نویسنده: آنتونی لیوستین/ برگردان: جواد زاولستانی/ منبع: گاردین

برگرفته از صفحه روزنامه اطلاعات روز

افغانستان به خاطر ذخایر دست‌نخورده‌ی طبیعی‌اش با تهدید یک بحران جدی مواجه است. پس از دهه‌ها جنگ و ناامنی،‌ حکومت افغانستان و سرمایه‌گذاران خارجی تأکید دارند که از ذخایر زیرزمینی این کشور استفاده کنند. اما در غیبت حاکمیت نظم و قانون،‌ تهدیدهای جدی در پیش‌روست. افغانستان مانند دو کشور غنی از ذخایر طبیعی، هایتی و پاپواگینه‌ی جدید که به «بلای منابع» گرفتار شده‌اند، افغانستان نیز با این تهدید مواجه است و به خاطر حفظ صلح، ثبات و محیط‌ زیست پاک، مجبور است که گزینه‌ی دست‌نخورده گذاشتن منابع طبیعی را به صورت جدی در نظر گیرد. اما مجبوری‌های اقتصادی این کشور خیلی زیاد است.

قلمرو طالبان از کابل کمتر از یک ساعت فاصله دارد. ولایت لوگر به صورت سنتی یکی از پایگاه‌های طالبان بوده است و بین نیروهای دولت افغانستان و پیکارجویان تروریست همواره‌ درگیری‌های خشن صورت می‌گیرد. من اخیرا به این ولایت سفر کردم و از معدن مس عینک که استخراج آن به چینی‌ها واگذار شده است،‌ دیدن کردم. این معدن، یکی از بزرگترین ذخایر مسن در جهان است و قرار است کار استخراج آن در سال‌های آینده آغاز گردد. اما تا هنوز تاریخ دقیق آغاز کار استخراج معین نشده است.

این معدن در یک مکان باستانی قرار گرفته است که آثار گران‌بهای دوره‌ی بودایی در آن موج می‌زنند. اما رییس جمهور افغانستان ام‌سال در جریان دیدارش از بیجینگ، پایتخت چین، اعلان کرد که حکومتش می‌خواهد کار این معدن هم‌چنان به پیش برود و حکومتش که وابسته به کمک‌های خارجی‌ست،‌ به در آمد ناشی از این استخراج نیازمند است. آثار دوره‌ی بودایی در این مکان تاریخی مربوط به ۲۰۰۰ سال پیش‌اند که نشان‌دهنده‌ی یک تمدن کهن بودایی‌ست که از این‌جا تا چین، هند و جاپان گسترده بوده است. باستان‌شناسان از این شهر کهن، جوهرآلات طلایی، بشقاب‌های نقره‌ای و اسکلیت انسان را پیدا کرده‌اند.

یک قرارداد سری بین کابل و بیجینگ در سال ۲۰۰۷ امضا گردید و فقط ام‌سال بود که حکومت افغانستان حاضر شد محتوای آن قرار داد را بیرون دهد. اما ناامنی،‌ سقوط قیمت جهانی مس و نبود سیستم حمل‌ونقل، این سرمایه‌گذاری را با موانع جدی روبرو کرده است. هنوز هم استخراج این معدن یکی از بزرگترین پروژه‌های افغانستان است، کشوری که ذخایر زیرزمینی آن تریلیون‌ها دالر ارزش دارد.

باشندگان یک دهکده‌ی نزدیک این معدن در لوگر به من گفتند که پس از آغاز کارها برای استخراج این معدن زندگی آنها جهنمی شده است. آنها هم از سوی حکومت و هم از سوی شورشیان زیر فشار قرار دارند تا زمین‌های شان را ترک کنند و برنامه‌های توسعه‌ی اقتصادی در آنجا اندک بوده‌اند.

 در زیر غرش هلیکوپترهای امریکایی و دولت افغانستان، به قصه‌ی مردم محل درباره‌ی تأثیر این معدن بر زندگی آنها گوش سپردم. نذیرخان، یکی از باشندگان محل، مرا تا ساحه‌ی معدن همراهی کرد. امنیت در بعد از ظهر خراب می‌شود و طالبان و گروه‌های مرتبط با دولت اسلامی (داعش) گشت‌وگذار با خارجی‌ها را در آنجا دشوار ساخته است.

یکی از بزرگان آن‌جا،‌ ملک ملا میرجان،‌ گفت که پس از آغاز کارها برای استخراج مس عینک،‌ به آنها وعده‌های زیادی داده شده است. او گفت:«شرکت چینی زمین‌های ما را تصرف کرد. اما هرگز هیچ‌کسی در بدل آن، زمینی به ما نداده است و پولی دریافت نکرده‌ایم. ما احساس کردیم که گویا آنها حمله کردند و زمین‌های ما را گرفتند.»

میرجان گفت که درباره‌ی روند و چگونگی استخراج با آنها هیچ مشوره نشده است و فرصت‌های کاری برای آنان خیلی کم‌اند. او گفت که هنوز هم از استخراج معدن پشتیبانی می‌کند، اما از طرف دولت هیچ‌کسی نیامده است که به ما توضیح دهد این معدن برای ما چه سودی خواهد داشت. در یک منطقه‌ی جنگی مشوره با مردم کار دشواری‌ست. اما تمام آن ده مردی که من با آنها صحبت کردم،‌ از مقام‌های حکومت در کابل ناراحت بودند. او گفت که آسیب‌های محیط‌زیستی استخراج معدن خیلی بالاست و کاوش‌های ابتدایی جوی‌های آب آنان را آلوده کرده است.

مس عینک نمونه‌ا‌ی از بداقبالی‌های روزافزون افغانستان پس از سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ است. اسلحه، پول و سربازان خارجی به این کشور سرازیر شدند، اما حساب‌دهی و نظارت وجود نداشت و به این دلیل نتیجه‌ای در پی نداشته است.  حمله بر خارجی‌ها و کارمندان دولت افغانستان هر روز افزایش می‌یابد.

با قطع شدن کمک‌های خارجی و حضور خیلی اندک سربازان خارجی،‌ دولت افغانستان عاجزانه در تلاش پیداکردن راه‌هایی برای بقای خود است. جلب سرمایه‌گذاری‌های خارجی برای استخراج معادن افغانستان یکی از این راه‌های ناچاری‌ست. دولت استرالیا تلاش دارد در استخراج معادن افغانستان را کمک کند. اما در کابل به من گفتند که این تلاش‌ها ضعیف‌تر از آن است که ره به جایی ببرد.

یک گزارش که توسط انستیتوت تحقیقاتی دیوید آیزنبرگ درماه اپریل نشر شد، دریافت که کمک تقریبا ۵۰۰  میلیون دالری ایالات متحده برای حمایت از صنعت استخراج معادن افغانستان به خاطر نبود ظرفیت در وزارت معادن افغانستان برای مدیریت قراردادها و نبود نظارت از سوی امریکایی‌ها، هدر رفته و هیچ موفقیتی در پی نداشته است.

جاوید نورانی یکی از کارشناسان استخراج معادن گفت که اگر دولت افغانستان نتواند تضمین‌های کافی برای حفاظت از محیط‌زیست فراهم کند و نتواند مسایل اجتماعی مربوط به استخراج معادن را در نظر بگیرد، صرف نظر از استخراج معادن، بهتر از استخراج آن است.