۲۸ دلو ۱۳۸۸

سخنرانان:آقایان استاد سید مسعود استاد دانشگاه کابل ، انجنیر عزیر رفیعی رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان، خانم آرزو قانع فعال جامعه مدنی و از شرکت کنندگان در کنفرانس لندن و آقای اجمل بلوچ زاده مسوول حقوق بشر بنیاد آرمان شهر

***

“جای خالی جامعه مدنی در کنفرانس لندن؟” عنوان چهل و ششمین  (سال چهارم) “گفتگو” پلی میان نخبگان و شهروندان بنیاد آرمان شهر بود  که روز چهارشنبه ۲۸ دلو ۱۳۸۸ در سالن بنیاد فرهنگ و جامعه‌ی مدنی در کابل برگزار گردید.

این گرد هم آیی، استاد دانشگاه کابل سید مسعود، انجنیر عزیر رفیعی رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان، خانم آرزو قانع فعال جامعه مدنی و از شرکت کنندگان در کنفرانس لندن و آقای اجمل بلوچ زاده مسوول حقوق بشر بنیاد آرمان شهر را به عنوان سخنران وعلاقه مندان چنین مباحثی را به عنوان شرکت کننده با خود داشت.

جلسه با این دوبیتی از داکتر سمیع حامد شاعر افغانستان آغاز گردید که توسط روح الامین امینی گرداننده بحث دکلمه شد:

دو رهبر خفته بر روی دو بستر

دو عسکر خسته در بین دو سنگر

دو رهبر پشت میز صلح خندان

دو بیرق بر سر گور دو عسکر

مبحث اصلی کنفرانس لندن  که در بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۰ در لندن برگزار گردید و نمایندگان بلند پایه دولت های دخیل در کشور مان گرد هم آمده بودند مسأله‌ی مذاکره با طالبان. بود در این کنفرانس یک روزه شرکت کنندگان از طرح دولت افغانستان برای مذاکره با طالبان اعلام حمایت و پشتیبانی کردند. راهکارهایی که دولت افغانستان برای صلح پیشنهاد کرده است عبارت از جلب نیروهای طالبان در پست های دولتی و ایجاد زمینه های اشتغال و تضمین امنیت آنان است. ایجاد صندوق ویژه مالی برای حمایت از کسانی که دست از جنگ بردارند از مهم ترین نکات این راهکار است. مسأله‌ای که البته نگرانی تعدادی از کارشناسان و فعالین جامعه مدنی و حقوق بشر  و مردم عادی افغانستان را در شرایط فعلی برانگیخته است. برخی این مذاکرات را از جایگاه ضعف دولت و جامعه بین المللی می دانند و این نکته باعث گردیده تا مباحثی مانند “باج دهی” به طالبان به میان بیاید که در این صورت ممکن است قسمت زیادی از دست آوردهای جامعه بین المللی نهادهای فعال جامعه مدنی و دولت افغانستان در طول هشت سال گذشته به فراموشی و نابودی سپرده شود. دست آوردهایی که به شکل روشن تر می توان در زمینه های حقوق بشر و به خصوص حقوق زنان و هم چنان آ‍زادی بیان و رسانه ها به آن‌ها اشاره کرد.

گفتگو گردان این مراسم با طرح چند پرسش زمان را در اختیار سخنران ها گذاشت تا نکته نظرات شان را در مورد کنفرانس لندن و درباره حضور یا عدم حضور فعال و پویای نهادهای جامعه مدنی ارایه کنند. این پرسش ها از این قرار بود:

۱-    آیا حضور نهادهای جامعه مدنی در کنفرانس لندن حضوری چشم گیری بود که این نهادها بتوانند نقشی تأثیر گذار در این کنفرانس داشته باشند؟

۲-    نه از نگاه فیزیکی بلکه از نگاه معنوی نمایندگان نهادهای جامعه مدنی با چه دست آوردهایی از کنفرانس لندن برگشتند در حالی که هم دولت و هم جامعه جهانی از طرح مذاکره با طالبان راضی به نظر می رسند؟

۳-    مردم تا چه اندازه از نهادهای جامعه مدنی حمایت می کنند؟

۴-    آیا نهادهای جامعه مدنی در مورد مسأله مهمی مانند مذاکره با طالبان چه قدر اتفاق نظر دارند؟

۵-    با وضعیت فعلی عاقبت جامعه مدنی افغانستان به کجا خواهد انجامید در حالی که تا به حال به شکل دلخواه نه از سوی دولت افغانستان ونه از سوی جامعه بین المللی توجهی به نظرات آن نشده است؟

