خلاصه گزارش
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان بنا بر صلاحیتهای قانونی خود، تحقیق ملی را در مورد عوامل و پیامدهای بچه بازی در افغانستان راه اندازی نمود. نتایج این تحقیق ملی از طریق مصاحبه با عاملین، قربانیان بچه بازی و هم چنین آگاهان محلی و شاهدین این رسم به دست آمده است. علاوه برآن، این تحقیق ملی با برگزاری ۷۱ جلسه فوکس گروپ و ۱۴ جلسه استماع عامه در ۱۷ ولایت کشور انجام یافت که در این جلسات به طور مجموع حدود ۲۲۰۰ تن از اشتراک کنندگان به شمول اعضای شوراهای ولایتی، نمایندگان ارگانهای عدلی و قضایی، ریش سفیدان، کارشناسان، استادان دانشگاه، نمایندگان نهادهای جامعه مدنی و رسانهها، ارگانهای امنیتی، علمای دینی، ریش سفیدان و متنفذین اشتراک کردند و در مورد عوامل و پیامدهای بچه بازی بحث و تبادل نظر کردند. هم چنین به خاطر غنامندی این گزارش، از سایر گزارشها و تحقیقات به حیث منابع ثانوی نیز استفاده به عمل آمده است.
فشردۀ دریافتهای کمیسیون در مورد عوامل و پیامدهای بچه بازی در افغانستان که از جریان تحقیق ملی به دست آمده است، به طور مختصر چنین بیان میگردد:
بچه بازی چیست؟
در برخی از مناطق کشور، تعدادی از اشخاص یک و یا بیشتر کودکان پسر را که عموما دارای سنین بین ۱۰ الی ۱۸ سال اند، به منظور بچه بازی که عموما با بهرهکشی جنسی و سایر آزارهای جنسی همراه است، نگهداری میکنند. این کودکان که اغلبا از خانوادههای فقیر اند، توسط برخی از اشخاص پولدار به حیث محافظ شخصی، شاگرد، کارگر خانه، دکان، نانوایی، تعمیرگاه، مستخدم هوتل و رستورانت و یا سایر وظایف در بدل پرداخت پول و یا استفاده از زور، تهدید، حیله و نیرنگ و یا تطمیع نگهداری شده و اغلبا مورد سوء استفاده های جنسی نیز قرار میگیرند. در بعضی مناطق، این کودکان در حالی لباس زنانه به تن دارند، در مهمانی ها و محاقل عروسی به حیث رقاص استفاده میشوند. پس از ختم این محافل، به خانه های شخصی و یا هوتل ها برده شده و مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند و حتا گاهی اتفاق می افتد که آنها را مورد تجاوز گروهی نیز قرار میدهند. آنها مانند برده های جنسی، به طور استمرار مورد بهره کشی جنسی و سایر انواع آزارهای جنسی قرار میگیرند.
بچه بازی به مثابه جرم و نقض حقوق بشر:
بچه بازی در قوانین افغانستان به طور صریح تعریف نشده و حکمی در این مورد موجود نیست؛ اما این عمل به دلیل اینکه نوعی از بهره کشی و بدرفتاری جنسی است، برخلاف روحیه قانون اساسی و سایر قوانین نافذه کشور میباشد. در رسم بچه بازی، به دلیل اینکه کودکان به گونه برده جنسی نگهداری و مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند، حق آزادی و کرامت انسانی آنها نقض میگردد. بچه بازی برخلاف احکام مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون حقوق کودک و سایر کنوانسیونهای بین المللی حقوق بشر بوده و ممنوع میباشد. مطابق این کنوانسیون ها، دولتهای عضو مکلف اند که با استثمار جنسی کودکان مبارزه نموده و از کودکان در برابر همه انواع استثمار و بهره کشی جنسی حمایت نمایند. بنابر کنوانسیون حقوق کودک، دولتهای عضو باید اقدامات لازم را اتخاذ نمایند تا از اختطاف، قاچاق و فروش کودکان به هر دلیل و به هر شکلی که صورت می گیرد، جلوگیری شود.
