۱۸ اسد ۱۳۸۸
سخنرانان: خانم مونسه حسن زاده، آقای احسان حاجی زاده، خانم شهناز غوسی، آقای سید مسعود حسینی، خانم فاطمه جعفری، آقای سید وحید قطالی، آقای فرهاد نجیبی و خانم عدیلا حقمل کاندیداهای شورای ولایتی
***
شورای ولایتی چیست؟
شورای ولایتی چیست؟ «شورای ولایتی به حیث یک مجمع انتخابی (با رای مستقیم مردم در سطح کشور) به هدف ایجاد ساختاری که مشارکت و سهم گیری مردم و نهادهای جامعه مدنی را با ادارات دولتی در سطح ولایت تأمین و ادارات ولایتی را در امور مربوط مشوره دهد، فعالیت می نماید.»
این ماده دوم قانون شوراهای ولایتی را تشکیل می دهد و در واقع روشن می سازد که شوراهای ولایتی نهادهایی هستند که با توجه به شناخت اعضای خود از نیازها و خواست مردم و هم چنان آشنایی آن ها با فضای ولایت های شان در موارد مختلف به مقامات دولتی در ولایت مشوره هایی را می دهند.
هم چنان نکته دیگری را که از درون این ماده قانون می توان یافت این است که با توجه به این که هیچ اشاره ای به صلاحیت اجرایی شوراهای ولایتی نشده شوراهای ولایتی صلاحیت اجرایی ندارند و در موارد مختلف فقط در حد مشوره دهی با قوه مجریه همکاری می کنند. البته نباید نادیده گذاشت که قوه مجریه می تواند این مشوره ها را بپذیرد یا نپذیرد.
در ترکیب اداره شوراهای ولایتی یک نفر به عنوان رییس، یک نفر به عنوان معاون و یک نفر به عنوان منشی در نظر گرفته شده است که در اولین نشست اعضای شوارهای ولایتی به ریاست مسن ترین فرد شورا این افراد انتخاب و شورا شروع به فعالیت می کند.
طوری که در ماده ششم قانون شوراهای ولایتی آمده: « هرگاه یکی از نامزدان در مرحله اول به کسب اکثریت کل آرا نایل نگردد، رای گیری برای دور دوم بین دو کاندیدی که بیشترین آرا را به دست آورده اند صورت می گیرد. در این مرحله کاندیدی که بیشترین آرا را بدست آورد، به حیث رییس شورا انتخاب می گردد. در صورت تساوی آرا در این مرحله مسن ترین کاندید بحیث رییس شورا انتخاب می گردد.»
شورای ولایتی پس از ایجاد دولت اول در سال ۱۳۸۴ همزمان با انتخابات پارلمان در ۲۷ سنبله همان سال ایجاد شد. دوره فعالیت شوراهای ولایتی سه سال می باشد که در هر ولایت کرسی ها به تناسب نفوس آن (از ۹ کرسی تا ۲۹ کرسی) در نظر گرفته شده است.
هم چنان مطابق قانون اساسی از جملۀ ١٠٢ عضو مجلس سنا دو سوم یعنی (۶٨) عضو آن به صورت غیر مستقیم توسط شورا های ولایتی و ولسوالی انتخاب می شوند و یک سوم یعنی (٣۴) عضو آن توسط رییس جمهور انتصاب می گردد.
قانون شوراهای ولایتی داری پنج فصل و بیست ماده می باشد که در آن به شرح وظایف شوراهای ولایتی و موضاعات مربوط به این شوراها پرداخته شده است که به نقل از جزوه قانون شوراهای ولایتی افغانستان وظایف شوراهای ولایتی را در زیر می آوریم:
شورای ولایتی دارای وظایف و صلاحیت های ذیل می باشد:
۱- مشارکت در تعیین اهداف انکشافی حکومت در ساحات اقتصادی، اجتماعی، صحت، معارف و بازسازی و سایر امور مربوط به ولایت.
۲- ارایه مشوره در مورد استفاده مؤثر از منابع مالی ولایت.
۳- مشارکت در حل اختلافات و منازعات قومی و محلی از طریق جرگه های اصلاحی.
۴- ارایه مشوره در مورد طرح پلان (برنامه) انکشافی ولایت و پلان (برنامه) پیش بینی شده قبل از پیشنهاد به حکومت.
۵- سهمگیری فعال به طرق ممکنه برای از بین بردن رسوم و عنعنات مغایر شریعت اسلامی و قانون (ازدواج های اجباری، بد دادن زن ها وامثال آن ) و مساعی در تأمین حقوق بشر.
۶- بازدید از محلات سلب آزادی به استیذان مقامات مربوط، تحلیل و ارزیابی عمل کردهای مراجع حراست قانون و حقوق و ارایه گزارش در مورد به اداره ولایت.
۷- سهمگیری مؤثر و فعال در جلوگیری از زرع کوکنار، تولید، نگهداری و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد به آن واستعمال مسکرات، از طریق آگاهی دادن از خطرات استعمال مواد مذکور، جلب همکاری مردم و مساعدت با مؤسساتی که در امر مبارزه علیه مواد مخدر فعالیت می نمایند.
۸- حصول معلومات در رابطه به اجراآت و پلان کار اداره ولایتی و شعبات مربوط.
۹- بررسی پلان انکشافی و نحوه ی مخارج سالانه اداره ولایتی وارایه گزارش آن به ساکنین ولایت مربوطه از طریق رسانه های همگانی.
۱۰- سهمگیری در حفظ آثار تاریخی و جلوگیری از تخریب، سرقت و قاچاق آن.
۱۱- مشوره با ساکنین ولایت از طریق جلسات مشورتی عمومی حداقل هر سه ماه یک بار و با والی و مسؤلین ادارات مربوط حد اقل هر ماه یک بار.
حالت انحلال
در فصل چهارم قانون شوراهای ولایتی و در ماده های دهم و یازدهم این قانون صحبت از حالت تعلیق و انحلال شوراها با این عبارت ها به میان آمده است: « ماده دهم: هرگاه مطابق حکم مندرج ماده (۱۴۳) قانون اساسی افغانستان در یک و یا چند ولایت حالت اضطرار اعلان گردد، شورا و یا شوراهای مربوط تعطیل و والی طبق دساتیر و هدایات مقام ریاست جمهوری، تدابیر لازم را جهت اداره امور ولایت اتخاذ و با رفع حالت اضطرار شورا دوباره به فعالیت خود، آغاز می نماید.
مادۀ یازدهم: هرگاه شورای ولایتی مخالف احکام قانون اساسی واین قانون طوری عمل نماید که امن و نظم عامه مورد تهدید واقع گردد، شورا یا شوراها تعلیق و موضوع توسط هیات مؤظف که از طرف رییس جمهور تعیین می شود بررسی شده و در صورتی که در نتیجه تحقیقات ثابت شود که اعضای شورا از وجایب قانونی خویش تخلف ورزیده اند، بالاثر پیشنهاد هیات و تایید ستره محکمه، رییس جمهور با صدور فرمان، انحلال شورا و انتخابات مجدد را امر می نماید.»
در این دور انتخابات شوراهای ولایتی که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در ۲۹ اسد ۱۳۸۸ صورت گرفت ۳۳۳۹ نامزد شرکت کردند که از جمع این نامزدان ۴۲۰ نفر به شوراهای ولایتی در ۳۴ ولایت افغانستان راه پیدا خواهند کرد. که از آن جمله یک چهارم کرسی ها یا بیشتر به زنان اختصاص دارد.
جوانان و شورای ولایتی
آقای فرهاد مجیدی نامزد شورای ولایتی هرات:
اول تراز همه سلام و ادب دارم خدمت تمام حاضرین. هدفم رسیدن به جامعه ای ایده آل است که در آن عدالت اجتماعی بر اساس یک نژاد و آن هم نژاد انسانی پایه ریزی شود. شورای ولایتی می تواند پلکانی محسوب شود که با وجود راهکارهایم مرا به هدفم نزدیک تر کند.
راه کارها
ترغیب فرهنگ مشارکت عمومی در جهت حل مشکلات و ارایه کارکردهای مفید از طریق ایجاد جنبش های شورایی از ستون محله، ناحیه، مکتب و دانشگاه.
به عقیده ی من فرهنگ مشارکت باید از سطوح پایین اجتماعی شکل گیرد و به سطوح عالی تر برسد به طوری که محیط های آموزشی که به گونهی جامعهی کوچک محسوب می شوند بتوانند با شخصیت بخشیدن به شاگردان و دانشجویان از طریق عضویت آنان در شوراها سر آغازی برای مشارکت آنان در عرصههای مختلف باشند.
شورا سازی در محیط های آموزشی این توانایی را در شاگردان و دانشجویان ایجاد می کند که آنان توانایی مقابله با بسیاری از مشکلات را دارند و می توانند در بسیاری از تصمیم گیری ها در جهت حل مشکلات سهم سزایی داشته باشند. به عقیدهی من شورا سازی در محیط های آموزشی در شرایط فعلی می تواند مرکز انتقال آگاهانهی فرهنگ شورایی در بین مردم، اقشار و طبقات مختلف جامعه باشد و بدین منوال نسل جوان می تواند پویایی و تحرک خویش را از قوه به فعل تبدیل نماید. به همین ترتیب شورا های محلی و ناحیه به عنوان نهاد هایی مدنی و برخاسته از مردم می توانند تقاضاهای برحق و قانونی آنان را به شورا های ولایتی ارایه نمایند و زمینه ساز مشارکت مردم در امور مربوط به محل و ناحیه خود گردند.