اولین سخنران این مراسم آقای عزیز رفیعی رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان بود او با این سوال حرف هایش را آغاز کرد که چرا کنفرانس لندن اتفاق افتاده؟ او با پاسخ به این پرسش دریچه بحث را باز کرد و گفت: “دوستان اعتقاد شان این بوده که کنفرانس لندن یک حرکت سیاسی بوده تا یک حرکت اجتماعی هم در سطح جهانی و هم در سطح افغانستان و علت برگزاری کنفرانس را لندن را در کشورهای مختلف جهان به شیوه های مختلفی تحلیل کردند. مثلا این کنفرانس در امریکا برای چگونگی مشروعیت بخشیدن به  مذاکره با طالبان تلقی شده، در انگلستان به عنوان نوعی مشروعیت برای دولت آقای گوردن براون (حزب کارگر) انگلیس مطرح شده و به خصوص به خاطر انتخاباتی که این کشور پیش رو دارد و در افغانستان ایجاد نوعی حرکت “اجتماعی” به خاطر به دست آوردن یک مشروعیت ثانی برای مذاکره.

بدون شک که هیچ ذهن و انسان سالمی نمی تواند علیه بحث و مذاکره و یا گفتگو قرار بگیرد ما هم از نگاه تعالیم دینی و هم از دریچه‌ی تعالیم فرهنگی خود اعتقاد داریم که باب گفتگو همیشه باز است و هیچ کس هم نمی تواند بحث و گفتگو را قطع بکند فلهذا چه از دید جامعه‌ی مدنی و چه از دید غیر جامعه‌ی مدنی یعنی از دید سیاسی و از دید تجارتی دریچه‌ی گفتگو همیشه باز است.

اعتقاد دوم این است که کنفرانس لندن برنامه ای از قبل تعیین شده و دقیق بود و حتی افرادی که باید در آن شرکت بکنند از قبل تعیین شده بودند.”

او متن کنفرانس و تأکیدها در کنفرانس را بحث دوم خود خواند که تمام فهوای کنفرانس این بوده که نوعی اجازه و مشروعیت مذاکره با طالبان به دست بیاید او در ادامه حرف هایش گفت: ” بحث دیگر بحث تجدید تعهد جامعه جهانی نسبت به افغانستان است که دولت افغانستان بی شک و بدون حد در این مورد تلاش کرده است که این مسأله را به اصطلاح بسیار بزرگ بسازد. بحث سوم بحث جاy گزین شدن کمک های نظامی یا قسما گسیل کردن کمک های نظامی به طرف کمک های انسانی یا بشری است و بحث چهارم بحث انکشاف و توسعه افغانستان و منطقه است که از نقطه نظر مسأله ارتباط منطقوی این بحث یک بحث عمده بوده است.”

او نتیاج کنفرانس لندن را بدون شک نتایجی خواند که از قبل برایش پیش بینی نشده بوده ولی آن چه که در متن اساسی کنفرانس مطرح بوده به جای خود رسیده یعنی مشروعیت مذاکره با طالبان به دست آمده به اصطلاح قرارداد بن در هم شکسته شده. قراردادی که مشروعیت حرکت غرب را در افغانستان نشان می داده دیگر هیچ نوع مشروعیتی ندارد برای این که طرف اصلی قرار داد بن دشمنان مسلح یا تروریزم و القاعده بود و این کنفرانس بدبختانه یا خوشبختانه یا متأسفانه آن مرز را می شکند.

او در مورد طرح جامعه‌ی جهانی برای کنفرانس لندن گفت: “جامعه جهانی آرزو داشت که بعد از هفت سال جنگ در افغانستان به پیروزی های بسیار خوبی دسترسی پیدا کند. عدم هماهنگی در بین تمام نهادهای بین المللی ای که در افغانستان کار می کنند یا آن کشورهای جهان که در مسایل افغانستان دخیل اند باعث شده که به این پیروزی دست نیابند. جامعه جهانی بزرگترین آرزویش از بُعد اجتماعی این بوده که افکار عامه‌ی خود را قناعت بدهد که جنگ در افغانستان جنگی به مراتب طویل تر از جنگی بوده که در ابتدا حدس زده و یا در ابتدا پیش بینی می شد به همین لحاظ هم هست که تأکید عمومی رسانه های غرب به خصوص رسانه های بیشتر سیاسی دولتی آن ها این بوده که افکار عامه مردم خودشان را قناعت بدهد به خاطر جنگ در افغانستان.

