سمیه رامش، مسوول بنیاد مدنی نواندیشان و نامزد مستقل شورای ولایتی هرات است. مهمترین ترس او باز گشت طالبان به عرصه قدرت است و معتقد است اگر دولت با مساله ای به نام طالبان از در مصلحت اندیشی و برادری وارد شود و مبانی حقوق بشری را قربانی مصالح سیاسی کند، اوضاع هر روز بدتر خواهد شد. او امنیت و صلح نسبی در جامعه، حضور زنان دوشادوش مردان در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و ظهور رسانه ها و آزادی بیان را دستاوردهای مهم دوران جدید می داند.
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سمیه رامش هستم، مسوول بنیاد مدنی نواندیشان و نامزد مستقل شورای ولایتی هرات
خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و این مساله در زندگی شما تاثیرگذار بوده باشد؟
زندگی در یک جامعه سنتی مثل افغانستان، بخصوص برای زنان، فارغ از نقض حقوق بشری نیست. من به صورت مستقیم نمی توانم به مورد خاصی اشاره کنم، ولی واضح است که هر روز، به مجرد این که قدم بیرون از خانه می گذارم با خشونت و نقض حقوق بشر روبرو می شوم. این که جامعه با حرکات، رفتار و گفتار و نگاه های خود تو را تحقیر و تهدید می کنند و نگاه نفرت انگیزی به تو دارند، نقض حقوق بشر است.
سه دستاورد مهم دوران جدید چه بوده است؟
یکی از دستاوردها آمدن امنیت و صلح نسبی در جامعه است. در قسمت زنان نیز، با تمام نارضایتی ها به نظر من همین که زنان توانسته اند دوشادوش مردان در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشند، دستاورد بزرگی محسوب می شود. دستاورد سوم ظهور رسانه ها و آزادی بیان است.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به عنوان یک نو آوری و ابتکار، مثبت ارزیابی می کنید؟
در کل، روند گذار افغانستان به دموکراسی سیاسی و اجتماعی خیلی بجا، منطقی و قانع کننده نبوده ولی همین که نظام کنونی تا به حال پایدار بوده، حکومت از درون فرو نریخته و نهادها، موسسات غیردولتی و جامعه مدنی فعال و پویا بود و در زمینه هایی مثمر ثمر بوده اند، تا اندازه ای امیدوار کننده و اعتمادبخش است.
مهم ترین ترس امروز شما چیست؟
مهم ترین ترس امروزین من بازگشت دوباره گروه طالبان به عرصه قدرت سیاسی است. ترسم این است که طالبان یک بار دیگر بر سرنوشت ما سایه بیافکنند.
سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
یکی از چالش ها نبودن بستر مناسب برای تکوین نظام دموکراتیک در کشور است. ما در جامعه به شدت قبیله ای و سنتی زندگی می کنیم. به همین دلیل به نظر من بین نظام دموکراتیک مدرن و جامعه قبیله ای تناسب چندانی وجود ندارد و این مساله باعث شده تا جامعه ما دچار آشوب و سرخوردگی شود. در قدم بعدی جامعه مردسالاری که هنوز نمی خواهد هویت زن را به رسمیت بشناسد و در مقابل آن به شدت مقاومت می کند. البته مساله قوم گرایی و بنیادگرایی را نباید از یاد برد؛ اکثر مصیبت های امروزین ما نشات گرفته از تفکر قبیله ای و بنیادگرایانه می باشد.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
من فکر می کنم اگر دولت با مساله ای به نام طالبان از در مصلحت اندیشی و برادری وارد شود و مبانی حقوق بشری را قربانی مصالح سیاسی کند، که اوضاع هر روز بدتر خواهد شد و امکان اتفاق افتادن این سناریو زیاد خواهد بود.
آیا خاطره ای دارید که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده و یا آشنایان شما نقض شده باشد؟
اتفاقا چند روز پیش که به دیدن یکی از دوستانم به خانه اش رفته بودم، وقتی او را خسته و افسرده دیدم، جویای احوالش شدم؛ او گفت که دیگر اجازه ندارم که درس بخوانم و ادامه تحصیل بدهم. می دانید که کسب تحصیل از حقوق طبیعی و اولیه تمام انسان ها است. ولی یک زنان افغان به دلایل مختلف از این حق طبیعی خود محروم می شود. من فکر می کنم محرومیت از تحصیل بزرگترین ضربه ای است که به یک انسان وارد می شود.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
یکی از عوامل مردسالاری و بزرگ سالاری است. عامل دیگر عدم شناخت و آگاهی خود زنان از حقوق و امتیازاتی است که طبق قانون از آن برخوردارند.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان کدامند؟
به صورت نمادین و سمبولیک منابع و مراکز زیادی برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان وجود دارد ولی عملا کمتر منبعی در این راستا کار کرده است. مثلا در نظام کنونی و بر اساس قوانین افغانستان زنان از حقوق قضایی و حقوق مدنی زیادی برخوردارند و یا نهاد بزرگی به نام کمیسیون مستقل حقوق بشر برای دفاع و حفظ حقوق زنان فعال است. ولی مشکل این جا است که هیچ کدام از این قوا ضمانت اجرایی ندارند.
شما در حوزه خصوصی و یا عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفه ای خود برای رفع موانع ذکر شده از جمله تبعیض چه کرده اید و چه می کنید؟
من در حوزه خصوصی سعی کرده ام طوری رفتار کنم تا دیگر اعضای خانواده و سایر خویشاوندانم این تصور برایشان شکل ببندد که من حامی و پشتیبان شان هستم. همین که من در بطن جامعه مدنی فعالیت می کنم و از حضور اجتماعی پررنگی برخوردارم تاثیر خیلی زیادی روی فضا و جو خانواده و خویشاوندانم گذاشته است. در حوزه عمومی نیز من در مراکز مختلف کار کرده ام. در بنیاد خودم سعی داشتم با برگزاری جلسات، میز گردها، مصاحبه ها، چاپ و نشر کتاب، مجله و مقاله در راستای احقاق حقوق زنان و به هدف محقق شدن تمام خواسته ها و نیازهای شان، از هیچ گونه تلاشی دریغ نکنم. ما کورس های آموزشی ای در قسمت حقوق، وظایف و جایگاه زنان برگزار کردیم. ما اولین نمایشگاه کتاب زن را در هرات برگزار کردیم.
-
«افغانستان به روایت دیگر» کمپینی است که به وسیله آرمان شهر OPEN ASIA و فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرFIDH به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپین شخصیت های برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعه ای که دربرگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند.
شما می توانید روزی یک مصاحبه از کمپاین «افغانستان به روایت دیگر» را در روزنامه ۸ صبح و انگلیسی آن را در وبسایت روزنامه هافینگتون پست (Huffington Post) بخوانید. همچنین این مصاحبه ها در وبسایت فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس است.
وبسایت فدراسیون بین المللی حقوق بشر: www.fidh.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست: www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan