

سکتور مالداری کشور که در تأمین لبنیات و گوشت اهمیت خاس خود را داشته باید در حفظ و نگهداری چراگاه ها سخت عطف توجه نموده و همچنان در بخش حفظ الصحه ی حیوانی ایجاد درمانگاه های وترنری در ساحات شمال و غرب افغانستان که منابع خوب مالداری می باشد توجه جدی به عمل آید.

در عرصه ی حفاظت جنگلات و نباتات:

خوشبختانه کوه های کشور عزیز ما خاصتاً در مناطق جنوب، جنوب شرق و شمال (مناطق سرحدی) پوشیده از جنگلات طبیعی مفید بوده که از یک طرف نمایانگر سرسبزی قسمتی از کشور می باشد و از جانب دیگر در عرصه ی صادرات قلم درست صادراتی ما را چوب های کوهی و پسته تشکیل می دهد که متأسفانه در ادوار گذشته با بی توجهی کامل و انارشی استفاده از آن ها قسماً از بین رفته و قسمتی هم در حال فلاکت مواجه می باشد. مثلاً جنگلات پسته ی شمال و ولایت بادغیس کشور که آسیب دیده گی بیشتر داشته و رو به زوال است. هدف اساسی دولت ما در مورد حفظ جنگلات عبارت است از ایجاد سیستم مهار شده و پلانی برای استفاده و بهره برداری از جنگلات و خاصتاً توجه عمیق به امر احیای مجدد (نهال شانی و آبیاری) جنگلات از دست رفته می باشد.

در عرصه ی تولید انرژی و آب:

طوری که هموطنان عزیز ما جغرافیای کشور خود را به خوبی می دانند منابع آب های جاری مهار نبوده به کشور های همسایه سرازیر می گردد که هدف دولت ما در عرصه ی انرژی بر آن است تا بند های موجود را تحکیم، تجهیز و مدرنیزه ساخته و در شاهرگ های آب های جاری احداث بند های جدید که بتوانیم تمام کشور خود را از نور برق مستفید سازیم در محراق توجه ما خواهد بود.

در عرصه ی اقتصاد و تجارت:

دولت ما حمایت از سرمایه گذاری خارجی و داخلی را رعایت نموده سکتور خصوصی در عرصه ی سرمایه گذاری تشویق و پشتیبانی خواهد شد.

همچنان تولیدات داخلی کشو رار نسبت به واردات از خارج اولیت داده تسهیلات لازمه در امر گسترش آن فراهم می گردد.

منابع مالی و عواید داخلی را توسط سیستم مدرن محاسبه و کنترول خواهیم نمود.

کمک های بین المللی را در ا مر احداث پروژه های اساسی زیربنایی و طویل المدت به کار خواهد برد.

فساد اداری و کارشکنی های دولتی را تا حد توان محو خواهیم نمود.

رژیم پولی افغانستان که متکی بر بانک نوت های کاغذی می باشد سخت دچار بی اعتنایی و فلاکت بوده ما استراتیژی درست حفاظت و نگهداری از بانک نوت ها را اولویت های سیستم بانکی خود می دانیم.

تقویه و رشد تولیدات داخی و استندرد کیفیت کالای مولده  اصل عمده ی سیاست اقتصادی ما خواهد بود.

در عرصه ی فرهنگی و کلتوری:

کشور عزیز ما دارای آثاب باستانی ارزشمند بود که متأسفانه عده یی از آن ها طی ۳۰ سال اخیر یا به یغما رفته و یا آسیب پذیر شده است. بناءً دولت ما رسالت وظیفوی خود می داند تا از گنجینه های باستانی منقول و غیر منقول کشور حفاظت و نگهداری نماید و آن عده گنجینه هایی که مورد اصابت حوادث ۳۰ سال اخیر واقع شده است، در احیای مجدد آن اقدام عملی و جدی صورت خواهد گرفت.

فرهنگ دموکراسی آزادی بیان را مطابق به ارشادات اسلامی حفظ، کرامت انسانی و حکم قانون اساسی رعایت نموه و حمایت خویش را از منابع شخصی رسانه ها در امر آزادی بیان اعلام می داریم.

