۲۳ حمل ۱۳۸۹

سخنرانان: استاد مهوش (استاد پرآوازه موسیقی افغانستان) و استاد ظاهر هویدا

***

49

 چهل ونهمین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان بنیاد آرمان شهر با عنوانفراز و نشیب های موسیقی ملی در افغانستانبا حضور حدود شصت نفر از فرهنگیان، نخبگان، اهالی رسانه وهنرمندانبرگزار شد.

آهنگ «شنیدم از این جا سفر می کنی/ تو آهنگ شهردگر می کنی» از هنرمند پرآوازه کشور آقای ظاهر هویدا کهبا صدا و آکاردیون همایون هنر نوازنده و آواز خوان جوان اجرا شد آغاز گراین جلسهیگفتگو بود.

سپس مجری برنامه با این مقدمه وارد بحث شد که:  ما درافغانستان امروز در شرایطی زندگی می کنیم که شاید توجه به فرهنگ و ادبیاتوحرف هایی از این دست حاشیه به نظر بیاید اماواقعیت چیز دیگریست. به قول حضرت مولانا:

هر کسی کو دور ماند از اصلخویش

باز جوید روزگار وصل خویش

«ما در کشوری زندگی میکنیم با ریشههایی به عظمت مولانای بزرگ،به عظمت حضرت حافظ، به عظمت سنایی، به عظمت ابوالمعانی بیدل و امثال این هاو طوری که برای تمام دوستان روشن استتاریخ ادبیات فارسی که در واقعیکی از مهم ترین محملهای فرهنگ این سرزمین استتاریخ دوستی،مهر، عطوفت و تاریخ نفرت از جنگ است. وداروی این دردی که امروز در این سرزمین جاریستو این دردی که امروز من و شماتجربه می کنیموآن کودکی که شاید در هلمند بسته های ساجق در دستانش است ودر یک عملیات انتحاری کشته می شود، هدف مرمیقرار می گیرد و هدف هاوان و راکت قرار میگیرد چنگ زدن بههمانفرهنگ غنی و پربارست.

«تمام آن چیزهایی که به نام حقوق بشر، به نام دموکراسی و بهنام امثال اینهاعده ای قصد صادر کردن شان به افغانستان دارند چیزهایی است کهما در گذشته خود داشتیم.این یک ادعا نیستبلکهبا نگاهی گذرابه طور مثال به مثنوی معنوی حضرت مولانامیتوانیم به ایننکته برسیمکه آن چیزی کهبه نام حقوق بشر امروز میخواهد به اینکشور وارد شود در این سرزمین وجود داشتهو تنها این تنبلی و عدم تعهد و توجه مابه این مسایل بوده که امروزاین کشور در چنین شرایطی قرار دارد.

«می خواهمبسیار کوتاه بگویم که پاسخ آرمان شهر و تمام کسانی که آرمان شهری فکری میکنندبه وضعیتفعلی وشرایطی که امروزدر افغانستان حاکم استفرهنگ است.ما اگر به فرهنگ خود توجه کنیم هیچ گاه تن به جنگ نمیدهیمما اگر بهفرهنگ خود توجه کنیم هیچ وقت و به هیچبهانهای دست به کشت و کشتار و قتل وغارت نمیزنیم. در واقع اینتوجیه خوبیست که ما در این شرایط ناهنجار باید به سمت فرهنگ نگاه کنیم تااز وضعیت فعلی برهیم و نجات یابیم.»

در این جلسه قرار بود شاهبانوی موسیقی افغانستان استاد مهوشسخنرانی کنند که به علتکسالت،متن سخنرانیایشان توسط آقای جاوید فرهاد قرائت شد.

خانممهوش در متن سخنرانی خود از موسیقی امروز افغانستان با نگرانی یاد کردندو موسیقی را هنریخواندند که در پیوند با عواطف انسان و حس درونی وی شکل میگیرد و تاثیری قابل ملاحظه را بر ذهن انسان بر جا میگذارد.

به بیان استادمهوش:«توجه نکردن به اساسات موسیقی، خودسریها،ثبت و پخشآهنگهای بدون کیفیتو دهها مسألهیدیگر درکشور سبب شده که بسیاری از علاقهمندان هنر موسیقیاز این هنر مقدس دوری جویند. ابتذال در انتخاب شعر و صدا و عدمتوجه بهارزشهای موسیقی شفاهی یا فلکلور از شمار دیگر ایننابسامانیها در عرصه موسیقی دانسته میشود. از یاد بردن موسیقی خرابات و نادیده گرفتنهنرمندان خرابات از شمار مشکلات دیگری است که چهرهی اصیل موسیقی را در کشور ما کم رنگ ساخته است. با آن که من بهعنوانرهرو راه هنرتلاش هنرمندان جوان را در عرصه موسیقیبه دیده قدر مینگرماما چیزیکه مرا همواره مشوش میسازدنداشتن زمینههای آموزش موسیقیو نبودن کانونهای فعال برای فعالیت این جوانان است.هنر چیزی است که در حمایت و با آموزش بیشتر تقویت مییابد و گلهای این باغستان سبز زمانی شکفته تر میشودکهباغبانی دلسوز از آن نگهبانی کند.

«چیزی کهدر زمینه ابتذال آفرینی و ابتذال پسندی در زمینه موسیقیافغانستان به ویژه در زمان کنونیمطرح استعوامل و انگیزههای متعددیداردکه یکی از این عواملنبودن نهادهایمسوول نظارتیو ارزیابی کننده برای ساماندهی روند موسیقی وفعالیتهایهنری در این عرصه است.پخش و نشر آهنگها و کلیپهای مبتذلدر رسانهها و عدم توجهبرای ارزیابی فنی آنهابیشتر خاصیتدیداری به آهنگها دادهو در این روزگار بهتعبیر معروف موسیقیدیده میشود و نه شنیده.»

در ایننوشته ایشان چنین ادامه داده بودند: «با آن کهتعداد زیادی علاقهیفراوان به فعالیت در عرصهیموسیقی دارنداما بیشتر این فعالیتها هنجارمند و مبتنی بر روشهایمسلکی نیست.ناهماهنگی میان شعر و ساخت آهنگ،نادرست خوانیشعر و تصنیفهای آهنگ،عدم توجه برویژگیهای سه گانهیسُر، لی و تالو غیره موارد ازناهنجاریهایی استکه فرا راه موسیقی کشور ما قرار دارد. نکته دیگری که میخواهم بر آنتأکید کنم فراموشی موسیقی کلاسیکو به حاشیه راندناین گونهی هنری در افغانستان است.به درستی میتوان گفت که امروزانگیزههای موثریبرای فرا گیری موسیقی کلاسیک وجود نداردو بیشتر هنرمندان نوپای ما ضرورتی برای یادگیری این گونهیهنری را درخود محسوس نمیپندارنددر حالی که به تعبیر استادان بزرگ موسیقی فراگیری زمینههایموسیقیکلاسیک نخستین سنگ بنا برای فعالیت در عرصهیموسیقیپنداشته میشود.»

استادمهوشپیشنهادات خود برای اصلاح وضعیت موجود را به این بیان شرح داده بودند:

۱ـ به شیوههای فنی و رعایت اساسات موسیقیتوجهشود

۲ـ    به منظور رشد و توسعه موسیقی باید فعالیتهای جریان ساز شکل بگیرد.

۳ـ    حضور بانوان و فراهم سازی زمینههای آموزش آنان در جنب یک هنرستان موسیقی از اولویتهای مهم دانسته شود.

۴ـ   بازیابی ظرفیتهای موسیقی شفاهی و توجه به اساسات موسیقی اصیل کشور اصلی مهمدانسته شود.

ایشاندر پایان حرف هایخوداز مقامهای مسوول دولتی به خصوص وزارت اطلاعات وفرهنگ خواسته بودندتا در زمینهیرشد موسیقی درافغانستان تلاشهای همه جانبه نموده و از حمایتشان در این عرصه دریغ نورزند.

سخنران دیگر این مراسم آقایمهندس سدید رییس بخش موسیقیوزارت اطلاعات و فرهنگ بودندکه نیازمندیموسیقی امروز افغانستانرارجعت به موسیقی اصیلاین مرز وبوم خواندند که باید در مطابقت به معیارهای اخلاقی برای احیای آن تلاش صورت گیرد.

