گزارشی از سومین دوره هفته حقوق بشر (۷ تا ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵ – کابل)
به مناسبت شصت و هفتمین سالگرد روز جهانی حقوق بشر
بازبینی استراتژیها و ارائه طرح جدید برای حمایت از صلح و حقوق زنان در جنگ
صدوپنجاهودومین گفتوگوی بنیاد آرمانشهر با عنوان “بازبینی استراتژیها و ارائه طرح جدید برای حمایت از صلح و حقوق زنان در جنگ” با پشتیبانی و همکاری اتحادیه اروپا، سفارت فرانسه، انستیتوت فرانسه در افغانستان، نهاد زنان سازمان ملل در افغانستان، اداره همکاریهای سوییس در افغانستان به تاریخ ۱۶ قوس ۱۳۹۴ برابر با ۷ دسامبر ۲۰۱۵ برای اولینبار در چهارچوب “هفته حقوق بشر” در مقر اتحادیه اروپا در کابل برگزار شد.
کرامت عبارت از داشتن یک رویا است
این گفتوگو با سخنرانی فیلیپ مرلین کاردار فرانسه در افغانستان افتتاح شد، او گفت: «در آغاز جا دارد از بنیاد آرمانشهر که برگزارکننده این برنامه است، تشکر کنم. جا دارد از یکی از فعالان زن این جا یاد کنیم: خانم فاطمه مرنیسی جامعهشناس، نویسنده برجسته و فمینیست پیشگام جنبش زنان در مراکش که هفته پیش درگذشت». او با نقل قولی از خانم مرنیسی که «کرامت عبارت از داشتن یک رویا است» سخنان خود را به پایان رساند.
کاظمیه محقق، گرداننده جلسه در آغاز گفت: «اکنون افغانستان در وضعیتی است که تعریف واحدی از چگونگی آن نمیتوان ارائه کرد. با توجه به شرایط کنونی باید تعریف جدیدی از وضعیت ارائه شود.»
کنوانسیونها، اعلامیهها و قطعنامههای سازمان ملل اعترافی است به مظلوم بودن زن
سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نخستین سخنران این برنامه، گفت: «ما برای این روز حقوق بشر داریم که در سال ۱۹۴۸ در سازمان ملل سندی به تصویب رسید که بین کرامت و وحشت مرز کشید. این سند حق انسانی و آزادی را تسجیل کرد که خط واضحی بین وحشت و انسانیت است. تجلیل از حقوق بشر یعنی دفاع از کرامت انسانی و آزادی. یعنی دیگر تحقیر و توهین نشویم. اینها حقوقی هستند که همه انسانها به آن نیاز دارند. زمانی که از انسانیت گپ میزنیم هر دو جنس را در بر میگیرد: هم مرد و هم زن. نظام فرهنگی ما به گونهای است که از ابتدا بر پایه تقسیم کار اجباری پایهگذاری شده. مثلا ما زمانی که در مکتب درس میخواندیم، ناگزیر بودیم گلدوزی را یاد بگیریم ولی به پسرها زراعت یاد میدادند. در حالی که زنانی وجود دارند که ممکن است زراعتپیشه فوقالعادهای شوند، اما این حق به آنها داده نمیشد. خشونت علیه زنان به اشکال مختلف در همه جای جهان جریان دارد. تمامی کنوانسیونها، اعلامیهها و قطعنامههای سازمان ملل اعترافی است به مظلوم بودن زن.»
سیما سمر تاکید کرد که نتیجه ۳۸ سال منازعهای که در افغانستان جریان داشته فقط افزایش خشونت بوده و بس.
برخی موارد فرهنگ جامعه است که مانع تطبیق قوانین می شود
دکتر عالمه، مشاور سیاسی وزارت امور زنان در بارهی دستآوردها و چالشهای زنان طی یک و نیم دهه اخیر گفت: «امروز ضمانتهای زیادی در قوانین، کنوانسیونها، مقررهها و استراتژیها برای حمایت از زنان وجود دارد اما به این دلیل که قوانین و استراتژیها در عمل تطبیق داده نشده است، اکثرا از آن بیخبر هستند. البته در برخی جاها مشکل از دولت است اما در برخی موارد فرهنگ جامعه مانعی برای تطبیق این قوانین میشود. اخیرا مقرره منع آزار و اذیت جنسی به تصویب شورای وزیران رسید و استراتژی منع خشونت علیه زنان نیز تصویب شد. امروز با مشکلاتی روبهرو هستیم که راه حلی برای آن نداریم. بعد از سال ۲۰۰۱ نوع جنگها تغییر کرده است. گروههایی مثل طالب، داعش، بوکوحرام و امثال آن در این قرن زنها را در بازار خرید و فروش میکنند، اما هیچ قطعنامه یا سند ملی و بینالمللی برای جلوگیری از این اعمال وجود ندارد. مثلا در جنگ قندوز – که حدود سه ماه پیش رخ داد – زنها در وضعیت بسیار بد، خود را از این شهر خارج کردند اما هیچ نیرویی نبود که از آنها حمایت کند. بسیاری از فعالان زن در جنگ گرفتار ماندند اما هیچ راهحلی برای نجات آنها و حمایتشان نداشتیم. سوال امروز این است که اکنون با توجه به وضعیت فعلی چه باید بکنیم؟ اولویتهای فعلی ما چیست؟ اگر قرار است مثلا قانون اساسی تغیر کند باید پیشاپیش خطوط قرمز را تعیین کنیم.»