در عرصه ی تأمین امنیت و حراست از تمامیت ارضی و حفظ استقلال ملی:

آنچه سیاست دولت ما کاملاً متکی به اصل قانونیت و تأمین عدالت اجتماعی متوازن می باشد، رشد و تقویت ارتشی ملی را از نگاه کیفی و کمی یگانه عامل این آرمان ما خواهد بود که باید افسران ارتشی ملی به طور اساسی از آغاز تعلیمات متوسطه الی سپری نمودن دانشگاه های نظامی در چوکات نظام قرار بگیرند تا افسران آب دیده، فداکار، شجاع و غیرتمند به بار آیند. همچنان سربازان ارتش باید از دوره ی مکلفیت عسکری تشکیل یابند. باید جوان ها قبل از تحصیلات عالی شان دوره ی مکلفیت خدمات نظامی را در صفوف ارتشی ملی سپری نمایند. البته با داشتن همچو یک ارتشی ملی قوی ما قادر خواهیم بود تا از تمامیت ارضی و استقلال ملی کشور خود حفاظت نموده و زمینه ی خروج قوت های بین المللی را که بنا بر ضرورت زمانی در کشور حضور دارند فراهم نماییم.

همچنان رشد و تقویت پولیس ملی یگانه عامل امنیت عامه و ضامن آرامش هم میهنان ما می باشد. باید نوجوان ها ورزیده از دوران آغاز تعلیمات متوسط در اکادمی های تربیت نظامی دیده با تجهیزات و وسایل مدرن رزمی و پولیسی آشنا و تجهیز گردند تا به خدمت مردم قرار گیرند. که از نظر دولت ما پولیس آینده ی کشور در قراء و قصبات و ولسوالی ها باید در کنار قوت های محلی گماشته تضمین شده، مصلح اجیز طور مختلط از امنیت مردم محل مسئولیت مشترک و توسط افسران پولیس سوق و اداره گردد.

ارگان امنیت ملی:

که یگانه اداره ی تأمین رفاه عامه بوده و از نظر دولت ما بهترین افراد شایسته، اعتمادی، فعال، اکادمیک و مسلکی در اداره ی امنیت اجرای وظیفه خواهند نمود تا از بروز حوادث ناگوار قبل از وقوع جلوگیری به عمل آید. که بدین وسیله مردم ما با خاطر آرام در زندگی اجتماعی و فردی شان ادامه داده بتوانند.

در آن صورت ما موفق به رواج حاکمیت قانون و تأمین عدالت اجتماعی برای شهروندان کشور خود خواهیم بود.

البته ستر سرحدات کشور با مساعی مشترک ارتشی ملی و پولیس ملی به همکاری مردم محلی صورت خواهد گرفت.

در بخش مهاجرین و کوچی ها:

دولت ما آبگاه ها و چراگاه های کوچی ها را که از سالیان دراز تعیین است حراست نموده از هرگونه منازعات جلوگیری می نماید. همچنان تأسیس درمانگاه های صحی و مکاتب ابتداییه و سایر تسهیلات ممکنه را جزء پلان کاری خویش می داند.

در قسمت مهاجرین بیرون از مرز ها و مهاجرین بی جا شده که در سکونت های اصلی شان فاقد جایداد باشند، تصمیم ما بر آن است که در اراضی لا مالک و دشت های دولتی برا شان زمین توزیع نموده و تسهیلات آبیاری و مسکن با وسایل زراعتی از بودجه دولتی به نحوه ی قروض طویل المدت با شرایط سهل آماده می گردد.

استاد مسعود:

در این جلسه دوست نهایت گرامی ما آقای عبدالجبار ثابت نیز تشریف آورده اند و به دلیل این که سخنرانان دیگر ما به خاطر ملاقات هایی که داشتند نتوانستند حضور یابند از ایشان دعوت می کنیم تا چند لحظه نظریات شان را بیان کنند.

آقای عبدالجبار ثابت نامزد مستقل ریاست جمهوری:

به نام خداوند متعال، السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

من به سه شرط امروز صحبت خواهم کرد:

  1. از شما می خواهم تا وعده نمایید که همه به نفع من رأی می دهید
  2. نوبت سخنرانی اصلی من باید پا برجا باشد
  3. و برادران و خواهرانی که امروز تشریف آورده اند در روزی که پلان و برنامه ی خود را برای تشریح و توزیع آماده می کنم نیز تشریف بیاورند.

می خواهم به بعضی مسایل یا مشکلات اساسی اشاره کنم که کشور ما با آن مواجه است.