بنابر تعریف قاچاق انسان در پروتکل پالرمو و قانون مبارزه با اختطاف و قاچاق انسان، بچه بازی نوعی از قاچاق انسان است. در پروتکل پالرمو آمده است که استخدام، جابجایی، پذیرش اشخاص از طریق زور و یا از طریق دادن پول، یا هر امتیاز مالی دیگر و یا از طریق اعمال زور، تطمیع، حیله و فریب، و یا سوء استفاده از آسیب پذیری افراد با توسل به تهدید برای جلب رضایت شخص، به قصد استثمار و بهره کشی به شمول فحشا و سوء استفاده و بهره کشی جنسی، قاچاق انسان شمرده میشود. بنابر این تعریف، بچه بازی قاچاق انسان محسوب میشود. بنابر این، بچه بازی یک عمل مجرمانه و نقض حقوق بشر است.
جرم انگاری بچه بازی:
هرچند در قوانین جزایی افغانستان حکم صریح در مورد بچه بازی موجود نیست؛ اما ماده ۴۲۷ قانون جزا، عمل زنا و لواط با مونث و لواط با مذکر را ممنوع کرده و برای مرتکبین این جرایم جزای حبس طویل را تعیین کرده است. هم چنین این قانون، حالت مشدده این جرم را تعریف کرده و تصریح نموده است که ارتکاب فعل در صورتی که مجنی علیه سن هیجده سالگی را تکمیل نکرده باشد، یا مرتکب از اقارب مجنی علیه تا درجه سوم باشد و یا در حالتی که مرتکب مربی، معلم، مستخدم مجنی علیه و یا به نحوی از انحا بر او نفوذ و اختیار داشته باشد، حالت مشدده شمرده میشود. بنابر این ماده قانون، بچه بازی حالت مشدده جرم لواط محسوب میشود.
با این حال، ماده ۴۲۷ قانون جزا که مختص به جرایم زنا، لواط و هتک حرمت است، برای رسیدگی به فعل بچه بازی کافی نمیباشد. زیرا که در رسم بچه بازی، صرفا عمل لواط و تجاوز جنسی صورت نمیگیرد، بلکه سایر اشکال آزار جنسی، مانند لمس کردن، ماساژ کردن، رقصاندن در محافل خصوصی و عمومی نیز به طور استمرار و مداوم صورت میگیرد. یعنی بچه بازی به معنی ارتکاب عمل تجاوز و لواط برای یکبار نیست، بلکه این عمل به طور استمرار و توام با تشهیر قربانی در میان جامعه صورت میگیرد. با این حساب، ابهام و خلا در قوانین جزایی افغانستان در رابطه به رسم بچه بازی محسوس بوده و قوانین فعلی به طور کافی نمیتواند، پاسخگو باشد.
تحلیل دادههای آماری:
در این تحقیق با سه گروه از افراد مصاحبه شده است. در این تحقیق با ۳۶ تن از عاملین بچه بازی، ۳۱ تن از قربانیان بچه بازی و تعدادی از آگاهان و شاهدین محلی مصاحبه صورت گرفته است که دریافتهای این مصاحبه ها قرار ذیل بیان میگردد:
ویژگیهای دموگرافیک عاملین:
۲۵ درصد عاملین بچه بازی در رده سنی ۲۱ تا ۳۰ ساله و ۲۸ درصد آنها در رده سنی ۳۱ تا ۴۰ ساله و ۲۸ درصد دیگر در رده سنی ۴۱ تا ۵۰ ساله هستند. (در مجموع ۵۶ درصد عاملین بچه بازی دارای سن ۳۱ تا ۵۰ سال هستند). ۸ درصد از عاملین بچه بازی دارای سنین بین ۵۱ تا ۶۰ سال هستند.
سواد یکی از متغییرهای مهم و تاثیرگذار در میزان شیوع بچه بازی است. ۵۸ درصد عاملین بچه بازی بیسواد اند. البته میزان سواد و بیسوادی افراد عامل تام در شیوع بچه بازی نیست؛ زیرا که رسم بچه بازی در میان افراد با سواد و حتا دارای تحصیلات عالی نیز رایج است.
