گزارش‌های سینمایی آرمان‌شهر | چهل‌گیس
شهلا رستمی

 فستیوال فیلم جزیره ساخالین “بر روی لبه” (۲۴-۳۱اوت ۲۰۱۸ )  که در این منطقه بسیار دور دست کره خاکی برگزار گردید، این امکان را داد که با تهمینه میلانی، کارگردان ایرانی، ریاست هیات داوران امسال این فستیوال، که یکی از کارهای او،  فیلم “دو زن” هم به نمایش در آمد، به گفتگو بنشینم و از شرایط فیلم سازان زن، دشواری ها و امکانات آنان را بپرسم.

 این فستیوال امسال “فیلم “افسونگر”، ساخته “میلاد اعلمی” را در بخش مسابقه ای ، فیلم “خوک” ساخته مانی حقیقی و فیلم “درساژ”، ساخته پویا بادکوبه را در بخش”همسایگان/دوستان” گنجانده بود.

در آغاز گفتگو با تهمینه میلانی که تاکنون ۱۴ فیلم بلند ساخته است پرسیدم چرا فیلم “دوزن” از وی در این فستیوال به نمایش در آمد؟ فیلمی که در سال ۱۹۹۹ ساخته شده است.

تهمینه میلانی : فیلم “دوزن” انتخاب خود جشنواره بود چون مدیر هنری فستیوال علاقه ویژه ای به این فیلم داشت. البته از من هم خواسته بود که خودم هم اگر خواستم پیشنهادی بدهم. به “نیمه پنهان”  هم فکر کرده بودیم اما چون دیدم که فستیوال علاقه ی بیشتری به این فیلم دارد، این فیلم برگزیده شد.

– در فیلم “دو زن” اجحافی که به زنان شده به خوبی دیده می شود بدین معنا که ما دو زنی را می بینیم که یکی به دلیل  خود خواهی و در واقع قول دروغین شوهرآینده اش پیش از ازدواج ، ناچار می شود علیرغم استعداد خوب و توانایی های بسیار از ادامه تحصیل بازبماند. در حالی که دوست نزدیکش به دلیل شرایط مناسب، با استعداد کمتر، به درجات بالا می رسد، شغل خوب و همسر مناسبی پیدا می کند.

فیلمی که موضوع متاثر کننده اش به روز است و کهنه نشده. بنابراین این پرسش پیش می آید که آیا یک چنین مواردی کاهش یافته و یا شکل عوض کرده است؟

تهمینه میلانی:  تلاش من این است که نشان بدهم خشونتی که به زنان اعمال می شود از خانواده سر چشمه می گیرد. در واقع اگر بپذیریم که خانواده یک سلول اجتماعی است و مجموع این سلول ها جامعه را می سازند، صدمه این خشونت متوجه  همه جامعه می شود.  یعنی مردی که زنش رنج می برد او هم خوشبخت نیست.  تلاش من این است که آئینه ای روبروی جامعه بگذارم و این را نشان بدهم. خوب الان شاید خشونتی که شما در فیلم “دو رن” می بینید، شکل بدتری پیدا کرده باشد. یعنی خشونت فیزیکی خیلی بالا رفته  در حالی که ما در فیلم دو زن خشونت فیزیکی علیه زن نداریم.  ولی امروز آمارهائی که سازمان های مسئول مانند پزشک قانونی منتشر می کنند حکایت از این افزایش دارند.  به نظر می آید که مردان به دلیل فشار اقتصادی و این که مذهبی ترند خشن تر رفتار می کنند چون می خواهند زنان را تغییر بدهند. بعد همانگونه که شما هم اشاره کردید، این فیلم درباره دوزن هست اما من یک هدف دیگر هم داشتم و آن این بود که دو تصویر از یک زن بدهم: زنی که هست و زنی که می خواهد باشد.

– این پاسخ ما را می رساند به پرسش درباره شرایط فیلمسازی برای زنان در ایران . این شرایط  چه مسیری را طی کرده و آیا تغییر شکل در برخورد با زنان در مورد زنان سینماگر هم صدق می کند؟

 

تهمینه میلانی: اول این را باید بهتان بگویم که خیلی از مردم بر این باورند که کسانی که فیلمساز شده اند آدم های استثنائی هستند. اصلأ چنین نیست.  ما در شرایط اسثنائی فیلم می سازیم. این برای من بسیار مهم است. به باور من  این مجموعه شرایط است که به شما امکان رشد می دهد یا نمی دهد …