مشکل اساسی ای که امروزه کشور ما با آن مواجه است جنگ است. باید جنگ خاتمه یابد. اگر جنگ پایان نیابد، انکشاف اقتصادی امکان ندارد، امنیت تأمین شده نمی تواند و بالاخره مهمانان خارجی ای که در کشور ما حضور دارند، شاید برای مدت طولانی ای حضور داشته باشند. اما اگر جنگ خاتمه یابد همه مشکلات حل شده و امکان سوق دادن کشور به طرف انکشاف اقتصادی فراهم خواهد گردید.

موضوع دیگری که بعد از جنگ از اهمیت فوق العاده برخوردار است، امنیت است. ما حالتی قرار داریم که متأسفانه از نگاه امنیتی وضعیت خوبی نیست. در شهر ها، دهات و قرا و قصبات مردم مصئون نیستند. اگر ما جنگ را خاتمه دهیم، امنیت تأمین خواهد شد و می شود مردم ما آرام و آسوده زندگی کنند.

می خواهم از همین تربیون به شهروندان وعده بدهم که اگر من برنده شوم و جنگ خاتمه یابد، از شما یکصد روز وقت می خواهم برای تأمین امنیت سرتاسری کشور. امنیت مهمترین چیزی است که ما به آن نیاز داریم و این کار را من می توانم انجام دهم. در این کار چیزی که ضرورت است، قاطعیت است. اگر با قاطعیت با دزد، با رهزن و با اختطاف گر برخورد شود، امنیت تأمین می شود.

مسئله ی دیگر که اگر خدا خواسته باشد و من برنده شوم، حاکمیت قانون را به وجود خواهم آورد.

قسمی که هیچ کسی بالاتر از قانون قرار نخواهد گرفت. قانون بالای همگان یکسان تطبیق خواهد شد. از رییس گرفته تا یک فرد عادی. در زمان خلفای راشدین، خلیفه تابع قانون بود. بدین لحاظ اگر من رییس جمهور باشم قانون را بالای خود و یک فرد عادی کشور یکسان تطبیق خواهم کرد و هیچ زورداری نخواهد توانست تا از حکم قانون سرپیچی کند.

هیچ زورداری نخواهد توانست تا جرمی را مرتکب شده و در آزاد زندگی کند. این یک اصل مهم است که فقط در سایه ی قانون می توان آزاد و آرام زندگی کرد و بس.

مسئله ی دیگر فقر است که هدف اساسی من آزادی از فقر است. فقر یک تعریف بین المللی دارد و آن این است که فقیر به کسی گفته می شود که عوایدش احتیاجات روزمره اش را تکافو نکند. پس به این نتیجه می رسیم که بالاخره فقیر هم عایدی دارد اما به میلیون ها انسانی که در کشور ما بدون کار، بدون عاید و … هستند، چه خطاب کنیم؟ باید یک نام دیگری در قاموس بین المللی پیدا شود. ما با فقر اعلام جهاد می کنیم و فقر زمانی از بین می رود که ما انکشاف اقتصادی را سرخط برنامه های خود قرار دهیم. تا زمانی که کشور از حیث اقتصادی انکشاف نیابد، فقر از بین نمی رود. ما باید منابع طبیعی ای را که داریم به صورت موثر و درست از آن استفاده کنیم. ما باید در قدم نخست سرمایه های داخلی خود را نگذاریم که از وطن بیرون شود. به سرمایه دار ملی خود زمینه ی این را فراهم خواهیم کرد  که در داخل کشور سرمایه گذاری کند. بعد از آن ما به سرمایه گذاری های خارجی هم ضرورت داریم که باید توجه آن ها را نیز نسبت به خود جلب کنیم.

مسئله ی دیگر این است اگر من در انتخابات پیشر رو برنده شدم، به جوان ها توجه جدی خواهم کرد. من افغانستان را جوان خواهم ساخت قسمی که دادستانی را جوان ساختم. جوان بدین معنا که به جوان ها کار خواهم داد.

حقوق خانم ها نزد ما محفوظ است. زمانی که من به صفت سارنوال ایفای وظیفه می نمودم فقط یک زن به حیث رییس کار می کرد و من تعداد آن ها را به سیزده بلند بردم.

دیگر این که عدالت اجتماعی و عودت مهاجرین برای ما بسیار مهم است. ما عدالت اجتماعی را تأمین خواهیم نمود و مهاجرین را از تمام نقاط جهان به وطن بر خواهیم گشتاند.

