منبع: خبرگزاری کتاب ایران
کتاب «تماشاخانه تهران: به روایت داریوش اسدزاده» دهمین جلد از مجموعه «تئاتر ایران در گذر زمان» است که چندی پیش با کوشش غلامحسین دولت آبادی و اعظم کیان افراز روانه کتابفروشیها شد. مرور کوتاهی بر این کتاب، خالی از لطف نیست.
محتوای کتاب
کتاب شامل سه بخش است. بخش نخست گفتوگوهای دولتآبادی و کیان افراز با اسدزاده درباره تاریخ تحولات تماشاخانه تهران و همچنین فعالیتهای اسدزاده در این تماشاخانه و در نهایت نظرش درباره برخی از هنرمندان مشهور تئاتر ایران در دهههای گذشته است.
بخش دوم شامل دو نمایشنامه تالیفی داریوش اسدزاده با نامهای «ازدواج فوری» و «نوکر زرنگ» است و در نهایت بخش سوم نیز به اسناد و عکسهایی از تماشاخانه تهران، داریوش اسدزاده و برخی هنرمندانی که نامی از آنها در کتاب درج شده، اختصاص دارد.
این کتاب در واقع تاریخ شفاهی «تماشاخانه تهران»، نخستین تئاتر دائمی دایر شده در شهر تهران است. بنیانگذار این تئاتر زندهیاد سیدعلی خان نصر، سیاستمدار، نویسنده، مترجم و هنرمند تئاتر، بود. محتوای کتاب و همچنین اسناد تصویری ارائه شده در انتهای آن، اطلاعات بسیار ارزشمندی را به مخاطبان، بهویژه دانشجویان تئاتر و محققان تئاتر معاصر ایران ارائه میکند.
اهمیت تماشاخانه تهران و سیدعلی نصر
سیدعلی خان نصر در سال ۱۲۷۰ در تهران بهدنیا آمد و در سال ۱۳۴۰ نیز در همین شهر درگذشت. وی در طول زندگی خود به عنوان سیاستمدار، مترجم، کارگردان و نمایشنامه نویس و همچنین چند اقدام مهم در حوزه تئاتر، فعالیتهای شایانی داشت و یادگارهای مهمی بر جای گذاشت.
تاسیس نخستین گروه کمدی در تئاتر ایران در سال ۱۳۰۴، تاسیس هنرستان هنرپیشگی در سال ۱۳۱۸، ریاست کمیسیون نمایش در سازمان پرورش افکار و تاسیس تماشاخانه تهران در سال ۱۳۱۹ از جمله اقدامات مهم نصر در راستای اعتلای تئاتر در ایران بود. تماشاخانه تهران در سال ۱۳۴۰، به مناسبت درگذشت موسس خود به «تئاتر نصر» تغییر نام پیدا کرد.
به باور اسدزاده در این کتاب تاسیس تماشاخانه تهران، باعث شد تا کار تئاتر در تهران ــ و در نتیجه در کل کشور ــ جدی گرفته شده و کارگردان موظف به کار منظم شود. تا پیش از آن نمایشگران (به ویژه هنرمندان نمایشهایی چون تختحوضی) پیش از اجرای هر نمایش صرفا چند ساعتی را با هم تمرین کرده و بعد به اجرای خود میپرداختند. طبیعی است که در این میان شغلی به نام «کارگردان تئاتر» معنای خاصی نداشت.
سیدعلی خان نصر به دلیل کمبود بازیگر تئاتر، در دورانی که مدرس تئاتر نیز بسیار اندک بود، به تاسیس هنرستان هنرپیشگی اقدام کرد. علی اصغر گرمسیری، رفیع حالتی، خان ملک ساسانی، معزالدیوان فکری، علی دریابیگی و احمد نامدار تنی چند از مدرسان این هنرستان بودند. شیوه تدریس این مدرسان که خود هنرمندان نامداری بودند، از جالبترین و مهمترین بخشهای کتاب «تماشاخانه تهران» است. اسدزاده که خود یکی از بهترین شاگردان این هنرستان بود به طور کامل چگونگی تدریس مدرسان را با ذکر جزئیات کامل و همراه با بیان خاطراتی جذاب تشریح کرده است.