تلاش و پافشاری در جهت ایجاد دفتر مطالعات و برنامه ریزی ولایتی
با ایجاد دفتر مطالعات و برنامه ریزی ولایتی سعی خواهد شد تا آگاهان جامعه در زمینه های مختلف دعوت به همکاری گردند تا اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه را مورد بررسی قرار دهند و با آمار و ارقام به دست آمده سعی نمایند به کمک ارگان های مربوط شرایط و تسهیلات لازم را برای شهروندان به وجود بیاورند. و به نوعی نابسامانی های شرایط کنونی را به چالش کشیده در جهت رفع آن برنامه ریزی نمایند و مطابق به آن اولویت های باز سازی و تسهیلاتی را شناسایی و در اختیار موسسات و ارگان های کمک رسان قرار دهند. تا مطابق به نیاز و ضرورت های اساسی، بودجه های اختصاص یافته شان را در طول یک سال در محور های مشخص به مصرف برسانند. هم اکنون یکی از مشکلات شهر هرات عدم مدیریت شهری است که بیشتر به صورت سنتی اداره گردیده و ایجاب می نماید با توجه به شرایط اقتصادی کشور ما با مدیریت قوی و سالم از منابع به شکل درست آن استفاده گردد، به گونه ای که از حداقل امکانات حد اکثر استفاده به عمل آید.
برقراری ارتباط با مراکز علمی و فرهنگی کشور های دیگر، استفاده از تجربیات آن ها از طریق مرکز مطالعات و برنامه ریزی ولایتی و شناساندن ولایت هرات به عنوان یک شهر علمی و فرهنگی، می تواند باعث فراهم آوری زمینه دید و بازدیدهای دانشمندان و محققان دو طرف گردد که با منابع خود هر کدام می توانند ولایت هرات را در زمینه های پیشرفت و ترقی یاری رسانند.
تشخیص آسیب ها و بحران های اجتماعی از جمله عمده ترین وظایف این مرکز به شمار می رود که می توان با شناخت آن¬ها راه کار های مبارزه با آن¬ها را تشخیص داد. مرکز مطالعات و برنامه ریزی می تواند با تدوین دورنمایی از وضعیت ولایت هرات در زمینه های مختلف این امکان را مهیا سازد که نسل آینده با دست آورد هایی در جهت شناخت آن چه هست برای تغییر به آنچه باید باشد مواجه شود.
ایجاد صندوق های حمایتی از جوانان، اطفال، محله ها و آبده های تاریخی
ترغیب و تشویق مسئولین و نهادهای فعال در امور جوانان برای ایجاد صندوق های حمایتی از جوانان بی بضاعت به هدف کمک به جوانانی که هنوز نتوانسته اند به دلایل ضعف اقتصادی ازدواج نمایند یا به تحصیلات عالی خود ادامه دهند و همچنین ایجاد صندوق های حمایتی از اطفال به هدف فراهم آوری تسهیلات برای ادامه ی تحصیلات و جلوگیری از تکدی گری، انجام کار های شاقه و شغل های کاذب.
با توجه به موجودیت بیش از ۷۰۰ آبده ی تاریخی و میراث فرهنگی ارزشمند در هرات تلاش خواهم کرد با همسویی و همکاری موسسات خدماتی، تجار ملی و افراد خیر، صندوق های حمایتی از آثار و میراث های تاریخی و فرهنگی را تشکیل داده در ایام و مناسبت های ویژه، از طریق برگزاری محافل و گرد همایی ها و تبلیغات مختلف، افکار عمومی را در جهت حفظ هرچه بیشتر آثار باستانی ولایت مان جلب نمایم.
تلاش در جهت ارایه ی طرح های مؤثر فقر زدایی، ایجاد اشتغال و بالاخره رشد اقتصادی هرات
به عقیده ی من باید فقرزدایی از اطراف و دهات آغاز گردد و با ارایه ی امتیازات و حمایت از تولیدات مالداران و کشاورزان و بازاریابی مناسب برای فروش اجناس شان در داخل و خارج از کشور، زمینه کار برای آنان در محل سکونت شان فراهم کنیم که این خود باعث کاهش معضله های داخلی که اغلب روستا نشینان برای کسب کار وارد شهر می شوند، خواهد شد. این اقدام ضریب بی کاران داخل شهر را به صورت قابل ملاحظه ای کاهش خواهد داد.
حمایت از تولیدات و کارخانه های داخلی در کنار صعود آمارهای اقتصادی برای هرات می تواند زمینه ی کاری را برای هزاران نفر فراهم نماید و این به معنای موفقیت اقتصادی این شهر خواهد بود. در همین حال با ارائه ی طرح ها و راهکار های درست می توان مانع سرمایه گذاری های غلط گردید و با مدیریت قوی می توان نتیجه ی مطلوب را گرفت.
احداث (برج های دوقلو) یک نمونه از سرمایه گذاری غلط را نشان می دهد که سرمایه ی ملی را بدون هیچ کاربردی اشغال نموده است و دیگری پروژه ی سمنت هرات است که به دلیل عدم حمایت دولت کار آن متوقف گردید و سرمایه ی آن از بین رفت. بناً دو اصل حمایت و مدیریت می تواند گره گشای خوبی برای بهبود اقتصاد شهری هرات در شرایط کنونی باشد.
شورا ها می توانند با حمایت و ارائه ی طرح های جامع در حد قابل توجهی زمینه را برای سرمایه گذاری درست فراهم نمایند و همچنین فقر و بی کاری را کاهش دهند.
ارائه ی طرح های مؤثر در جهت کاهش بیماران مبتلا به مواد مخدر
در حال حاضر اعتیاد یکی از مهم ترین چالش های موجود در جامعه ی ما است. به اساس آمار، ولایت هرات بیش از ۴۰۰۰۰ بیمار مبتلا به مواد مخدر دارد که بیشترین آن ها را جوانان تشکیل می دهند و ضرورت به درمان دارند و از آن جای که همه بر خطرآفرین بودن این معضل اجتماعی و تاثیرات نامیمون آن در زندگی اجتماعی به ویژه ایجاد زمینه های موثر در فرو پاشی کانون خانواده ها و تأثیرات منفی برخاسته از آن در اجتماع نظر موافق داریم و با توجه به افزایش روزافزون شمار بیماران مبتلا به مواد مخدر و تآثیرات سوء آن در جامعه اقدامات انجام شده در این راستا کمرنگ و ناچیز بوده، اقدامات بیشتر عملی از سوی نهاد های دولتی و غیر دولتی را می طلبیم.
خانم شهناز غوثی نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خدای من و تو
سلام خدمت همه حاضرین
نخست از همه فکر می کنم در این دوره باید از شعار گذشته و به مرحله ی اجرا و عمل کرد برویم. اگر با حمایت و پشتیبانی شما من موفق شوم به یاری خدا خدمتگار همه خواهم بود و هرچه در توان خود داشتم دریغ نخواهم کرد. دیگر این را خواهان هستم که حقوق برادر و خواهر یکسان باشد. هدف دیگر من این است که سطح تولیدات داخلی کشور ما بلند برود و من از این طرح مطلقاً حمایت می کنم. دیگر بار هم تاکید می کنم هرچه که از توان من باشد دریغ نخواهم کرد.
اگر شما سوالاتی داشته باشید من حاضر هستم به آن ها جواب بدهم.
آقای احسان حاجی زاده نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خداوند
تشکر خاص از بنیاد آرمان شهر که زمینه را مساعد ساختند تا تعدادی از نامزدهای شورای ولایتی در کنار هم بنشینند و در مقابل جمعی از مردم صحبت کنند.
من یادداشت یا نوشته ای ندارم، همچنان سابقه ای در شورای ولایتی هم ندارم، آنچه که من می گویم بر اساس هفت سال مطالعات عده ای از جوانان افغانستان است که با هم کار کردند.
شما همه می دانید که شورای ولایتی صلاحیت های زیادی ندارد، شاید تجربه ی ۴ ساله ی شورای گذشته به ما و شما این مساله را ثابت کرده باشد، شاید ما و شما همیشه اتهام بسته باشیم که وکلای شورای ولایتی ما کاری نکردند.
دوستان عزیز فکر می کنم شورای ولایتی ما کمتر از بیست نفر عضو خواهد داشت. من کوشش می کنم بیشتر نمایندگی از نسل فراموش شده ی جامعه کنم، نمایندگی از نسل به تاریخ سپرده یا به قول معروف کسانی که به تاریخ پیوسته اند. نسلی که سوختند ولی کسی از آن ها یادی نکرد، جوان هایی که جوان نیستند. در هر گوشه ی افغانستان که ببینیم مشکلات به حدی است که انسان از نوشتن و مطالعه پیرامون آنها ناتوان است. ولی ما می پردازیم به بعضی از مشکلات خاص:
من فکر می کنم بهتر خواهد بود که نمایندگان شورای ولایتی، مخصوصاً خود من در صورت راه یافتن، کوشش کنیم پل ارتباطی باشم بین مردم و حکومت.
من با توجه به مسلک خود حرف می زنم چون من روزنامه نگار هستم، و در دانشکده ی زبان و ادبیات دیپارتمنت ژورنالیزم (روزنامه نگاری) درس می خوانم، ما باید نقش اطلاع رسان را داشته باشیم و مسایلی را که از ملت پنهان می شود، چه در داخل دستگاه حکومتی و چه بیرون از آن به اطلاع مردم برسانیم. شماری از اعضای شورای ولایتی طی دوره ی کاری خود چیزهایی دریافته اند که شاید یکی از ما حتا فکر این چنین پدیده هایی را نکرده باشیم. من فکر می کنم که ما باید واقعیت ها را ببینیم و به واقعیت ها بپردازیم. واقعیت هایی که امروز به سرطان عینی تبدیل شده است. چیزهایی که خارج از تصور است. ما تجربه های زیادی در دوره ی هفت سال فعالیت های اجتماعی و فرهنگی خود داشته ایم. این تجربه ها به ما آموخته اند که کمتر شعار بدهیم و بیشتر عمل کنیم. ما آموخته ایم که هر آن چه که فکر می کنیم و هر چیزی را که می نویسیم به عمل تبدیل کنیم.
من در صورت برنده شدن سعی خواهم کرد در شورای ولایتی بیشتر صحبت بکنم، سعی خواهم کرد بیشتر با مردم خود و با موکلین خود در هر گوشه ی هرات در تماس باشم. آن چه مسلم است، ضروریات بسیار مهم و اساسی جامعه ی ما است. افغانستان هنوز در شرایطی قرار ندارد که تمام مشکلات را بتواند حل کند. بنابر این، سعی خواهم کرد تعهدی را که هفت سال پیش با تیمی از جوانان در مقابل خانواده های شهدا، مجاهدین و مردم آسیب دیده ی کشور داشتم، دنبال بکنم. و سعی خواهم کرد کسانی را معرفی نمایم و از حقوق کسانی حمایت کنم که از کوچک ترین حقوق خود محروم شده اند. شاید کسانی که در این جا نشسته اند از خیلی مسایل دور باشند و خیلی مسایل را درک نکنند.
دوستان! من در صورت برنده شدن کوشش خواهم کرد کمتر در دفتر بنشینیم و بیشتر وقت خود را در داخل کوچه ها و خانه های مردم مستضعف خود بگذرانم و در یک کلام من قبل از پرداختن به پروژه های عمرانی، مثل مکاتب و دانشگاه ها، سعی خواهم کرد به مسایل مهم تر از آن بپردازم و آن حقوق اساسی عده ای از مردم ما است که به دست یک تعدادی دیگر زیر پاشده و از بین رفته است. دوستان عزیز ما در جامعه ای زندگی می کنیم که حد اقل ۹۵ درصد این جامعه بی سواد هستند. من به عنوان نامزد شورای ولایتی تلاش می کنم که حتا از طریق ایجاد کلاس های سواد آموزی در روستا ها، چون بیشتر تاکید من در ولسوالی ها و قریه جات است، به رفع این پدیده شوم بپردازم. یکی از مسایل دیگری که باید به آن توجه شود مجاهدین افغانستان و مشخصاً بحث خانواده ی شهدا است، من در هر حالت و در هر شرایط مدافع مجاهدین و مبارزین و قهرمان های افغانستان خواهم بود.
خانم مونسه حسن زاده نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خدا
سلام و عرض حرمت خدمت همه و تشکر از بنیاد آرمان شهر.
بنده دارای مدرک لیسانس از دانشگاه هرات (دانشکده ی زبان و ادبیات فارسی) هستم. دوازده سال پیش فعالیت های خود را در همین شهر آغاز کردم، ۴ سال به عنوان معلم بودم و ۸ سال مدیریت لیسه های خصوصی را عهده دار بودم و به هدف خدمت صادقانه به میدان آمدم. چون از بطن این جامعه بیرون شده ام از تمام درد های این جامعه با خبر هستم. در ضمن به هیچ جریان سیاسی وابسته نیستم.
امروز جامعه ی ما نیاز دارد به خدمت گزاران واقعی. اگر ۲۱ نفری که قرار است به شورای ولایتی راه بیابند هدف شان خدمت باشد یک شورای خیلی خوب و قوی می تواند به میان آید. دوستانی که به شورای دور دوم راه می یابند باید سعی کنند یک شورای قوی تشکیل دهند و همه با مسئولیت پذیری خاص کار های خود را انجام دهند و حرف های خود را با جدیت به کرسی بنشانند.
اهداف من در چهار بخش است:
اولین هدف من رضای خدا و خدمت به مردم است.
هدف دوم من دفاع از منافع ملی کشور (هر طرح و برنامه ی که به منفعت همه است از آن دفاع می کنم.)
هدف سوم من عملی ساختن برنامه ها و طرح های شورای ولایتی است.
هدف چهارم من رسیدگی به مشکلات و حقوق مردم و به خصوص زنان محروم کشوراست.
آقای سید مسعود حسینی نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خداوند
قبل از این که ما اهداف خود را بیان کنیم خوب است که چالش ها و مشکلات فراروی هرات را مورد بررسی قرار بدهیم. من می خواهم روی جنبه ای دیگری صحبت کنم و بر خلاف دیگران به این باور هستم که شورای ولایتی صلاحیت خیلی زیادی دارد. تا جایی که شورای ولایتی می تواند در هر کاری دخالت کند و هر کاری که خلاف منافع جامعه باشد در برابر آن ایستادگی کند و هر کاری که به نفع جامعه است، برای اجرای آن پا فشاری کند و از اجرای هر کاری که خلاف منافع ملی کشور است، جلو گیری کند. بناً هیچ محدودیتی برای کار شورای ولایتی وجود ندارد. مشخصاً می خواهم بگویم که هرات به سه چالش عمده ی رو به رو است. من می خواهم این سه چالش را از بعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به بررسی بگیرم.
یکی از این چالش ها دولت مرکزی است، دولت مرکزی همواره در عرصه ی سیاست به عنوان یک عنصر مشکل ساز برای هرات برخورد کرده است. می بینیم زمانی که ما والی از هرات داشتیم دولت عملاً وارد مبارزه شده و کسانی مانند امان الله را ساپورت (حمایت) کرد تا بالاخره قدرت را از هرات و هراتی ها بگیرد.
در عرصه ی اقتصاد دولت مرکزی باز هم نسبت به هرات بازی دوگانه ای را انجام داده است، مثال زنده ی این مساله این است که یک تاجر وقتی می خواهد یک کالای تجارتی را از بندر اسلام قلعه به افغانستان وارد کند باید چهار هزار دالر محصول بدهد در حالی که همان تاجر اگر از طریق گمرک نیمروز وارد افغانستان سازد محصول آن یک هزار دالر است. به طور طبیعی دولت مرکزی کوشیده است وضعیتی ایجاد کند تا منافع هرات به بقیه سپرده شود.
موضوع مواد مخدر نیز یکی از چالش های دیگر است که به سیاست یک بام و دو هوای دولت مرکزی در قسمت هرات برخورد می کند. چند روز پیش شاید شما از طریق تلویزیون دولتی هرات شنیده باشید که «چند تن تخم خاشخاش را از هرات جمع آوری کردند.» در هرات حتا تخم خاشخاش را جمع اوری می کنند در حالی که در هلمند دولت مرکزی بارها اعلام کرده که اگر این مردم خاشخاش کشت نکنند پس چه کار کنند. در واقع منافع کلان اقتصادی مواد مخدر در هلمند به دست یک عده می افتد ولی هرات از این منافع کلان بی بهره است.
در قسمت فرهنگ: ما در دانشگاه هرات دو نفر استاد نداریم که درجه ی دکترا داشته باشند، یعنی ما وقتی دو نفر به این صفت نداریم. به نظر شما درست است که ما هرات را شهر علم و فرهنگ بگوییم؟ نه! امروز متاسفانه در عرصه ی فرهنگ و علم هرات از جمله ضعیف ترین ولایت ها است. حتا هرات را نمی شود با جلال آباد و وردک مقایسه کرد. یقیناً اگر کسی بیاید استادان هرات و جلال آباد را آمار بگیرد استاد های جلال آباد بیشتر خواهند بود. امروز حق و حقوق هرات را دولت مرکزی به خزانه ی یک تعداد ولایات دیگر داده است.
در باره ی اجتماع: اجتماع هرات اخیراً دستخوش دو قضیهی خطر ناک شده است. که یکی موضوع قوم گرایی است و دیگری موضوع مذهب. با تاسف حتا شورای ولایتی قبلی هم به این مسایل بدبین بود. شما اطلاع دارید، تا آن جایی که از پنج شش سال پیش من از هرات اطلاع دارم ، ما در هرات به نام قوم شورا نداشتیم و لی امروز ما به نام شورای پوپل زایی، شورای تاجیک، شورای سادات، شورای اوزبک، شورای هزاره و… داریم که این چیزی جز دامن زدن به اختلافات نیست و در نتیجه بالاخره نظم جامعه ی هرات را این مساله به هم ریخت. همچنان ما در هرات کسی را به نام شیعه یا سنی نمی شناختیم و همه هراتی شناخته می شدیم. ولی متاسفانه امروز یک تعداد مقامات بلند پایهی دولتی حتا از درون ارگ کاری کردند که هرات را به نام شیعه و سنی از هم متفرق بسازند. این ها مسایلی بودند که از طرف دولت مرکزی بالای ولایت هرات تحمیل شده است.
از جهت دیگر من به این باور هستم که در همین چهار عرصه ای که من بیان کردم بزرگان هرات نیز کم کاری کردند. متاسفانه بزرگان هرات وقتی که به مرکز رفتند معامله کردند. ما اگر پنجشیر و هرات را با هم مقایسه کنیم؛ پنجشیری ها دست آوردهای بزرگی داشتند ولی هراتی ها در این زمینه ضعیف عمل کردند.
خانم فاطمه جعفری نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خداوند
عرض سلام خدمت همه
قبل از اینکه به مسایل دیگر بپردازم می خواهم خود را بیشتر معرفی کنم. من دوران مهاجرت را در ایران سپری کردم و بعد از این که دوران دبیرستان را به پایان رسانیدم بزرگترین مشکل دوران غربت ما این بود که جمهوری اسلامی ایران به ما اجازه ی ادامه ی تحصیل را به دلایل مختلف نداد. پنج سال پیش وارد هرات شدم و رشته ی قابلگی را خواندم. امروز به عنوان استاد قابلگی انستیتوت علوم طبی هرات مصروف تدریس هستم.
انگیزه ای که خود را نامزد شورای ولایتی نمودم این بود که با توجه به زندگی ۵ ساله مهاجرتی که در ایران داشتم همین امر باعث شد که من خود را به شورای ولایتی نامزد نمایم.
یکی از مشکلاتی که امروز به صورت جدی مطرح است خلاء یک تفکر سیاسی در میان سیاست پیشه گان ما است. چیزی که بزرگترین مشکل را در میان هرات و هراتی ها به وجود آورده است. هر روز ما به سمت قومی شدن و مذهبی شدن می رویم. اگر به اجتماع خود نگاه کنیم هر قوم ما و هر طایفهی ما یک نامزد در شورای ولایتی دارد. همچنان در ریاست جمهوری. با تاسف آن معیاری که باید در نظر گرفته شود در نظر گرفته نمی شود. چیزی که در کشورهای دموکراتیک دنیا مهم است این است که شایستگان هر ملتی انتخاب می شوند. اما چیزی که برای ما مساله است و مهم است متاسفانه مسایل قومی، مسایل مذهبی و زبانی است. این مسایل ما را از انتخاب شایسته باز می دارد و ممکن است نام بلند هرات به عنوان مهد علم و فرهنگ را زیر سوال ببرد. می ترسم از طریق انتخابات شورای ولایتی ما خراب ترین نامزد ها را وارد میدان کنیم. با تفکری که امروز داریم بیشتر از این که به شایستگی توجه داشته باشیم به منطقه، قوم و نژاد توجه داریم. ما امروز ادعا می کنیم که با یک تفکر سالم وارد میدان شدیم اگر امروز ما حرفی می زنیم، در باره ی خانوادهی هرات گپ می زنیم نه در بارهی خانواده ی تاجیک، پشتون و هزاره و غیره. ما با این تفکر سالم در میدان هستیم و فکر می کنیم اگر این تفکر عمومیت پیدا کند بسیاری از مشکلات امروز و فردای هرات را حل می کند. یکی از دلایلی که من قدم به میدان گذاشتم همین بود.
مساله ی دیگر این است که زنان ما در چوکی (مقام) های مختلف دولتی و غیر دولتی تکیه زدند اما جای تاسف است که اعلام کنیم اینها بیشتر شکل سمبولیک دارند. کسی از ما زنان به خاطر شایستگی در آن چوکی ها حضور ندارند. من فکر می کنم که هر کدام از زنان ما که توانایی های خود را بروز بدهند در جایگاه های بلند تری قرار خواهند گرفت. اگر برنامه داشته باشیم مسلماً می توانیم مشکلات خود را حل کنیم. باور من این است که باید هویت زن هراتی ترمیم شود. زنان ما به سه دسته تقسیم می شوند. یک دسته زنانی هستند که بزرگترین فضیلت برای شان در خانه ماندن است. بدون این که حتا کوچک ترین برنامه ای برای در خانه ماندن داشته باشند، یا کوچکترین آموزشی ببینند برای تربیت فرزند، خانواده و امثال این ها.
دسته ی دیگر زنانی هستند که بدون کوچکترین مطالعه ای حاضر هستند از مُدل کشورهای دیگر پیروی کنند. با تاسف این دسته هم نمی توانند مشکلات موجود جامعهی ما را حل کنند.
سومین دسته ی زنان ما کسانی هستند که چگونه بودن خود را خودشان انتخاب می کنند، گذشته، حال و آینده را مطالعه می کنند. من اطمینان می دهم که این ها موفقانه تجارب جهان را می خوانند و از آن ها الگو برداری می کنند. من معتقدم که زنان باید اول خود را بشناسند و بعد از شناخت هر کاری می توانند انجام بدهند. (البته در چوکات [چارچوب] اصول اسلامی)
با توجه به برنامه هایی که دیگر دوستان مطرح کردند من می خواهم چند نکته را به عرض برسانم. اولاً ببینیم که شورا چه صلاحیت هایی دارد و در چوکات صلاحیت های کاری باید چه کاری انجام بدهد؟ من فکر میکنم شورای ولایتی یک پل ارتباطی است بین مردم و دولت که:
۱- مشکلات مردم را به دولت انعکاس بدهد.
۲- تلاش بکند تا دروازهی اتاق روسا را به روی مردم باز کند.
