دیپلمات/ محمد اشرف حیدری ترجمه: معصومه عرفانی /اطلاعات روز

افغانستان با بحران پیچیده‌ی انسانی روبه‌رو است که ناشی از چالش‌های بسیاری می‌شود که افغانستان در طی بیش از چهار دهه‌ی گذشته با آن مواجه بوده است.
داستان افغانستان به‌عنوان کشوری آسیب‌پذیر، در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ آغاز شد. اگرچه مردم افغانستان در آن زمان بی بضاعت بودند و تا حدی به کمک‌های خارجی اتکا داشتند، آن‌ها ملتی مقاوم بودند. جابه‌جایی مکان برای امنیت جانی و غذایی، به‌ندرت اتفاق می‌افتد. مردم افغانستان روستاهای زادگاه خود را که در آن‌جا زندگی صلح‌آمیزی را ازطریق کشاورزی می‌گذراندند ترک نمی‌کردند. افغانستان از لحاظ کشاورزی خودکفا بود، و این کشور در گذشته انواع محصولات کشاورزی تازه و خشک را به کشورهای همسایه‌اش و فراتر از آن صادر می‌کرد.
زمانی بود که دولت افغانستان در جست‌وجوی یافتن یک سیاست خارجی «برنده-برنده» در آسیای جنوبی و آسیای مرکزی بود. مردم افغانستان در آن زمان به‌خوبی درک می‌کردند که به‌منظور کاهش فقر و مقابله با بلاهای طبیعی غیرمنتظره مانند سیل، بهمن، خشک‌سالی و زمین‌لرزه، نیاز دارند تا به‌طور مداوم اقتصاد خود را بهبود بخشند، درحالی‌که روابط خوبی را با همسایگان خود پرورش داده و حفظ می‌کنند تا forgotten_crisisحمایت آن‌ها را در زمان‌های دشوار تضمین کنند.
بااستفاده از چنین رویکرد منطقی و سازنده‌یی، تا حد زیادی از بحران‌های انسانی ناشی از حوادث طبیعی پیشگیری شد. بااین‌همه، زمانی که نیروهای شوروی سابق به افغانستان حمله کرده و این کشور را برای یک دهه اشغال نمودند، این رویکرد دیگر کارآمد نبود. سال‌ها جنگ و خشونت، سازوکارهای مقابله و مقاومت مردم افغانستان را تضعیف کرد. بسیاری از آن‌ها در چندین موج آوارگی از خانه‌های خود در داخل و بیرون افغانستان رانده شودند.
میراث دهه‌ی ۱۹۹۰
بحران انسانی پیچیده و طولانی‌مدت امروز افغانستان، به دهه‌ی ۱۹۹۰ بازمی‌گردد، و آن زمانی بود که نهادهای دولتی این کشور به‌طورکامل ویران شدند و دولتی که زمانی منعطف و مقاوم بود، تبدیل شد به تعدادی از گروه‌هایی که به‌شدت آسیب‌پذیر بودند. رژیم سرکوبگر طالبان که منصوب کشوری خارجی بود، روزانه تعداد زیادی از مردم بی‌گناه افغانستان را قربانی می‌کرد، دسترسی شهروندان، به‌ویژه زنان و دختران را به اساسی‌ترین حقوق خود، شامل تحصیلات و بهداشت را منع می‌کرد.
پیش از فاجعه‌ی ۱۱ سپتامبر، افغانستان با کمال تأسف تبدیل به سرزمینی مورد مناقشه شد که جبهه‌های مختلفی بر سر آن می‌جنگیدند. به جز کمیته‌ی بین‌المللی صلیب‌سرخ، و تعداد اندکی از سازمان‌های بشردوستانه که در این کشور حضور داشتند، افغانستان به‌طورکامل فراموش شده و از دیگر بخش‌های جامعه‌ی بین‌المللی جدا مانده بود.
فاجعه‌ی انسانی اسفناک بود. ظلم و ستم، فقر، خشونت، پاک‌سازی قومی، آوارگی، و دیگر مصایب غیرقابل بیان علیه مردم افغانستان، به‌شکل گسترده در سراسر کشور رخ می‌داد. و این غفلت جامعه‌ی بین‌المللی نسبت به این وضعیت انسانی غم‌انگیز در افغانستان بود که به القاعده و طالبان اجازه داد تا تراژدی ۱۱ سپتامبر را از خاک افغانستان طراحی و هدایت کنند.
