منبع: الجزیره/ تام حسین ترجمه: معصومه عرفانی/ اطلاعات روز
پس از انتشار گزارشی مبنی بر ترور رییس طالبان، ملا اختر منصور، در پی حملهی هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده در روز شنبه، توازن قدرت در افغانستان به احتمال زیاد برای همیشه تغییر کرده است.
پس از آنکه دولت افغانستان خبر مرگ بنیانگذار طالبان ملا محمد عمر را در ماه جولای گذشته و در آستانهی آنچه میتوانست مذاکرات تاریخی صلح باشد اعلام کرد، جنبش اسلامگرایی که او ایجاد کرده بود به آرامی و بیوقفه درحال شاخهشاخه شدن است.
افشای مرگ ملا عمر برای طالبان، همانند خبر مرگ بنلادن برای شبهنظامیان القاعدهی مستقر در افغانستان و پاکستان، اهمیتی قابلتوجه داشت. با مرگ عمر، طالبان رهبر معنوی خود را که هر حکم او بیچونوچرا بهعنوان قانون محسوب میشد از دست دادند.
بسیاری از اعضای طالبان، از این مسأله که معاون او، ملا منصور، خبر مرگ عمر را بیش از دو سال بهعنوان یک راز نگه داشته بود خشمگین شدند.
اکثر اعضای این گروه، اگرچه با بیمیلی، برای حفظ وحدت گروه رهبری او را پذیرفتند. بااینحال، او هرگز مورداستقبال قرار نگرفت و از ترس ترورشدن توسط رقیبانش، در خفا زندگی میکرد. در حقیقت، پس از آنکه او در ماه دسامبر گذشته در یک جلسهی صلح در نزدیکی کویته مرکز ایالت بلوچستان شرقی زخمی شد، مخفیانه زندگی میکرد.
اتحاد تاکتیکی
ظاهراً او [اختر منصور] در اواخر ماه مارچ به ایران سفر کرده بود. به گفتهی تحلیلگر پاکستانی، حمید میر، او در این کشور با نمایندگان دولت ایران بر سر ایجاد اتحادی تاکتیکی در برابر قدرت منطقهیی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) ملاقات داشته است
احتمال میرود که او بیشترین زمان خود را در شهر شرقی ایران، زابل، واقع در نزدیکی مرز افغانستان سپری کرده باشد. به گفتهی منابعی ازمیان طالبان که با آنها گفتوگو داشتهام، گروه بزرگی از طالبان از زمان حملهی امریکا در سال ۲۰۰۱ در این شهر زندگی میکردند.
در وهلهی اول، باتوجه به تناقض میان دیگر برنامههای ایران و طالبان، این توافق عجیب بهنظر میرسد. اما حقیقت این است که وقتی از افغانستان صحبت میکنیم، این مساله چندان غیرعادی نیست، چراکه وفاداری در میان افغانها مانند تپههای شنی تغییرموقعیت میدهد.
برای مثال، رهبر حزب اسلامی، گلبدین حکمتیار، هفتهی گذشته و در حالیکه سال گذشته اتحاد خود با داعش را اعلام کرده بود، توافقنامهی صلح را با دولت افغانستان به امضا رساند. حکمتیار پس از حملهی ایالات متحده به افغانستان، چندین سال مهمان ایران بود.
در دوران اشغال شوروی، حکمتیار با جماعت اسلامی پاکستان که یک حزب سیاسی اسلامگرای وهابی است متحد شد. پس از آنکه ارتش سرخ این کشور را ترک کرد، او در سال ۱۹۹۱ برای فتح جلالآباد، مرکز سرزمین مادریاش ولایت ننگرهار، مورد حمایت اسلامآباد قرار گرفت. ننگرهار با منطقهی قبیلهیی خیبر در شمالغرب پاکستان مرز مشترک دارد.
در دوران پیش از حکومت طالبان، حکمتیار بارها برای تسخیر کابل تلاش کرد. آنچه از او در خاطر بسیاری از نسل سالخوردهتر مردم افغانستان حک شد، این است که حکمتیار تنها هموطن آنها بود که پایتخت کشور را در سال ۱۹۹۲ بمباران کرد.
این جنگ باعث شد تا حکمتیار با نیروهای تحت فرماندهی احمد شاه مسعود، وزیر دفاع و رهبر شبهنظامیان قوم تاجیک، که در برابر تلاشهای شوروی برای تسخیر ایالت استراتژیک درهی پنجشیر ایستادگی کردند، وارد مبارزه شود.
عبداللهعبدالله، رییس اجراییهی فعلی افغانستان، از فرماندهان ارشد او بود که نقش در مذاکرات صلح هفتهی گذشته با حکمتیار نیز نقش مهمی داشت.
تا زمانی که ملا منصور آشکارا شرکت در مذاکرات صلح پیشنهادشده در ماه جنوری توسط گروه هماهنگیهای چهارجانبه –شامل افغانستان، چین، پاکستان و امریکا- را رد کرد، او هنوز توسط مقامات هر دو کشور افغانستان و ایالات متحده، بهعنوان شریک بالقوهیی در مذاکرات صلح محسوب میشد.
مرگ او تنها میتواند به بیثباتیها در افغانستان بیفزاید. امتناع او برای شرکت در مذاکرات صلح، انعکاسدهندهی نیاز او برای رد اتهامات وارد بر او مبنی بر نزدیکی بیشازحد با پاکستان بود.
تسخیر کوتاهمدت شهر شمالی قندوز توسط طالبان در ماه سپتامبر گذشته، و دستآوردهای ارضی این گروه در تقریبا تمام مناطق موردمناقشهی افغانستان، برای دو هدف مشخص در نظر گرفته شده بود: مجازات کابل برای دستکمگرفتن اعتبار منصور، و متحد ساختن جناحهای طالبان و جلوگیری از پیوستن آنها به اردوگاههای داعش.
اعتبار رهبری
جانشین منصور نیز با همان چالشها مواجه خواهد شد؛ اما تفاوت برجستهیی که وجود دارد این است که او دایماً موردتعقیب نیروهای ویژهی ایالات متحده و نیروهای سازمان سیا قرار خواهد داشت. با عملکرد فاجعهبار نیروهای ارتش ملی افغانستان در سال گذشته، که نقش فرماندهی را از نیروهای ناتو بهرهبری ایالات متحده برعهده گرفته بودند، این نیروها کمابیش نقش رهبری نظامی در افغانستان را باز پس گرفتند.
همچنین، او باید پس از یکسال جنگی موفقیتآمیز برای خود اعتباری بهعنوان رهبر کسب کند، اما دشواریهایی که او برای پیشگیری از انشعاب اجتنابناپذیر طالبان در مقابل خواهد داشت، بهمراتب بیشتر از منصور است.
فرماندهان ارشد امریکایی، برای تایید افزایش مدت حضور نظامی نیروهای این کشور در افغانستان تا سال ۲۰۲۰، رییسجمهور اوباما را تحت فشار قرار دادهاند. قرار است این نیروها تاحدزیادی در قالب مشاوران نظامی برای برنامهریزی و نظارت بر عملیاتها خدمت کنند. این عملیاتها توسط نیروهای افغانستان و با حمایت تیمهای ویژهی سازمان سیا و هواپیماهای بدون سرنشین این نیروها انجام خواهد شد که در این سال حملات هوایی بیشتری نسبت به هواپیماهای جنگی انجام دادهاند.
افزایش و گستردهشدن نقش نظامی ایالات متحده در افغانستان، تصویری انعکاسدهندهی استراتژی امریکا در عراق با هدف تقویت دولتهای مرکزی ضعیف است، تا زمانی که این دولتها به قدر کافی برای مواجهه با کینهجویان جهادی و رقیبان سیاسی داخلی قدرت داشته باشند.
بااینهمه، حتا مطالعهیی سطحی از تاریخ افغانستان نشان میدهد که هرگز هیچ سرنوشت سیاسی که با تحمیل خارجیها رقم خورده باشد در این کشور دوام نداشته است.
این کشور بار دیگر میدان جنگی برای رقابت میان جنگسالاران با حامیان خارجی متعدد آنها باقی خواهد ماند.
آنها همیشه برنده میشوند، در حالیکه مالیاتدهندگان کشورهای حامی صورتحسابها را پرداخت میکنند، در حالیکه جمعیت غیرنظامی افغانستان هزینهی بالاتری را میپردازد.
مرگ یک جنگسالار چیزی را در افغانستان تغییر نخواهد داد
Sunday 5 June 2016
درهمین بخش: افغانستان, جنگ و صلح, رویدادها
آخرین آپدیت ها را بهوسیله فید ما دریافت کنید: فید کل سایت
آخرین آپدیت نظرات سایت را دریافت کنید: RSS 2.0