۱۰ ثور ۱۳۹۰- هرات

سخنران: آقای سیدجواد دروازیان و بحث آزاد

***

هفتاد و پنجمین گفتگوی پلی میان نخبگان و شهروندان بنیاد آرمان شهر در میان نهاد های مدنی و خوشفکران هرات در باره «زنان و عدالت» به تاریخ ۱۰ ثور ۱۳۹۰ (۳۰ اپریل۲۰۱۱) در شهر هرات برگزار شد. هدف از برگزاری این جلسه از یک طرف آشنایی نهاد های مدنی هرات با کارکرد ها و برنامه های بنیاد آرمان شهر در هرات بود و از طرف دیگر معرفی کتاب عدالت برای زنان در جنگ و صلح، کتاب جدیدی که از طرف بنیاد آرمان شهر به نشر رسیده است، بود.

گرداننده محفل آقای روح الامین امینی مسئوول نشرات بنیاد آرمان شهر و مسئول این دفتر در هرات معلوماتی در باره دفتر هرات ارائه کردند. او در آغاز از مجموعه خطوط کلی بنیاد آرمان شهر صحبت کرد. آرمان شهر با وجودی که یک نهاد حقوق بشری است و بیشتر فعالیت های این نهاد در زمینه حقوق بشر و عدالت انتقالی است. بیشتر از ۵۰ هزار کتاب که بیش از ۵۰ عنوان می شود را چاپ و به صورت رایگان در اختیار شهروندان قرار داده است. در پهلوی آن بخش دیگر کار های این نهاد در زمینه فرهنگ بوده است. او گفت آرمان شهر دومین بخش برنامه های خود را در هرات راه اندازی کرده است. طی مدتی که آرمان شهر در هرات به فعالیت های خود آغاز کرده است ۱۳ جلسه گفتگو برگزار کرده است. در سال ۱۳۸۹ رسماً دفتر این نهاد در هرات به کار آغاز کرده است. هدف از برگزاری جلسه امروز نیز همین است که نهاد های که فعالیت های شان به گونه ای با هم مشترک است چه گونه دور هم جمع شوند و با هم همکاری بیشتر داشته باشند.

بخش دوم برنامه صحبت های سیدجواد دروازیان، از همکاران بنیاد آرمان شهر در دفتر کابل بود. در این بخش بحث هایی بر محور کتاب عد الت برای زنان در جنگ و صلح مطرح شد. او در آغاز نگاه گذرا به خشونت و انواع خشونت به خصوص در جریان جنگ ها داشتند که محور اساسی بحث مسأله زنان و جنگ بود:

جنگ ها حاصل تضاد منافع میان گروه ها است. با هر وضعیتی سه گونه واکنش وجود دارد عده ای آن را تایید می کنند و منافع خود را در آن می بینند. عده دیگر مخالف آن هستند اما منفعلانه به آن نگاه می کنند. اما بخشی دیگر از بدنه جامعه به آن مخالف هستند و در صدد تغییر آن وضعیت بر می آیند. خشونت هم حاصل واکنش های گروه اول و گروه سوم است. نوع برخورد برای رسیدن به منافع هم در هر فرهنگی متفاوت است. عده ای با جنگ و خشونت های گسترده و فاحش، جنگ، کشتار، قتل عام، تجاوز، و انواع دیگر رفتار خشنونت آمیز به آن بر خورد می کنند و عده دیگر که کمتر معمول است با ابزار غیر خشن مثل اعتراض مسالمت آمیز، و مبارزه بدون خشونت.

