۹ ثور ۱۳۸۹- هرات
به مناسبت بزرگداشت پنجاه سالگی خاتم حمیرا نکهت دستگیرزاده از شاعران بزرگ افغانستان
****
گفتگو گردان: روح الامین امینی
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
این بیت بزرگ حماسه آفرین زبان و ادبیات پارسی حکیم ابوالقاسم فردوسی دریچه پنجاه جلسه گفتگوی بنیاد آرمان شهر با عنوان گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان بوده است.
خرد مهم ترین عطیه به انسان است و وسیله انتقال آن به دیگران چیزی نیست جز قدرت بیان و تکلم که عده ای انسان را حیوان ناطق گفته اند و رابطه تنگاتنگ خرد و بیان اگر به میدان کاوش و عمل آید دردهای زیادی که امروز سراپای مان را در هم فشرده است نخواهیم داشت همان طور که باز هم حکیم طوسی فرموده است:
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
اما ربط این حرف و حدیث ها به گزارش پنجاهمین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان چیست؟
این جلسات همان طوری که بارها اشاره شده گفتگو را بدیلی بر جنگ و وحشی گری می داند قدرتی که در نهاد بشر وجود دارد و امروز در مورادی مانند کشور ما به فراموشی سپرده شده است و بر بنای کاخ خرد نیز گویا گرد فراموشی نشسته است.
سال ها جنگ و وحشی گری، کشتار و عصیان بر علیه انسانیت، سنگوارگی و تعصب بنیان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما را فروریخاتانده است و در سرزمینی که روزگاری رگ هایش آکنده از شعر مولانا یود امروز شاهدیم که سنگ سنگش آغشته از خون معصومیت بر زمین ریخته ایست که شاید روح بزرگانی موانند مولانا را آزرده ساخته است مولانایی که معتقد بود:
خشک مغزی و تعصب خامی است
تا جنینی کار خون آشامی است
ما در سرزمینی زندگی می کنیم که توجه به اهمیت قدرت گفت ریشه های عمیقی دارد و این مسأله در حدی محور توجه بوده که محمل بزرگ ترین اندیشه های ما در بیشتر زمینه ها زبان قدرتمند و تأثیر گذار شعر بوده است. کلامی که شفیعی کدکنی در تعریف آن می گوید “گرده خوردگی عاطفه و تخیل در زبانی آهنگین” که بزرگانی مانند مولانا، خیام، فردوسی، حافظ، سعدی، سنایی، عطار و بزرگان دیگری مانند این ها اندیشه های متعالی شان را نیز بر آن افزوده اند و در واقع مدرسه ای از انسانیت و کمال را پی افکنده اند کاخی که باد و باران روزگار نتوانسته است گزندی بر آن وارد کند.
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بدیلی که بنیاد آرمان شهر بر وضعیت فعلی دارد و با راه اندازی سلسله برنامه های گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان ارایه کرده تافته ای جدا بافته از فرهنگ انسانی نیاکان مان نیست آنانی که می دانستند:
دو چیز تیره عقل است دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی
و ما معتقدیم که امروز روز گفتن است؛ ما معتقدیم باید روبروی هم بنشینیم و گره ظاهرا کور مشکلات امروزی مان را باز کنیم به جای این که تفنگ برداریم و سر به کوه بیانبان بگذاریم و با خون یک دیگر بر روی سنگ سنگ این کشور دود و باروت بنویسیم جنگ، جنگ، جنگ…
اما نکته دیگری که در این مقدمه بلند تر از متن باید به آن اشاره شود این است که در این سرزمین کمتر شاهد تداوم و پیگری کارهای ولو ارزشمند بوده ایم همه حرکت ها مانند بادی گذرا آمده و رفته است کارهایی که در مقاطعی حتی بدون رسیدن به نتیجه به سرانجام رسیده اند و نقطه نابهنگام پایان بر آن ها گذاشته شده است. این مسأله شاید دو دلیل داشته باشد یکی این که ما نه از روی شناخت و تعهد بلکه از روی احساسات قدمی بر می داریم که بر زمین نگذاشته پشیمان می شویم و دوم این که خیلی زود منتظر همه نتیجه ها هستیم.
آن چه بنیاد آرمان شهر بدان معتقد است هر کاری به خصوص فعالیت های مدنی نیاز به تداوم و پیگیری دارد حتی ممکن است نتیجه اقدامی ده ها سال بعد چهره بنمایاند و از همین رو بود که برنامه های گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان به پنجاهمین رسید و این عدد مهمی است عددی که ما می دانیم نشانه پنجاه ماه تلاش خستگی ناپذیر است.
با همه این ها بالاخره پنجاهمین برنامه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان نیز برگزار شد اما با تجلیل از شخصیت یک زن که سی سال از عمرش را در سی سال جنگ گذرانده است سی سال جنگی که یا بر فرق او مرمی باریده و یا او را واردار ساخته تن به غربتی بدهد که موی سیاه و چشم تیره و نام افغانی در آن فضا می تواند تحقیر در پی داشته باشد و سرشکستگی.
تجلیل از پنجاهمین سالروز تولد بانویی که دم و بازدمش با شعر و شعور آمیخته اما در کلام شیرین و تلخش که شیرینی بیان دارد و تلخی محتوا، همواره رنج و درد مردمش جریان دارد با پنجاهمین جلسه بنیاد آرمان شهر رابطه ای مادی و معنوی دارد. ما در پنجاهمین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان آرامان شهر به استقبال پنجاهمین سالروز تولد این بانوی شعر رفتیم و معنویت کلام او که در مقابل ظلم و بیداد قد علم کرده است جزء دستور کار آرمان شهر است نهادی که به آزادی های مدنی می اندیشد به حقوق بشر فکر می کند و حرمت به حقوق زنان را بر تخم چشمش می گذارد.
زنی سوار آفتاب می رسد
صدا زنید خاک های خفته را
و بشکنید واژگان گفته را
زنی که می رسد ز ره
ز شب عبور کرده است
و مادر است
واژگان تازه را
خمیده گشت آسمان به زیر گام های او
دکلمه این شعر بانو نکهت توسط گفتگوگردان، آغاز گر برنامه بود و بعد از آن ولی شاه بهره رییس اطلاعات و فرهنگ هرات حرف هایی را به رسم خیره مقدم به نمایندگی از فرهنگیان و اهل قلم هرات ارایه کرد و از این بیت حضرت بیدل به عنوان تحفه ی خود یاد کرد:
عرض تعداد مراتب خجلت شوق رساست
آن چه دل ممنون دیدن ها شود آن بیمنمت
بعد از آن جلسه در اختیار خانم نکهت قرار گرفت که این بیت خواجه شیراز، حضرت حافظ را سرآمد حرف ها و شعر خوانی خود قرار داد:
حضور مجلس انس است و دوستان جمع اند
و ای یکاد بخوانید و در فراز کنید
و غزل:
باز کن در که به جان آمدم از دربدری
زندگی می گذرد یا شده ام من گذری
پایان بخش قسمت شعری خوانی خانم نکهت در این جلسه بود و پس از آن شعرخوانی تعدادی از شاعران دیگر را داشتیم.
علی شاه حکیمی، فریبا حیدری، الهه ساحل، اسدالله یوسفی، ناهید مطهری، کریمه حسینی، نیلا حق پناه شبگیر پولادیان، راشد رامز و وکیل احمد ناجی شاعرانی بودند که در این قسمت شعر خواندند.
بخش سوم این برنامه به سخنرانی خانم نکهت در مورد سی سال شعر در سی سال جنگ افغانستان اختصاص یافته بود. خانم نکهت در آغاز حرف هایش با توجه به شعرهایی که در این برنامه از سوی شاعران دیگر خوانده شد جریان شعر در هرات را جریانی پویا خواند و در یک کلیت گفت آن چه به چشم می آید در طول سی سال گذشته شعر افغانستان هر چند در جنگ بود دچار تحولاتی شد و با توجه به آشنایی که این شعر در همان سال ها با ادبیات اروپایی و غیر اروپایی پیدا کرد به طور مثال در دهه شصت ترجمه های فراوانی از ادبیات روس و ادبیات کشورهای اروپای شرقی داریم تمام پیوندهای ما با ادبیات کلاسیک به همان استواری سابق به جا ماند.
بانو نکهت ادامه داد در آغاز اثر گذاری شکل های نو شعری در افغانستان بسیار کم بود و یا حتی می توانیم بگوییم محسوس نبود و سال های مهاجرت به خصوص در ایران باعث اثر گذاری چند قالب و نوع جدید شعر بر ادبیات ما شد که عمدتا شعر شاملویی به صورت بسیار وسیع تر وارد حیات شعری ما شد که پیش از این ما با شعر نیمایی سر و کار داشتیم.
خانم نکهت با اعتقاد به این نکته که جنگ توانست کمک هایی به ادبیات افغانستان بکند و در زمینه غنای زبان شعر ما تأثیر گذار بود به تعدادی از چهره هایی که در زمینه شعر جنگ کار کرده اند اشاره کرد.
پنجاهمین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان بنیاد آرمان شهر با عنوان سی سال شعر در سی سال جنگ روز پنج شنبه نهم ثور ۱۳۸۹ در تالار علامه سلجوقی در ولایت هرات برگزار شد که در حدود دوصد تن از فرهنگیان و اهل قلم اشتراک کرده بودند. و رسانه هایی مانند رادیو بی بی سی، رادیو و تلویزیون هرات، رادیو مژده و… برای پوشش خبری حضور به هم رسانده بودند.