فتانه گیلانی مسوول اجتماع زنان افغانستان، تبلیغ روی موضوع رفتن مردم به مکاتب را حرکتی نمایشی دانسته و می‌گوید: «رفتن مردم به مکاتب و بازسازی افغانستان به نظر من شعارهایی بیش نیستند. در گذشته مردم به مکاتب می‌رفتند و این چیز نویی نیست. سامانه‌ی درسی نسبت به حال، هزاران مرتبه خوب‌تر بود و مردم با سوادتر و مسؤولیت‌پذیرتر بودند.» به باور او بزرگترین دستاورد دوران اخیر، چیزی جز آزادی بیان نیست.

از معرفی خودتان شروع کنیم.
فتانه گیلانی هستم و فعلاً مسؤول اجتماع زنان افغانستانم. ارگان اجتماعی زنان یک نهاد مستقل است که حدود سی سال از فعالیت آن در زمینه‌های حقوق بشر و حقوق زنان می‌گذرد.

یک یا دو نمونه را که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگی‌تان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.
در زمان طالبان به خاطر رعایت حقوق بشر و حقوق زنان در مرکز کارخانه‌ی طالب‌سازی (شهر پشاور پاکستان) آواز بلند کردم به خاطر منافع ملی و آوردن یک نظام دیموکراتیک در افغانستان. همین بود که تهدید به مرگ شدم و می‌خواستند مرا ترور کنند؛ ولی خواستم در قدم اول به خود و بعد به دیگرانی که در صفوف مبارزه علیه طالبان قرار داشتند، نشان بدهم که ما باید مقاومت، مجادله و مبارزه کنیم و از این حرف‌ها هراس نداشته باشیم.

سه دستاورد اصلی دوران جدید چه بوده است؟
یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران جدید، آزادی بیان است. رفتن مردم به مکاتب و بازسازی افغانستان به نظر من شعارهایی بیش نیستند. در گذشته مردم به مکاتب می‌رفتند و این چیز نویی نیست. سامانه‌ی درسی نسبت به حال، هزاران مرتبه خوب‌تر بود و مردم با سوادتر و مسؤولیت‌پذیرتر بودند. به این خاطر یگانه و بزرگترین دستاورد این دوران آزادی بیان است.

چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان نوآوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی می‌کنید؟
امیدوارم که همین آزادی بیان که امروز وجود دارد و این دستاورد با ریختاندن خون هزاران افغانستانی به دست آمده است، تلاش شود که از دست نرود و حفظ شود. در این راستا نقش رسانه‌ها و کسانی که به آزادی بیان عقیده و باور دارند، عمده است و باید تلاش شود این دستاورد را از دست ندهیم.

مهم‌ترین ترس امروز شما چیست؟
ترس من این است که شاید هیچ گاه جنایتکاران جنگی از زمان کودتای هفت ثور تا حال، مسؤولین بلندپایه‌ی دولتی که آغشته به فسادند و کسانی که در خدمت استخبارات خارجی‌اند، محاکمه نشوند؛ زیرا همین اکنون اکثریت کسانی که قدرت را در دست دارند، این اشخاص‌اند و هنوز مردم افغانستان نتوانسته‌اند حتی یک نفر را به میز محاکمه بکشانند.

سه چالش بزرگ ساختاری، اجتماعی و فرهنگی پیش روی افغانستان چیست؟
بزرگترین چالش، نداشتن حکومتداری خوب است؛ حکومتی که واقعاً جوابگوی خواست‌های مردم باشد. دوم مسأله، امنیت است و خطرناکتر از همه، مسأله‌ی اقتصاد است. ملتی که نان نداشته باشد، ملتی که سواد نداشته باشد و ملتی که آگاهی سیاسی نداشته باشد، طبعاً دچار مشکلات زیادی خواهد شد.
فکر می‏کنید جامعه‌ی افغانستان امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و فقدان حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
مردم افغانستان می‌خواهند فرزندان‌شان به مکتب بروند. من با حدود شش هزار خانواده در تماس هستم. تلاش اکثریت مردم افغانستان این است که هم دختران‌شان و هم پسران‌شان به مکتب بروند؛ اما نقش حکومت فعلی را در راستای تطبیق این خواسته‌ها خیلی کمرنگ می‌بینم. برای دولت هیچ فرقی نمی‌کند که دختران در دورافتاده‌ترین ولسوالی‌های هلمند، قندهار، کنر و… به مکتب می‌روند یا نه.