از توجه تان تشکر

آقای انجنیر صدیق الله کوچی:

از آقای سلیمی می خواهم بپرسم که نواقص کنفرانس بن که کشور ما را به این حالت رسانده است را در صورت برنده شدن رفع خواهید کرد یا به همان شکل باقی خواهد ماند؟

دوم این که بعضی افراد خاطرات گذشته را می خواهند دوباره تازه کنند. در این باره نظر شما چیست؟

آقای سلیمی:

نواقصی که در معاهده بن دیده میشد را فرد فرد کشور درک می کنند که تمام مشکلاتی که امروز پیش روی مردم و دولت افغانستان قرار دارد، افراد ملکی ای که کشته می شوند، همه ناشی از نواقصی بود که در کنفرانس بن به آن توجه نشد.

افغانستان یک کشور کثیر الملیت بوده و از نهاد ها، سازمان های اجتماعی و احزاب زیادی متشکل است. اما کنفرانس بن را تنها یکی یا دو ارگانی که در رابطه ی نزدیک با اداره ی استخبارات غرب قرار داشتند، چرخاندند و با آن داخل خاک افغانستان شدند که تا امروز رد پای آن را می کشیم و هر روز، یوم بد تر است.

ما نمی توانیم دوباره کنفرانس بن را برگزار کنیم اما یگانه چیزی که تعویض نمی شود تاریخ است و تاریخ هیچگاهی به عقب بر نمی گردد. اما در صورتی که دولت ما به پیروزی برسد و ما اداره ی دولت افغانستان را به عهده بگیریم، ما تمام مردم افغانستان را که در جغرافیای افغانستان زندگی می کنند حق مسلم می دهیم که در خاک خود زندگی نموده، از ایدئولوژی خود پیروی کنند و به خاطر آن مبارزه کنند. مبارزه ی فرد فرد شان حق است و مبارزه ما هم حق است و مبارزه مخالفین ما هم حق است. تنها و تنها می شود با گفتگو ها، نشست ها، مفاهمات، مجالس، جرگه ها و جرگه گی هایی که سابقه ی چندین صد ساله دارد این مسایل را به عوض معاهده ی بن مرفوع بسازیم.

در رابطه به بخش دوم سوال تان باید گفت که امروزه هم هستند بعضی اشخاص و افرادی که از حالات موجوده ی افغانستان سود می برند که ایشان یک اقلیت بسیار کوچکی اند که جناب دادستان کل(آقای ثابت) هم به آن اشاره کردند. آن ها کسانی هستند که با حامیان خود می خواهند حرج و مرجی را برپا کنند و حالات را به حالت قبلی و یا بدتر از آن برگردانند و هیچ وقت نمی خواهند نوآوری و نوسازی در جامعه صورت گیرد.

داکتر عالمه:

طوری که شما قبلاً یادآوری کردید، شما به طور عموم زنان را در پست های مختلف سهیم می سازید. من مشخصاً روی برنامه ی کاری شما چند سوال دارم:

  1. برنامه کاری شما در قبال زنان چیست؟
  2. در زمینه ی مشارکت سیاسی زنان کدام برنامه ی دارید یا خیر؟
  3. اگر برنده شوید، کدام پست های کلیدی را برای زنان تخصیص خواهید داد؟
  4. برنامه ی شما در عرصه ی صحت و به خصوص وضعیت صحی مادران واطفال از چه قرار است؟
  5. برنامه ی آموزش شما برای اطفال و به ویژه دختران چگونه خواهد بود؟
  6. آیا تطبیق برنامه ی عدالت انتقالی در برنامه ی شما جا دارد یا خیر و اگر جا دارد به چه شکل؟
  7. تعهد شما در قبال تغییر قوانین از دید جنسیتی چگونه است؟
  8. و آیا شما در قسمت اشتغال زنان کدام برنامه ی کاری دارید؟

آقای سلیمی:

به جواب شما باید عرض کنم که از لابلای برنامه یا خطوط اساسی ما این طور معلوم می شود که ما زمینه ی مشارکت زنان را در برنامه ی خود جا داده ایم. ما در در برنامه ی خود از کلمات جمع استفاده کرد ایم بطور مثال: کارکنان یا کارمندان که در آن زن و مرد جمع شامل هستند و یا هم مثلاً معلمان که زن و مرد را شامل می شود. در سیاست ما میان زن و مرد در عرصه ی کار و سیاست و در عرصه ی فعالیت های اجتماعی تفاوتی وجود ندارد. تفاوتی که وجود دارد در توانمندی است که از آن قبلاً یادآوری کردم.