سیدعلی نصر: سیاست یا هنر
همانگونه که بیان شد نصر از سیاستمداران دوران خود نیز به شمار میرفت. وی از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ استاندار مازندران بود. در سال ۱۳۱۸ که على منصور به عنوان وزیر پیشه و هنر انتخاب شد، نصر را به معاونت خود برگزید. زمانی که منصور به نخست وزیرى رسید، نصر را به عنوان کفیل وزارت پیشه و هنر معرفی کرد. پس از شهریور ۱۳۲۰ نیز نصر به عنوان معاون وزیر کشور انتخاب شد و در سال ۱۳۲۵ نیز احمد قوام، در کابینه خود وی را به عنوان وزیر پست و تلگراف معرفی کرد. نصر همچنین مدتی را نیز به عنوان سفیر ایران در پاکستان و چین، فعالیت کرد.
نکته مهمی که اسدزاده درباره فعالیتهای سیاسی نصر بیان میکند این است که وی از امکانات و فرصتی که سیاست در اختیارش میگذاشت در راستای اعتلای تئاتر استفاده میکرد. به باور اسدزاده نصر با دعوت از چهرههای سیاسی و افراد ردهبالای اداری و دولتی برای دیدن تئاتر در تماشاخانه تهران، وجهه خاصی به تئاتر و هنرمندان تئاتر بخشید و باعث تغییر دید عامه مردم شد که تا پیش از آن به این هنرمندان «مطرب» میگفتند.
اسدزاده در نخستین کتاب تالیفی خود با عنوان «سیری در تاریخ تئاتر ایران؛ قبل از اسلام تا سال ۱۳۵۷ شمسی» درباره تاثیر سیدعلی خان نصر بر تئاتر نوین ایران نیز به تفصیل بحث کرده است.
اشکالات ویراستاری
کتاب همراه با اشکالات ویراستاری و تایپی بسیاری منتشر شده که متاسفانه زحمات دولتآبادی و کیان افراز را زیر سوال برده است.
به عنوان مثال در ابتدای صفحه ۱۱۲ کتاب نظر داریوش اسدزاده درباره جشمید شیبانی و برادرش شاپور شیبانی درج شده است. اسدزاده در توضیحات خود پیرامون شاپور شیبانی بیان میکند که فخرش خورش، همسر وی بوده است. با این اوصاف در صفحه بعد کتاب نیز نام جمشید شیبانی، دوباره مطرح شده و اینبار وی همسر فخری خوروش معرفی میشود.
همچنین در صفحه ۱۱۱ کتاب نیز از هنرپیشهای به نام مهدی مشایخی نام برده میشود که بعدها شهردار تهران شد. در صفحه ۱۲۳ نیز نام هنرمندی به نام مهدی مشایخی ذکر میشود که به بیان اسدزاده معلم ورزش و استاد جوک گفتن بود. در کتاب مشخص نمیشود که آیا «مهدی مشایخی» نام دو هنرمند متفاوت است یا بازهم اشکال ویراستاری رخ داده. همچنین معرفی صادق بهرامی نیز دو بار در صفحات ۱۰۹ و ۱۲۹ آمده است.
به طور کل این قمست از بخش اول باید بر اساس حروف الفبا تنظیم میشد که متاسفانه این کار اجرایی نشده است.
راقم این سطور امیدوار است در چاپهای بعدی این اشکالات رفع شده و کتاب با کیفیت بهتری به دست مخاطبان (بهویژه دانشجویان تئاتر که به شدت نیازمند به آن هستند) برسد.
«تماشاخانه تهران: به روایت داریوش اسدزاده» غلامحسین دولت آبادی و اعظم کیان افراز با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۲۸۰ صفحه و بهای ۲۷ هزار و ۷۰۰ تومان از سوی نشر افراز منتشر شده است.
«جادوی صحنه: زندگی تئاتری عزتالله انتظامی»، «تئاتر ایران از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷»، «کارگاه نمایش: از آغاز تا پایان»، «اکسیر نقش: زندگی هنری محمدعلی کشاورز»، «میراث صحنه: زندگی تئاتری جمشید لایق»، «تماشاخانههای تهران»، «ستیغی در مه: زندگی ادبی و هنری دکتر حسن رهآورد» و «غریبهای در تئاتر ایران: زندگی و آثار مایل بکتاش» نام شمار دیگری از مجلدات منتشر شده مجموعه «تئاتر ایران در گذر زمان» است.