hendoنویسندگان: همایون بابر و لین دونیل/ برگردان: ضیا صادق منبع: رویترز

برگرفته از روزنامه ۸ صبح
سیک‌های افغانستان زادگاه و کشور آبایی‌شان را ترک می‌کنند و به شدت در حال کم شدن هستند. آن‌ها دلیل این کار را افزایش روزافزون تبعیض و مسایل دیگر ذکر می‌کنند. نظر به گفته‌های بزرگان این جامعه، رقم هندوان افغانستان که در دهه ۱۹۹۰ میلادی به صد هزار تن می‌رسید، امروز به دوهزاروپنج‌صد تن تقلیل یافته است. دلایل ترک سیک‌های افغان، تبعیض بومی‌ و اجتماعی در کشوری است که اکثریت باشندگان آن را مسلمانان تشکیل می‌دهد. عدم توانایی محافظت از حریم، تجارت و پرستشگاه‌های سیک‌ها که سال‌ها قبل به‌شکل غیرقانونی به تصرف دیگران در آمده، از دیگر دلایل ترک کشور می‌باشد.
چرم سنگ دارو‌ساز ۲۳ ساله می‌گوید: «در صورتی که وضعیت تغییر نکند، من واقعا نگرانم. ما برای مدت طولانی نمی‌توانیم این‌جا بمانیم. نخستین کسانی‌که این‌جا را ترک می‌کنند آنانی خواهند بود که دیگر توان زندگی در این‌جا را ندارند.» خانواده او ریشه و قدمت تاریخی‌شان را به ۴۰۰ سال قبل از امروز می‌رساند که در گردیز مرکز ولایت پکتیا، هم‌مرز با پاکستان زندگی می‌کردند. در این شهر نیاکان او زمین‌داران و بازرگانان ثروتمند بوده‌اند. پدر‌بزرگ او یک تاریخ‌گوی شفایی بوده است. در این روزها، خانواده‌های سیک دیگر آن ثروت گذشته را ندارند. به‌گفته سناتور انار کلی هنریار، آنان بخش زیادی از زمین‌های‌شان را از دست داده‌اند. هندوها در افغانستان با آزار و اذیت‌های گوناگون مواجه‌اند. سیکیسم و هندویسم دو آیین جداگانه است. اما بسیاری از افغان‌ها هر دو اجتماع را به چشم غیر‌مسلمان‌های خارجی می‌نگرند. خانم هنریار که همزمان یک فعال حقوق بشر نیز است، می‌گوید: «در تمام ولایت‌ها، سیک‌ها و هندوها، صاحب زمین بودند. اما در جریان جنگ‌ها، متاسفانه زمین‌های‌شان توسط افراد زورمند غصب شده است.» آزار و اذیت سیک‌های افغانی، از سال‌های جنگ و تحولات در این کشور جنگ‌زده باقی مانده است.
بعد از خروج شوروی در ۱۹۹۰ میلادی و در جریان جنگ‌های داخلی تعداد زیادی از معابد سیک‌ها و هندو‌ها تخریب شد. گزارشی که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ میلادی نشر کرد، خاطر‌نشان می‌سازد که بیشتر از هشت پرستشگاه سیک‌ها در کابل و چهار معبد هندوها در جریان جنگ‌های داخلی تخریب گردیده است. در جریان هرج‌و‌مرج جنگ‌های داخلی، بردباری افغان‌ها نسبت به اقلیت‌های مذهبی دیگر به شدت تغییر کرده است. زمانی‌که گروه افراطی طالبان در سال ۱۹۹۶ میلادی به قدرت رسید، این عدم سازگاری به بلند‌ترین سطح خود رسید و عدم پذیریش اقلیت‌های مذهبی به پالیسی رسمی‌ آن‌ها بدل گردید.
در زمان حکومت طالبان، سیک‌ها و هندوها تحت فشار قرار داشتند که یا به اسلام رو بیاورند یا به طالبان جزیه بپردازند. برعلاوه، آنان مجبور بودند لباس زرد بپوشند یا تکه زرد رنگی به لباس خود پیوند کنند. در این جریان طالبان افغان‌ها را تشویق می‌کردند از داد و ستد با سیک‌ها خود‌داری کنند. به این علت، تعداد زیادی از هندو‌ها و سیک‌ها ناگزیر شدند خانه و زمین خود را بفروشند یا توسط زورمندان مجبور به اخراج شوند. آن‌هایی که از کشور فرار کردند، اغلبا جایداد‌های‌شان غصب شد.