در مسایل کلیدی هم ما تقسیم نکرده ایم که کدام پست کلیدی را مرد ها و یا کدام را به زن ها می دهیم. هر کسی که شایستگی داشته باشد، بدون درنظرگرفتن جنسیت، ملیت، قومیت و محل بود و باش صرف با درنظرداشت اهلیت و شایستگی در زمان دولتمداری ما به پست ها گماشته خواهند شد.

زن ما مانند مردان در همه کار ها با ما شریک اند. ما معاونیت دوم خود را به یک خانم پیشنهاد کرده بودیم که متأسفانه ایشان نسبت مصروفیت های زیادی که داشتند حاضر به پذیرش این پست نشدند.  نزد ما از لحاظ موقف اجتماعی میان زن و مردم هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد.

آقای مهربان خبرنگار آژانس خبری پژواک:

راهکار ها و برنامه های سیاسی و اقتصادی یک نامزد ریاست جمهوری باید استوار بر اعداد، ارقام و فاکت های علمی- تحقیقی باشد. این در حالی است که در برنامه های این نامزد ها کوچکترین نشانه ای از این شیوه ها دیده نمی شود.

سوال من این است که چرا این نامزد ها این قدر کوتاهی دارند و به صورت غیر مسلکی برنامه ریزی نموده اند؟

آقای سلیمی:

اگر قرار بر این باشد که نامزدان ریاست جمهوری تمام برنامه هایی که در طول پنج سال کاری که پیش رو دارند را به حیث برنامه ی عمل خود مطرح کنند، به عقیده ی من ده ها هزار جلد کتاب خواهد شد. ما باید به خاطر این که وقت شنونده ها گرفته نشود، ما به اشاره ای می کنیم. اشاره ی ما در سیستم اقتصادی ما بر این بود که ما سیستم اقتصاد داخلی کشور خود را کوشش می کنیم ترغیب، تشویق و تبلیغ نماییم.

من اشاره کردم که ما از منافع زیرزمینی و از منابعی که از برون کشور برای ما می آید در پروژه های طویل المدت که تا امروز حتا شاید خارجی ها با ما موافق نباشند، اما ما می خواهیم آن ها را به این متقاعد بسازیم که با ما کنار بیایند و سرمایه ای که به دسترس ما می گذارند را در راهکار هایی که برنامه های طویل المدت و زیربنایی باشد به کار می بریم.

در این جا جای آن نیست که ما تمام برنامه های اقتصادی ای که در پیشروی آینده ی کشور خود داریم را بیان کنیم چون وقت خیلی کم است.

مجیب مهرداد:

در افغانستان شخصیت های حادثه ساز زیاد بودند اما حوادث شخصیت ساز هم متأسفانه کم نبودند.

شما گفتید که تمام قانون اساسی افغانستان را پذیرفته اید. پذیرش قانون یک مسئله است اما همه می دانند که امروز بخش عظیمی از مشکلاتی که دامنگیر حکومت فعلی است از اشکالاتی است که در بعضی از مواد قانون اساسی وجود دارد. بدین معنا شما سیستم ریاست فعلی را که رییس جمهور از لحاظ صلاحیت فعال من یشا است و از دموکراسی این سیستم تنها نامی باقی مانده، شما با این سیستم موافق هستید؟

سوال دوم این است که من با سوال دوست ما موافق هستم که معمولاً رواج است که نامزدان با یک برنامه ی قوی و سنجیده شده و آماری وارد کارزار می شوند که این خود نشان دهنده ی اشراف کاندیدان و تیم ایشان بر مسایل و پیچیدگی هایی است که فعلاً در افغانستان است. آیا شما این تیم را در اختیار دارید؟

و دیگر این که شما گفتید که عضویت حزب ملی یووالی را دارید. پیوند حزب شما با آقای تنی چیست؟

و سوال آخر این که نظر شما در مورد مذاکره با گروه های مسلح مانند طالبان و آقای حکمتیار چیست؟

آقای سلیمی:

به جواب بخش اول سوال تان باید گفت که وقتی ما در انتخابات پیروز شویم، برنامه های کاری ما و تیم کاری ما در آن زمان طی پلان های وسیعی عرض وجود می کند. طوری که قبلاً یادآوری کردم حال جای ندارد که تمام مشخصات کاری خود را به خورد ملت خود بدهیم.

