سیاست نامه عنوان کتابی است که از سال ۱۳۸۸ به خانواده انتشارات آرمان شهر پیوسته است. سیاست نامه هر سه ماه یک بار با مجموعه مقاله های برتر در باره مسایل مختلف منتشر خواهد شد.
عنوان شماره ۲-۱ این کتاب “نقض حقوق بشر و سیاست امریکا” است که نگاهی دقیق و ژرف به مسأله ی نقض حقوق بشر از رهگذر سیاست گذاری های ایالات متحده امریکا در دوران زمام داری جورج بوش دارد. مقالاتی که در این دو شماره ارائه شده است عبارتند از: نقض حقوق بشر در زندان های پلچرخی و بگرام از پردیس کبریایی، زندان بگرام بدتر از گوانتانامو از فاروم پندار، جایگاه حقوق بشر و نقش ناتو در چارچوب «جنگ با ترور» از دیک مارتی و گوین سیمپسون، سیا، پروازهای انتقال فوق العاده، شکنجه و مسئولیت پذیری با مقدمه مانفرد نواک، عدالت و مسئولیت پذیری در اروپا: بحثی درباره راهبردها از ولفگانگ کالک، برنامه انتقال های فوق العاده و بازداشت مخفی: گذشته و آینده از مارگارت ستر توایت، بیش از پنجاه سال ضربات ناجوانمردانه گروه ضربت سازمان سیا از هرناندو کالوو اوسپینا، معنای حبس از نیکولاس فریز، تروریسم چیست؟ از جیوانا بورادوری و دو مصاحبه با یورگن هابرماس (فیلسوف آلمانی) و ژاک دریدا (فیلسوف الجزایری تبار فرانسوی) و در پایان رهیافت گام به گام به کاربرد صلاحیت (کیفری) قضایی جهانی در کشورهای اروپای غربی از یورگن شور.
برای روشن تر شدن مباحث مطروحه این کتاب پاراگراف اول پیش گفتار آن را به این شرح می توانید بخوانید: «اولین مجموعه «سیاستنامه» را به مسایلی اختصاص دادهایم که بیگمان در شرایط کنونی کشور فکر و اندیشهی تمام روشنفکران و علاقهمندان به آزادی و دمکراسی را به خود مشغول میسازند: حقوق بشر و ناتو، سیا و شکنجه، جنگ با ترور، گوانتانامو، بگرام، پل چرخی، حبس، تروریزم. بی تردید در این مجموعه تنها بخش بسیار کوچکی از انبوه مطالب مربوط به این مسایل را میتوان ارائه کرد. اما موضوع محوری که تعدادی از عنوانهای بالا را در بخش اول این مجموعه به هم میپیوندد سیاست امریکا و تا حدودی ناتو نسبت به این مسایل به ویژه در ارتباط با افغانستان است. در عین حال، به جز مقالههایی که در آنها مسایل بهطور مشخص مطرح شده، مطالبی نظری و پژوهشی از اندیشمندان را عرضه کردهایم.»
چاپ اول این کتاب در پاییز ۱۳۸۸، در ۱۰۰۰ نسخه راهی کتابخانه های علاقه مندان به مباحث جدی و جاری امروز در افغانستان و مرتبط با افغانستان شد و چاپ دوم آن نیز زمستان۱۳۸۹ در اختیار مخاطبان علاقمند قرار گرفته است. شما می توانید اطلاعات بیشتر درباره این کتاب و یکی از مقالات برگزیده ان، را در ادامه بخوانید:
شناسنامه
مجموعه مقاله ها
زیر نظر گیسو جهانگیری و خلیل رستم خانی
طراحی و برگ آرایی: روح الامین امینی
گردآوری، ویرایش و انتشار: بنیاد آرمانشهر
چاپ اول: پاییز ۱۳۸۸
چاپ دوم: زمستان ۱۳۸۹
شماره گان : ۱۰۰۰
فهرست
پیشگفتار ۵
نقض حقوق بشر در زندانهای بَگرام و پل چرخی ۹
پردیس کبریایی (حقوقدان، مرکز حمایت از حقوق اساسی)
زندان بگرام بدتر از گوانتانامو ۲۱
فاروم پندار
جایگاه حقوق بشر و نقش ناتو در چارچوب «جنگ با ترور» ۲۵
دیکمارتی (سناتور سویسی و عضو شورایاروپا) و گوینسیمپسون (موسسهی پژوهش یکجهان)
