نهاد «پیام» با همکاری بنیاد ارمان شهر در تاریخ ۲۳ جنوری ۲۰۱۶ برنامه «گفتگوی ۱۵۰: زنان و جوانان از حکومت وحدت ملی چه می خواهند؟» را در ولایت دایکندی شهر نیلی دایر کرد. در این برنامه حدود بیش از صد نفر از فعالان مدنی و حقوق زن، جوانان، محصلان و کارمندان دولتی اشتراک داشتند.
در این برنامه، هاشم علی زاده ماستر فلسفه و جامعه شناسی، ریس دانشگاه ناصر خسرو، شاعر، نویسنده، جواد دادگر رییس دفتر ولایتی کمیسیون مستقل حقوق بشر، فعال مدنی وحقوق بشر تحلیل گر سیاسی، سمیه محمدی عضو شورای ولایتی، فعال حقوق زن، ذکیه رضایی ریس امور زنان، فعال حقوق زن و فعال مدنی سخنرانی کردند.
هاشم علیزاده در این برنامه درباره «اشتغال زایی برای جوانان» سخنرانی کرد. به گفته او جامعه افغانستان و خصوصا جوانان این کشور از جامعه مدنی و حکومت افغانستان انتظار اشغال و کاریابی دارند. به روایت وی امروز این دو مساله در کنار بیخانمانی موضوعی است که در کشورهای دیگر نیز به عنوان معضلی اجتماعی مطرح است: «با مطالعه روی طبقات و اقشار و اقوام مثلا انگلیس میتوان دریافت که قشر عظیمی از این جامعه را مردمان بیخانمان تشکیل میدهند. بیخانمانی زمانی شکل میگیرد که بیکاری حاصل شده باشد.»
علیزاده همچنین یادآور شد که در دوره جوانی که مرحله هویتیابی است، انسانها آرمانگرا، خیالپرداز و پرانرژی هستند. اما یکی از معیارها و شاخصهها برای هویتیابی جوانان، اشتغال و کاریابی است: «از طرفی آمار دقیق در جامعه ما وجود ندارد. مشخص نیست چقدر بیکار هستند. یکی از مشکلات جهان سوم همین فقدان وجود آمار دقیق است. ما حتی جمعیت کل افغانستان را هم نمیدانیم چه برسد به موضوع اشتغال و بیکاری که بتوانیم تحلیل و ارزیابی داشته باشیم. حتی فاصله تخمینها با واقعیتها معنیدار است.»
او ادامه داد: «میخواهم چند نکته را به صورت عینی بگویم. بخشی از برنامهها درازمدت و زیر بنایی است. تا وقتی آنها محقق نشوند، قطعا مساله بیکاری حل نخواهد شد. دیگری مساله امنیت است. مهمترین چالش ما امنیت است. در کشورهایی که نظام اقتصادی آنها بر بازار کار تمرکز دارد نبود امنیت بالاترین تاثیر را روی کار و اشتغال میگذارد. چراکه یکی از پیامدهای آن کاهش سرمایهگذاری در کشور است. وقتی امنیت نباشد سرمایهگذاران نمیتوانند سرمایه خود را به خطر بیاندازند. اولین دغدغه یک تاجر و بازرگان یا سرمایهدار امنیت شغلی و امنیت سرمایه او است.»
به گفته علیزاده حل این معضل هم به حکومت برمیگردد و هم به جامعه: «از نظر روانشناسی اجتماعی، جامعه اعتماد به نفس خود و هویت و شخصیتاش را از دست داده است. حتی در بعضی از مناطق، کوچکترین فعالیت اقتصادی و اشتغالزایی بدون انگیزه بیرونی و کمکهای بیرونی صورتپذیر نیست. ممکن است مردم بگویند اینها مقطعی است اما متاسفانه این مساله به فرهنگ تبدیل شده است چون روحیه اعتماد به نفس، استقلالخواهی و سختکوشی را از ما گرفته است. برای همین اولین کاری که حکومت و نهادهای دولتی و غیردولتی و افراد مسوول جامعه باید انجام دهند، بازگرداندن اعتماد به نفس به جامعه است.»
به باور او دولت باید در سطح کلان تلاش کند تا سطح تعلیمات و تحصیلات افزایش یابد و دانش و علم و تکنولوژی به داخل کشور منتقل شود تا بتوان در ذهنیت جامعه تغییر ایجاد کرد تا مشخص شود اشتغال به معنای مصروفیت در بخش خدمات و در اداره نشستن نیست و این نشانه توسعهیافتگی هم نیست.
علیزاده میگوید نه دولت و نه مردم به اهمیت این مساله واقف نیستند. از نظر او توجه بیشتر و تمرکز روی کار کشاورزی و سرمایهگذاری در آن میتواند کمک به معضلات بیکاری و بدون اشتغال بودن جوانان بکند: «البته کشاورزی باید تا حدی مدرنیزه شود. کشاورزی سنتی برای جامعه ما جوابگو نیست. اینجاست که دولت باید با سرمایههای کوچک در روستاها سرمایهگذاری کند تا حداقل سدهای کوچکی ایجاد شود یا آبگردان و سیلگردانهای کوچک. بر اساس مطالعات افرادی که در بخش زراعت و کشاورزی انجام دادهاند این مسایل تاثیرات فوقالعادهای در جامعه دارد. حتی اگر همین پول همبستگی ملی را در همین بخش مصرف کنند، تغییرات اساسی و بنیادی در جامعه ایجاد خواهد شد.»
سمیه محمدی، دیگر سخنران این برنامه بود که صحبتهای خود را با «فساد اداری» در افغانستان آغاز کرد. افغانستان در سال جاری نیز از لحاظ فساد، در مقام چهارم بین کشورهای جهان قرار دارد.
او با یادآوری این فساد گسترده در افغانستان به ولایت «دایکندی» اشاره کرد: «ما نمیتوانیم بگوییم در دایکندی فساد وجود ندارد. متاسفانه در دایکندی فساد ادارهها برمیگردد به این مساله که شاید افراد را بر اساس شایستگیشان انتخاب نکرده باشند که خود را در برابر مردم و قانون پاسخگو نمیدانند. بخش دیگری از معضل به مدیریت برمیگردد. شاید بسیاری از مدیران و روسا نتوانستهاند مدیریت درستی داشته باشند و پرسنل از کمتوجهی مدیر استفاده کنند و اداره به فساد آغشته شود. وقتی رییس فاسد باشد ماموران طبعا فاسدتر خواهند بود.»
از طرفی به گفته محمدی حکومت وحدت ملی در مورد کنترل ادارهها «مصروف کشمکشهای خود است. حکومت دو سره شده. رییس جمهور یا رییس اجراییه. رییس صاحب فرمود که دستان افغانستان پیش کشورهای خارجی دراز است. باید با تاسف باید بگویم امروز حکومت دستانش را به جیب مردم هم دراز کرده است. در سال گذشته مقدار زیادی از معاشان معلولان داده نشد. امسال هم رییس جمهور امر کرد که برای وزارت کار داده شود. تمامی این موارد باعث بیاعتمادی مردم جامعه به یکدیگر میشود. اگر حکومت وحدت ملی تلاش نکند، این بیاعتمادی گسترش پیدا میکند و عواقب ناگوار خواهد داشت. حکومت وحدت ملی باید تلاش کند تا اعتماد مردم را به دست آورد. افراد دلسوز و آشنا با درد مردم بر اساس نیازمندی مناطق، انکشافی در راس ولایت قرار دهند و حضو زنان و جوانان تحصیلکرده و آگاه را در پروسه صلح پررنگ کنند تا سطح تصمیمگیری و ظرفیتهای نهادهای جامعه مدنی بالا رود.»
به عقید محمدی نیز حرف اول و آخر را وضعیت اقصادی بیان میکند اما «متاسفانه افغانستان فقیر است و مردم نیز فقیر هستند. این فقر اقتصادی را دورههای ناکارآمد گذشته برای ما به ارث گذاشتهاند. پس ما و شما من حیث باشندگان این ولاین، من حیث این مردم، قسم حرکت کنیم و قسم احساس مسوولیت در قبال مردم و وطن خود داشته باشیم که فردای ما بهتر از امروز ما و میراث ما بهتر از میراث گذشتگانمان باشد. تا زمانیکه روابط اکم بر ضوابط باشد؛ در ادارهها و پروسه استخدام هیچگاه حاکمیت قانون به وجود نخواهد آمد و فصاد اداری از بین نخواهد رفت.»
سخنران بعدی ذکیه رضایی بود که درباره مشارکت بیشتر زنان و جوانان صحبت کرد. به عقیده او مشارکت به هیچوجه یکجانبه و یکطرفه نیست. بلکه باید دو جانبه باشد که «اجتماع متشکل از زن و مرد است. اگر بخواهیم به هدفمان در رهایی از مشکلات بسیار افغانستان برسیم باید هر دوی این بال را با تساوی و موازینه هماهنگ سازیم. وقتی بالی معیوب یا زخمی باشد، پرنده به جایی نمیرسد و جامعه هم به جایی نخواهد رسید. در دوران طالبان یک بال این پرنده را از دست داده و فلج بود. در دوران انتقالی و جدید این بال کمکم التیام بخشیده شد و این پرنده توانست خود را به این حد فعلی برساند که آنهم با همکاری مردم و برنامههای دولت پیش آمد.»
به باور او در اسلام هیچ مشکلی با مشارکت زنان و جوانان وجود ندارد. از نظر غرب نیز مشارکت زنان و مردان مساوی پیشبینی شده است: «در افغانستان یک طرف قضیه به جامعه برمیگردد. در جامعه ما همین حالا مشکلات بسیاری وجود دارد و در سطح کشور با ناامنی مواجهیم. روز به روز هم شرایط نگرانکنندهتر و خرابتر شده است. برای ما این تشویش را خلق میکند البته دستآوردهای ما از دست نخواهد رفت و به عقب برنخواهیم گشت. اما تشویشها هست که یک زن همیشه در سطح اجتماع و خانه مسایل را خودش پیش میبرد اما امنیت، دغدغه مهم در افغانستان شده است. ما هنوز در قسمت حضور زنان در اجتماع عرفهای نامناسب و خرابی دارید که به آنها سبقه دینی هم داده میشود. در بسیاری از ولایتهای افغانستان زنان را حتی روی سرکها نمیبینید. جاهایی وجد دارد که زن بدون عقارباش برون شده نمیتواند. چه برسد که آنها در اجتماع حضور و فعالیت داشته باشند.»
به عقیده رضایی در ولایت دایکندی اگرچه مثل افغانستان ناامنی وجد ندارد اما «دوری کتاب، راههای خرابی داریم و وقتی زنی میخواهد به وظیفه یا درس خود برود با دشواریهای فراوان مواجه است. آنطور که باید و شاید شاهد اشتراک زنان و جوانان در خدمات اجتماعی نیستیم. مشکل این است که وقتی بحرانی پیش میآید زن یا جوان خودکفا نیست و همیشه دستاش پیش دیگران دراز است و همین باعث میشود تحت تسلط دیگری قرار بگیرد. آنهم وقتی نمیتواند مستقلانه تصمیم بگیرد و فعالیتاش را مستقل پیش ببرد.»
او در ادامه گفت: «اگرچه دستاوردهای چشمگیری داشتهایم. مثلا حضور سی فیصدی زنان در برنامهها و پولیسیها که موثر بوده است. ما در دایکندی قدم بالاتر گذاشتهایم و برای نمونه حضور سی فیصدی زنان در شوراهای انکشافی است که خوشبختانه در ولایت دایکندی پنجاه پنجاه است. کشمکشهای سیاسی نیز از دیگر مشکلات عمدهای است که در این یک سال روی اجتماع و کشور ما سایه انداخته است. تاثیر این مسایل بر مردم گذاشته میشود.»
به باور او حضور زنان و جوانان در بخشهای برنامهریزی همواره سمبولیک بوده است و کارهای بنیادی نشده است: «مثلا در قسمت اقتصاد، تعلیم تربیت، حرفه و فن. ما عملا مرکز حرفه و فن نداریم. زنان در ادارهها مورد تبعیض قرار میگیرند. بسیاری مانع حضور یک خانم در ادارهای میشوند. این مساله برای حضور و مشارکت زنان مشکلزاست. دولت ما هم ضعیف است چون ضعف اقتصادی داریم. وقتی وضعیت اقتصادی خوب نباشد دست هرکسی پیش دیگران دراز است. دست کشور ما هم پیش کشورهای دیگر دراز است. ما نمیتوانیم از خودمان برنامههای مستقلانه طرح کرده و برای آنها ارایه کنیم و آنها هم صد در صد قبول کنند.»
عدم هماهنگی دونرها و دولت دیگر مشکلی است که مورد توجه این فعال مدنی قرار دارد: «هیچوقت برنامهای را که ما طرح میکنیم مورد قبول دولت قرار نمیگیرد. صد در صد تغییرات میخواهد. بسیاری از برنامههای ما به خاطر همین چالشها به حالت تعلیق درآمده یا متوقف شده یا از بین رفته است. نمیگویم باید ظرفیتهای دولت تقویت میشد که توان نظارت و پاسبانی از این پروژهها را میداشت بلکه این ضعفی است که مشکلات ما از آن حاصل شده است.»