در رابطه به پذیرفتن قانون اساسی چنین عرض می کنم که ما قانون اساسی افغانستان را به خاطری پذیرفته ایم که ما یکی از اتباع افغانستان هستیم و بالای تمام اتباع یک کشور پذیرفتن قانون اساسی فرض عین است. هیچ کسی نمی تواند از مقررات قانون اساسی ابأ ورزد. اما وقتی که ما به قدرت برسیم، به آرای ملت خود مراجعه خواهیم کرد که اگر در قانون اساسی کمبودها و نواقصی وجود داشته باشد که مانع پیشرفت کار های ما شود، ما ملت خود را در یک لویه جرگه دعوت خواهیم کرد و به آن ها قانون اساسی را پیشکش کرده و بازگو خواهیم کرد که این نکات قانون اساسی مانع پیشرفت ما و یا مانع کم کاری ما میشود. پذیرفتن قانون اساسی بدین معنا نیست که همین قانونی که فعلاً وجود دارد، بلکه هر قانونی که از طرف ملت مورد قبول باشد، ما مطیع و فرمانبردار خواهیم بود.

طوری که قبلاً عرض کردم هر فردی که در جغرافیای افغانستان زاده شده و زندگی می کند یک افغان است و او حق دارد زندگی کند. بعضی افرادی مانند: دزد، رهزن، قطاع الطریق و.. هستند که حتا در کشور های پیشرفته هم وجود دارند و با آن ها باید مبارزه جدی صورت گیرد. اما در قسمت کتله هایی که مثلاً همین امروز در قبال دولت موجوده در چالش های مبارزه وجود دارند. این ها هم افغان ها اند که یا در حق شان ظلم صورت گرفته، یا حق شان باطل شده و یا آن ها خواسته هایی دارند که باید در مذاکرات بن مطرح می شد. اما متأسفانه نشده و با جانب افغانستان در توزیع تمام نعمات مادی یک طرفه برخور شده. یعنی عدالت اجتماعی تأمین نشده. بدین خاطر مبارزات روز به روز سنگین تر شده می رود. آرزوی ما این است که در صورتی که ما به قدرت برسیم، با نشست های وسیع و بدون ترس و هراس به پیشگاه برادرانی که فعلاً از دولت کنونی آزرده هستند و می جنگند، نشست هایی خواهیم داشت و با ایشان مطرح خواهیم کرد و تاجایی که منطق ایشان درست و سالم باشد را خواهیم پذیرفت و یا هم آن ها منطق ما را بپذیرند. هیچ امری نیست که ناممکن باشد. ما نمی خواهیم از خشونت کار بگیریم و به عقیده ی ما رسیدن به موفقیت از راه خشونت ناممکن است.

داکتر مکی:

شما به خاطر رفع مشکلات اقتصادی معیوبینی که همین اکنون در بدن از دست دادن اعضای بدن شان دولت افغانستان فقط ۵۰۰ افغانی می پردازد، چه پلانی دارید.

آقای سلیمی:

ما با تمام معلولین و معیوبینی که در افغانستان زندگی می کنند، همدرد هستیم. من در قسمتی از گفتار خود اشاره ای به کوچی ها و مهاجرین داشتم که معلولین و ورثه ی شهدا هم در این برنامه شامل هستند. اما از این که نام گرفته نشده  اما در پاراگراف اصلی آمده است که طوری که برای مهاجرین و بیجا شدگان تسهیلات فراهم می شود، برای معلولین هم به عین ترتیب است.

خانم گلالی حبیب:

در مذاکراتی که تا حال با مخالفین صورت گرفته، غیر شفاف بوده و در این مذاکرات طبق گزارش هایی که ما داریم هیچ زنی حضور نداشته. نه از جناح مخالفین و نه از جناح دولت.

سوال من این است که در ابتدای دولت موقت و انتقالی سه زن در کابینه ی آقای کرزی وجود داشت اما حالا فقط وزارت زنان است که به زنان اختصاص یافته است. در کابینه ی شما چند زن روی چه معیاری می تواند در کابینه شامل شود؟

مسأله ی دیگری که همیشه ما صدای خود را بلند کردیم، این است که در شورای عالی دادگاه عالی هیچ زنی حضور ندارد و آقای کرزی بار ها وعده کرده که یکی یا دو خانمی که لیاقت و شایستگی دارند را در شورای عالی دادگاه عالی کشور تعیین خواهند کرد که متأسفانه در هفت سالی که گذشت این کار صورت نگرفته. در این مورد نظر شما چیست؟