اما آنچه که ما بیشتر تجربه کردیم جنگ و خشونت های دیگر این چنینی بوده است. در میدان جنگ دو گروه قرار دارند از یک طرف نظامی ها یا کسانی که سلاح به دست دارند (صرف نظر از هدف شان) و طرف دیگر غیر نظامی، قربانیان و یا افراد عادی هستند. معلوم است که بیشترین ضربه را کسانی متحمل می شوند که هیچ ابزار دفاعی برای خود ندارند. زمانی که جنگ رخ می دهد مردان یا در میدان نبرد هستند و یا بازداشت و یا هم فراری هستند. بر مردان هر چه واقع شود قربانی های اصلی باز هم زنان هستند. وقتی مرد از خانه بیرون می رود زنان مکلف هستند که از کودکان، بزرگ سالان و ابزار و سایل خانه حراست کنند. بنابراین، قربانی های اصلی زنان، کودکان و در مرحله سوم بزرگ سالان هستند. در بخش دیگر اشاره ای به تجاوز و دلایل آن در جنگ ها شد. از جانب دیگر بسیاری از جنگ ها حاصل تضاد سیاسی، قومی، مذهبی و یا بی دادی است. زن ها نیز مثل مردان یا در این گروه ها هستند و یا با این ها همکاری ها از نوع دیگر انجام می دهند. بنابراین، مثل مردها با این ها برخورد می شود. در جمع بندی این بخش می شود گفت: زن ها قربانی های اصلی هر نوع جنگ های هستند.

در بخش دیگر اشاره ای به کنوانسیون های دفاع از غیر نظامی ها و به ویژه زنان شد مثل کنوانسیون های ژنو، پروتوکول های الحاقی این کنوانسیون، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، کنوانسیون ناپدید شدن قهری، اعلامیه سازمان ملل در دفاع از زنان و کودکان، قطع نامه ۱۳۲۵ در باره زنان، صلح و امنیت و غیره.

در پروسه حقیقت یابی نیز قربانی های اصلی زنان هستند. زنان هستند که از دریافت غرامت محروم می شوند، در پروسه حقیقت یابی زمانی که زنان اگر خاطرات خود را بگویند ممکن است از خانه رانده شوند، از جامعه ترد شوند و یا شوهران خود را از دست بدهند. بنابراین، مجبور می شوند خاطرات خود را در سینه دفن کنند. این باعث می شود که زنان هم از غرامت باز مانند و هم درد های خود را به عنوان یک تشنج روانی با خود داشته باشند بدون این که خدمات روان درمانی و یا امکانات زندگی در اختیار شان قرار گیرد.

اما در افغانستان، عده ای از دانشمندان بر این باورند که در این جغرافیا قرن ها جنگ وجود داشته است. ویژگی رژیم های شاهی قتل، غارت، غنیمت و برده داری بود. عده ای بر این باورند که اساسی ترین دلیل جنگ های نمیه دوم قرن بیستم ریشه در کشتار و خون ریزی های عبدالرحمان خان داشته است. بعد از رژیم های شاهی در دوره جمهوری داوود خان با وجودی که یک مقدار خدمات برای زنان در نظر گرفته شد اما باز هم به تبعیض، قتل، خشونت نه تنها علیه زنان بلکه بر تمام لایه های جامعه تحمیل شد. در دوره حزب دموکراتیک خلق نیز زن ها از درخشان ترین دوره ها برای زنان بود اما بسیاری از زن ها مثل مردان در زندان های این رژیم قلع و قمع و شکنجه شدند. در این دوره از هر نوع شکنجه ای علیه همه زندانی ها اعم زن و مرد تحمیل کردند. که به این دوره «تروریسم دولتی» لقب داده اند. دوره مجاهدین و طالبان به اساس گزارش های سازمان ملل و عفو بین الملل وحشیانه ترین جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در افغانستان به ویژه علیه زنان تحمیل شد. در دوره طالبان نه تنها علیه انسان این سرزمین ظلم شد، بلکه درخت های این جغرافیا نیز از زیر تیغ این ها مصئون نماند.