یک خاطره را که در آن حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده یا آشنایان شما نقض شده، تعریف کنید؟
در دورانی که ما مهاجر بودیم، یکی از همکارانم به نام ملالی ترور شد که هیچ گاه این حادثه را فراموش کرده نمی‌توانم. همچنان چهار سال قبل برادر ۳۶ ساله‌ی خود را در اثر حمله‌ی انتحاری از دست دادم. همچنان در زمان حکومت کمونیست‌ها در (دو؟) برادر کوچکتر از خود را که در دانشگاه درس می‌خواندند از دست دادم.

سه عامل بازدارنده‌ی ساختاری، اجتماعی و فرهنگی در مقابل مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
چیزی که به زنان و مردان افغانستان بسیار زیاد مهم است، مسأله‌ی امنیت است. مسأله‌ی دوم این است که ما باید کارهای بنیادی انجام بدهیم؛ نه که شعارهای میان‌تهی به زبان بیاوریم. همچنان مسأله‌ی تعلیم و تربیه نیز یکی از عوامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه‌های ذکر شده است. تا زمانی که با مردم روی مسأله‌ی تعلیم و تربیه کار نشود و همچنان برای مردم اشتغال‌زایی صورت نگیرد، جامعه‌ی ما به سوی پیشرفت حرکت نخواهد کرد.

سه مطالبه‌ی عمده زنان چیست؟
در قدم اول زنان افغان خواستار یک نظام عادل و صادق هستند. تأمین امنیت فیزیکی نیز یکی از خواست‌های عمده‌ی زنان است. زنان در قدم بعدی می‌خواهند صاحب استقلال اقتصادی باشند.

برای دختر خود چه آرزویی دارید؟
یک امر طبیعی است که هر انسان می‌خواهد در فضای آرام زندگی کند؛ زیرا وقتی خداوند این دنیا را با تمام نعماتش خلق کرده، هیچ کس حق ندارد آزادی فردی و انسانی را از او سلب کند. نه تنها به دختر خود، بلکه به تمام دختران افغانستان و جهان آرزوی فضای مملو از صلح و امنیت دارم. همچنان می‌خواهم زمینه‌ی تحصیل به همه‌ی دختران مساعد باشد تا بتوانند به جایی برسند که آرزو دارند.

در حوزه‌ی خصوصی و عمومی، یعنی فعالیت‌های مدنی و حرفه‌ای خود برای رفع موانع ذکر شده منجمله تبعیض چه کرده‌اید و چه می‌کنید؟  
همیشه به مادر خود مشوره می‌دادم که با عروسان خود چگونه رفتار کند؛ زیرا من کسی نیستم که اجازه دهم در داخل خانواده خودم بالای زنان ظلم صورت بگیرد و خاموش بمانم. در محیط کاری با همکارانم که اکثریت‌شان خانم‌ها هستند، از نزدیک در تماسم و از مشکلات‌شان خبر دارم و به مشکلات‌شان راه حل می‌یابم و همراه‌شان مانند رفیق و خواهر رفتار می‌کنم. حتی از حال مردانی که با من همکارند باخبرم و همیشه به ایشان مشوره داده‌ام که باید مردان مهربان و صمیمی در مقابل زنان خود باشند و مسؤولیت‌های خود را در مقابل زن و فرزندان خود بدانند.

اگر پیام خاصی دارید بفرمایید.
ما همه انسان هستیم و همه ما یک خدا را عبادت می‌کنیم. در تمام ادیان و مذاهب آمده است که در صلح و انسانیت زندگی کنید. پس همه ما به صلح نیاز داریم و باید در راستای تحقق این آرمان زندگی کنیم تا اینکه برای نسل‌های آینده‌ی خود این اخلاق را بیاموزانیم. خواست من از مردم این است که بیایید برای آوردن صلح سرتاسری در افغانستان کار کنیم؛ زیرا آرامی ما، آرامی همسایگان ما و آرامی جهان است.

مصاحبه‌گر: عتیق اروند