دوران پس از ۱۱ سپتامبر
بااین‌وجود، به‌لطف مداخله‌ی مجدد جامعه‌ی بین‌المللی در افغانستان در پی فاجعه‌ی ۱۱ سپتامبر، این وضعیت انسانی متزلزل به‌سرعت رو به بهبود گذاشت. از زمان سقوط طالبان، شاخص‌های اجتماعی-اقتصادی افغانستان در گذشته به‌شدت ناامیدکننده بودند، پیشرفت قابل‌توجهی داشتند. دسترسی به آموزش، تحصیلات عالی، بهداشت و درمان، و انرژی برق، چند برابر شده است. همچنین توسعه‌ی زیرساخت‌ها در سراسر مناطق شهری و روستایی افغانستان، دولت را قادر ساخته‌ است تا پاسخ موثرتری به مصایبی با منشاء انسانی و طبیعی داشته باشد.
اما حقیقت این است که اگرچه تلاش‌ها در راستای این دستیابی به پیشرفت‌های بیشتر ادامه دارد، اما دستاوردهای بیشتر بدون ادامه‌ی کمک‌های توسعه‌یی، بشردوستانه و امنیتی ارایه‌شده توسط جامعه‌ی بین‌المللی غیرممکن خواهد بود. بااین‌حال، متاسفانه جنگ تروریستی که با حمایت مالی و تدارکاتی کشورهای خارج از افغانستان ادامه دارد، به‌شکل عامدانه تلاش کرده است تا دستاوردهایی را که مردم افغانستان به‌سختی در طی ۱۵ سال گذشته به دست آوردند خنثا ساخته و مانعی بر سر آن‌ها ایجاد کند.
اگرچه طالبان و حامیان خارجی آن‌ها در تحقق رویاهای خود شکست خورده‌اند، بااین‌حال قادر بودند بحران انسانی فعلی را ایجاد کنند، که درنتیجه‌ی آن، بیش از ۸ میلیون شهروند افغانستان به‌شدت نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند. از این میزان، بیش از ۱.۵ میلیون شهروند، به‌علت درگیری‌های تحمیل شده بر آن‌ها، قادر به دسترسی به خدمات بهداشتی نیستند، و نزدیک به ۱ میلیون کودک برای درمان سوءتغذیه‌ی حاد به درمان نیاز دارند.
نیازهای فعلی
اطلاعات منتشرشده از نیازهای بشردوستانه‌ی افغانستان توسط دفتر هماهنگی امور بشردوستانه‌ی سازمان ملل نشان می‌دهد که ۰.۷ میلیون نفر از شهروندان افغانستان نیازمند سرپناه‌های اضطراری و پشتیبانی‌های مطابق با آن هستند: ۱.۷ میلیون نفر، فاقد امنیت غذایی؛ ۳.۱ میلیون، مشکلات صحی؛ ۲.۹ میلیون، سوءتغذیه؛ ۱.۷ میلیون، امنیت؛ ۱.۵ میلیون، مشکل آب، فاضلاب، و پاکیزگی.
نیازهای انسانی فزاینده در افغانستان، به‌شکل مستقیم از افزایش چشمگیر خشونت در سراسر افغانستان پس از خروج اکثریت نیروهای بین‌المللی در پایان سال ۲۰۱۴ ناشی می‌شود. درحقیقت، سال ۲۰۱۵ یکی از خونین‌ترین سال‌ها در افغانستان بوده است که در طی آن، حدود ۱۱۰۰۰ شهروند افغانستان کشته و زخمی شدند، درحالی‌که تعداد آوارگان داخلی ناشی از جنگ نیز به بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر افزایش یافت.
این وضعیت با زلزله‌ی ۷.۵ ریشتری در شمال‌شرق افغانستان که از گذشته نیز منطقه‌یی آسیب‌پذیر بود، بحرانی‌تر شد. در عین‌حال، رشد اقتصاد رانتی در افغانستان نیز که پیش از سال ۲۰۱۴ برای تحکیم رشد اقتصادی استفاده می‌شد، در پی کاهش شدید هزینه‌های نظامی جامعه‌ی بین‌المللی به‌سرعت درحال آهسته‌شدن است.
منابع ناکافی
در نتیجه، وضعیت فعلی موجب شده است که دولت افغانستان در مواجهه با افزایش خشونت‌های تحمیل‌شده بر این کشور، ناچار شود تا نزدیک به نیمی از هزینه‌ی ۱.۸ میلیارد دالری را در بخش امنیت ملی صرف کند. این اقدام باعث می‌شود که دولت افغانستان قادر نباشد تا پول بیشتری را در ارایه‌ی خدمات عمومی اساسی به مصرف برساند که متاسفانه تعداد بیشتری از مردم افغانستان را در سطح بیشتری آسیب‌پذیر قرار داد. وضعیت مردم افغانستان رو به وخامت بیشتر گذاشته است، در حالی‌که نزدیک به نیم میلیون شغل از زمان پایان روند انتقال در سال ۲۰۱۴ از دست رفته‌اند. باوجود تلاش‌های مداوم و سرسختانه‌ی دولت افغانستان در راستای جهش اقتصادی برای ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، جایگزینی شغل‌های ازدست‌رفته دشوار بوده است. همچنین، اقتصاد افغانستان از خلق ۴۰۰۰۰ شغل جدید برای جوانان افغانستان که ماهانه وارد بازارهای کار می‌شوند ناتوان بوده است.