آقایسدید در این باره گفتند: «من بسیار رنج میبرم زمانی که میبینمتلوزیونهای خصوصیآهنگهایی را به نشر میرسانند که در آوازخوانندههایش اثری ازهنر دیده نمیشود،که به دلیلاغفال کردن ذهنیت مردم و فریفتن آنها تلاش میکنندبرای آهنگهای خود به ظواهربپردازند و آرایشهای دیگری بدهند و کلیپهای شان را درکشورهای تاجیکستان،ازبکستان وثبت میکنندو حتی از صحنههای مستهجن استفاده میکنندو نام این کارها را هنر میگذارند.»

او گفت مشکلات دیگری هم فراراه هنر موسیقی وجود دارد که بسیارزیاد است.

قسمت دوماین مراسم نمایش فیلم مستندی بودبه نام «مرغطوفان» از آقای طارق مرزبان که پارههایی از زندگیهنرمند حنجره طلایی کشور آقای ظاهر هویدا رادر عالم غربت به نمایش میگذاشت.

طارقمرزبان متولدسال۱۳۳۸درکابل ودانش آموختهیبخشآلمانیدانشکدهیادبیاتدانشگاهکابل است.وی دراوانجوانیبهکارمطبوعاتیبهحیثرسام،طراحوکاریکاتوریستدررسانههایچاپیآنزمانمانندروزنامهیکاروان،انیس،حقیقتانقلابثور،مجلههایانیساطفال،ژوندون،هنر،فرهنگخلقوروی آوردوبا سهمگیریوهمکاریدرساختنفیلمهایمستندونیمهمستندوداستانیبرایسینِماوتلویزیون قدم به عرصه سینما گذاشت.

او چهارسالهمکاریباتلویزیوندویچهولهرا درپرونده فعالیت رسانه ای خود دارد و هم چنان هم کاری و سهمیدرنوشتنفیلمنامهوساختنفیلمهایداستانیبلندسینماییِ«دیدار»The Crossing  و«پایاندریا»La Fine del Mare در پرونده کار سینمایی او درج است.

فیلم مرغطوفان با این که در افغانستان شاهد اولین نمایش عمومی خود بود پیش از ایندر فستیوال های بلگراد(صربستان) ۲۰۰۷، شفیلد (انگلستان) ۲۰۰۸و وروسلاو(پولند) ۲۰۰۹نمایش داده شده است.

ظاهر هویدا هنرمند آوازه دارافغانستان در این فیلممستندمرد میان سال شکستهایست که میتواند نمایندهینسل فرهیختهیما در دنیای غرب و در عالم مهاجرت باشد. در فیلم مرغ طوفاناندوهی که در صداو سیمایآقای هویدا به چشم می خورد البته به کلمهها و جملههای شکوه آمیزش نیز رسوخ کرده.مردی که قسمت زیادی از سالیان عمرش رافدای موسیقی کرد وامروز در دیار غربت تلختلخ صدایش بلند است و حالازمزمهی:

آسمانرنگ تو آبی آبی

آسمان دریای پر زآبی

یا

آسمانعاشق مهتاب تو ام

وز ستاره های شبتاب توام

او حزنی عجیب را به مخاطب منتقلمی کند و در عوضحزنصدایش در آهنگ:

چیدیدی

چی شنیدی

که از پیشم رمیدی؟

مگر یارتنبودم

گرفتارت نبودم؟

چرا از من رمیده ناز کردی

جفاآغاز کردی؟

صد چند شده است. گویا با اینترانهیعاشقانهیحزن آلود درد غربت نیز آمیخته است.

فیلم مرغ طوفان از معدود فیلمهای مستندی است که در افغانستان و دربارهیاهالی فرهنگ به ویژه آنانی که هنوز دم و بازدمی دارندساخته شده است و این قدم ارزندهو نیکویی است که تداوم آن میتواند کمک زیادیبه ارایهیآن چه بر اهالی فرهنگ این مرز بوم چه در داخل و چه در خارج میگذرد نماید و چهرههای بزرگ فرهنگ امروز ما را از دریچهیاین چشم شیشه ای نیز زنده نگه دارد  تا آنانیکه بعد از ما خواهند آمد از این گنجینههای ارزنده بیبهره نباشند.

آنان که کهن شدند و اینها که نوند

هر کس به مراد خویش یک تک بدوند

این کهنه جهان به کس نماند باقی

رفتند و رویم و دیگر آیند و روند