اولین مجموعه «سیاست نامه» را به مسایلی اختصاص داده ایم که بی گمان در شرایط کنونی کشور فکر و اندیشه ی تمام روشنفکران و علاقه مندان به آزادی و دمکراسی را به خود مشغول می سازند: حقوق بشر و ناتو، سیا و شکنجه، جنگ با ترور، گوانتانامو، بگرام، پل چرخی، حبس، تروریزم. بی تردید در این مجموعه تنها بخش بسیار کوچکی از انبوه مطالب مربوط به این مسایل را میتوان ارائه کرد. اما موضوع محوری که تعدادی از عنوان های بالا را در بخش اول این مجموعه به هم میپیوندد سیاست امریکا و تا حدودی ناتو نسبت به این مسایل به ویژه در ارتباط با افغانستان است. در عین حال، به جز مقاله هایی که در آنها مسایل به طور مشخص مطرح شده، مطالبی نظری و پژوهشی از اندیشمندان را عرضه کرده ایم.
***********
این مجموعه را با سوالی صریح در مطلب اول شروع کرده ایم: نقش ناتو در پیشگیری از نقض حقوق بشر در زندان های زیر نظر امریکا چیست؟ مقاله به بحث در باره ی دو زندان «موروثی رئیس جمهور اوباما» یعنی بگرام و پل چرخی در کابل میپردازد و می پرسد:« ناتو چه نقشی میتواند یا باید ایفا کند تا نظارت و مسئولیت پذیری بیشتری در سیاست های حاکم بر بازداشت های امریکا در افغانستان وجود داشته باشد؟» پاسخ به این سئوال آسان نیست، چون: «محاکمه و محکومیت زندانیان در این زندان ها منحصرا بر ادله و شواهد تدارکی ارتش امریکا استوار است. بدین ترتیب بازداشت و مسئولیت در باره نقض حقوق آنها از وجه ی بین المللی برخوردار است.» نزدیک به ۷۰۰ نفر در بگرام و بیش از ۳۰۰ نفر در زندان پل چرخی به سر میبرند و به بسیاری از آنها پس از چند سال حبس تفهیم اتهام نشده است. در هر دو زندان، نه دولت افغانستان، بلکه امریکا از این اختیار برخوردار است که اعلام کند چه کسانی در آنجا به سر میبرند و با چه اتهام هایی روبرو هستند.
در پی آن، مقاله ی «بگرام بدتر از گوانتانامو» وضعیت در زندان بگرام را به تصویر میکشد و توضیح میدهد که این زندان بدتر از گوانتانامو است. گوانتانامو با تمام اشکال ها و ایرادها حداقل زیر ذره بین جهانیان قرار دارد، اما بگرام از این بخت هم بهره مند نیست.
گزارش سناتور سویسی دیک مارتی (جایگاه حقوق بشر و نقش ناتو در چارچوب «جنگ با ترور») به روشنی نشان میدهد که این وضعیت با صدور یک مجوز فوق العاده برای عملیات پنهانی سیا به وسیله ی جرج بوش شروع شد، ولی امکان فراهم کردن نیازهای اساسی عملیاتی سیا در سطح چندجانبه در چارچوب ناتو پرورش یافت. در عین حال، تعدادی ازکشورهای غیر عضو ناتو هم با سیا همکاری کردند و امکانات برای آن فراهم کردند تا بتواند با انجام پروازهای پنهانی به انتقال غیرقانونی زندانیان از کشورهای مختلف بپردازد.
نقض حقوق بشر و انجام شکنجه در پی این پروازهای فوق العاده، در یک مقاله ی سه بخشی (سیا، پروازهای «انتقال فوق العاده»، شکنجه و مسئولیت پذیری) مورد بحث قرار میگیرد. در بخش اول، مانفرد نواک، گزارشگر سازمان ملل برای شکنجه، به صراحت بر نقض آشکار حقوق بشر در عملکرد امریکا تاکید میکند: «راهبردِ اجرایی به رهبری امریکا برای مبارزه با تروریزم در ورای حاکمیت قانون و حداقل موازین بین المللی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه با توسل منظم به بازداشت خودسرانه، ناپدید شدن، شکنجه، انکار حق حضور در دادگاه و حداقل موازین محاکمه ی عادلانه، نقض حساب شده و فاحش حقوق بشر است.» در بخش دوم همان مقاله، ولفگانگ کالک، دبیرکل مرکز اروپایی حقوق بشر و قانون اساسی، به شکنجه در گوانتانامو و وجود گوانتاناموهای متعدد در سراسر جهان اشاره میکند.
در مقاله ی بعدی (بیش از پنجاه سال «ضربات ناجوانمردانه» گروه ضربت سازمان سیا) میبینیم که عملکرد سازمان سیا و امریکا تازگی ندارد و پس از ۱۱ سپتمبر شروع نشده، بلکه بیش از ۵۰ سال تداوم داشته است. هرناندو کالوو اوسپینا، روزنامه نگار و نویسنده ی کلمبیایی، نشان میدهد که با این که سازمان سیا از بدو پیدایش خود در سال ١٩۴٧ زیر و بم های فراوانی را پشت سر گذاشته است، اما تمام شرکتکنندگان در عملیات مخفی گروه ضربتی که در سال ١٩۵۴ تشکیل شد و بعدها گسترش یافت از مجازات معاف بوده اند. او به چند نمونه از عملکرد این سازمان بر ضد سیاست مداران مستقل و ملی کشورهای دیگر اشاره میکند، از جمله سرنگونی جکوبو آربنز، رئیس جمهور گواتمالا در سال ١٩۵١، و دکتر محمد مصدق، نخست وزیر ملی ایران در سال ۱۳۳۲ و نیز عملیاتی که برای بی ثبات سازی کوبا به ویژه در ده هی ۱۹۶۰ صورت گرفت.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، این مجموعه پس از مطالب مشخص بالا، سه مطلب نظری و پژوهشی را در بر میگیرد. در مطلب اول، جیوانا برادوری، استاد فلسفه، مفهوم تروریزم را با دو فیلسوف مهم معاصر یعنی هابرماس و دریدا به بحث میگذارد. به بیان برادوری، هابرماس تروریزم را نتیجه ضربه ای میداند که تجدد، به علت سرعت عجیب فراگیریش در جهان، به وجود آورده است، برای دریدا، تروریزم، علامت مرضی است در ذات تجربه ی مدرن که مدام چشم به آینده ئی بیمار گونه دوخته است.
مطلب دوم در باره ی معنای حبس است. در این مقاله، نیکولاس فریز، از فعالان حقوق بشر، جنبه های مختلفی از موضوع را مورد بحث قرار میدهد، از جمله کار در زندان، آمار بالای زندانیان، بازداشت پیش از محاکمه، سنگینی مجازات ها و غیره.
در پایان نیز، یک مقاله ی پژوهشی ارزشمند از یورگن شور در باره صلاحیت قضایی جهانی آورده ایم. ناشر مقاله فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر است. مطالعه و توجه به تجربه ها و اطلاعات ارائه شده در این مقاله برای تمام کسانی که در پی گردآوری اطلاعات و مدارک برای پیگرد جنایتکاران جنگی در دادگاه ها هستند، از ضرورت اساسی برخوردار است.