صاعق عصیان، مدرس دانشگاه و نویسندهی فعال در منطقهی بلخ میگوید که بیشتر کارهایی انجام شده در افغانستان حالت پروژهای داشتهاند و کاری پایهای بهحساب نمیآیند. او که دلبستهی فعالیتهای مقطعی نیست، با ابراز نگرانی از احتمال بازگشت ناامنی و کماعتنایی مردم به مقولهی انتخابات میگوید: امیدوارم بین مردم و دولت هماهنگی بهوجود بیاید.
لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
صاعق عصیان هستم، استاد دانشکدهی ادبیات دانشگاه بلخ و یکی از فعالان فرهنگی حوزهی بلخ.
یک یا دو خاطرهی مهم را که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگیتان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.
در افغانستان کمتر انسانی را میتوان یافت که بهنحوی حقوق بشریاش آسیب ندیده باشد؛ اما بهصورت مشخصتر، من بهعنوان استاد دانشگاه از ده سال بدین سو، انتظار تصویب قانون دانشگاهها را میکشم که بهجرم واژهی «دانشگاه» یا «پوهنتون» که کدامش باشد، در زندان پارلمان سرگردان است. اگر از جنبهی معنوی بگذرید و فقط معاش استاد را بسنجید، مقدار زیادی معاش و حقالذمهی خود را از دست دادیم که میتوانست در زندگیمان تأثیر مثبت بگذارد. این نوعی از نقض حقوق شخصی ما بهشمار میرود.
از نظر شما سه دستاورد مهم دورهی جدید چه بوده است؟
یکی از دستاوردهای مهم بنیانگذاری مسائل اساسی در کشور است؛ ازجمله تصویب قانون اساسی جدید، ایجاد شورای ملی و پارلمان، نظمی که در سطح کشور در عرصههای مختلف ایجاد شده است، تفکیک قوا، بهوجود آمدن فراوردههای نوین تکنالوژیکی در دانشگاهها و مراکز تحصیلی ازجمله دستاوردهای خوب در این دوره بهشمار میرود.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را بهعنوان نوآوری، ابتکار مثبت و یک چیز خوب ارزیابی میکنید؟
کمتر چیزی را میتوان با توجه به این وضعیتی که بعد از انتخابات بهوجود آمد،. بهعنوان نوآوری دائمی قلمداد کرد. برعکس، بیشتر تشویش بهوجود آمده است؛ ولی حداقل آرزو داریم که وضعیت از این هم بدتر نشود. ما در وضعیت گذار بهسر میبریم. امیدوارم این وضعیت نشکند و به دهههای گذشته برنگردیم. امیدواریم بین مردم و دولت هماهنگی بهوجود بیاید.
انتظارات شما از دولت جدید چیست؟
دولت جدید برخلاف بسیاری از انتظارات که میبایست یک دولت قدرتمند، مردمسالار و دموکراتیک میبود، به این مسائل کمتر پرداخته و بیشتر در جدالهایی است که در داخل خود دارد. امیدوارم دولت بتواند با توجه به اوضاع و احوال فعلی ما کارهای بهتری انجام دهد.
مهمترین ترس امروز شما چیست؟
امروز نسبت به سالهای قبل وضعیت امنیتی خراب شده است. میترسم رفتهرفته روزی اوضاع افغانستان به یک بحران وحشتناک دیگر مبدل شود؛ اوضاع از کنترل بیرون شود و جدال در میان گروههای درونی و دهشتافگنان بیرونی درگیرد و این گروهها دوباره در بخشهایی از کشور تسلط یابند.
از نظر شما سه چالش بزرگ ساختاری، اجتماعی و فرهنگی پیش روی افغانستان چیست؟
یکی اینکه افغانستان نسبت به جامعهی جهانی و کشورهای همسایه سیاست روشن و تعریف شده ندارد. دوم، قانون اساسی میبایست بالای همهی شهروندان بهگونهی مساوی تطبیق میشد که نشد. سوم، فقری که امروز بر مردم حاکم است، بهعنوان یکی از چالشهایی است که دامنگیر آیندهی افغانستان شده است.
آیا فکر میکنید جامعهی افغانستان امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
بهباور من حادثات و فاجعهها همیشه یکسان تکرار نمیشود، اما فعلاً میبینیم که در ولسوالیها و دهکدههای دوردست کشور، مکاتب بر روی دختران بسته است؛ اما فکر نمیکنم وضعیتی پیش بیاید که دروازههای مکاتب بر روی همه بسته شود. بهوجود آمدن چنین فاجعهای منجر به فروپاشی همهی عرصهها میشود. بهصورت مطلق نمیشود گفت که ما شاهد عدم حضور زنان در اجتماع باشیم، ولی اگر وضعیت بدتر شود، زنان از بسیاری از امتیازات و امکانات باز میمانند.
ایرادات و مشکلات پنج دوره انتخابات گذشته چه بوده است؟
گزینش افراد در کمیسیونهای انتخابات افغانستان همیشه یکی از مشکلات اساسی بوده است که هیچ وقت نتوانستیم افراد بیطرف و دلسوز به رأی مردم را در کمیسیونهای انتخاباتی بگماریم. بخش عظیمی از هزینههای هنگفت در این راه مصرف، ولی از قراری که همه شاهدش هستیم، هیچ نتیجه نداد. همین دلیل باعث کم شدن علاقهی مردم نسبت به پروسهی انتخابات شده است. برای اینکه دوباره اعتماد مردم را نسبت به این پدیدهی مهم بهدست بیاریم، نیاز است که افراد آلوده بهفساد و غیرمستقل را از این پروسه بیرون کنند و افراد بیطرف و ملی بهجای آنها گماشته شود.
با توجه به تجارب گذشته، انتخابات پارلمان آتی را چگونه میبینید و برای بهبود آن چه پیشنهادی دارید؟
انتخابات پارلمانی اگر برگزار هم شود، با جذابیتهایی که در گذشته داشت، برگزار نخواهد شد. مردم با علاقهای که در گذشته داشتند دوباره سر صندوقها نخواهند رفت؛ اما امیدوارم این انتخابات حداقل بهحیث تمثیل برگزار شود. تا جایی که میبینم این انتخابات هم زیر بار مصالح سلیقهای و مصلحتی فرو رفته است. نهتنها در زمان خاص برگزار نخواهد شد، بلکه ممکن است مثل دولت بین دو گروه تقسیم شود. برای برگزاری یک انتخابات سالم لازم است افراد سالم در آن باشد، نظارت عمیق با استفاده از امکانات داخلی و بینالمللی برگزار شود و باید در تمام افغانستان پروسه شفاف برگزار شود.
یک خاطره را که در آن حقوق بشری یکی از اعضای زن خانواده یا آشنایان شما، خواهر، مادر، همسر، خاله، عمه، نقض شده، تعریف کنید؟
در افغانستان کمتر خانوادهای را میتوان یافت که حقوق بشریاش نقض نشده باشد؛ بههمین صورت افراد از خانوداههای ما هم، زمینهایشان غضب شده است و وقتی به محاکم مراجعه میکنند، محاکم برایشان پاسخگو نیست. چنانچه چندی پیش یکی از وابستگان ما که زمیناش از سوی یک زورمند محلی غضب شده بود، وقتی به محکمه مراجعه کرد، صدایاش را کسی نشنید. اینها نمونهی روشن نقض حقوق بشر بهحساب میرود.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
اول، افزایش بینش افراطگرایی حتی در میان تحصیلکردگان نسبت به زنان در جامعه که قطعاً مخالف حضور زنان در جامعه است. دوم، زمنیههای طبیعی زنان در جامعه آنگونهای که باید میبود، مهیا نیست. مثلاً اکثریت زنان که در ردههای بلند دولتی کار میکنند، بهاساس لیاقت و شایستگی نرفتهاند، بلکه روابط حکمفرما بوده است. سوم، به پیمانهای که مردان در این جامعه از امکانات گستردهی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برخوردارند، زنان برخوردار نیستند.
به نظر شما سه مطالبهی عمدهی زنان بهطور کلی چیست؟
در قدم نخست زنان نیاز دارند تا زمینههای خوبی برای ارتقاء و رشد اقتصادی، فرهنگی و سیاسیشان مهیا شود. دوم، زنان باید در نهادهای گوناگون و مکانهای عامالمنفعه حضور بههم رسانند و دوشادوش مردان به رقابت بپردازند. سوم، جریانهای سیاسی و فرهنگی فعال و منتقد در میان خودشان شکل بدهند که تا بتوانند حضور خودشان را در عرصههای مختلف نهادینه کنند.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان چه کسانی هستند؟
مراکز و نهادهای بسیاری در افغانستان در زمینههای حقوق و دادخواهی زنان در کشور فعالاند، ولی متأسفانه بیشتر این نهادها کارهای مقطعی و پروژهای میکنند تا کارهای پایهای! بهباور من زنان باید در تمام عرصهها بهویژه قضا حضور داشته باشند و صدایشان از سوی خودشان بلند شود تا حق به حقدار برسد. بهخصوص وزارت زنان و نهادهایی که در زمینهی زنان توسط خود زنان فعالیت میکنند خیلی مؤثر است. این نهادها مسؤولیت دارند که به مسائل زنان رسیدگی کنند.
در حوزهی خصوصی و عمومی یعنی فعالیتهای مدنی و حرفهای خود برای رفع موانع ذکر شده منجمله تبعیض چه کردهاید و چه میکنید؟
بهعنوان یکی از فعالان فرهنگی و عضو اتحادیهی بلخ، از ۲۰ سال بدین سو در این حوزهها کار میکنم و حتی در زمان طالبان بهصورت مخفی نسبت به حقوق زنان برنامههایی داشتیم و آنان را از این امر آگاه مینمودیم. فعلاً هم در اتحادیههای نهادهای مدنی عضویت دارم و از حقوق همهی شهروندان بهخصوص زنان دفاع میکنم. تلاش ما این است که زنان باید دوشادوش مردان در تمام عرصهها فعال باشند. همیشه طرفدار یک تبعیض مثبت برای زنان بودم. در کل از حقوق و جایگاه مساویانهی زنان در جامعه حمایت و پشتیبانی نمودهام.
اگر پیام یا صحبت خاصی دارید، بفرمایید؟
فکر میکنم بهعنوان شهروندان افغانستان، نیاز داریم دستبهدست هم دهیم تا به آیندهای روشن دست یابیم.
نام مصاحبهگر: بیژن برناویچ
تاریخ و محل ثبت مصاحبه: مزار
نام مصاحبهشونده، شغل و چند خط مختصر در معرفی مصاحبهشونده: استاد دانشگاه، شاعر و نویسنده
محل تولد مصاحبهشونده: بلخ