سیا، پروازهای «انتقال فوق العاده»،شکنجه و مسئولیت پذیری ۳۱
مقدمه مانفرد نواک (گزارشگر سازمان ملل برای شکنجه)
عدالت و مسئولیت پذیری در اروپا ـ بحثی در بارهی راهبردها ۳۳
ولفگانگ کالک (دبیرکل مرکز اروپایی حقوق بشر و قانون اساسی)
برنامهی انتقالهای فوقالعاده و بازداشت مخفی: گذشته وآینده ۳۹
مارگارت سَتِرتوایت (مدیر مرکز حقوق بشر و عدالت جهانی، نیویورک)
بیش از پنجاه سال «ضربات ناجوانمردانه»گروه ضربت سازمان سیا ۴۳
هرناندو کالوو اوسپینا (روزنامهنگار کلمبیایی)
معنای حبس ۵۱
نیکولاس فریز
تروریسم چیست؟ ۵۷
جیوانا بورادوری (استاد فلسفه، نیویورک، و متخصص تروریسم)
مصاحبه با یورگن هابرماس(فیلسوف آلمانی) ۵۹
مصاحبه با ژاک دِریدا (فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی) ۶۳
جایگاه حقوق بشر و نقش ناتو در چارچوب «جنگ با ترور»
دیک مارتی، سناتور
Senator Dick Marty
دکتر در حقوق، سیاستمدار سویسی از حزب دمکراتیک آزاد، از سال ۱۹۹۵ عضو شورای ایالت-های سویس، از سال ۱۹۹۸ عضو مجمع پارلمانی شورای اروپا، دادستان سابق ایالتی
گوین سیمپسون (Gavin Simpson)، پژوهشگر ارشد موسسه ی «پژوهش یک جهان» در نیویورک در زمینه ی حقوق بشر و همکار سناتور مارتی در تهیه ی گزارش های مربوط به بازداشتها و انتقالهای مخفی به کمک کشورهای عضو شورای اروپا
بازداشتهای مخفی در کشورهای عضو شورای اروپا
الف) تضمین عملیات سرّی خارج از کشور سیا بر پایه ی ناتو
• با صدور یک مجوز فوق العاده برای عملیات پنهانی سیا از طریق فرمان ریاست جمهوری، دولت بوش نیمه ی اول چارچوب لازم عملیاتی را در اختیار سیا قرار داد تا «جنگ جهانی علیه ترور» را هدایت کند.
• نیمه ی دوم، یافتن امکان ترکیب عناصری از سیاستهای ملی امریکا با یک رهیافت بین المللی و بین دولتها بود.
• به گفته ی منابع ما، سیا نمی توانست بدون اطلاع صریح متحدان امریکا، به ویژه متحدان اروپایی، به سادگی در عملیات پنهانی حساس برای برچیدن شبکه های تروریستی و کشتن، اسارت یا بازداشت اعضای آنها در خارج اقدام کند. برعکس، سیا برای تامین مجوزهای گسترده و حمایت مستحکم از متحدان خارجی و سازمان های اطلاعاتی آنها به دولت امریکا اتکا کرد.
• نیاز به مجوزها از تاکید زیاد سیا بر عملیات شبه نظامی مرکز ضدتروریزمِ آن ناشی می شد. درنتیجه، دولت امریکا باید به جای اتکا به شبکه های موجود فعالیت سیا ظرف چند دهه ی قبل، خواستار امکان مشارکت خارجی بین دولتها به همراه اجزاء توسعه یافته نظامی می شد.
• یکی از مسئولان بالارتبه ی سیا به ما گفت که مسئولان دولتی طوری وارد مذاکرات چندجانبه شدند که گویی «می خواهند مقامِ سیا را به یک اَبَرآژانس نظامی ـ غیرنظامی ارتقا دهند.»
• در مورد حفاظت، دولت امریکا بر بالاترین سطح امنیت جسمانی برای پرسنل خود و نیز پنهانکاری و حفاظت اطلاعات در طی عملیات سیا در کشورهای دیگر اصرار می ورزید.
• سیاست اعلام شده ی دولت امریکا به عمد چارچوبی ایجاد کرده که به آن امکان پرهیز از هرگونه پاسخگویی را بدهد. به ما گفته شده که دولت امریکا کوشید فعالیتهای سیا و سازمانهای اطلاعاتی همکارش را از کنترل های دمکراتیک متعارف در کشورهای محل عملیات «محافظت» کند.
