رمان طاعون اثر نویسنده فرانسوی آلبر کامو برای اولین بار در افغانستان منتشر شد.

این رمان با ترجمه رضا سید حسینی و از سوی انتشارات آرمان شهر با همکاری  انستیتوت فرانسه در افغانستان به دست نشر سپرده شده است.

انتشارات آرمان شهر در سال های گذشته حدود ۱۵۰ عنوان کتاب را منتشر کرده است که در این لیست عنوان چندین رمان نیز به چشم می خورد.

رمان هایی مانند قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ از جورج اورول شاعر و نویسنده انگلیسی ، فارنهایت ۴۵۱ از ری داگلاس بردبری شاعر و نویسنده امریکایی و کاکائو اثر ژورژ آمادو (رمان اخیر برای اولین بار به زبان فارسی برگردان شده است) از جمله این رمان ها به شمار می روند که در سلسله کتاب های ادبی (سیمرغ) انتشارات آرمان شهر چاپ شده اند.

طاعون به فرانسوی  La Peste رمانی است نوشتهٔ آلبر کامو که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. نویسنده در مورد این اثر در نامه‌ای به رولان بارت (فیلسوف و نویسنده فرانسوی) می‌نویسد:

«در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بی‌گفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزه‌هایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»

 taun

خلاصه داستان

وقایع رمان در شهری از الجزایر به نام اُران رخ می‌دهد و از زبان راوی که بعدها خود را دکتر ریو معرفی می‌کند نقل می‌شود. کتاب با توضیحی از مردم و شهر آغاز می‌شود و سپس به زیاد شدن تعداد موش‌ها در شهر و مرگ آن‌ها اشاره می‌کند. آقای میشل، سرایدار منزل دکتر ریو بر اثر بیماری‌ای با بروز تاول‌ها و خیارک‌ها می‌میرد و مرگ چند نفر دیگر با همین علائم باعث می‌شود دکتر ریو علت مرگ را بیماری احتمالاً مسری بداند و کمی بعد دکتر کاستل این بیماری را طاعون تشخیص می‌دهد. با سستی مسئولین برای واکنش، بعد از مدتی در شهر طاعون و وضع قرنطینه اعلام می‌شود.

با اعلام وضع قرنطینه، اعضای خانواده‌های زیادی از هم جدا ماندند. عده‌ای اقدام به فرارهای متوالی کردند و عده‌ای تا جایی که می‌توانستند با بیماری مبارزه کردند. ژان تارو یکی از مسافرانی بود که همراه با دکتر ریو اقدام به تشکیل سازمان بهداشتی داوطلبانه ای برای مقابله با بیماری می‌کند.

کشیش شهر، پدر پانلو، با ایراد سخنرانی در آغاز اعلام وضع طاعون مردم را به گناه محکوم می‌کند و طاعون را مجازاتی برای همگان می‌خواند که به علت گناه کردن و توبه نکردن مردم نازل شده بود. بنابراین طاعون را تربیت کننده و اقدام علیه آن را بی‌فایده خواند و از مردم خواست آرامش خود را حفظ کنند که این ارادهٔ خداوند است و باقی کارها با خداست.

با مرگ و میر سریع، بیشتر مؤسسات و سازمان‌های دولتی به اردوگاه‌های قرنطینه برای افراد خانوادهٔ بیماران یا بیمارستان تبدیل شدند. دفن دسته جمعی اجساد جای خود را به کوره‌های جسدسوزی داد و از راه‌آهن تنها برای حمل اجساد استفاده شد.

طاعون یک کتاب انسان دوستانه است که نمی‏خواهد بی‏عدالتی جهان را بپذیرد. در سکوتابدی این فضاهای لایتاهی، سکوتی که تنها ناله قربانیان آن را از هم می‏شکافد، انسان باید در کنار انسان قرار گیرد، شاید از سر قهرمانی، شاید از سر تقدس؛ اما به ویژه با آگاهی از احساس‏های اولیه: عشق، دوستی، هم‏دردی. و این هم‏دردی به خصوص در برابر خطر بسیار ساده است. وقتی که بلا دور شد، همه‏چیز دوباره درهم می‏ریزد. بیماری همهگیر فرو می‏نشیند. قرنطینه برداشته شده است، دروازه‏ای شهر باز می‎شود، و آدم‏ها فراموش می‎کنند. پس از این طاعون که جنگ بزرگی بود، چه بسا قهرمانان بی‏مانند که به ضعف‏های خودشان باز می‏گردند. به دنبال طاعون جسم، طاعون روح زنده می‏ماند. «تارو» می‏گوید: من به ضرس قاطع می‏دانم، که هر کسی طاعون را در خویشتن دارد؛ اما کسی که به این امر آگاه است می‏تواند مواظب خود باشد و بکوشد که با مردم تا حد امکان کمتر بدی کند و حتی کمی نیکی.

در طاعون، آنچه برای کامو جالب است واکنش‏های انسان است در برابر ویرانی هر آنچه پایدارش انگاشته بود: ارتباطات، معاملات، سلامت.

طاعون

انتشار به بهانه صد سالگی آلبرکامو

نویسنده: آلبرکامو

برگردان: رضا سیدحسینی

طرح جلد و برگ آرایی: روح الامین امینی

سری سیمرغ

انتشارات آرمان شهر

چاپ اول: بهار ۱۳۹۳

شماره گان: ۱۰۰۰