۳- اعتماد مردم را نسبت به دولت تقویت کند.
و نهایتا مهم ترین برنامه ای که شوراهای ولایتی باید در نظر داشته باشند ایجاد ارتباطات سالم بین اقوام مختلف ساکن در هرات است، چیزی که یکی از اصلی ترین برنامه های شورای ولایتی هست و در قانون اساسی ذکر شده و امروز هم باید نمایندگان ما به این مسأله بیشتر از هر مساله ای توجه داشته باشند. مساله ای که ما امروز در هرات داریم یک ارتباطات ضعیف و نا سالمی هست که بین اقوام مختلف ساکن در ولایت هرات وجود دارد. یکی از اصلی ترین برنامه های ما در شورای ولایتی همین است که ایجاد اعتماد، مودت و دوستی بکنیم. ملت ستم دیدهی ما بیشتر از هر چیزی دیگری به همگرایی نیاز دارد، و مسالهی دوم نظارت بر کار ادارات دولتی است. چیزی که یکی از اصلی ترین وظایف شورای ولایتی است و در قانون اساسی نیز ذکر شده است. در این بخش کار هایی شده اما باید کارهای بیشتری نیز صورت گیرد. چیزی که ما شاهد آن بودیم این بود که شورای نو پایی را داشتیم آن هم بعد از چندین سال جنگ.
آقای سید وحید قتالی نامزد شورای ولایتی هرات:
به نام خداوند پاک
من یادداشت برداری نکردم و از پیش هم چیزی تهیه نکرده ام فقط می خواهم کوتاه چند نکته ای را که در ذهنم است بیان کنم.
من یک دید گاه دارم که بیشتر دیدگاه شخصی من است. مشکل اساسی این است که هم کارکردها زیر سوال است و هم طرز عملها. من فکر می کنم کسانی که برای اولین بار شورا را نهادینه کردند خیلی به شورا سطحی نگاه کردند و این یک شورای حکومتی جلوه می کند تا یک شورای مردمی. دوستان عزیز اگر متوجه شده باشند در قانون اساسی یک نکته بیان شده است که شورای ولایتی را حکومت در هنگام اضطرار تعطیل اعلام می کند تا حالت دوباره به وضعیت عادی برگردد و بعد حکومت اعلام بکند به فعالیت این نهاد. به نظر من بزرگترین مشکل این جا است زیرا من احساس می کنم بهترین زمانی که شورا به درد مردم بخورد حالت اضطرار است. حالت اضطرار چگونه به وجود می اید؟ آیا ما مشروعیت شورا را زیر سوال نمی بریم؟ به نظر من می بریم.
خانم عدیلا حقمل نامزد شورای ولایتی هرات:
تشکر از شما
من می خواهم چند نکته را در باره ی خود عرض کنم بعد به برنامه های خود بپردازم. من نامزد مستقل هستم، دانشجوی دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی و در انستیتوت خصوصی مصروف تحصیل هستم. مدت شش سال در ادارات دولتی و غیردولتی در راستای اقتصادی و فرهنگی ایفای وظیفه نمودم و تا حال در سکرتریت (دبیرخانه) ریاست خدمات مسلکی سکتور (بخش) مطالعات کار نمودم و در همین مدت سه انگیزه مرا وادار کرد تا در شورای ولایتی نامزد شوم:
یکی توانایی و خلاقیت و استعداد جوانان. چون خود یکی از این جمع هستم و بسیار با رنج و خشونت مبارزه کردم تا راه یافتم به دانشگاه و بعد امروز توانستم خود را نامزد شورای ولایتی کنم.
دوم حضور خانم ها در عرصه ی سیاست: زنان نیم پیکر جامعه هستند. اگر ما به صدر اسلام نگاه کنیم تمام زوجه های مطهر پیامبر دوشادوش مرد ها در تمام عرصه ها کار می کردند، بنابراین ما نیز می خواهیم دوشادوش برادران مان در بازسازی و نوسازی کشور سهیم شویم.
موضوع سومی: من در طی همین چند سال کار اجتماعی خود اشخاص و افرادی را دیدم که کسی صدای شان را نمی شنید و کسی به داد شان نمی رسید. من می خواهم پل ارتباطی میان این دو شوم. البته بدون تبعیض و بدون امتیاز. من آن چه را که دوستان مطرح کردند به نوبه ی خود تایید می کنم. بیایید گذشته ها را فراموش کنیم، با وحدت و یک پارچگی مشکلات مان را حل کنیم. ما از این وضعیت خسته شدیم، مشکلات و کشمکش ها همه ی ما را خسته ساخته است. بیایید یک افغانستان جدید با اتفاق و اتحاد و یک پارچگی با هم داشته باشیم و افغانستان را خود ما با غرور و شهامت خود آباد سازیم. انشاء الله و به همکاری یکدیگر کاری کنیم که از هیچ خود چیزی بسازیم.