علاوه بر این چالش های روبه‌افزایش، عملیات‌های نظامی پاکستان در وزیرستان شمالی در سال ۲۰۱۴، بیش از ۲۰۰۰۰۰ پاکستانی را به جنوب‌شرق افغانستان رانده است. آوارگان پاکستانی نیز برای آینده‌ی غیرقابل‌پیش‌بینی نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند.
بنابراین، در این بحران پیچیده‌ی انسانی، تعداد زیادی از جوانان افغانستان که شغل‌های خود را از دست داده‌اند، در جست‌وجوی امنیت و رفاه در اروپا، از افغانستان فرار کرده‌اند. در آن‌جا نیز سرنوشت آن‌ها مشخص نبوده است، چراکه بیشتر کشورهای اروپایی تمایلی ندارند تعداد زیادی از پناهجویان را بپذیرند. اکثر این پناهجویان از خشونت‌های گسترده در کشورهایی مانند افغانستان فرار کرده‌اند.
آینده: وارسا و بروکسل
در طی دو سال گذشته، دولت وحدت ملی تلاش‌هایی برای اجرای اصلاحات و برنامه‌هایی با هدف کاهش تاثیرات نامطلوب بلاهای طبیعی و انسان ساخته برای شهروندان آسیب‌پذیر خود انجام داده است. دولت افغانستان در روند نهایی‌ساختن استراتژی توسعه‌ی ملی افغانستان قرار دارد که نیازهای طولانی‌مدت، میانه‌مدت، و کوتاه‌مدت را بررسی می‌کند.
این استراتژی در کنفرانس بروکسل در مورد افغانستان در ماه اکتبر به جامعه‌ی بین‌المللی ارایه خواهد شد و از سوی‌دیگر، ائتلاف ناتو برای بررسی نیازهای افغانستان برای ایجاد ثبات و چالش‌های موجود در اجلاس سران وارسا دیدار خواهد کرد. این دو رویداد مرتبط، فرصت عمده‌یی برای افغانستان و دست‌اندرکاران کشورهای جهان برای بحث و شناسایی راه‌حلی پایدار برای یافتن دلیل ریشه‌یی بحران پیچیده‌ی پیش روی افغانستان فراهم خواهد آورد.
افزایش و حفظ امنیت و کمک‌های توسعه‌یی به افغانستان در سطح فعلی تا سال ۲۰۲۰، این کشور را قادر خواهد ساخت تا به تدریج نیازهای بشری خود را حل‌وفصل نمایند. اما بدون پشتیبانی دیپلماسی بین‌المللی قاطعانه‌یی تحت رهبری ایالات متحده و چین برای تضمین همکاری‌های منطقه‌یی، به‌ویژه از سوی پاکستان، هیچ‌کدام از این مسایل برای پایان‌دادن به سال‌ها جنگ نیابتی و خشونت‌های تحمیل شده بر افغانستان که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بخش زیادی مسئولی قربانی شدن اکثر شهروندان این کشور به‌حساب می‌آید، کافی نیست.
علاوه‌براین، شورای امنیت سازمان ملل متحد، باید اعمال تحریم بر هر کشور یا نیروهای نیابتی را که اصول اساسی قوانین بین‌المللی حقوق بشری و انسانی در افغانستان را نقض می‌کنند، به‌عنوان حداقل مجازات در نظر بگیرد. اگرچه تهاجم‌ خارجی، در قالب حملات طالبان و وابستگاه تروریست آن، که به‌روشنی توسط دفتر معاونت ملل متحد در افغانستان، سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری و جامعه‌ی اطلاعاتی مستند شده است، چنین اقداماتی تاکنون روی دست گرفته نشده‌اند. اگر چنین قدم‌های تاثیرگذاری توسط جامعه‌ی بین‌المللی برداشته نشوند، به‌رغم دستاوردهای قابل‌توجهی که در این کشور صورت گرفته است، بحران انسانی افغانستان هم‌چنان رو به وخیم‌ترشدن خواهد رفت.