دکتر عالمه برای بهبود وضعیت زنان پیشنهاد داد که بودجههایی برای «وضعیت اضطراری» ایجاد شود تا بتوان در صورت پیشآمد ناگوار از آن استفاده کرد. همچنین باید به «معافیت مجازات» پایان داد: «این مساله که زنی مثل “رخشانه” سنگسار میشود ولی هیچکس مجازات نمیشود، نگرانکننده است. این وضعیت باید پایان یابد. قرار است کلینکهای روانی برای زنان در همه ولایتها ایجاد شود. ما باید برای محقق شدن این برنامه تلاش کنیم. مسالهی دیگر محافظت و پیشگیری است. به طور نمونه چندی پیش کمپاین جلب و جذب زنان در پولیس ملی بود. اکنون ما چه کار باید بکنیم تا خود این افراد پولیس مورد خشونت قرار نگیرند؟ تنها زنان نیستند که از حقوق زنها دفاع میکنند بلکه مردان شجاعی نیز وجود دارند که به همراهی زنان برخاستهاند.»
دولت افغانستان متعهد به تطبیق پلان کاری مفاد قطع نامه ۱۳۲۵ است اما این تعهد عملی نشد
شریف شرافت یکی از فعالان مدنی و استاد دانشگاه، سخنران دیگر این برنامه بود که درباره الزام باز-اندیشی درباره دستاوردها و مشکلات کنونی افغانستان در دوران پس از طالبان گفت: «وقتی جنگی اتفاق میافتد تنها چیزی که ضایع میشود، حقوق انسانی است. چه مرد باشد چه زن حقاش ضایع می شود. اما تاثیرات آن برای زنان بیشتر است. زنان در جنگ مصیبتهایی مثل تجاوز جنسی، روسپیگری اجباری، به بردگی جنسی گرفتن و امثال آن را متحمل میشوند؛ در حالی که این مسائل برای مردان یا نامفهوم است یا کمتر اتفاق میافتد. حتا از این موارد به عنوان استراتژی جنگی برای شکست دشمن استفاده میشود. قطع نامه ۱۳۲۵ موثرترین کنوانسیونی است که از زنان حمایت میکند و سایر کنوانسیونها باید با آن همگام شوند. تهیه این کنوانسیون نتیجه فجایعی است که در جنگهای جهانی و جنگهای داخلی تجربه شده است. این سند دو پیام مهم دارد که یکی حمایت از زنان در جریان منازعه و دیگری حمایت از زنان پس از منازعات مسلحانه است. این سند در اسناد مختلف ملی افغانستان مثل قانون اساسی، استراتژی ملی و اسناد دیگر نیز بازتاب یافته است.»
او در باره باز-اندیشی در خصوص وضعیت زنان گفت: «اکنون ما نیازمند بازبینی استراتژیها هستیم. دست آوردها برای توانمندسازی زنان کم نبوده اما لازم است این کارنامه را ارزیابی و بازبینی کنیم. من باور دارم که دولت افغانستان متعهد به تطبیق پلان کاری مفاد قطعنامه ۱۳۲۵ است اما این تعهد عملی نشد؛ چراکه مسوولیت تطبیق آن را وزارت امورخارجه به عهده گرفت. پرسش این است که آیا نهاد دیگری نبود که آن را تطبیق کند؟ آیا در این زمینه تعهد خارجی ما جای اولویت داخلی را نگرفته است؟»
شرافت برای بهبود وضعیت زنان پیشنهاد کرد: «دخیلسازی زنان در صلحسازی و صلحپروری متاخر از توانمندی زنان است. توانمندی زنان باعث افزایش حضور آنها میشود. من بارها پیشنهاد کردم باید توانمندسازی اقتصادی زنان بیشتر از توانمندسازی سیاسی آنها مطرح شود. پیشنهاد دیگر من ایجاد جنبشهای صلح زنان است. تجارب کشورهای دیگر نشان میدهد که زنان در ایجاد صلح و حمایت از آن بیشترین تاثیر را داشتهاند. رویکرد جامعهشناختی نشان میدهد که زنان با خشونت کمتر سر و کار دارند. تاثیرپذیری زنان و عملکرد آنها نیز متفاوت است. به همین دلیل کمتر تمایل به خشونت دارند. در مقابل اما بیشتر تاثیرات منفی منازعات بر زنان تحمیل میشود. پیشنهاد سوم من گسترش عدالت جنسیتی است؛ عدالتی که نابرابریها را هدف قرار دهد.»
در بخش آخر برنامه شماری از اشتراک کنندگان پرسشهای خود را از سخنرانها مطرح کردند.
یکی از پرسشگرها درباره وضعیت زنان در دوره حکومت وحدت ملی پرسید که سیما سمر در پاسخ گفت: «میزان خشونت نسبت به گذشته افزایش نیافته است، بلکه نسبت به گذشته افشاگری بیشتر شده است. میزان خشونتها به مراتب بیشتر از این است که از رسانهها منتشر میشود.»
فتانه گیلانی یکی از اشتراککنندگان این برنامه گفت: «امروز سراسر جهان را خشونت در برگرفته است و افغانستان هم در وضعیت پیچیده استخباراتی قرار دارد. درست است که قوانین خوب ساخته شده، اما در عمل برعکس است. اعتماد به نفس زنان در افغانستان در اثر بازیها و جنگهای دوامدار از بین رفته است. این که یک تعداد زنان در پستهای بالا هستند به آن معنا نیست که از همه زنهای افغانستان نمایندگی میکنند. سوال من این است که چرا سازمان ملل از سال ۱۹۹۲ به این سو، خواست مشروع زنان را برای رسیدن به صلح نشنیده است؟ اگر این خواست کارآیی ندارد، دروازهاش باید بسته شود.»
سیما سمر پاسخ داد: «متاسفانه نقش سازمان ملل در همهجا همین طور است؛ در عراق، سوریه و فلسطین که به مراتب بیشتر از افغانستان در جنگ بودهاند. اما این که باید بسته شود، به دست من نیست که آن را ببندم».