معرفی کتاب:
درگیری مسلحانه و خشونت سیاسی کودکان را در معرض خطر جنگ افزار قرار میدهند. آنها قربانی سلاحهای آتشین، مینهای زمینی، موشک و بمباران هوایی میشوند. شاهد کشته شدن اعضای خانواده و دوستانشان هستند. وقتی جامعهشان مورد حمله قرار میگیرد و مردم ناگزیر فرار میکنند، کودکان خانهشان را از دست میدهند و از غذا، مراقبت بهداشتی و مدرسه محروم میشوند. دختران و پسران مستقیم و نظاممند هدف قتل، شکنجه، ربایش، سربازگیری و خشونت جنسی میشوند. آنها هدف قرار میگیرند، چون جوان و در دسترس هستند، درست بهخاطر اینکه آسیبپذیر هستند. نوجوانان اغلب بیش از همه در معرض خطر هستند.
به همهی این دلایل، کودکان در مرکز بحثهای پساجنگ و ضرورتِ پاسخگویی و توجه به موارد نقض نظاممند حقوق بشر ـ جنایتهای جنگی، جنایتهای علیه بشریت و نسلکُشی ـ قرار دارند. آنها، بهعنوان اعضای خانواده و شهروند، در تلاشهای رسیدگی به موارد نقض فاحش حقوق بشر، آشتی و دستیابی به جبران و دریافتِ خسارت نقش مهمی ایفا میکنند.
در این مقاله، شماری از این مسایل و بحثها در زمینهی حقوق کودکان و عدالت در دوراهی گذار، بهویژه بر اساس اسناد و واکنشهای بینالمللی مد نظر قرار میگیرد تا دغدغهها و زمینههای مشترک شناسایی شود. عدالت در دوراهی گذار، بهتازهگی به قربانیان و شاهدان کودک و مشارکت کودکان در فرایند پاسخگویی، حقیقتیابی و آشتی توجه نشان داده است. در سال ۲۰۰۲، زمانی که اساسنامهی دادگاه بینالمللی جزایی به اجرا درآمد و تحقیق «عدالت بینالمللی کیفری و کودکان» منتشر شد، ربطِ کودکان به چارچوب عدالت بینالمللی کیفری مورد پرسش قرار گرفت: «چرا کودکان؟ کودکان چه ارتباطی با عدالت بینالمللی دارند؟» امروز، کودکان بخش ضروری این بحث بهشمار میروند.