بچه بازی ربط مستقیم با حالت مدنی افراد ندارد؛ زیرا که ۷۸ درصد از عاملین بچه بازی متاهل بوده و دارای همسر اند. تنها ۲۲ درصد از عاملین بچه بازی مجرد میباشند. از میان کسانی که متاهل اند، ۱۸ درصد آنها بیشتر از یک زن دارند. بیش از ۴۶ درصد افراد متاهل در سنین بین ۱۸ تا ۲۵ ازدواج کرده اند. ۴۶ درصد افراد متاهل از ازدواج شان کاملا رضایت دارند و ۴۳ درصد به طور نسبی از ازدواج رضایت دارند.
از لحاظ موقف اجتماعی عاملین بچه بازی، ۶۴ درصد آنها از افراد عادی جامعه اند. سرمایه داران و قوماندانان و ریش سفیدان گروه دیگری اند که هرکدام ۸ درصد عاملین بچه بازی را تشکیل میدهند.
ویژگیهای دموگرافیک قربانیان:
بیشتر قربانیان بچه بازی، کودکان زیر سن ۱۸ سال هستند؛ اما جوانان بالاتر از سن ۱۸ سال نیز مورد بچه بازی قرار میگیرند. ۴۲ درصد قربانیان بچه بازی دارای سنین ۱۳ تا ۱۵ سال هستند. حدود ۴۵ درصد دیگر قربانیان بین ۱۶ تا ۱۸ سال، سن دارند. ۱۳ درصد دیگر افراد بالاتر از سن ۱۸ تا ۲۵ ساله اند.
سواد و آگاهی نقش رهایی بخش بسیار قوی دارد و افراد با سواد کمتر در معرض خطر قرار میگیرند. کودکان بیسواد بیشترین تعداد قربانیان بچه بازی را تشکیل میدهند. ۴۸ درصد قربانیان افراد بیسواد اند. ۸۷ درصد از کودکانی مورد بچه بازی قرار میگیرند، نمیتوانند به مکتب بروند.
دریافتهای اصلی:
۷۵ درصد عاملین بچه بازی گفته اند که فقط یک بچه را نگهداری میکنند. ۱۴ درصد دیگر آنها، گفته اند که دو بچه را با خود دارند و دو تن دیگر آنها گفته اند که هرکدام سه بچه را در اختیار دارند. ۸۱٫۶ درصد عاملین بچه بازی گفته اند که این کودکان ۱۳ تا ۱۶ سال سن دارند. هم چنین ۷۸ درصد عاملین بچه بازی گفته اند که به پسران ۱۳ تا ۱۶ سال بیشتر علاقمند اند و ۱۴ درصد دیگر به پسران ۱۷ تا ۱۸ سال علاقمند میباشند.
مهمترین انگیزه روی آوردن به بچه بازی، سرگرمی، لذتجویی و علاقمندی شخصی عنوان شده است. ۶۹٫۵ درصد عاملین بچه بازی همین انگیزهها را موثر دانسته اند. لذتجویی شامل همخوابگی و ارضای غریزه جنسی، خوشگذرانی از طریق رقصاندن پسران در مجالس و یا صرفا لمس کردن بدن آنها است. شماری دیگر از عاملین اظهار کرده اند که به دلیل رایج بودن این موضوع در محله شان و طبیعی دانستن آن و یا رقابت با بچه بازان دیگر و شرکت در مجالس بچه بازی به این رسم روی آورده اند.
۲۹ درصد عاملین بچه بازی گفته اند که با پرداخت پول، خرید و استفاده از فقر قربانیان، آنها را به دام میاندازند. ۱۳ درصد آنها گفته اند که از طریق دوستان و آشنایان شان به پسران قربانی دست مییابند. ۹ درصد دیگر آنها گفته اند که از طریق زور و تهدید راهی برای یافتن قربانیان شان ذکر کرده اند. ۲۴ درصد دیگر آنها راههای دیگری که چندان مشخص نیست، برای یافتن پسران یاد کرده اند.
فقر یکی از عمده ترین عوامل تبارز و گسترش بچه بازی شمرده میشود. چنانکه ۶۸ درصد قربانیان بچه بازی گفته اند که در مقابل این عمل پول دریافت میکنند.
۸۶ درصد عاملین بچهبازی اظهار کرده اند که قیافه جذاب و سیمای ظاهری پسران برای آنها مهم است ولی برای ۱۴ درصد دیگر آنها، این موضوع برای شان اهمیت ندارد.
۳۹ درصد عاملین بچه بازی گفته اند که پسران قربانی تمام وقت یعنی ۲۴ ساعت در خدمت شان قرار دارند و با آنها یکجا زندگی میکنند. ۱۴ درصد دیگر عاملین اظهار کرده اند که این پسران ۱۲ ساعت در یک شبانه روز با آنها به سر میبرند و ۸ درصد دیگر گفته اند پسران برای شش ساعت با آنها هستند. ۱۴ درصد و ۲۵ درصد دیگر ابراز کرده اند که پسران قربانی به ترتیب حدود سه ساعت و یک ساعت در خدمت آنها قرار دارند.
معمول ترین نوع بهره کشی از پسران قربانی، همخوابگی و استفاده جنسی از آنها است. ۳۹ درصد از مجموع بهره برداری را این مساله نشان میدهد. رقص و سرگرمی نوع دوم بهره برداری است که مشتمل بر ۳۶ درصد میباشد. اما ۳۳ درصد پسران قربانی گفته اند که با آنها رابطه جنسی برقرار میکنند و ۳۱ درصد پسران گفته اند که در حضور عاملین میرقصند و آنها را سرگرم میسازند.
۵۳ درصد از عاملین بچه بازی گفته اند که محافل و مجالس مشترک با بچه بازان دیگر برگزار میکنند و در این محافل بچه های شان را میرقصانند. ۴۷ درصد دیگر آنها گفته اند که این کار را نمیکنند.
۸۶ درصد از عاملین بچه بازی اظهار کرده اند که پسران قربانی از این عمل رضایت دارند؛ اما تنها ۱۴ درصد از بچه بازان گفته اند که این پسران رضایت ندارند.
پاسخ قربانیان بچه بازی برعکس نتیجه بالا است. ۸۷ درصد قربانیان بچه بازی گفته اند که با رضایت شان مورد بهره کشی جنسی قرار نگرفته اند. تنها ۱۳ آنها گفته اند که از این کار رضایت دارند.
۸۱ درصد قربانیان بچه بازی گفته اند که میخواهند این کار را ترک کنند و ۱۹ درصد دیگر به این پرسش، پاسخ منفی داده اند. برعلاوه ۵۸ درصد از قربانیان گفته اند که مورد خشونت قرار گرفته اند. براساس گفته های آنها، لت و کوب، حبس کردن، تهدید به مرگ از رایج ترین شیوه های کاربرد خشونت علیه آنان بوده است.
۶۹ درصد از عاملین بچه بازی گفته اند که به خاطر نگهداری بچه با اعتراض و واکنش برخی از افراد مواجه شده اند؛ اما ۳۱ درصد آنها با کدام اعتراضی از سوی کسی مواجه نشده اند.
۸۹ درصد از عاملین بچه بازی اظهار کرده اند که از سوی مراجع امنیتی به خاطر اشتغال شان در بچه بازی مورد بازپرسی و پیگرد قرار نگرفته اند. هم چنین ۹۰ درصد از آگاهان و شاهدین نیز گفته اند که عاملین بچه بازی مورد پیگرد عدلی قرار نگرفته اند.
عوامل و زمینه های بچه بازی:
تبارز و گسترش بچه بازی در افغانستان عوامل و زمینه های متعددی دارد. عوامل و زمینه های چون عدم حاکمیت قانون و فساد اداری، ابهام و خلا قانونی، دسترسی محدود به عدالت، فقر، ناامنی و موجودیت گروههای مسلح غیر مسوول در ترویج این عمل موثر بوده که اینک به طور مختصر یادآوری میشود:
عدم حاکمیت قانون و فساد اداری در ارگانهای امنیتی، عدلی و قضایی باعث شده که اکثریت عاملین بچه بازی مورد پیگرد قرار نگیرند و آزادانه به قانون شکنی ها و بیبند و باری های شان ادامه بدهند. بسیاری از آنها با ارگانهای امنیتی در ارتباط بوده و با استفاده از نفوذ و پرداخت رشوت، از مجازات معافیت حاصل میکنند. از جانب دیگر ارگانهای عدلی و قضایی نیز به دلیل فساد اداری، عدم اراده قوی برای تطبیق عدالت، و یا به دلیل اینکه قوانین جزایی در مورد بچه بازی صراحت ندارد، اکثریت عاملین را مورد پیگرد و مجازات قرار نمی دهند. از جانب دیگر نبود محاکم و حارنوالی ها در برخی از ولسوالی ها به ویژه ولسوالی ها و مناطق ناامن کشور نیز باعث شده که قربانیان به مکانیزم های عدلی وقضایی دسترسی نداشته باشند. این عامل نیز باعث شده که مرتکبین بچه بازی بدون ترس به شغل شان ادامه دهند.
فقر نیز یکی از عوامل عمده در تبارز و گسترش بچه بازی شمرده می شود. اکثریت قربانیان بچه بازی از خانواده های فقیر اند و برای امرار معیشت و کسب درآمد، کودکان شان را در خدمت افرادی قرار می دهند که بعدا از سوی این اشخاص مورد بهره کشی جنسی قرار می گیرند. اکثریت این خانواده ها از اینکه کودکان شان مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند، بی خبر اند. عاملین بچه بازی نیز با استفاده از ضعف اقتصادی خانواده ها، کودکان را در برابر پرداخت پول، به خدمت می گیرند.
گسترش ناامنی در بسیاری از مناطق کشور و حضور افراد و گروههای مسلح غیر مسوول نیز باعث شده که رسم بچه بازی بیشتر از پیش ترویج یابد. باید گفت که اغلب بچه بازان با افراد و گروههای مسلح غیر مسوول در ارتباط بوده و یا خود دارای اسلحه و گروه مسلح هستند. آنها با استفاده از چنین قدرت شان دست به بچه بازی می زنند و با نفوذی که در میان گروهای مسلح غیر مسوول و یا ارگانهای امنیتی دارند، اغلبا از پیگرد عدلی در امان می مانند.
بی سرپرستی، بی سوادی و خشونت های خانوادگی نیز زمینه های ترویج رسم بچه بازی را فراهم کرده است. جنگ های طولانی گذشته باعث شده که تعداد زیادی از خانواده ها سرپرست شان را از دست بدهند و در عوض کودکان زیر ۱۸ سال نان آور خانه شوند. چنین خانواده ها به دلیل بی سرپرسی و یا بد سرپرستی حاضر اند که برای یافتن لقمه نانی، کودکان شان را در معرض خطر قرار دهند. از جانب دیگر، سطح پایین سواد و آگاهی خانواده ها نیز باعث می شود که بسیاری از آنها از کودکان شان به گونه لازم مراقبت و حفاظت نکنند. آنها به دلیل عدم آگاهی، کودکان شان در معرض خطرات و آسیب های جدی همچون قاچاق و اختطاف قرار می دهند. علاوه برآن، خشونت های خانوادگی نیز یک امر معمول در بسیاری از خانواده ها شمرده می شود. کودکانی که در خانواده مورد خشونت قرار می گیرند، از خانه روگردان شده و دست به فرار می زنند و در نهایت در دام اختطاف گران، قاچاقچیان و بچه بازان می افتند.
پیامدهای بچه بازی
بچه بازی در نزد افکار عامه یک عمل بسیار زشت و حساسیت برانگیز بوده و به عنوان تابو تلقی می گردد. بنابر این، عاملین بچه بازی به ویژه قربانیان بچه بازی از جامعه طرد و منزوی می گردند. چون قربانیان بچه بازی اغلبا از خانواده های فقیر اند و دارای موقف بلند اجتماعی نیستند، بیشتر در انزوای اجتماعی قرار می گیرند. انزوای اجتماعی چنین کودکان و خانواده های آنها در حالی بیشتر می گردد که قربانیان با رقصیدن در مجالس و محافل عمومی مشهور می شوند. مردم نه تنها که با شخص قربانی؛ بلکه با سایر اعضای خانواده و بستگان آنها قطع رابطه می کنند. می کوشند تا با آنها معامله و دادوستند نداشته باشند.
قربانیان بچه بازی از اینکه اغلبا مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند، از لحاظ روانی به شدت آسیب می بینند. آسیب های روانی قربانیان برای مدت های طولانی حتا در سنین بزرگسالی پس از ترک این عمل نیز باقی می ماند. یکی از نشانه ها و اثرات منفی سوء استفاده جنسی از کودکان این است که چنین کودکان منزوی شده و اعتماد به نفس شان می شکند. علاوه برآن، چنین قربانیان دچار روان-زخم و افسردگی شده و حس ناامیدی، بدبینی و عدم اعتماد در آنها به وجود می آید.
بچه بازی سبب هراس در میان شده و حس دشمنی و انتقام گیری نیز افزایش می یابد. بسیاری از خانواده ها با تداوم رسم بچه بازی نگران فرزندان خود شده و با توجه به قدرتمند بودن تعداد زیادی از عاملین بچه بازی، در رعب و وحشت بسر می برند. در برخی موارد گزارش شده است که بچه بازی موجب دشمنی و انتقام گیری شده و در برخی موارد تلفاتی نیز در پی داشته است. گزارش ها نشان می دهد که گاه گاهی عاملین بچه بازی در نتیجه رقابت و حسادت در مورد بچه بازی باهمدیگر درگیر شده و در نتیجه چندین تن از افراد دو طرف به قتل رسیده اند.
پیشنهادات
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان با در نظرداشت اطلاعات و دریافت های این تحقیق ملی و تحلیل های این گزارش، پیشنهادات مشخص زیر را برای دولت افغانستان و سازمان های جامعه مدنی ارائه می کند:
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا می کند تا رسم بچه بازی را جرم انگاری نموده و این عمل را با تعدیل قانون جزا، ممنوع و جرم جنایت محسوب نماید.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا دارد تا مصادق بچه بازی را شناسایی نموده و آنها را در قانون جزا با دادن وصف جرمی، شامل بسازد.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضامند است تا به تمام ارگانهای عدلی و قضایی و اداره پولیس هدایت دهد تا جلو رسم بچه بازی را از طریق بازداشت و پیگرد عدلی مرتکبین این عمل بگیرند و در این زمینه اقدام قانونی نمایند.
کمیسیون از دولت افغانستان می خواهد تا کودکان قربانی را با حفظ محرمیت شناسایی نموده و از آنها و سایر کودکان معروض به خطر حفاظت و حمایت نماید. حفاظت و حمایت از آنها مستلزم طرح و تدوین یک برنامه جامع و موثر بوده و در این راستا بودجه و امکانات کافی در نظر گرفته شود.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا می کند که برای بازگرداندن سلامت روانی کودکان قربانی تدابیر لازم اتخاذ نموده و از لحاظ روانی مورد تداوی قرار دهد.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا دارد تا با فرهنگ معافیت از مجازات به طور جدی مبارزه نموده و برای تحکیم حاکمیت قانون تلاش بیشتر نماید تا از این طریق عاملین بچه بازی مجازات شده و عدالت تطبیق گردد.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا می کند تا افراد و گروههای مسلح غیر مسوول را خلع سلاح نموده و جلو قانون شکنی ها، سرکشی ها و بی بندوباری های آنها را قاطعانه بگیرد.
کمیسیون از دولت افغانستان تقاضا می نماید تا با فساد اداری در ارگانهای امنیتی، ارگانهای عدلی و قضایی و سایر ادارات دولتی قاطعانه مبارزه کند و زمینه های دسترسی شهروندان به عدالت را فراهم نماید.
کمیسیون از دولت افغانستان و سازمان های جامعه مدنی تقاضا دارد تا در همکاری و هماهنگی با یکدیگر برای آگاهی دهی خانواده های آسیب پذیر از خطرات کار کودکان، قاچاق و اختطاف کودکان و به طور مشخص در مورد رسم بچه بازی یک برنامه ملی را طرح و اجرا کند.
کمیسیون از دولت افغانستان و سازمان های جامعه مدنی تقاضا می کند تا در تقویت روحیه احترام به حقوق بشر و مسوولیت پذیری نهادهای امنیتی، کشفی و عدلی کشور با راه اندازی برنامه های آموزشی تلاش نماید. کمیسیون می تواند در این زمینه نقش رهبری کننده را بازی نماید.