بالا رفتن میزان آگاهی در جامعه افغانستان دستاوردی است که اگرچه کافی نیست ولی در جریان هست: «معرفی دو خانم به عنوان والی توسط حکومت وحدت ملی دستاوردی خوب و اقدامی نیک است. اگر بخواهیم در سطحی بالاتر و به قشر باسواد فکر کنیم، باید به وضع اقتصادی زنان و بالا رفتن اعتماد به نفس آنها فکر کنیم. اگر بخواهیم مطالباتی داشته باشیم؛ حضور چند فیصدی برای زنان قایل شدن واقعیت مهمی است. این حضور نباید سمبولیک باشد. همچنین اتخاذ برنامههای مفید در قسمت تقویت بنیه اقتصادی زنان و جوانان که گفتیم یکی از مشکلات عمده ماست.»
دیگر سخنران این برنامه، غیرت جواهری بود که درباره «تصریح بازسازی و فقرزدایی و بهبود وضعیت اقتصادی» صحبت کرد. او معتقد است خواسته جوانان و مردم افغانستان «صلح و صفا» به همراه «حاکمیت قانون» است. همچنین «این جامعه کار میخواهد، میخواهد تبعیض و فساد اداری از بین برود و برادری و برابری حاکم باشد. مردم ما در مجموع از حکومت وحدت ملی و دولت میخواهد که مواد قانون اساسی را در رابطه با عرصههای مختلف تطبیق کند.»
به باور او در قدم اول برای رسیدن به هدف بایستی نوسازی و بازسازی کرد: «اولین چیزی که میتواند سرعت بازسازی را بالا ببرد این است که تمام مسوولان، دستاندرکاران و مردم احساس مالکیت، مکلفیت، دلسوزی برای وطن داشته باشند و خود را صاحب آن بدانند. دومین مساله قطعا امکانات و بودجه لازم است. بسیار گپ نابهجایی است که افغانستان بودجه ندارد. بعد از سال ۲۰۰۲ تمام دنیا به افغانستان سرازیر شد اما مثل آب در شنزار غرق شد. چند عامل را میتوان یادآور شد. اول عدم صداقت، دوم ظرفیت پایین در میان دولتمردان و دیگری عامل خیانت و دزدی، چپاول و سرقت. این سوال را از تمام دستاندرکاران موسسات و دولتیها و هرکس که به یک شکل در مالیات و داراییهای عامه مسوولیت داشتهاند، باز میکنم که آیا شما هم در دزدیها سهیم هستید یا نه. اگر سهیم هستید بیایید و یک مردانگی کنید و به وطن بیاندیشید.»
جواهری ادامه داد: «میلیونها دلار به نام پول همبستگی ملی وارد ولایت ما شده است. حالا هرکس در ساحه و شورایی که شریک است ببیند آیا در جهت رفع مشکلات اولیه و اساسی منطقه از این پول مصرف کرده است؟ اگر نه، باید این سوال را از مردم خود و خودمان هم بپرسیم که چرا سهم درستی نگرفتهایم؟ از دولت انتظار بازسازی و نوسازی وطن را داریم اما انتظار از مردم این است که در این خصوص سهم فعال بگیرند تا خودشان طرح ارایه کنند و خودشان انگیزهشان را به کار بیاندازند ما احساس مسوولیت و مالکیت را هنوز در خانه خود نداریم.»
این کنشگر مدنی در ادامه صحبتهایش به مساله عدل قضایی پرداخت که کارآمدی هر دولتی به موفقیت بخشهای مختلف آن است که با یکدیگر ارتباط دارند: «اگر بخش عدلی قضای فعال باشد فساد به سرعت کاهش پیدا میکند. چون ارگانهای عدلی و قضایی دست فاسد را میگیرد. من و توی هموطن باید بیدار باشیم و سهم و حقوق خود را بالای ارگانهای عدلی و قضایی و امنیتی و خدماتی بدانیم تا بتوانیم دست به دست هم زنجیرهای قوی تشکیل دهیم و در جهت محو فساد دست به کار شویم.»
او در پایان صحبتهایش خطاب به مردم گفت: «شما زحمت کشیدید و در انتخابات شرکت کردید، رای دادید و این حکومت را به میان آوردید. صاحب حکومت شما هستید و حالا خواستههای قانونی و مشروعیتان را بسازید و آنها را مکلف به اجرا کنید. اگر هم اجرا نکرد نه تنها دایکندی که کل ولایات ۳۴گانه افغانستان با یک قیام جانانه برخیزد و جلوی داعش و طالب و فاسد و خائن را بگیرد. این حرکت جمعی و تلاش پیگیر ملت افغانستان را میطلبد چراکه ما هر روز شاهد فرش خون در این خاک هستیم.»