اما در بتن جامعه: در بتن جامعه نگاه به زنان یک نگاهی است که ریشه مذهبی، اقتصادی، سنتی و اخلاقی دارد. در نگاه مذهبی یا قرائت مسلط بر این جامعه به زنان حق نمی دهد از خانه بیرون شوند وظیف زن فقط تولد فرزند و بزرگ کردن آن است. در نگاه اقتصادی زنان در اقتصاد سهمی ندارند و اکثراً زنان به ویژه دختران را بار دوش خانواده می دانند. زنان مال دیگران هستند و باید زود تر به خانه خود بروند. در واقع بعد از این که زنان به شوهر داده می شوند هیچ همکاری اقتصادی دیگر به خانواده ها نمی کنند. در نگاه قبیله ای نیز بیرون شدن زن از خانه بی آبروگی و بی غیریتی را نشان می دهد. اگر زمانی که زن از خانه بیرون می شود برگشت شاید بعد از برگشت سر بریده شود.

در جمع بندی این بخش گفته شد: اگر تاریخ امروز جهان به ویژه افغانستان را زن ها می نوشتند آیا همین روایت ها و همین تاریخ بود؟

در بخش دیگر که بحث های آزاد بود آقای یعقوب مشعوف اشاره ای به مبارزه زنان در جهان اشاره کرد و گفت زنان در غرب ۴۰۰ سال مبارزه کردند تا به حق مساویانه خود با مردان دست رسی پیدا کنند. امروز تمام جنبش ها از اروپا و غرب منشأ گرفته اند.

آقای مشعوف گفت جنگ های که طی سی سال در جهان رخ داده و خشونت های که دراین جنگ ها شد آن قدر وسیع است که در طول تاریخ بشر صورت نگرفت. یک تئوریسن، یک رو.شنفکر زمانی که از حقوق زن دفاع می کرد بعد آن قدر نقض حقوق بشر و حقوق زن کرده است که زمانی طالبان که رسید جنایت های طالبان فراموش شد. در کشور ما اندیشه ها نبوده بلکه افراد بوده اند. این افراد  با ابزار قرار دادن اندیشه ها هر طور و هر کاری که  خواستند انجام داده اند.

خانم سکینه حسینی نماینده مردم داشت. او اشاره ای به اسلام و دین داشت، گفت اسلام نخستین دینی است که به زن آزادی داده است.

این نماینده مردم در ادامه بحث شان از نابرابری های که کارمندان حتا وکلای مردم دارند صحبت کرد. او گفت اگر من و یک وکیل مرد به خاطر حل مشکل موکلان مان به اداره های دولتی می رویم درخواست وکیل مرد با بسیار احترام و زود اجرا می شود اما از من به دلیلی که زن هستم اولاً از یک طرف نوع بر خورد با من تفاوت می کند و از جانب دیگر به درخواستم توجه نمی شود. این خانم اشاره ای به یکی از سفر های خود به بیرون از کشور همراه با اعضای خانواده خود را قصه کرد؛ اوگفت: زمانی که به برای یک سفر رسمی به بیرون از کشور داشت، شایعه شد که اختطاف شده است و حالش بد شده برای معالجه به بیرون برده شده است. در حالی که اصلا چنین نبود. این موضوع به حدی در خانواده من شوک ایجاد کرد که گفتند دیگر به وظیفه نروم.

این ناینده مردم در شورای ولایتی در بخش دیگر صحبت خود گفت به طور نمونه یک و کیل مرد ۴ نفر بادیگارد دارد اما من به عنوان یک زن حتا یک نفر بادیگار هم ندارم. این خانم در بخش دیگر قصه شخصی خود را گفت که در خواست کرد ثبت نشود.