• امریکاییها در تماس با متحدان بین المللی خود بر چندین حق ویژه اصرار ورزیدند: فقط مسئولان امریکایی همکاران خود را انتخاب کنند؛ فقط سیاستهای امریکا شرایط دقیق رابطه را تعریف کند؛ و فقط تفسیر امریکا از قانون جاری (از جمله این که آن قانون بهجا است یا خیر) بر فعالیتهای آن در خارج معتبر است.
• بر اساس تحقیقات من که منابع متعددی در بخشهای دولتی و اطلاعاتی چندین کشور تایید کرده اند، می توان گفت که امکان فراهم کردن نیازهای اساسی عملیاتی سیا در سطح چندجانبه در چارچوب ناتو پرورش یافت.
ب) استناد به ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی
• باید به یاد آورد که امریکا در زمانی بی سابقه در تاریخ به جامعه ی بین المللی روی آورد. [پس از ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱] احساسات جهانی در این اعتقاد تبلور یافت که باید از امریکا در کوششهای ضدتروریستی اش، از جمله به کارگیری نیروی نظامی، در سطح بین المللی قویا پشتیبانی کرد.
• این اعتقاد در درون ناتو قویتر از همه جا بود. در ۱۲ سپتمبر ۲۰۰۱، ناتو برای اولین بار در تاریخ ۵۲ ساله اش به اصل دفاع مشترک بر اساس ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی استناد کرد. در ابتدا این استناد موقت بود چون با یک عبارت شرطی شروع می شد:
«اگر مشخص شود که این حمله از خارج علیه امریکا انجام شده، به عنوان اقدامی زیر پوشش ماده ۵ پیمان واشنگتن تلقی خواهد شد.»
• در هفته های بعد، چندتن از مسئولان ارشد دولت بوش «چندین گزارش محرمانه به اعضای ناتو ارائه کردند که نشان می داد القاعده حمله ها را تدارک دیده و به اجرا گذاشته است.» یکی از معاونان دبیرکل ناتو در آن زمان می گوید:
«من دو هفته پس از استناد ناتو به ماده ۵ در جلسه ی شورای آن حاضر بودم که معاون وزیردفاع پل ولفوویتز نظریه پسا ۱۱ سپتامبرش را طرح کرد، به این معنا که محتوای ماموریت ائتلاف را تعیین می کند. به نظر من این یک اشتباه اساسی در باره ماهیت [ناتو] بود و اهمیت همبستگی استراتژیک را کم ارزش می کرد.»
• گزارشهای امریکا تاثیر دلخواه را گذاشت و منجر به برداشتن عبارتِ شرطی از اطلاعیه اولیه شد. در ۲ اکتبر ۲۰۰۱، ناتو متفق القول اظهار کرد که حمله های ۱۱ سپتمبر از خارج علیه امریکا انجام شده و بنابراین ماده ۵ را فعال کرد.
• اقدامات مشترک در چارچوب یک مداخله ی نظامی در افغانستان مورد پیش بینی بود و آنطور که در یک تحقیق ذکر شده، «بسیاری از اعضای ناتو امیدوار بودند که در نتیجه استناد به ماده ۵، امریکا هر اقدام نظامی علیه القاعده را تحت پرچم ناتو انجام دهد.»
• در حقیقت، پشتیبانی ناتو نه پیامد حتمی استناد به ماده ۵ بود، نه چیزی که دولت امریکا می خواست. یافته من در باره عملیات سرّی سیا در چارچوب ناتو دقیقا برهمین نکته استوار است.
• استناد به ماده ۵ میتوانست پایه انجام حمله های نظامی متعارف در عملیات مشترک ناتو باشد. به جای آن، به پایهای تبدیل شد که امریکا بر مبنایش مجوزها و حمایتهای لازم برای اقدام سرّی سیا در «جنگ با ترور» را کسب کرد.