آقای رفیعی البته مباحث دیگری در مورد کنفرانس لندن در این گفتگو از جمله بُعد جهانی چگونگی پرداخت به مسایل جهانی به خصوص تروریزم و امنیت منطقوی نیز داشت.

خانم آرزو قانع از شرکت کنندگان کنفرانس لندن به نمایندگی از جامعه‌ی مدنی، درست آوردهای دولت افغانستان از این کنفرانس را دست آوردهای جامعه مدنی افغانستان نیز خواند او دلیل این مسأله را در این خواند که موضاعاتی که در این جلسه مانند امنیت، تعهد جامعه مدنی به خاطر بهبود یافتن نظام افغانستان، مبارزه با فساد اداری که حرف های جامعه مدنی نیز بود در تناقض با نظریات دولت قرار نداشت بلکه این نظرات حمایت کننده یکدیگر نیز بود.

گفتگوگردان جلسه با توجه به اظهارات خانم قانع و اشاره وی به همسویی نظرات نمایندگان جامعه مدنی و دولت افغانستان در کنفرانس لندن به شکل سوالیه این مسأله را مطرح کرد که هم اکنون در مورد مسأله حقوق زنان در افغانستان با مشکلاتی مواجه هستیم که این مسأله را می توانیم چه در رسانه ها، چه در نقد و نظرهای کارشناسان و فعالین حقوق زنان ببنیم و با توجه به این که یکی از مسایل محوری کنفرانس لندن مسأله اشتراک نظر شرکت کنندگان بر سر مذاکره با طالبان بود آیا این مذاکره در شرایط فعلی به هر صورتی که انجام بگیرد در بهترین شکل ممکن دروازه این را نمی بندد که ما آینده بهتری از امروز را برای زنان افغانستان امیدوار باشیم؟

خانم قانع با اشاره به یکی از بندهای قطع نامه ای که از طرف جامعه مدنی افغانستان در نظر گرفته شده بود گفت: “در این بند آمده است هر نوع مذاکره ای که صورت می گیرد نباید درراستای از بین بردن حقوق زنان باشد و یا این که حقوق زنان پای مال شود. ما این مسأله را کاملا روشن در بیانیه خود داشتیم که در صورتی که مذاکره صورت می گیرد این مذاکره باید شفاف باشد. یعنی موجودیت زنان در چنین جرگه ها، چنین کنفرانس ها و چنین گفتگوها بسیار مهم است. وقتی که زنان در میز مذاکره حضور داشته باشند؛ وقتی که تمام این گفتگوها شفاف باشد؛ وقتی که عدالت تأمین باشد و قانون اساسی افغانستان حفظ شود در آن صورت ما هم من حیث کسانی که می خواهیم افغانستان با ثبات داشته باشیم و خواهان صلح هستیم در این موضع قرار نداریم که مذاکره نباید صورت بگیرد ولی هر نوع مذاکره ای که صورت می گیرد تأمین حقوق زن حتمی است و باید مد نظر گرفته شود.”

اجمل بلوچ زاده مسوول حقوق بشر بنیاد آرمان شهر و سومین سخنران این مراسم روی دو اعلامیه صادر شده از طرف دو “حرکت جامعه ی مدنی” یعنی “گروه هماهنگی عدالت انتقالی” و “کمپاین پنجاه درصد زنان” صحبت کرد.

او با اشاره به این که گروه هماهنگی عدالت انتقالی متشکل از ۲۴ نهادی است که گرد هم جمع شده اند و خواهان تطبیق عدالت افغانستان هستند گفت: “اعلامیه هایی که به کنفرانس لندن هم از طریق کمپاین ۵۰% زنان (متشکل از هفتاد سازمان و شخصیت ها دارای حمایت بیش از یازده هزار نفر) و هم از طریق گروه هماهنگی عدالت انتقالی فرستاده شد شامل دو مورد بود یعنی به دو بخش تقسیم شده بود یکی خواست هایی بود از دولت افغانستان و دوم خواست هایی بود از جوامع بین المللی. این خواست ها در برخی موارد هم اعلامیه کمپاین ۵۰% و اعلامیه گروه هماهنگی عدالت انتقالی به هم شبیه بودند. ولی در مواردی مطالبات زنان و آن چه را که از دید مسایل  خود دیده بودند شامل اعلامیه کمپاین ۵۰% شده بود. یکی از اصلی ترین مطالبات و هشدار های این دو بیانیه مسأله ی پایان دادن به عفو برای جنایت کاران و تسریع برنامه عدالت انتقالی در کشورمان بود.