– همانگونه که درفیلم دو زن شاهدش هستیم …

تهیمنه میلانی:  به عنوان مثال من از نوزده سالگی دستیار آفای مسعود کیمیائی بودم و بنا به قوانین وزارت ارشاد می توانستم فیلم بسازم.  اما چون خیلی جوان بودم به من اجازه نمی دادند.  معیار این بود که می بایست یکی یا دوبار دستیار اول بشوید و یا یک فیلم کوتاه قابل قبول داشته باشید. اما کم کم نگرش دیگری نسبت به زن به وجود آمد و  من  در ۲۷ سالگی نخستین فیلمم را ساختم چون شرایط آماده بود که من به عنوان فیلمساز مستقل وارد سینما بشوم.  بعد از مدتی شمار این زنان افزایش یافت آن هم به دلیل این که کارنامه قابل قبولی ارائه کردند. البته در همان هنگام  فریال بهزاد و مرضیه برومند هم فیلم می ساختند اما برای کودکان.  خانواده ها هم علاقمند شدند که دخترانشان وارد حرفه سینما بشوند چون این حرفه  با آبرو شد.  و الان ما صد ها زن کارگردان داریم. شاید ۲۰ کارگردان اصلی و صدها زن کارگردان فیلم‌های کوتاه و ژانرهای دیگر. این حضور و این که این زنان نگاهی انتقاد آمیز نسبت به جامعه داشتند، به باور من مسئولان را بر آن داشت که به تولید آثار زنان فیلمساز طرفدار خودشان بپردازند. بنابراین امکانات رفت به سوی آنها و چون این کارگردانان می بایستی آبروخری کنند و چهره هائی را که نمایش می دهند کنترل کنند، گر چه خانم های با استعدادی بودند، خیلی صدمه زدند. به هر رو موانع جدی به وجود می آوردند بر سر راه فیلمسازان زن مستقل. مثلا من می دانم که خانم پوران درخشنده می خواهد  فیلم “پسرها فریاد نمی زنند” را بسازد اما نمی تواند.  یا خود من می خواهم فیلم “پازل” را بسازم اما عملآ امکانش وجود ندارد چون به من وام نمی دهند و با بلائی که سر فیلم قبلی من آوردند، نمی توانم فیلم بعدی ام را بسازم و آنها این را خوب می دانند. چون من و همسرم محمد یک فیلم می سازیم و پس از اکران و موفق شدن آن فیلم بعدی را می سازیم.  وقتی که این منبع درآمد کاملا از بین رفت، کار سخت تر می شود. در واقع، بدون این که به من زور بگویند، امکان فیلم سازی من را می گیرند. من هم حاضر نیستم به هر قیمت و برای هر کسی فیلم بسازم. فکر می کنم شرایط خیلی سخت تر شده است.  خانم بنی اعتماد هم چند سال است که فیلم سینمائی نساخته است. البته کار زیبا تری می کند یعنی شروع کردند به ساختن فیلم های مستند مجموعه کارستان و حمایت از جوانان. 

 

– شما به گونه ای به پرسش بعدی من پاسخ دادید. پرسش این است که چگونه ایران توانسته شمار بالایی کارگردان زن در سینمای خود داشته باشد، تا جایی که چند سال پیش و پیش از رسیدن شماری از زنان جوان در غرب به دنیای کارگردانی، در صدر قرار داشت؟

تهمینه میلانی :  هنوز هم در صدر قرار دارد. یعنی اگر ما بخواهیم  به نسبت جمعیت حساب کنیم و یا بگوئیم آمریکا قوی ترین کشور دنیاست، باز هم می بینیم که شمار کارگردانان زن ما بسیار بیشتر از آمریکاست. من این را می دانم چون دنبال می کنم و به فستیوال های زیادی می روم.  اما فکر نمی کنم یک سیستمی این زنان را به وجود آورده، بلکه این زنان به دلیل فشارهای بسیاری که بهشان وارد آمده و چون تحصیل کرده بودند، به شکل طبیعی بالا آمدند و شاید این است که به آنها امکان می دهد در دنیا بدرخشند. 

 

– شماری از کارگردانان زن دوست ندارند که در فیلمهایشان تنها زندگی و دشواری‌های زنان را مطرح کنند و از به کار بردن لقب کارگردان زن پرهیز می کنند. در حالی که شما همواره می گویید که درباره شخصیت های زن فیلم می سازیدژ

چرا؟ چون زنان حقشان پایمال شده و می شود؟

تهیمنه میلانی: ببینید، من در یک خانواده تحصیل کرده بزرگ شده ام و پدرم پزشک بود. بنابراین شاید من فشاری را که جامعه به شماری از زنان وارد کرده  را تحمل نکرده ام چون آزاد بودم و کاری را که می خواستم می کردم. اینکه  همسرم را خودم انتخاب کنم و در هر رشته ای که می خواهم ادامه تحصیل بدهم و به هر دانشگاهی که می خواهم بروم. یعنی همان آزادیهائی را که برادرم داشت من هم داشتم. بنابراین همیشه فکر می کردم باید زبان کسانی بشوم که در جامعه رنج می برند. یادم می آید که نخستین صدمه ای  را که دیدم این بود که یکی از همکلاسی های نابغه ام در دبیرستان در شانزده سالگی با لگد راهی خانه بخت شد. این من را خیلی آزرد چون خیلی دختر با استعدادی بود.

