بیش از ١٩٠ تن از فعالان حقوق زنان یک روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال٩٢، با انتشار بیانیه ای تحلیلی با خطیر دانستن شرایط زنان، هشدار داده اند که حقوق زنان بیش از هر زمانی در حال از دست رفتن است.

یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی برگزار می شود که شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی ایران بیش از پیش بحرانی شده ونه تنها بارقه‌ امیدی در دل جامعه مدنی ایران و بسیاری از شهروندان ایرانی ایجاد نکرده است، بلکه بر نگرانیهایی موجود نیز افزوده است.

زنان ایرانی به عنوان نیمی از جامعه که از حق رای خود برای دستیابی به آرزوی دموکراسی و برابری استفاده کرده اند، طی دهه های گذشته به طور‬ سیستماتیک هدف سرکوب و فشار بیشتر سیاسی و اجتماعی بوده‌ و نابرابریهای اقتصادی و حقوقی مضاعفی را تجربه کرده‌اند.

با این وصف در آستانه انتخابات نیز که با وجود بی پاسخ ماندن خواسته های حق جویانه مردم از انتخابات پیشین و نیز رد صلاحیت گسترده کاندیدا ها، یاس عمومی بر کشور مستولی است، بازهم زنان هستند که بیش از پیش هدف حمله های سیاسی و اجتماعی قرار می گیرند و باید تاوان بی تدبیری، انحصارگری و زن ستیزی مدیران سیاسی کشور را بپردازند. زیرا نه تنها با صراحت از دایره تنگ ” رجال سیاسی” به بیرون رانده می شوند، که حضورشان در مناصب اجرایی کشور نیز “غلط” تلقی می شود.

به میزانی که پدیده انتخابات در هر دوره بیشتر و بیشتر رنگ باخته و انتخاب رییس قوه مجریه به انتصاب حکومتی نزدیکتر می شود، سرکوب جنسیتی نیز سیستماتیک تر شده و در این دوره رسما و بدون واهمه از واکنش مردم مساله خانه نشینی زنان و محدود شدن نقش زن به زاد و ولد رسمیت بیشتری پیدا می کند

در چنین شرایطی پیداست که بیشتر نامزدهای انتخاباتی نیز، جز در مواردی معدود و محدود، به جای اهمیت دادن به خواسته های واقعی نیمی از مردم، گویی در بی توجهی به حقوق برابر جنسیتی به رقابت با هم پرداخته اند.

از سوی دیگر تحلیل شرایط داخلی ایران و موقعیت زنان در این شرایط، بدون درنظر داشتن موقعیت حساس و پرخطر کشورمان در روابط جهانی، امکان پذیر نیست.

با توجه به وضعیت بحرانی کشورمان در موقعیت جهانی به خاطر قهر دیپلماتیک دنیا با دولتمردان جمهوری اسلامی، تحریمهای کمرشکن اقتصادی که بنیانهای خانواده ها را به لرزه درآورده و نخستین گروه های قربانی بازار کار را هم از زنان برگزیده، گروهی از فعالان حقوق زنان ایرانی، در آستانه انتخابات یازدهم به تحلیل شرایط زنان در این برش زمانی پرداخته اند.

امید آن است که زنان از گروهها و اقشار مختلف اجتماعی ، اقتصادی، قومی و اقلیتهای مذهبی بتوانند در به چالش کشیدن موارد زیر با فعالان جنبش زنان که در گروه های مختلف، به طور مداوم با هم اندیشی و همگرایی، خواستار تغییرات ساختاری به نفع برابری جنسیتی شده اند، همراه شوند. بدیهی است که رفع تبعیض جنسیتی با حضور مردان برابری خواه، سریعتر و آسانتر محقق می شود.

١- طی سالهای اخیر بحث بر سر محدود کردن حضور زنان در فضاهای عمومی و حمله به گفتمان برابری خواه جنسیتی شدت گرفته است. مقامات ایرانی از تریبونهای مختلف حمله گسترده ای را علیه تفکرات فمنیستی آغاز کرده‌اند و با غربی دانستن این تفکرات به هر نحوی دست به سرکوب زنان می زنند.

طی هفته‌های گذشته از تریبونهای رسمی اعلام شد که حضور زنان در مقامات اجرایی «باعث افتخار نیست» و تشویق زنان به حضور پر رنگ در مقامهای تصمیم گیری رویکردی «غیر اسلامی» تلقی شده که باید با آن به شدت مبارزه کرد.

به طور عملی نیز طی سالهای اخیر شاهد محدود کردن حضور زنان در دانشگاهها و مراکز آموزشی و اجرای سیاستهای تفکیک جنسیتی بوده‌ایم. در آخرین نمونه از این دست اقدامات، رشته مطالعات زنان از رشته‌های دانشگاه تهران حذف شد و زنان از حضور در بیش از ۷۰ رشته دانشگاهی در دانشگاههای اصفهان منع شدند. این بدین معناست که موضوعات مرتبط با حقوق زنان و برابری جنسیتی حتی در سطح آکادمیک و تئوریک نیز تحمل نمی شود و فعالیت برابری خواهانه زنان در هر دو سطح عملی و نظری بطور صریح مورد حمله قرار گرفته است.

٢- با رسمی شدن حذف زنان از یکی از بالاترین عرصه های تصمیم گیری کشور، علنا سیاستهای زن ستیزانه دولتمردان ایران وارد مرحله جدیدی شده است. در این دوره به حضور زنان در فضای عمومی نیز حتی به عنوان یک ژست سیاسی -انقلابی که سالها مورد توجه مسئولان حکومتی بود، وقعی نهاده نمی شود و حتی برای همراه کردن رای زنان مورد استفاده قرار نمی گیرد.

٣- پافشاری حکومت ایران بر غنی سازی اورانیوم و تمرکز جامعه بین الملل بر روی مسئله هسته‌ای ایران و بی توجهی هر دو طرف به نابسامانی‌های ناشی از این رو در رویی برای شهروندان ایرانی، شرایط طاقت فرسایی را برای طبقات مختلف اجتماعی ایجاد کرده است. تحریم‌های گسترده علیه ایران، بسیاری از شهروندان ایرانی را در تنگناهای اقتصادی قرار داده است.

مردم دغدغه معاش دارند و در این میان وضعیت زنان کم درآمد جامعه از همه بدتر است. به عنوان مثال زنان سرپرست خانوار و زنان کارگر در حال پرداخت بیشترین هزینه‌های مادی هستند و هرآینه خطر بی کار شدن بر آنها سایه افکنده است و این همه، در نتیجه کنش و واکنش های متقابل بین دولت ایران و جامعه بین المللی و همچنین سوء مدیریت دولتمردان ایرانی ایجاد شده است.

تحریم های اعمال شده بر مردم ایران، سرمایه گذاری آتی در زمینه آموزش و بهداشت و سلامت را که مهمترین معیارهای توسعه و از نیازهای حیاتی زنان ایران است به شدت مورد مخاطره قرار می دهد. افزایش خشونت در سطح جامعه از جمله خشونت خانگی به واسطه فشارهای معیشتی، به شدت گروه های آسیب پذیر و به خصوص زنان را مورد تهدید قرار داده است.

۴- بعد از انتخابات بحث برانگیز سال ٨٨ که اعتراضات مردمی به نتایج آن را در پی داشت، یکی از گروه هایی که با بیشترین سرکوبها مواجه شد، فعالان جنبش زنان بودند. بازداشت و بازجویی های مکرر و مداوم، محکومیتهای درازمدت، و کنترل همه جانبه بر زندگی شخصی فعالان زن، روشن ترین تهدیدها و محدودیتهای آنان بوده است.

امروز نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، فضای امنیتی در کشور گسترش یافته است. خبرها حاکی از افزایش احضارها و بازجویی ها و دستگیری های فعالان مدنی، سیاسی و روزنامه نگاران است.
فعالانی که در مرخصی به سر می بردند و یا به دلایلی خارج از زندان بودند به زندان فراخوانده شدند و حضور بدون اخطار در منزل فعالان مدنی و تفتیش خانه‌های آنها بدون حکم دادگاه توسط نیروهای امنیتی در هفته‌های گذشته رو به افزایش بوده است.