آقای رحیمی رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر در هرات گفت: او گفت علت خشونت در افغانستان این است که ما امنیت اجتماعی نداریم. هرکس به عنوان یک فرد در جغرافیای ما مسئوول امنیت خود است. اگر این فرد خشن نباشد بر او ظلم می شود. اگر من خشن نباشم همسایه من دیوارش را یک متر به خانه من پیش می آورد. کسانی که در آغاز به خاطر به دست آوردن حق خود مجبور بودند از خشونت کار گیرند اما بعد خود شان خشونت را علیه دیگران کار گرفتند. خشونت همیشه به وسیله مردان اجرا شده است نه به وسیله زنان. در طول تاریخ همیشه حق زن ها پایمال شده است هیچ گاهی نبوده است که حق زنان داده شده باشد. حتا به تاریخ هم نگاه کنیم تاریخ ما یک تاریخ مردانه است؛ زن در تاریخ ما حضوری ندارد. وقتی زن حضور نداشته از آن در تاریخ یادی نمی شود.

آقای رحیمی تاکید کرد که ما گذشته خوبی نداشتیم. نمی توانیم بگوییم که ما گذشته خوبی داشتیم اما طالبان آن را خراب کردند. این دوره را کمونیست ها خراب تر ساختند به این دلیل که زنی که شرایط بسیار بدی که داشت، موقف اجتماعی برای او کسی قایل نبود.  او را به زور از خانه بیرون آوردند که باعث مقاومت مردم شد. جنگی که در سلیمی ولایت هرات اتفادق افتاد دقیق به خاطر سواد آموزی بود. حق زن و مرد مساوی است اما در جاهای است که نمی شود مثل آموزه های دینی ما. باور های دینی ما به ما اجازه نمی دهد که حق زن و مرد مساوی باشد. اما در جاهای که اجازه می دهد حقوق زن و مرد باید با هم مساوی باشد. امروز شاید در مراکز ولسولای ها شاید مکاتب دخترانه به مجردی که از مکتب دخترانه بیرون شویم مکتب دخترانه وجود ندارد. این مسئوولیت دولت است که زمینه سازی کند. یک تعداد معدودی از زنان در مراکز زندگی می کنند تعداد زیادی از زنان در روستا ها زندگی می کنند. هیچ زمینه سازی برای آن ها نشده است.

نظر من این است که جامعه خشن خود را تبدیل کنیم به جامعه آرام تر و برای مردم مصئونیت اجتماعی بدهیم. از جانب دیگر باید ما زمینه های مشارکت زنان را آماده کنیم باید زمینه های ساخت که اگر زن ها تا ناوقت شب هم کار می کنند اطمینان داشته باشیم که مصئون هستند، امروز اگر یک زن اروپایی از خانه بیرون می شود اطمینان دارد که از گزند مصئون است. مثلاً قوه قضاییه فعال داشته باشیم، پولس متعهد داشته باشیم، تطبیق قانون و غیره. بعد از آن می توانیم مشارکت زنان را در حوزه های دیگر مطرح کنیم.

آقای امینی در واکنش به سخن اخیر آقای رحیمی گفت: چه تفاوتی وجود دارد میان این بحث شما با بحث طالبان در زمینه زنان؟ طالبان هم می گفتند که ما باید زمینه ها را برای زنان آماده بسازیم چون امروز این زمینه ها وجود ندارد پس باید زن ها در خانه بمانند. اگر ما امروز مطرح می کنیم که زن باید با فلان لباس به بیرون نرود، مکتب نرود و کار نکند، آیا این مرد جزء آن نظام اجتماعی نیست که این پیکر فاسد است. نمی خواهم به عنوان حکم قطعی اعلام کنم. بیشتر می خواهم سوال مطرح کنم که فضای اجتماعی که حکومت مرد سالارانه ای که مردها ساخته اند، وقتی تاوان آن را زن ها باید بپردازند دقیق مسأله طرح زنان و عدالت است. ما زمانی که به دنبال عدالت می رویم به این معنا نیست که همین حالا زن و مرد شانه به شانه هم در تمام امور سهم داشته باشند. به این دلیل که توقع چنین وضعیتی در وضعیت امروز کشور شاید در حد یک توقع بماند اما به عنوان یک واقعیت به زودی تحقق پیدا نمی کند. وقتی که پای آسیب های اجتماعی، جنگ، خشونت و مصئونیت مطرح می شود عامل آن مرد است اما زمانی که وقت تاوان دادن به میان می آید زنان هستند که باید تاوان بدهند. اولین راهی که به نظر می رسد همین است که ما عدالت جنسیتی را مطرح کنیم.