او در پایان نتایج کنفرانس لندن را این گونه بخش بندی کرد:

۱-    در کنفرانس لندن نام پنج نفر از طالبان ار لیست سیاه سازمان ملل متحد حذف می شود.

۲-    ۱۴۰ میلیون دالر به خاطر حمایت از مذاکره با طالبان و کسانی که به این پروسه می پیوندند کنار گذاشته می شود.

۳-    آغاز جنگ در هلمند.

۴-    دولت اعلام می کند که برنامه عدالت انتقالی را دولت پیاده نمی کند بلکه نهادهای جامعه مدنی باید این مسأله را پی گیری کنند.

آخرین سخنران استاد سید مسعود، استاد دانشگاه کابل بود.

او با اشاره به عنوان این گفتگو و جالب خواندن آن گفت: ” من فکر می کنم برای بحث روی این مسأله باید از سه دهلیز حرکت بکنیم. اول دهلیز انتقاد از خود؛ بعد دهلیز حرکت به سوی حرف های دولت که همیشه جامعه مدنی را کم گرفته است و بعد نگاهی به جامعه جهانی داشته باشیم که هر دوی ما را به هیچ می گیرد.

بیاییم اول خود را به محاکمه بکشانیم و ببینیم که جامعه‌ی مدنی افغانستان آن گونه که باید کار کرده است یا نه؟ آیا ما دارای یک نظر و یک تفکر و اندیشه‌ی واحد هستیم؟ آیا ما عکس العملی کار می‌کنیم یا بعضی وقت‌ها طرح هایی را داده ایم؟ همیشه ما منتظر یک حادثه هستیم تا بعد از آن حادثه کاری را انجام بدهیم از این لحاظ من فکر می کنم اگر ما آمادگی می داشتیم که لندن خودش یک حادثه تاریخی ما هست، می توانستیم طرح های معینی را به وجود بیاوریم و جامعه جهانی و دولت را تحت فشار خود قرار بدهیم و عوض این تعدادی را که به این کنفرانس روان کرده ایم کارهای بی شماری را انجام بدهیم و بعضی کنفرانس ها و سیمینارهای دیگری را در بعضی جاهای دیگر تنظیم کنیم که بتوانیم نظر خود را ارایه بکنیم. هر چند بعضی کارها انجام شد.”

او در ادامه حرف هایش گفت: “از دولت و جامعه جهانی نباید زیاد گله کنیم برای این که آن ها همیشه راه و اهداف خود را خود فکر می کنند و از مسیری که می روند بر نمی گردند. من فکر می کنم در کنفرانس لندن یک حرکت سیاسی بسیار جالبی از سوی آقای کرزی صورت گرفت و این که تمام موضوعات را تحت پوشش آشتی قرار داد.

اما یک چیز را متوجه باشیم که آشتی هیچ گاه چیز بدی نیست حتی با دشمن تان هم شما هیچ گاه این دروازه را بسته کرده نمی توانید و خود دیپلماسی هم همین معنی را دارد که شما هیچ گاه یک در را همیشه باز و یا برای همیشه بسته نمی توانید.”

استاد مسعود در ادامه حرف هایش گفت: “جامعه مدنی افغانستان هیچ گاه خلاف آشتی با طالبان نیست اما مسأله همان طرز العمل های اساسی است که جامعه مدنی پیش کش می کند و این جامعه مدنی است که باید تشخیص کند آشتی تحت کدام معیارها و در کدام بستر صورت بگیرد و این سوال مطرح باشد که در ازای چی ما باید آشتی را به دست بیاوریم. آیا در ازای تمام آ‍زادی های مدنی که ما به دست آورده ایم؟ آیا در ازای ارزش هایی که ما با ریختاندن خون به دست آورده ایم؟ و یا تن در بدهیم به یک آشتی کوتاه مدت که جنگ بلند مدت دیگری را پشت سر خود داشته باشد؟آن چه مسلم است در کنفرانس لندن نه دولت افغانستان و نه جامعه مدنی افغانستان یک طرزالعمل مشخص که بتوانیم با آن به آشتی ملی فکر کنیم نداشتند از این لحاظ من فکر می کنم جامعه مدنی هم نوعی با کم کاری مواجه بود.”

قسمت دوم این مراسم جلسه پرسش و پاسخ و طرح نظرات اشتراک کنندگان بود که تعدادی از شرکت کنندگان مراسم نیز به طرح نظرات و پرسش های شان پرداختند که توسط  سخنران ها به این پرسش ها پاسخ ارایه شد.