– مانند فرشته ی فیلم دو زن

تهمینه میلانی: نه، مثل فرشته نبود اما تاثیر گرفتم از زندگی او . بنابراین من اگر فیلمساز شدم دلیلش این نبود که عاشق سینما بودم بلکه من سینما را به عنوان یک مدیوم برگزیدم چون حرف بسیار برای گفتن داشتم و کسی آنها را بازگو نمی کرد. البته سینما برای من همیشه یک هنر والائی بوده و ارزش های خودش را دارد، اما مسئله ام تنها این نبود که سینماگر بشوم بلکه می خواستم حرف هایم را بزنم.

– سینما و کارتان که بگذریم، می خواستم احساستان را در مورد فستیوال “بر روی لبه” در جزیره دور دست ساخالین بدانم که شما رئیس هیات داورانش بودید.

تهمینه میلانی:  من تجربه زیادی در داوری در فستیوال ها دارم اما فرق این فستیوال در این است که بیشتر اعضای این داوران جوان هستند و من این چالش و دیدگاههای گونه گون را دوست داشتم. خیلی خوشحالم که در اینجا هستم. من همیشه قدردان این هستم، که به ویژه وقتی داور هستم، بتوانم فیلم های زیادی ببینم. مثلآ در تونس توانستم سی فیلم از کشورهای آفریقائی و عرب ببینم. یا توانستم در “تالین” چندین فیلم درباره کشورهای سردسیر اسکاندیناوی ببینم. اینجا هم شانس خوبی بود که من با فرهنگ روسی بیشتر آشنا بشوم و برایم خیلی جذاب بود.

– باز هم از سینما بیشتر دور بشویم و به کار نقاشی و نمایشگاه نقاشی شما بپردازیم که چندان شناخته شده نیست… شما قرار است به زودی یک نمایشگاه از اثارتان برگزار کنید. البته من تصویر چند تا از این کارها را دیده ام اما می خواستم خودتان توضیح بیشتری بدهید. آیا این علاقمندی به نقاشی باعث شد که شما آرشیتکت بشوید؟

تهیمنه میلانی: من در بچگی هر وقت غمگین و یا خوشحال بودم به گوشه ای می رفتم و نقاشی می کردم. از این رو در کنار خرید تمبر و این چیزها، بیشتر پول توی جیبی ام را صرف خرید لوازم نقاشی می کردم. بعد که بزرگ تر شدم، چند سال در   مسابفات نقاشی اول شدم، از جمله در اردوی رامسرو خیلی تشویق شدم. ولی نمی دانستم که برای کنکور نقاشی می بایستی به کلاس طراحی بروم. بنابراین در کنکور نقاشی قبول نشدم. از سوی دیگر چون رشته ام ریاضی بود و اساس معماری بیشتر ریاضیات است، در رشته معماری قبول شدم. و الان خیلی خوشحالم. می دانید، در معماری هم دروس بسیاری هستند که  شباهت هائی با نقاشی و سینما دارند. از جمله پرسپکتیو، ترکیب و بافت. پس از سینماگر شدن در کنار معماری، سینما جدی ترشد. اما  من هنوز هم سی تا یا بیشتر فیلمنامه دارم که نتوانستم آنها را بسازم چون اجازه ندادند. شما به هر رو  آن چیزهائی را می بینید که مجوز گرفته اند. من از این بابت خیلی غمگین بودم و یک بار شروع کردم به نوشتن یک رمان. فکر کردم باز رمان ماندگار تر است. می خواستم شخصیت زن رمان نقاش باشد اما هر چه تلاش کردم نقاش نشد بلکه معمار شد.. توضیحش کمی پیچیده است. با خودم فکر کردم که داستان را نقاشی کنم تا روان شخصیت را بیشتر درک کنم. باورتان نمی شود، پس از چهل سال رفتم وسائل نقاشی خریدم و روی اینترنت جستجو کردم. تکنیک های آکریلیک را خودم یاد گرفتم چون طراحی را بلد بودم. بعد شروع کردم به تصویر در آوردن قصه هائی که نگذاشته بودند به فیلم در بیاورم.  نتیجه این شد که همه گفتند که من سبک ویژه خودم را دارم.

– در وافع یک “استوری بورد ” به وجود آوردید

 

تهمینه میلانی : نمی توان گفت “استوری بورد” بلکه تلاش کردم  کانسپت آن حسی را که داشتم بیاورم توی تابلوها. جالب اینجاست که دو سال پیش یک نمایشگاه عکس داشتم که در روز تولدم برگزار شد و نمایشگاه نقاشی هایم هم در روز تولدم آغاز به کار خواهد کرد.

– چه روزی ؟

تهیمنه میلانی: ۱۵ شهریور و هم زمان با ۵۸ سالگی…این نمایشگاه برای عموم از تاریخ شانزده شهریور آغاز خواهد شد و تا ۲۲ شهریور در گالری ایوان در خیابان فرشته ادامه خواهد داشت.