حق کار مهاجران در کشوری مانند ایران همواره با بحثهای مختلفی روبهرو بوده است. بیشترین مهاجران ساکن ایران را افغانها تشکیل میدهند و طی سالیان طولانی که آنها در ایران چه به صورت قانونی و چه به صورت غیرقانونی حضور داشتهاند؛ برخوردهای مختلفی از جانب حکومت با حق کار کردن آنها رخ داده است.
طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ بیشترین مهاجرانی که به ایران آمدند افغانها بودند. مهاجران از کشور افغانستان با تعدادی بالغ بر دو میلیون و سیصد هزار نفر در سال ۲۰۱۳ عمدهترین مهاجران در ایران را شامل میشوند و بعد از آن کشورهایی نظیر؛ عراق، پاکستان، آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان و ترکیه قرار دارند.
طی این سالها روند مهاجرت خارجیان به ایران سیری نزولی را طی کرده به طوری که تعداد مهاجران در ایران از چهار میلیون و دویست و نود هزار نفر در سال ۱۹۹۰، به دو میلیون و هشتصد هزار نفر در سال ۲۰۰۰، دو میلیون و ششصد و نود هزار نفر در سال ۲۰۱۰ و سرانجام به دو میلیون و ششصد و پنجاه هزار نفر در سال ۲۰۱۳ رسیده است.
۳۳افغانهای ساکن ایران؛ عموما ارزانترین کارگران در زمینهی ساخت و ساز به شمار میآیند و همین مساله واکنشهای مختلفی را به دنبال داشته است. این واکنشها حضوری همیشگی در بحثهای پیرامون حق کار داشته است، به صورتی که صاحبان کار؛ ترجیح میدهند هزینهی کمتری برای کار برابر یک مهاجر افغان که به صورت غیرقانونی در کشور روزگار میگذراند با یک شهروند ایرانی بپردازند و همین مساله با وجود اینکه غیرقانونی عنوان میشود؛ دامنگیر کارگران شهروند ایران است. این دامنگیری از این رو است که به شهروندان ایرانی باید بر اساس نرخ تعیین شده در وزارت کار؛ پرداخت صورت گیرد اما با توجه به ترجیح صاحبان کار در انتخاب کارگران افغان؛ آمار بیکاری در میان کارگران ایرانی بالاتر میرود و دولت با پدیدهی بیکاری روبهرو میشود.
در ابتدای مهاجرت افغانها به ایران در حدود ۳۰ سال پیش؛ دولت ایران به افغانهای مرتبط با مجاهدین با ایجاد دفاتر سیاسی از جمله دفتر جمعیت اسلامی افغانستان، دفتر سیاسی حزب اسلامی افغانستان، دفتر سیاسی حزب وحدت اسلامی افغانستان و چند نهاد کوچک دیگر اجازه داد تا به فعالیتهای سیاسی بپردازند. به این صورت که دولت، دفاتر احزاب سیاسی را حمایت میکرد و مجاهدین افغان را تحت پوشش اقتصادی قرار میداد.
اما پس از گذر سالها؛ هماکنون کارجویان غیرمجاز خارجی به دلیل ورود به ایران بدون طی مراحل قانونی سعی میکنند در مکانهایی که امکان دیده شدن دارند، تجمع نکنند. نوع نگاه کارفرمایان خانهساز نیز باعث شده است تا درصد قابلتوجهی از کارگرانی که از آنسوی مرزها وارد کشور شدهاند، شغلی برای خود دستوپا کنند. در حال حاضر، اتباع افغانستان عموما در مشاغلی مانند کشاورزی، دامداری، ساختمان و مشاغلی از این دست حضور دارند.
در دههی ۷۰ سیاست دولت ایران در رابطه با این گروه از مهاجران تغییر کرد و از مهاجران خواسته شد تا به کشور خود بازگردند. این درخواست هم از مهاجران افغان با مجوز زندگی و کار در ایران و هم از مهاجران افغان غیر قانونی صورت گرفت و سرانجام در سال ۱۳۸۱ دولت ایران قرارداد سهجانبهای را با دولت افغانستان و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل امضا کرد. این قرارداد در سال ۱۳۸۲ بازنگری و به مدت دو سال تمدید شد. در همین بین بسیاری از مهاجران افغان به کشور خود بازگشتند اما وضعیت زندگی برای آن دسته از آنها که در ایران باقی ماندند؛ نه تنها بهتر نشد که رو به وخامت گذاشت.
نه تنها حقوقی مانند هدفمندسازی یارانهها در ایران که در آذر ۱۳۸۹ تصویب شد در اختیار افغانهای دارای ۴۴مجوز زندگی در ایران قرار نگرفت، بلکه رفتار مردم و برخورد پلیس در برخی از شهرهای ایران با افغانهای ایران نیز رو به وخامت نهاد. در پی این موضوع بود که چند صد هزار افغان، ایران را به سوی افغانستان یا ترکیه و کشورهای اروپایی ترک کردند اما آنهایی که باقی مانند؛ همچنان از حقوق مساوی شهروندی با مردم ایران برخوردار نیستند.
این در حالی است که برخی از کارشناسان با تأکید بر مشارکت این گروه در نیروی کار کشور، حضور آنان را در کشور پراهمیت میدانند. استدلال این گروه این است که حدود ۶۰ درصد از جمعیت کل افغانها در مشاغلی فعالیت میکنند که نیاز چندانی به سواد و مهارت نداشته و جزو مشاغل سطح پایین جامعه اما زیرساختی به حساب میآید. مهاجران افغان در ۳ دههی گذشته نقش ویژهیی درعمران و آبادانی کشور ایران داشته اند که البته در کنار این مساله معضلات خاص خود را هم داشتهاند.
حق بیمهی بیکاری و خدمات اجتماعی، درمان، عیدی، حق دریافت گواهینامهی رانندگی و یا مزایای دیگر شامل افغانها نمیشود. اگر یکی از این کارگران غیرقانونی در زمان کار با آسیب جسمی روبهرو شود؛ هیچ قانونی او را حمایت نمیکند و حمایت از او به انصاف کارفرما بستگی دارد.
غلام ح. یکی از افغانهای ساکن نروژ است که در ایران به دنیا آمده است. خانوادهی او برای سالیان متمادی در ایران زندگی میکردند و هیچ یک از آنها دارای مجوز قانونی برای زندگی و یا کار در ایران نبودهاند.
غلام میگوید که پدرش از روزی که او به یاد دارد؛ کارگر ساختمان بوده است. دو برادر بزرگتر او هم در ایران کار میکردند که هم اکنون در کشور فنلاند به صورت قانونی کار و زندگی میکنند.
به گفتهی او پدرش در سن ۶۰ سالگی در ساختمانی که کار میکرد؛ مصدوم شد و صاحب کار هیچگونه کمکی به او نکرد و به سرعت کارگر دیگری از افغانستان که جوانتر بود را جایگزین او کرد. بیمه هیچ پشتیبانی از خانوادهی غلام نمیکرد و با بالا رفتن اجارهی خانهی مخروبهای که آنها در آن سکونت داشتند؛ وضعیت امرار معاش برای خانوادهی او سخت شده بود.
برادر بزرگتر غلام در یک مرغداری در حومهی تهران کار میکرد و درآمدی نابرابر با کارگران ایرانی داشت اما شکایتی هم نمیتوانست بکند چرا که با اولین طرح دعوا از سوی او؛ خانوادهی او با مشکلات فراوانی از جمله بازگشت اجباری به کشور افغانستان روبهرو میشدند.
غلام میگوید برادرش شبها پس از ۱۲ ساعت کاری، خسته به خانه میآمد و حتی قدرت حرف زدن هم نداشت. بعد از مصدوم شدن پدر؛ برادر بزرگتر غلام مجبور به اضافهکاری هم شد و حتی بیشتر از ۱۲ ساعت در روز کار میکرد.
برادر دیگر او اما در خیابانها با یک گاری به جمعآوری بطریهای پلاستیکی قابل بازیافت مشغول بود و در روز چندین تن زباله را زیر و رو میکرد تا بطریهای خالی را جمعآوری کند و به شرکت بازیافت تحویل دهد و در ازای هر کیلو؛ مبلغ مشخصی را دریافت کند.
آمارهای وزارت کشور و وزارت امور خارجه نشان میدهد در حال حاضر بیش از سه میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی میکنند که بخش مهمی از آنها (حدود دو میلیون نفر) مهاجران غیرقانونی هستند. همچنین میانگین سنی بیش از ۷۵ درصد افغانهای ساکن ایران بین ۱۵ تا ۲۵ سال است که سن رشد و اشتغال محسوب میشود و همین حضور جمعیت جوان جویای کار باعث شده تا بیشتر جمعیت مهاجران افغان ساکن ایران در شهرهای بزرگ و مناطقی که امکان کار وجود دارد زندگی کنند. (۱)
طبق مصاحبهها و گزارشهای سازمان ملل، مهاجران افغان ساکن در ایران با مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی، روحی و روانی، نبود هویت و کارت شناسایی، وضعیت نامناسب زندگی و تحصیلی و بهداشتی رو به رو هستند.
هشت ماده در قانون کار ایران با نام اشتغال اتباع بیگانه به کار کردن مهاجران در ایران اختصاص دارد اما بسیاری از این مواد در مورد مهاجران افغان که حدود ۳ میلیون نفر در ایران برآورد میشوند و حدود ۲ میلیون از این تعداد به صورت غیرقانونی در ایران روزگار میگذرانند، اعمال نمیشود و همین مساله مشکلات بسیاری را برای این گروه از مهاجران در ایران به وجود آورده است.
(۱) http://www.khabaronline.ir/detail/365936/Economy/market