بعد از سرنگونی رژیم مستبد طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی برخلاف آنچه بعضی‌ها انتظار داشتند، وضعیت این اقلیت چندان تغییر نکرد. عده‌ای از سیک‌ها از کشور فرار کردند. عده‌ای که باقی مانده‌اند از حالت عدم پذیرش خسته شده‌اند. سیک‌ها و هندو‌ها، هنوز به‌عنوان شهروندان درجه دوم محسوب می‌گردند. اگرچه شرایط پسا‌طالبانی و روی کار آمدن حکومت به رهبری حامد کرزی در سال ۲۰۰۲ میلادی به‌صورت قابل ملاحظه‌ای به غصب زمین‌های هندو‌ها نقطه پایان گذاشت؛ اما زمین‌هایی که قبلا ‌غصب شده بود، برگردانده نشد. عبدالقادر آرزو، یکی از سخنگویان اداره شهرداری کابل می‌گوید، غصب زمین به یک مشکل عمومی ‌در افغانستان بدل شده است. آرزو می‌گوید: «این یک مشکل جدی برای عده زیادی از افغان‌ها است که شامل سیک‌های افغانی نیز می‌گردد. سیک‌ها نیز مثل سایر افغان‌ها در جریان جنگ‌ها و کشمکش‌های داخلی آسیب دیده‌اند.»
شخصیت‌ها و تحلیلگران جامعه سیک، به این باور اند که عدم پذیرش و مدارا در مقابل غیر‌مسلمانان (‌سیک‌ها و هندو‌ها) در افغانستان در حال افزایش است. تغییر فاحش افغان‌ها در جریان جنگ‌ها، سیک‌ها را به این درک رسانده است که هندوها و سیک‌ها، خارجی پنداشته می‌شوند و به آسانی آن‌ها را هندوستانی و پاکستانی می‌پندارند. تلاشی که توسط حامد کرزی در سال ۲۰۱۳ میلادی مبنی بر دادن کرسی در پارلمان برای سیک‌ها و هندو‌ها صورت گرفت ناکام ماند و توسط نمایندگان مجلس رد شد. احمد سعیدی یکی از تحلیلگران سیاسی می‌گوید: «در صورت عملی شدن این کار، اقلیت‌های دیگر نیز عین امتیاز را تقاضا خواهند کرد.»
کمیسیون بین‌المللی آزادی ادیان ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی، طی یک گزارش بیان داشت که «گرچه به‌صورت رسمی ‌هیچ‌گونه تبعیض برضد هندوها و سیک‌ها در افغانستان وجود ندارد، اما آن‌ها به‌صورت واضح از بیشتر کار‌های دولتی منع هستند و با دشمنی و آزار و اذیت‌های اجتماعی روبه‌رو می‌باشند.» گهگاهی این فشار‌ها شدت یافته و به حمله‌های خشونت‌آمیز بدل می‌شود؛ به‌ویژه در مراسم سوختاندن اجساد هندوها. حتا امروز مراسم هندو‌سوزی که به‌صورت قانونی صورت می‌گیرد، به دیده تمسخر نگریسته می‌شود.
با وجود این‌که در قانون اساسی برای حفاظت از اقلیت‌های قومی‌ و مذهبی تضمین داده شده، اما نه دولت و نه مقامات قضایی برای بهبودی وضعیت سیک‌ها و هندو‌های افغانستان کاری انجام داده‌اند. هنریار می‌گوید: «تبعیض اجتماعی و جایگاه شهروند درجه دوم در داخل جامعه افغانی؛ تنها دلیلی است که سیک‌ها و هندو‌های افغانستان را مجبور به ترک کشور می‌کند.» او اضافه می‌کند که شکایت کردن به پولیس در باره سوءاستفاده‌ها و رفتار زشت به کلی نادیده گرفته می‌شود. برای سیک‌های افغانستان، تبعیض دایمی، ‌تلخ و غیرقابل تحمل است. آن‌ها به افغان بودن خویش همواره افتخار می‌کنند. بعضی از آن‌ها مثل، اریندر سینگ، حتا برای دفاع از افغانستان مبارزه کرده است. اریندر سینگ، در جنگ با شوروی در سال ۱۹۸۰ میلادی حتا جانش را به خطر انداخته و برای کشورش مبارزه کرده است.
او می‌گوید: «برادران افغان ما در باره تاریخ ما آگهی دارند. آن‌ها می‌توانند پاسپورت و شناسنامه افغانی و اسناد ثبت شده ما را در ادارات دولتی افغانستان ببینند. اما وقتی ما به آن‌ها مراجعه می‌کنیم، آن‌ها هنوزم برای ما می‌گویند شما افغان نیستید، شما هندوستانی هستید و به کشور خود برگردید.» یک عالم دینی سیک که در شهر گردیز تولد شده است و برای اطفال سیک در کابل، موضوعات دینی تدریس می‌کند، می‌گوید: «من می‌خواهم بگویم که افغانستان کشور من است. این‌جا تولد شده‌ام. در طول سه دهه گذشته جنگ، هرگز افغانستان را ترک نکرده‌ام. در این‌جا تولد شده‌ام و در همین‌جا خواهم مرد.»