ج ـ مجوزهای ناتو برای عملیات امریکا در «جنگ با ترور»
• پس از جلسه ناتو در ۴ اکتبر، دبیرکل آن لُرد رابرتسون اعلام کرد که متفقین به درخواست امریکا بر هشت اقدام توافق کرده اند:
• تقویت همکاری و شراکت در اطلاعات کسب شده، هم به صورت دوجانبه و هم در چارچوب ناتو در باره خطر تروریزم
• کمک به کشورهایی که در معرض تهدید بیشتر تروریستی قرار دارند
• تامین امنیت اضافی برای امریکا و دیگر متفقین در منطقه ناتو
• جایگزین کردن امکانات متفقین در منطقه مسئولیت ناتو
• اعطای بدون استثنای اجازه به هواپیماهای امریکا و دیگر متفقین برای پروازهای نظامی مربوط به عملیات ضدِ تروریزم در حریم هوایی
• تامین دسترسی به بندرها و فرودگاههای نظامی در منطقه ناتو برای عملیات ضدتروریزم
• اعزام بخشهایی از نیروی هشدار سریع هوانیروز ناتو به شرق مدیترانه، در صورت درخواست
• اعزام بخشهایی از نیروی هشدار سریع هوانیروز ناتو برای حمایت از عملیات ضدتروریزم، در صورت درخواست
• اولین معیار فوق العاده بودن این اقدامات ماهیت تکوینِ آنهاست. یکی از مسئولان ارشد سابق ناتو می گوید: «برخلاف بسیاری از سازمان های بین المللی، مسئولیت نوشتن اسناد و قطعنامه ها در ناتو به عهده کارکنان بین المللی آن است.» با وجود این، همانطور که لُرد رابرتسون گفت: «این اقدامات به درخواست امریکا تصویب شد.»
• دوم و مهمتر از همه، این نکات به معنای موافقتنامه انجام عملیات مشترک در دفاع از خود نیست. درست مثل کاری که رئیس جمهور بوش در ۱۷ سپتمبر انجام داد، متحدان ناتو نیز در ۴ اکتبر بدون یک متن کتبی به سیا اختیار دادند «جنگ با ترور» خود را پیش ببرد.
• مسئولان شورای اروپا چند بار کوشیدند یک نسخه از توافقنامه ۴ اکتبر را از بخش خدمات حقوقی ناتودریافت کنند. مشاور حقوقی ناتو، آقای بالدوین دو ویدتز توضیح داد:
«درخواست شما به یک سند رسمی که دولتهای عضو امضا کرده باشند مربوط نیست، بلکه به یک تصمیم داخلی مربوط است که دبیرخانه بین المللی در یک برگ تصمیم مربوطه برای بازتاب تصمیم های اتخاذ شده به وسیله شورا در آن تاریخ تنظیم کرده است.»
• اشاره روشن در اینجا به این معناست که سند عمومی بازتاب اقدامات مورد توافق متحدان ناتو نیست. نتیجه گیری من که منابع امریکایی من تایید کرده اند، این است که بخشهای دیگری در مجوز مورخ ۴ اکتبر ۲۰۰۱ ناتو وجود داشته که مخفی باقی مانده است.
• سیا از مجوزهای بدون استثنای پرواز و دسترسی به فرودگاههای نظامی برای انجام عملیات سرّی در سراسر حریم هوایی و سرزمین چندین کشور خارجی بهره برداری کرد.
• «پروازهای نظامی» در مقوله «هواپیماهای دولتی» قرار می گیرند.
• «هواپیماهای دولتی» از همان مصونیتی برخوردارند که دولت امریکا سعی کرده بود برای هواپیماهای سیا دریافت کند: «مقامات خارجی نمی توانند وارد آنها شوند، آنها را بگردند یا بازرسی کنند.» محدودیت معمول بر این هواپیماها این است که آنها «بدون اجازه صریح کشور مربوطه، مجاز نیستند بر فراز یک کشور مستقل خارجی پرواز کنند.» اما با «مجوزهای بدون استثنای پرواز» در چارچوب ناتو از این محدودیت اجتناب شد.
• به همین ترتیب، امکان دسترسی به فرودگاههای نظامی برای عملیات ضدتروریزم، حق فرودآمدن در پایگاههای نظامی و فرودگاههای دو منظوره نظامی ـ غیرنظامی برای هواپیماهای سیا را در چارچوب ناتو فراهم آورد.
• این تذکر بهجا است که کشورهایی که با این مجوزها موافقت کردند بیش از کشورهای عضو ناتو و در مجموع ۴۰ کشور بودند. یک سال بعد دولت امریکا اعلام کرد: «تمام ۱۸ عضو ناتو و ۹ داوطلب عضویت حق بدون استثنای پرواز در حریم هوایی و دسترسی به بندرها و پایگاهها را فراهم کردند.»
متن پی دی اف سیاست نامه ۱-۲: نقض حقوق بشر و سیاست امریکا را دریافت کنید