مسأله ی دیگری را که می خواهم مطرح کنم تطبیق پروسه ی عدالت انتقالی است که شما به آن پاسخ ندادید. چون اکثریت خاموش مردم افغانستان خواهان تطبیق عدالت انتقالی اند. در این مورد شما چه نظری دارید؟

آقای سلیمی:

شما بیشتر اسرار دارید که میان زن و مرد مرزی وجود داشته باشد. در حالی که از نظر دولت ما و از نظر سایکولوژی ای که ما نزد خود مطرح کرده ایم، نمی خواهیم مرزی میان زن و مرد ایجاد کنیم. شاید در کابینه ی ما تمام زنانی که بهتر از مرد ها جلوه کنند و بتوانند کار کنند، جایگزین شوند و شاید هم مرد ها. اما من صدای شما را به آقای تنی انتقال خواهم داد و خودم هم در این راستا تصمیم گیرنده هستم و اگر ما به یاری خداوند به قدرت رسیدیم، سه مشاور ارشد زن را در بلندترین مقامات با خود خواهیم داشت که ما را همیشه در قسمت زنان از فراموشی و سهل انگاری جلوگیری کند و حقوق زنان را در پهلوی مرد ها زنده بسازند.

شیوای شرق:

من تاریخچه ی شما را مطالعه کرده ام و کارکرد ها تان آگاه هستم حتا تا رابطه ای که با آی. اس. آی پاکستان دارید و بالاخره کودتا تان در افغانستان.

هدف من اهانت به نامزدی هیچ کسی نیست و هر شهروند محق است تا در جامعه ی دموکراتیک و مردم سالار خود را نامزد کند.

آنچه که از زبان شما به  عنوان نامزد معاون اول ریاست جمهوری پیرامون دادگاه و عدالت انتقالی ارایه شد، حرف های واهی و پا در هوا بود. اگر قرار باشد عدالت آن مفهوم بزرگ انسانی ای که برابری اجتماعی را در افغانستان تأمین می کند، و علیه فراموشی مبارزه می کند در جامعه ی بلا زده ی افغانستان تطبیق شود، نخستین کسانی که به پای دادگاه می آیند شما خواهید بود چون رژیم شما یک رژیم خاین در افغانستان بود.

سوال من این است که همان دو فروند چرخ بالی که آقای تنی از افغانستان با خود بردند مربوط مال ملت می شود. این مال ملت به کجا رفت و چرا کسی این پرونده را باز نمی کند؟ و بحث دیگر این که جناب جنرال تنی موقعی که وزیر دفاع کشور بود، حملات هوایی را به روستا های دوردست افغانستان سوق می دادند و در اثر آن هزاران آدم بیگناه کشته شدند، پاسخ این نعش های مظلوم افغانستان را کی خواهد داد؟

و نکته سوم این که شما گفتید که ما در افغانستان کرامت انسانی و احکام دین مقدس اسلام را پیاده می کنیم.  اولاً این که جامعه ی افغانستان با همه بلا زدگی هایی که دارند، شما را کسانی می دانند که به ضد اسلام در این سرزمین کار کرده اید و از همین آدرس هزاران تن در زندان پلچرخی، بی بی مهرو و جا های دیگر شهادتی است بر خیانت رژیم های گذشته ی افغانستان.

آقای سلیمی:

هر پدیده، هر ایدئولوژی، هر ترقی، هر نهاد و هر حرکت سیاسی ای در هر جامعه ضد خود را دارد و در این جای شک نیست، و اگر ضد خود را نداشته باشد، کامل نیست. پس وقتی که یک پدیده مترقی در کارزار ظاهر می شود، باید اضدادی داشته باشد. اضدادی که منافع خود را از دست می داده باشد، باید به تمام معنا در تبلیغات سهم بگیرد و حد اقل سی سال باید تبلیغ صورت بگیرد.

انقلاب آن زمان از سوی یک تعداد فرزندان صدیق افغانستان صورت گرفت و به خاطر خدمت گذاری به افغانستان کار می کردند. اما شکار همسایه ها شدند. یعنی وقتی که انقلاب صورت می گیرد، شوروی دست خود را بالای آن می گذارد. و در مقابل ایران و پاکستان می خواهند با افغانستان مقاطعه نمایند و کسی هم استنگر می فرستد. پس این حرف ها حرف هایی است که در تمام سیاست ها جای دارد.