آقای رحیمی در پاسخ گفت: درست است که طالبان هم همین فکر را می کردند اما بحث من این است که برای امنیت زنان زمینه سازی شود. نه این که باید خانم ها در خانه باشند تا امنیت بهتر شود. یک نمونه کوچک دیگر را در همین ادارات دولتی مثال می دهم زمانی که شما به یک اداره بروید می بینید برای هر مرد یک کوت بند وجود دارد اما در هیچ اداره ای ندیدم که برای چادر خانم هم جای در نظر گرفته شده باشد. این ها واقعیت های تلخ این جغرافیا است که باید زمینه سازی شود. حتا زمینه برای کودکان را در نظر بگیرید. وقتی یک خانم طفل کوچکی که دارد آیا زمینه برای آن وجود دارد اگر در خانه است باید او را هر شش ساعت باید شیر بدهد آیا این امکان فرا هم است، اگر به دفتر بیاورد در جعبه میز که آن را نمی تواند بگذارد، آیا جای دیگر برای او در نظر گرفته شده است؟ پس زن ها با چه شرایطی کار کنند؟ کار یک خانم در چنین وضعیت باعث قربانی شدن طفل او می شود.

آقای سراب شاعر و دانشجوی دانشگاه هرات پرسشی از خانم سکنیه حسینی کرد؛ گفت: شما از عدالت دفاع می کنید یا از ایدئولوژی اسلامی؟ مدرن ترین تعبیر از اسلام تعبیر روشنفکران  دینی است. حتا روشنفکران دینی هم بر این باور اند که اسلام یک دین مرد سالار است. شاید این را شما به عنوان دین دار بپذیرید که دین همین است. اما مسأله آزادی زنان یک پدیده جدید است. یک مسأله ای است که به زمان ما مربوط می شود. این تفاوت فاحشی دارد به باورها و ایدئولوژی های دینی. این سردر گمی است که فعالین زنان به آن مواجه هستند.

این جوان دانشگاهی اشاره ای به نوع زندگی زنان داشت و گفت: هیچ گاهی زن برای زن زندگی نکرده است، زن همیشه برای مرد زندگی کرده است.  و این باعث پابندی اساسی زنان به مردان شده است. یک نکته را کسانی که در این راستا کار کرده اند این را در نیافته اند که در تمام حوزه های این جغرافیا، در ایدئولویی دین، فرهنگ، سنت، قومیت و.. این را متوجه نشدند که زن به عنوان جنس دوم است.

در این بخش باز هم خانم حسینی به تاریخ اسلام و آموزه های دینی اشاره کرد و به قتل زنان قبل از پیامبر و غیره.

آقای خطیبی اشاره ای به شریعت و آموزه های شرعی داشت و گفت اگر قرار باشد شریعت را معیار قرار دهیم همین است. در شریعت حق زنان تا همین سطح است. اما اگر به مدنیت و جامعه مدنی نگاه کنیم مطلق تفاوت فاحش دارد.

در جمع بندی به بسیاری از بن مایه های تبعیض، خشونت و چالش های فراروی عدالت به نحوی از انها اشاره شد. به مشکلات اخلاقی این جغرافیا، مشکلات سنتی، مشکلات ذهنی، مشکلات اقتصادی، کم کاری های خود زنان، کم کاری نهادهای مدنی، کم کاری دولت و عدم کارکرد افکاری که در هر زمینه ای از خارج وارد می شود بدون در نظرداشت واقعیت های اجتماعی اشاره شد. در بسیاری از موارد بحث ها عمیق و مستدل هم بود. به استثنای چند موردی در مطالعه این گزارش به آن پی برده می شود.