بیانیه مشترک کمپاین ۵۰% زنان افغانستان و کمیته مشارکت سیاسی زنان افغانستان به کنفرانس بن ۲

۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱

در روزهای واپسین قبل از برگزاری لویه جرگه “عنعنوی “و کنفرانس بن ۲ مردم افغانستان روزهای بسیار حساس و سرنوشت سازی را تجربه می نمایند. در این روزها مسایل بسیار مهمی وجود دارد که نمی توان آن ها را از کانون توجه به دور نگاه داشت. مسایلی که در آن سرنوشت تک تک زنان و مردان افغانستان دخیل است. مسأله ای که در محراق توجه قرار دارد همانا صلح با طالبان یا به عبارت بهتر صلح حکومت افغانستان با مخالفان مسلح است. آن چه که در این روند مشاهده می گردد، امتیازدهی بی قید و شرط به طالبان است. این بدان معنا است که حق اکثریت مردم به تعداد اندکی از ناقضین حقوق بشر بخشیده می شود. صلح عادلانه و پایدار آن خواهد بود که برای مردم عدالت را در پی داشته باشد وگرنه می توان از آن به آتش بسی موقت و گذرا تعبیر کرد. همان طور که تجربه جهانی در کشور هایی مثل افریقای جنوبی مؤید این مطلب نیز هست. صلح باید از درون مردم سرچشمه بگیرد و بتواند پایدار و عمیق در لایه های جامعه ریشه بدواند. به این ترتیب مردم افغانستان اگر مایل به بخشیدن و عفو نمودن تفنگ سالاران و جنگ جویان باشند، حق مسلم و طبیعی آنان است که ببخشند ولی هیچ گونه فشار و اجباری از سوی حکومت و از سوی نیروهای بین المللی قادر نیست تا به مردم افغانستان بخشیدن و عفو نمودن را تحمیل نماید. افغانستان جامعه ای است با ظرفیت ها و توانمندی های صلح اما این صلح نباید در راستای بخشیدن قاتلین ملت افغانستان و مخالفین صلح به اجرا گذاشته شود.
بحث کلیدی ای که می بایست عمیقاً توجه جهانی و اهل حکومت افغانستان را به خود جلب می کرد مسأله عدالت در گذار یا عدالت انتقالی است که در کنفرانس بن ۱ روی آن تاکید صورت گرفت. اما، این روند لازم و حیاتی آگاهانه به فراموشی سپرده شده است. زنان افغانستان به خوبی واقف هستند که بدون عدالت و اعاده حیثیت برای قربانیان چهار دهه جنگ، در حقیقت این آشتی- تقسیم قدرت با مخالفان مسلح است نه صلح عادل ها و نه زمینه ای مساعد برای آشتی در کل این کشور. حکومت افغانستان وظیفه دارد، مسئوولیت تمام صدماتی را که بر پیکر این جامعه وارد شده را به دوش بگیرد. ناقضین حقوق بشر نمی توانند ولیان این کشور گردند. تمام اشکال نقض فاحش حقوق بشر از نسل کشی گرفته تا بی عدالتی، تبعیض نسبت به زنان و اقوام، فقدان آزادی بیان و غیره در افغانستان تجربه شده است و جامعه ی بین المللی به نام جهان شمول بودن اعلامیه جهانی حقوق بشر وظیفه دارد که از این روند خطرناک جلوگیری نماید.
اگر کنفرانس بن ۲ برای ایجاد صلح یک سویه تاکید نماید، این صلح چیزی را به نمایش نخواهد گذاشت مگر خستگی و ناکامی بین المللی از جنگ در افغانستان را که نتیجه آن تجربه ای ناکام و آتشی پنهان در زیر خاکستر خواهد بود که شعله ور شدن این آتش در سال های بعد دامان جهان و افغانستان را یک بار دیگر خواهد گرفت.
ما زنان افغانستان هنوز دوران سیاه طالبان را فراموش نکرده ایم
در آن دوران زن افغانستان از جغرافیای افغانستان محو گردیده بود. ما زنان ماهیت محوری زن ستیزانه تفکر طالبان را می دانیم. آگاه هستیم که بدون این محور طالبان دیگر هویت طالبانی ندارند و نمی توانند بر سر این اصل خود به مذاکره و یا موافقت با کسی برسند.
بدیهی است که در هر نوع ائتلاف با طالبان زنان افغانستان اولین کسانی خواهند بود که قربانی معامله و مصالحه خواهند گردید. فراموش نکرده ایم که ابراز انزجار زنان و مردان آگاه، یعنی افکار عمومی کشورهای جهان به خصوص کشورهای دموکراتیک بر سرنوشت رقم زده به وسیله طالبان مسأله ای بود که زمینه را برای ورود دولت های دموکراتیک به خاک افغانستان مساعد ساخت. زنان افغانستان و بهبود وضعیت آن ها یکی از عمده ترین مسایلی بود که جهان و افکار عمومی جهانی را بسیج ساخت. ما زنان افغانستان هنوز دوران سیاه طالبان را فراموش نکرده ایم.

شاید این آخرین بار باشد که شما صدای ما زنان افغانستان را به صورت جمعی می شنوید
ما زنان افغانستان به وجود آمدن حرکت های ترقی خواهانه و ایجاد فضای امن برای شرکت کردن زنان در اجتماع و به دست آوردن دستاوردهای نسبی با وجود تمام ضعف های موجود و سمبولیک بودن آن را در طول یک دهه گذشته ارج می نهیم که از آن جمله می توان به ایجاد وزارت امور زنان، نمودار بلند شرکت زنان در فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نام برد. اما در کمال تعجب از خود می پرسیم که جامعه ی جهانی و کشورهای دموکرات به خصوص کشور آلمان به عنوان تسهیل گر این آشتی چه گونه نسخه ای را برای صلح دوام دار و پایدار در این مملکت تجویز خواهند نمود که در آن زن های افغانستان بار دیگر طعم تلخ تجربیات دهه های گذشته را نچشند.
چه گونه جامعه ی جهانی و وجدان های بیدار و آگاه می پذیرند که بار دیگر ۵۰ درصد از جامعه یعنی زنان باز هم شرایط مشابه زمان تحجر طالبان را داشته باشند. اگر این صلح مسلحانه صورت بگیرد شاید این آخرین بار باشد که شما صدای ما زنان افغانستان را به صورت جمعی می شنوید. ما زن های افغانستان چند نسل است که در خانه ها زندانی شده ایم. دختران و پسران آگاه ما خواسته هایی شبیه فرزندان شما دارند. آن ها نیز می خواهند که به مکتب و دانشگاه بروند. می خواهند دست رسی به رسانه های باکیفیت داشته باشند. جوان های ما می خواهند که همسر آینده ی خود را بعد از سن قانونی خود انتخاب نمایند و آرزو دارند به تفریح و ورزش سالم دست رسی داشته باشند و کشور خود را بدون زخمی بر بدن و هراس از ماهیت وجود خود در قالب نژاد، زبان و سمت و اندیشه خود بسازند.
ما زنان آگاه همراه با مردان خوش فکر و مترقی کشورمان چشم امید به سوی شما داریم و به افکار عمومی جهان باور داریم و امیدواریم وجدان های آگاه شما هرگز اجازه نخواهد داد که به نام منافع و مصالح ملی سرنوشت زنان بار دیگر بازیچه قرار گیرد.