این درست است که اشتباهاتی در هر نظامی وجود دارد و در نظام ما هم بود. یک مقدار عجله صورت گرفت اما هدف مقدس بود. هدف چنان مقدس بود که از ۱۵۶ نفر وزیر، صدر اعظم و رییس جمهور حتا یک خانه هم که در زمان قدرت شان به دست آورده باشند، به میراث نمانده است. پس بدانید که به آن ها به خاطر آرمان و به خاطر مردم خود مبارزه می کردند.

این مبارزه ی برحق مردم افغانستان بوده اما به خاطر این که این مبارزه سرکوب شود و دشمنان در این جا جای پایی پیدا کنند، باید طوق هایی به گردن این ها می انداختند که گویا مثلاً این ها کافر و ملحد هستند. در حالی که مثلاً مساجدی که در دوران حکومت داکتر نجیب الله و دوره های قبل از آن ساخته شده را با مساجدی که بعد از این دوره ها ساخته شده با هم قابل مقایسه نیست.

یکی از شهروندان:

شما در یکی از فصل های خط مشی تان خواندید که دولت ما از چراگاه های کوچی ها که قبلاً معین و مشخص شده بود حراست می کند. دولت شما چه پلان و برنامه ی مشخصی در مورد حل این معضله دارد؟

آقای سلیمی:

چون شما دیدید که در معضله ی کوچی ها سال قبل در ولایت میدان مشکلی میان مردم ولسوالی بهسود و کوچی ها واقع شد که منجر به قتل چند نفر شد. که از دیدگاه ما این کار خطرناک است و در آینده باید به آن توجه صورت گیرد. ما اول باید از روی اسناد و مدارک تثبیت کنیم که کدام چراگاه ها و کدام مناطق از کدام کوچی ها است و بعد از آن اسناد و قباله های جدید داده شود. در مناطقی که کوچی ها بدون جایداد و چراگاه می مانند، چراگاه ها و آبگاه های جدید را البته در بدل قسط های طویل المدت تأسیس خواهیم کرد تا کوچی ها با فکر آرام به زندگی خود ادامه بدهند.

آقای سید مسعود:

ما امروز سه تن از نامزدان پست ریاست جمهوری آینده ی افغانستان را دعوت کرده بودیم که متأسفانه دوتن از ایشان به دلیل مصروفیت های زیادی که برا شان پیش آمد نتوانستند در جلسه حضور یابند و ما امروز در محضر آقای انجنیر نثار احمد سلیمی نشستیم و به نظریات شان گوش فرا دادیم.

به یک چیز توجه داشته باشید که همین تبادل افکاری که اندکی شدید هم بود بعضی افراد فکر خواهند کرد که بی نظمی است اما به نظر من این خود نمونه ای از دموکراسی است.

آقای سلیمی در حرف های خود گفتند که در صورت پیروزی در تأمین روابط دوستانه میان همسایه ها که متأسفانه یکی از مشکلات ما است، تلاش خواهند کرد. هر مشکلی که میان افغانستان و کشور های همسایه به وجود بیاید، می خواهند بر اثر مذاکره حل خواهند کرد و در پهلوی آن از اساسات دین مبین اسلام پیروی خواهند کرد.

مبارزه ی قوی علیه سو استفاده ها و فساد اداری به کار خواهند برد و همچنان به وسیله ی قانون در مقابل جرم مبارزه خواهند کرد.

حکومت آینده ی ایشان سیستم بازار آزاد را قبول نداشته و به عوض آن سیستم مختلط را قبول دارند و به همین ترتیب در عرصه های مختلف کشور تغییرات عمده ای به وجود خواهند آورد.

مشوره ی من به بزرگان کشور این است که ما در حساس ترین نقطه ی تاریخی خود قرار داریم و دشمن هر لحظه کوشش می کند تا کوچکترین نقطه را پیدا کرده و ما را باز هم ضربه ای بزند. از این لحاظ باید ما در این دو ماه از صبر و حوصله ی خیلی قوی کار بگیریم، حرف های خود را در داخل چوکات ایجاد می کنیم و حرکت های خود را تنظیم می کنیم که ما انشاالله پیروز می شویم. پیروزی ما این نیست که ما رییس جمهور می شویم ولی اگر ما دموکراسی و مردم سالاری ای که خود ما ایجاد می کنیم را تقویه کنیم، خارجی ها و هرکس دیگری ما را احترام خواهند کرد.

از تشریف آوری تک تک شما جهان سپاس

نور دیده

تاج سر

خدا نگهدار