در چنین فضای امنیتی، ابراز هر گونه مطالبه ای که با سیاستهای حاکم در مخالفت و یا تضاد باشد تحمل نشده و با آن برخورد می شود. در روند ارعاب و خفقانی که طی چهار سال گذشته شدت یافته و در شرایط امنیتی و پلیسی گفتمان حق محور و برابری طلب و صلح آمیز، جایش را به تصمیم گیریهای پر شتاب و هیجان زده می دهد. کنشگران اجتماعی ناچار به واکنش برای حفظ امنیت جانی خود و خانواده هایشان می شوند، یا هزینه های سیاسی گزاف به آنها تحمیل می شود و یا به انفعال یا مهاجرت پناه می برند.

۵- شرایط خاورمیانه نیز به پیچیده شدن شرایط سیاسی و اقتصادی ایران کمک می کند. نقش ایران در برخی مناقشات کشورهای منطقه و هزینه کردن از سرمایه‌های ملی در این مناقشات در شرایط بد اقتصادی کنونی به نابسامانی بیشتر اوضاع ‪کنونی می افزاید‬.

رشد اسلام گرایی افراطی در منطقه و بر روی کار آمدن گروههای تندروی اسلام گرا در کشورهایی که به تازگی تغییرات سیاسی در نظام حکومتیشان را تجربه کرده‌اند و به معرفی و اجرای برخی قوانین مذهبی محافظه کارانه مرتبط با زنان پرداخته‌اند به بغرنج شدن هر چه بیشتر شرایط انجامیده است.

خطر اسلام گرایی افراطی محدود به زنان کشورهای همسایه نمی شود. زیرا حضور گروه های مختلف بنیاد گرای مذهبی در برخی از کشورهای همسایه و فعالیت گروه های مسلح در برخی از مناطق کشور که با گروه های افراط گرای مذهبی روابط و نزدیکی هایی دارند، آینده وضعیت زنان را در مناطق مرزی بسیار نگران کننده می کند.

ایران در تب بحران می سوزد و متاسفانه شرایط موجود، نه تنها نویدی برای بهبود شرایط بین‌المللی ایران نمی دهد، بلکه نگرانی از بروز جنگ را نیز افزایش می دهد.

از این رو اعلام می کنیم که انتخابات برای ما امضا کنندگان این بیانیه، فرصتی برای شنیده شدن و هشدار دادن است. مساله ما توجه به کاندیدایی خاص نیست. بلکه مساله ما همچنان حقوق زنان است که بیش از پیش درحال از دست رفتن است.

اگر بعد از انقلاب، حجاب اجباری با ابلاغ به زنان کارمند، شروع شد و بعد کل زنان را دربرگرفت، امروز سیاستهای حکومت، اشتغال زنان و حضورشان درحوزه های اجتماعی و اقتصادی را نشانه رفته است.

خواسته ما احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر است. خواسته ما همچنان حقوق برابر، قانون برابر، فرصتها و امکانات برابر در همه اجزا و میدانها از جمله شغل، تحصیل و … است.

ما از افزایش خشونت در جامعه نگرانیم و مسوول مستقیم این همه خشونت ورزی را بی تدبیری مدیران اجرایی و سیستم تصمیم گیری کشور می دانیم و انتخابات فرصتی است برای بازگو کردن دغدغه ها، ابراز هشدارها و تاکید بر حقوقمان تا شاید در این فرصت گوش شنوایی پیدا شود.

امضای فعالان جنبش زنان به همراه حامیان این جنبش:

آزاده خسروشاهی
آزاده دواچی
آسیه امینی
احمد مدادی
اعظم بهرامی
اعظم خاتم
افشین نریمان
اکبر روحانی
اکرم احقاقی
آمنه ژیلایی
امیر رشیدی
امیرحسین فتوحی
آیدا ابروفراخ
آیدا سعادت
آیدا قجر
آیدین حسنلو
آینده آزاد
بابک اجلالی
بنفشه پورزند
بنفشه جمالی
بهزاد مهرانی
بیژن پیرزاده
پرتو نوری علا
پرستو سرمدی
پرستو فروهر
پروانه وحیدمنش
پروین بختیارنژاد
پروین داریان
پروین شهبازی
پروین ملک
پریسا احمدیان
پریسا کاکائی
ترانه
تلخون مامک
توران همتی
تینا احمدی خلجی
جعفر قدیم خانی
جعفر یگانه
جلوه جواهری
جمیله ندایی
حامیان مادران پارک لاله-فرزنو
حسن بیات
حسن شریعتمداری
حمید دباشی
حمید کوثری
خدیجه مقدم
خسرو بندری
درسا سبخانی
جمشید خون‌جوش
راضیه (پری) نشاط
رضا علوی
رضا مبین
رضوان مقدم
روبان تبریزی
روجا بندری
روح الله زم
روح اله آقاصالح
رویا کاشفی
رویا ملکی
زهرا فتحی
زیبا میرحسینی
زینب پیغمبرزاده
ژاله لاکنر- گوهری
ژیلا مهدویان
ژیلا موحد شریعت پناهی
سارا آرین مهر
ساغر غیاثی
ساقی لقایی
سحر خواجه
سحر دیناروند
سحر رضازاده
سحر مفخم
سعید اویسی
سعید کاظمی
سعیده اسدیپور
سعیده امین
سعیده عزت باغانی(اشراقی)
سلماز مقدم
سلمان سیما
سمیه رشیدی
سوده راد
سوفیا صدیق پور
سیروس زارع زاده اردشیر
سیما رضایی
سیما ماجدی
شری الوندیان
شمس تولایی
شهاب‌الدین شیخی
شهران طبری
شهره عاصمی
شهلا انتصاری
شهلا بهاردوست
شهلا عبقری
شهناز غلامی
شیرین دخت نورمنش
شیرین عبادی
شیرین فامیلی
شیوا نوجو
صبرا رضایی
صبری نجفی
صدیقه مقدم
صفورا الیاسی
عارف رونما
عاطفه گرگین
عصمت بهرامی
عطیه بختیار
علی اکبر مهدی
علی عبدی
عنایت کاتولی
ف. جبارزاده
فاطمه رضایی
فاطمه فرهنگ خواه
فاطمه مسجدی
فرزانه .ع
فرزانه طاهری
فرزانه عظیمی
فرشاد توماج
فرشته مولوی
فرشته ناجی حبیب زاده
فرشید افشار
فرناز کمالی
فروغ رسولی
فریبا داودی مهاجر
فریبا راد
فرید آشمان
فریده طباطبایی
فولاد آذری
کامران اشتری
کانون فرهنگ و هنر- فرزنو
کاوه کرمانشاهی
کبری قاسمی
کمال ارس
کورش افطسی وین اتریش
کیوان میلانی
گرجی مرزبان
گلاله‌ شرفکندی
گلبرگ باشی
گیسو جهانگیری
لونا شاد
لیلا اسدی
لیلا سیف اللهی
لیلا صحت
لیلا علی کرمی
لیلا موری
ماندانا زند اروین
مانی صورتگر
مائده سلطانی
مجید بهشتی
محبوبه عباسقلی زاده
محبوبه محبی
محسن فرشیدی
محمد مصطفایی
محمود کویر
مرسده هاشمی
مریم اکبری
مریم امی
مریم اهری
مریم حسین خواه
مسعود فتحی
ملیحه دادخواه
منصور همدانی
منصوره شجاعی
منصوره فتحی
مهتاب نجم الدین
مهدی نخل احمدی
مهران ادیب
مهران انصاری
مهران براتی
مهناز پراکند
مهناز محمدی
میترا نجفی
میترا نجفی
مینا خانی
نادر احسنی
الناز زینالی
نازنین کاظمی
نازی عظیما
ناهید توسلی
ناهید جعفری
ناهید حسینی
ناهید خیرابی
ناهید فرهاد
ناهید فرهاد
نریمان رحیمی
نسیم سرابندی
نوشین رضایی
نوشین منوچهری
نوید محبی
نیره توحیدی
هادی ابراهیمی رودبارکی
الهام قیطانچی
همایون مهمنش
الهه امانی
هومن شهبندی