شناسنامه

سرزمین من
مجموعۀ چند لندی و عکس از زنان
به پشتو، فارسی و انگلیسی
به کوشش: گیسو جهانگیری و روح الامین امینی
عکس ها: الهه ساحل، معصومه جعفری، مهشید راستی
برگردان شعرها از پشتو به فارسی: مجیب مهرداد و اتحادیه نویسندگان افغانستان
برگردان شعرها از فارسی به انگلیسی: گیسو جهانگیری
طرح جلد و برگآرایی: روح الامین امینی
انتشارات آرمان شهر
چاپ اول: پاییز ۱۳۹۵
شماره گان: ۱۰۰۰

پیش‌گفتار

از پشت پنجرۀ هنر، جهان صورت دیگری دارد با رنگها، تصویرها، آواها و کلمات دیگری. از پشت این پنجره، اشیاء بیرون از قاعدۀ طبیعت نیستند اجزاء باروت نقش واقعی شان را در هستی بازی میکنند و برای شرارِت کشتن دست در دست یکدیگر نمیگذارند؛ از پشت این پنجره، جهان به چندین جهنم و چندین بهشت تقسیم نشده است از پشت این پنجره، آدم ها به هم لبخند میزنند و با مهربانی یک دیگر را به آغوش میکشند؛ وقتی لازم است دست هم را میگیرند و آن جا که باید، سری به دلخانۀ هم میزنند. از پشت این پنجره جهان زیباست.
چون زندگی جریان دارد. در طول همۀ این سالهایی که گرد مرگ بر این جغرافیا میپاشیدند دست و دلهای مصمم و مهربانی سرگرم مبارزه و روبیدن این غبار نفرت آور بودند تا رنگ و روی زیبایی از یاد نرود و قاعدۀ هستی به هم نریزد، تا گل گل بماند، باران باران، ترانه ترانه، لبخند لبخند، و این جهان کوچک خالی از زیباترین دخترانش نشود. در طول همۀ این سال هایی که گرد مرگ بر این جغرافیا میپاشیدند هنر زنده بود و عاشقانه نفس میکشید چون خطر میکرد؛ شاعران با کلمات عشق بازی میکردند و نوازندگان با سازهایشان، عکاسان به سراغ بودن ها و تلخ ترین و شیرین ترین لحظه ها میرفتند و فیلم سازان دوربین هایشان روی شانه هایشان بود. در همۀ این سالها دریاچه ای شفاف از قلب خون و خشونت عبور میکرد تا از یاد نبریم با همۀ نفرت پیرامون مان هنوز انسانیم و مرگ تنها کلمه ای نیست که در این سرزمین حکومت خواهد کرد. خرسندیم که در این مجال دست سه عکاس زن را در دستهای زنان گمنامی گذاشتیم که کوزه دلشان همواره مملو از ترانه و تغزل بوده است و برای دل خود و آنی که شاید بشنود زیر لب زمزمه کرده اند:

په زره می لیک د اشنا نوم دی
د اوبو غرپ کولای نه شم وران به شینه

(فارسی: نام یار بردلم نوشته است/ نمی توانم آب بنوشم مبادا نوشته را ویران کند)

فایل پی‌دی‌اف کتاب را می‌توانید از بخش پیوست‌ها دریافت کنید.

پیوست‌ها: