بنیاد آرمان شهر صدو پنجاه و دومین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان را در تحت عنوان «زنان و جوانان از حکومت وحدت ملی چه می خواهند؟» در سالن کنفرانس دانشگاه گوهرشاد روز پنج شنبه ۸ اسد ۱۳۹۴ برابر با ۳۰ جولای ۲۰۱۵ کابل برگزارد نمود.
این برنامه با حضور جوانان ، فعالین مدنی و خبرنگاران برگزار شد. که حدود صد نفر در این برنامه اشتراک کردند، که ۲۲ نفر زن و ۷۰ نفر مرد اشتراک کرده بودند. سخنرانان این برنامه خانم شینکی کروخیل نماینده مردم کابل در پارلمان و فعال حقوق زن، اقای احمد بهزاد نماینده مردم هرات درپارلمان، خانم شبنم سیما نماینده کمیته +۲۵% و فعال جامعه مدنی و اقای احسان قانع فعال مدنی بودند. این برنامه با استقبال خوب اشتراک کننده ها برگزار شد.
در ابتدا اقای حسین معین هماهنگ کننده بخش تحقیقات و مطالعات حقوق بشر در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گه گفتگو گردان این برنامه بود بحث را اینگونه آغاز کرد:
با توجه به این که دولت بایک قشر کثیری از جمعیت مواجه است، که ان اعم از جوانان و زنان می باشد و این که افغانستان یک کشور جوان است و در بین کشورهای در حال توسعه از بیشترین نفوس جوان برخوردار می باشد و با توجه به این تفسیر این مساله هم می تواند فرصت های خوبی را ایجاد کند و هم می تواند چالش برانگیز باشد ، هم می تواند برای توسعه پایدار مفید باشد، هم مشکل ساز . به همین منظور باید توسط دولت و سیاست مدارها در بخش تحصیل واشتغال جوانان توجه جدی صورت گیرد، در غیر ان چالش بر انگیز است، بی کاری وبی سوادی باعث بروز مشکلات شده و طبیعتا در این شرایط جذب گروه های مخالف خواهند شد .و مشکلات امنیتی اجتماعی را به وجود خواهند آورد ، و همچنان نقش زنان به عنوان کتگوری مهم این جامعه باید جدی گرفته شود و به ان توجه شود،
خانم شینکی کروخیل نماینده پارلمان افغانستان اولین سخنگوی این برنامه با توجه به موضوع سخنرانی است که اسناد دولتی در زمینه زنان مثل NAPWA , NAPAچقدر محقق شده اند؟ برای تحقق انها چه باید کرد (وظیفه جامعه مدنی و دولت و همکاریهای چندجانبه) بود بحث خود را اینگونه اغاز شروع نمودند:
باید حضور جوانان و نهادهای مدنی در بحث های که خواست مردم مطرح می شود و کارکردهای دولت مورد بررسی قرار گیرد ، پر رنگ باشد، در غیر ان دولت از کنار مسایل به سادگی میگذرد ، زمانی که نظارت مردم و نهادهای دولتی به صورت جدی بر اعمال حکومت باشد دولت مجبور به توجه و پیگیری قضایا می باشد. مساله جوانان و زنان بسیار حایز اهمیت است.
وی افزود تعداد نفوس زنان و جوانان در افغانستان بسیار زیاد است، مخصوصا قشر خانم ها که متاسفانه در هر بخش آسیب پذیر هستند مرگ و میرمادران، ازدواج های زیر سن، و خیلی از مسایل دیگری که زنان از ان رنج می برند و توجه جدی به ان صورت نمی گیرد، در بخش تعهداتی که دولت دارد کارهای زیاد صورت گرفته ، در اغازین سال های حکومت اقای کرزی گروهی از زنان پارلمان به اضافه زنان فعال در نهادهای مدنی با ریس جهمور کرزی ملاقات داشتیم و در مورد نپوا با ایشان صحبت کردیم در ان زمان حتی ایشان نمی دانست که نپوا چی است فکر کرده بود که یک نهاد است،در چنین شرایطی با تلاش ها و بحث بلاخره ریس جمهور تعهد سپرد که نپوا تصویب شده و به سکتورها برای اجرا سپرده شود، که در ۲۹ ثور ۱۳۸۷ در مجلس تصویب شد ، نپوا سه بخش اساسی دارد، امنیت ، حکومت داری و حاکمیت قانون و حقوق بشر و انکشاف اقتصادی و اجتماعی ، در پلان کاری و عمل ، امنیت ، حراست از حقوق بشر ،رهبری ، مشارکت ، فقر واقتصاد، تعلیم و تربیه. به خاطر سه هدف استراتیژی دارد، محو همه انواع تبیعیض، دوم انکشاف بشری و مشارکت زنان در رهبری و تصمیم گیری که باید تا اخر ۱۳۹۷ ۲۸ فی صد از زنان در رده تصمیم گیری بیایند، و الان نیاز به پیگری است که این اهداف تا چه اندازه براورده شده و تا چه میزان پیشرفت داشته است،
خانم کروخیل در مورد پیشترفت زنان گفتند : ما امیدوار هستیم که به این حکومت و مردم باور برسند که پیشرفت و انکشاف جامعه به مشارکت و سهمی دهی زنان نیاز دارد و برای ان تلاش های جدی انجام شود.و در این بخش سرمایه گذاری نماید، متاسفانه حضور زنان در همه نهادها نادیده گرفته شده است، وهیج فرضی بر توجه به استفاده از مهارت و انرژی انها وجود ندارد، مانند زنان پولیس و زنان جنرال ما که انگار همه در اتاق شعبات خود محبوس هستند حال انکه اگر به این بانوان فرصت حضور در عرصه های نظامی داده شود خیلی مفید خواهند بود و خوب خواهند درخشید، دولت هنوز متوجه اهمیت حضور زنان در عرصه های مهم تصمیم گیری و عملی نشده اند.
وی در بخش قطع نامه ۱۳۲۵ گفتند چگونگی دست یابی به اهداف در این خصوص گفتند : اکشن پلان ۱۳۲۵ یکی از مهمترین برنامه ها است که هنوز برای ان پلانی وجود ندارد ویا شریک نشده است، این پلان حایز اهمیت است برای همه مردم افغانستان و مخصوصا خانم ها، و همچنان بخش دیگر از موضوعاتی که باید به ان اهمیت داده شود بخش تخصیص بودجه است ، زمانی که حتی پلان هم موجود باشد ولی بودجه ای برای تطبیق ان اختصاص داده شود بی فایده است، متاسفانه افراد تصمیم گیرنده ذهنیت زن پذیری ندارند ، که ابتدا نیاز است برای تغییر ذهنیت این افراد کار شود، در دولت کنونی هم ریس جمهور و هم ریس اجرایی هردو ذهنیت خوب تری دارند ولی کسانی که در دولت و جزء مشاورین ریس جمهور هستند انها خیلی مخالف حضور زن ها در عرصه های مختلف می باشد و زمانی که زنی برای یک مقام پیشنهاد میشود با مخالفت جدی انها مواجه می شوند. تا زمانی که به نیرو و توانایی زنان باور وجود نداشته باشد، ما نمی توانیم زنان را از حالت سمبولیک رهایی ببخشیم، به توانایی زنان به دید شک دیده می شود، و همچنان خیلی از این مردان از حضور زنان هراس دارند، و هراس دارند که مبادا با حضور زنان قدرتمند انها نادیده گرفته و یا پس زده شوند، و دیگر عدم حضور و مشارکت زنان و در عین حال عدم نظارت زنان و فعالین مدنی می تواند دولت را سهل انگار به بار اورد و انها نیز مسایل مربوط به زنان را نادیده گرفته و بی توجه از کنار ان عبور خواهند کرد.
سخنران بعدی این نشت خانم شبنم سیمیا یک تن از اعضای برجسته کمیته +۲۵ % موضوع موضوع مشارکت سیاسی زنان با دید انتقادی به برنامه ها واوضاع کنونی را این گونه به بررسی گرفتند :
در ۱۴ سال اخیر ما شاهد حضور گسترده زنان در عرصه های سیاسی بوده ایم با وجودی که زنان در پارلمان و در عرصه های مختلف سیاسی داشتیم باید بدانیم تا چه اندازه توانسته اند مثبت باشد اما با توجه به بافت فکری اجتماع و سنتی بودن جامعه و تاریخی بودن این مفکوره این دست اورد تا چه اندازه مهم است، تا به حال تصور داریم که دست اورد قابل ملاحظه ای داشته ایم، اما باید ببینیم که حضور زنان به ذهنیت و زندگی خود زنان تاثیر گذاشته است یا خیر؟ شما واکنش های مردم را در برخورد با دو والی زن دیدید، که در بین این مخالفین زن ها هم حضور داشتند، و یا همچنان برخوردی که با خانم انیسه رسولی در پارلمان صورت گرفت که نه زنان و نه مردان ایشان را حمایت کردند.
خانم سیمیا در مورد تقویت رشد و انکشاف به نفع زنان گفتند : باید ببینیم که شعور سیاسی تا چه حد با توجه به موقعیت زنان است، تا چه اندازه توانسته است موقعیت خود را بشناسند و واکنش سیاسی و اجتماعی داشته باشند، تا زمانی که این شعور سیاسی بین خود زنان به وجود نیاید ما نمی توانیم این عرصه رشد و شکوفایی را به نفع زنان پرورش دهیم. و در بخش دیگر متاسفانه ما هیج حرکت خود جوش و مبتنی بر شعور ودرک سیاسی بین زنان نمی بینیم، که جنبش های اگاهانه ایجاد شود و زنان به این جنبش ها پیوسته و به نفع خود حرکت و دادخواهی انجام دهند.
وی در ادامه سخنان خود افزودند : در جامعه افغانی حوزه های قدرت عبارت از سیاست ، اقتصاد و روحانیت در دست مر دان است و با فکر مردانه طراحی و اجرا می شود وبا این شرایط است که زنان به سختی می توانند به حق واقعی خود برسند. و همچنان متاسفانه جدای از محدود سیاستمداران زن ما در پارلمان که دارای توانایی و قابلیت های خوبی هستند، اکثر ان با یک درک و شعور سیاسی وارد پارلمان نشده اند، بیشر یا وابسته هستند و یا با توجه به فرصت ها و سهمیه ها وارد عرصه سیاسی شده اند، و به همین دلیل از انها به عنوان ابزار و وسیله استفاده میشود، و این باعث میشود تا به جای نشان دادن چهره تاثیر گذار و مثبت زنان ، عدم توانایی زنان به نمایش گذاشته شده و ذهنیت ها را به سمت ابزاری بودن زنان و سمبولیک بودن زنان سوق می دهد.
از طرفی حقوق زن در کشور یک سوژه سیاسی است قانون حق برابر می دهد اما فرصت برابر داده نمی شود، متاسفانه در کشور ما یک بسیجی از زنان نداریم، و همچنان در پارلمان یک گروه واحد و منسجم هم نداریم و یا کلا یک گروهی که بتواند همه زنان را به صورت متحد و منسجم یک جای بسازد، زنان هم فکر با اهداف مشترک باید یک جای شوند، با و جودی که تفاوت در یک جامعه بسیار طبیعی است اما طرز فکرهای سیاسی مشترک و جود دارد که لازمه یک جای شدن است. در کشورهای دیگر با وجود تمام تفاوت ها زن ها توانسته اند یک گروه قوی و متحد را بسازند. پراکندگی زنان در پارلمان و جامعه مدنی عایدی جز نقش سمبولیک زنان برای ما نداشته است.
بخش سهمیه زنان موضوعی دیگربودی که ایشان در ختم سخنانش افزودند: خواست زنان این است با درک موقعیت خود در جامعه افغانی باید همه هم صدا و یک صدا باشند، هم پذیری وجود داشته باشد ، ما مشکلات زیادی داریم، هنوز قانون منع خشونت که بزرگترین حامی زنان میتواند باشد پاس نشده است، سهمیه ۲۵% ما به ۲۰ درصد کاهش یافته است، شورای ولسوالی ها نادیده گرفته شده است و ما برای دفاع از این همه نیاز به اتحاد داریم . وقتی به این همه مشکلات می بینیم و اینکه سهمیه ها به جای افزایش تا بحال تلاش برای کم شدن و حتی از بین رفتن ان صورت می گیرد. و این نیاز به رسیدگی و توجه جدی دارد هم از طرف دولت هم نهادهای داخلی و بین المللی.
احمد بهزاد که نماینده مردم هرات در پارلمان هستند موضوع امنیت و اقتصاد وجوانان را به بررسی گرفتند:
ایشان بحث خود را این گونه شروع نمودند: باید بدانیم که حکومت و همه فعالین سیاسی چه باید بکنیم ودر چه محوری باید تمرکز داشته باشیم. امنیت و اقتصاد دو موضوع تاثیر گذار به هم وتاثیر پذیر از هم می باشد و بحث امنیت در افغانستان سالها جنگ را تجربه کرده است، بحث در هم تنیده ای است. اینکه چرا امنیت هر روز بدتر می شود یک دلیل عمده ان نبوده فرصت های شغلی است و این یک بستر مناسب را برای گروه های تروریستی فراهم می سازد، متاسفانه وضعیت بحرانی و خطرناکی را پیش روی داریم و مخالفینی که در مقابل داریم همه از منابع و امکانات عظیم مالی و پولی برخوردار است، این گروه ها به چاه های نفت وصل هستند، حساب های بانکی ها ان با اعداد و ارقام نجومی پر می شود. اگر تدبیر مشخصی نداشته باشیم بستر مناسب را برای استفاده از جوانان ما برای این گروهک ها فراهم می شود.
پیشنهاد ایشان در مورد کارکرد دولت در این بخش اینگونه مطرح شد: در بخش حکومت انچه که حکومت باید به صورت عاجل روی دست بگیرد این است که که برنامه و سیاست ها که در ۱۲ سال گذشته متاسفانه جریان داشته است بپردازد و تجدید نظر نماید. یکی از این بحث ها تقابل افرینی بین مردم افغانستان است. اگر بحث مثابله با تروریزم باشد مشکلی نیست اما بحث عمیق تر است ، ما نباید مردم را و اقوام را در مقابل یکدیگر قرار دهیم، دولت نباید کاری کند که مردم برای دفاع از خود دست به اسلحه شود، اگر ما در هر بخشی با رویکرد خصوصی سازی کار کردیم ، در بخش امنیت خصوصی سازی یعنی نا امنی ، ناپایداری و بی ثباتی اگر هر قوم و جریان سیاسی برای دفاع از خود مسلح شوند همه جریان گذشته تکرار خواهد شد. و تمام دست اوردهای ۱۲ ساله را مانند حقوق زنان ، نظام سالاری ، دفاع از حقوق بشر ، جامعه مدنی و قانون مندی و حاکمیت قانون و کارهای امثال و دست اوردهای اندک خود را در این زمینه از دست خواهیم داد.
ولی در ادامه افزودند: دولت زمانی که درقبال مردم خود ، در قبال سربازان ارتش و نیروی امنتیتی خود احساس مسولیت نکند، مانند قضیه جلریز ، بدخشان، کنهرو سرپل ، و شمال و غرب افغانستان که هر روزه در حال اتفاق افتادن است نشان دهنده عدم مسولیت پذیزی دولت در قبال مردم و نیروی های امنیتی است و حتی بی مسولیتی در قبال دولت های حامی امنیت در افغانستان است. این نوع برخورد تصور این را ایجاد میکند که دولت به فکر مردم نیست و خودشان باید دست به کار شده و از خود دفاع کنیم و این نوع جریان خطرناک است.
ایشان در مورد عدم اعتماد مردم در مورد برنامه های امنیتی دولت گفتند: اگر در بین مردم یک نظر سنجی صورت بگیرد مردم به حکومت وحدت ملی بی اعتماد شده است، به متولیان کشور اعتماد ندارد، به امنیت کشور اعتماد ندارد، نسبت به برنامه های امنیتی هم اعتماد ندارد .و چرا اعتما ندارد ؟ بخاطر حوادثی که اخیرا رخ داده و در جریان است.
بحث دیگری که در بخش امنیت اهمیت دارد منحصر شدن سنخ های ارشد دولتی نزد یک گروه ویک قوم است، برای جلب اعتماد مردم باید تمام مناصب دولتی به وصورت عادلانه توزیع شود و این اعتماد سازی بین مردم و اقوام است ولی متاسفانه در افغانستان چنین نیست و مردم اعتمادی بالای دولت ندارد. در بین ارتش و اردو ما بهترین افراد را داریم که با حداقل امکانات با جان و دل مبارزه می کنند. دولت باید به این ها توجه و اعتماد کند، و باید به همه توجه یکسان داشته باشد، و یک عده نا محرم پنداشته نشود و این باعث رفتن به سمت دیگر می شود واین هم یکی از خطراتی است که اگر جدی گرفته نشود بخش امنیتی ما را با مشکل مواجه می سازد.
اقای بهزاد در مورد بخش دوم صحبت شان که موضوع مهم اقتصاد بود بحث را ادامه دادند: در بخش اقتصادی تمام برنامه ریزی ها باید به سمت اشتغال زایی استقامت پیدا کنذد و سیاست های گمرکی ما سیاست مالیاتی است . سیاست ها و برنامه ریزی ها که در سطح مختلف در عرصه های اقتصادی داریم به سمت فعالیت های اشتغال زا حرکت کند دولت به این فکر نکند که حتما باید درامد خود را بالا ببرد برنامه دولت نباید سر عواید گمرکی نباشد تا هر جنس نامرغوب و یا جنس های بی کیفتی که ما خودمان میتوانیم تولید بهتر از ان را در داخل کشور داشته باشیم را وارد کنند. با توجه به اینکه میتواند عاید گمرکی را بالا ببرد اما نمیتواند تاثیر گذار باشد باید برنامه های دیگری در دست بگیرید تا برای مردم زمینه کاری فراهم شود بیکاری زمینه سربازگیری را به نفع مخالفین بالا می برد.
ایشان در بخش اقتصادی راه حل های مشخصی را ارایه کردند : ما راه حل های مختلفی داریم یکی از انها جذب سرمایه گذاران خارجی است، سرمایه گذاران خارجی به دلایل مختلف حاضر به سرمایه گذاری نیستند علاقه ندارند به سرمایه گزاری در افغانستان مساله رقابت های سیاسی در منطقه است.مساله نبود زیر ساخت های اقتصادی است و هم دولت می خواهد خیلی از کارها را به دوش ان ها بیاندازد مانند ساخت ریل ، ایجاد راه اهن و خیلی از مسولیت های خود را نیز از انها توقع دارد . که در این بخش باید تدابیر مشخصی سنجیده شود.
راه حل دوم ، سرمایه گزاری داخلی است متاسفانه سرمایه گذاران فعالیت هایشان بر محور دلالی می چرخد یعنی که پول نقد باشد تا هر زمان که اراده کنند پول شان را بتوانند از مرز خارج کنند باید زمینه و تضمیمن های مشخص ایجاد شود که این سرمایه گذاران داخلی علاقه مند سرمایه گذاری در داخل افغانستان شوند.
گزینه سوم، مدیریت دولتی سرمایه ملی است، دولت شرکت های کلان دولتی را ایجاد نماید این شرکت از طریق اوراق قرضه و مشارکت از طریق سیستم دولتی سرمایه ملی را جلب کند، مانند دیگر کشورها مثل تاجیکستان نه سرمایه داشت و نه حمایت نهادهای بین المللی را اما اکنون بزرگترین سد اسیای میانه را دارد و برق ان را به پاکستان وافغانستان می فروشد. به عنوان نمونه شرکت ملی ذوب اهن تاسیس شود، واین شرکت اوراق شراکت با سود ثابت با تضمین های دولتی در اختیار مردم قرار دهد . از این طریق میتواند با یک برنامه مشخص ریل اهن تولید کند ،طبق برنامه در با سود فاز اول فاز بعدی را شروع نماید. ولی متاسفانه کار استخراج به دست خارجی ها و بدون کدام برنامه مشخص انجام می شود و این برای ما نا امید کننده است. این طرح ها بسیار عالی هستند اما برای کسانی که قراردادها ملیونی می فروشد میتواند زیان اور باشد و این گونه است که این دست ها از توسعه اقتصادی افغانستان به نفع خود جلوگیری می کنند.
احسان قانع یک تن از فعالین مدنی که در بخش عدالت انتقالی فعالیت مستمر و چشم گیری داشتند بحث عدالت انتقالی را به صورت مشخص در این نشست مطرح کردند .
اقای احسان قانع صحبت را اینگونه اغاز کردند: تشکر از ارمان شهر که در این فضای سرد عدالت بحث عدالت انتقالی را گرم نگه می دارد. در بخش عدالت انتقالی چهار موضوع را به صورت مشخص مطرح می کنم. صلح ، جنگ، دیکتاتوری ، عدالت انتقالی مجموعه از مکانیزم های است که در جوامع مطرح می شود که یا از حالت جنگ میخواهد به طرف صلح گذار کند و با جامعه که دیکتاتوری داشته و می خواهد به طرف دموکراسی برود، مطرح می شود.
پروسه عدالت انتقالی باید در کنار پروسه جنگ تا پروسه گذار سرعت داده و زودتر به صلح برسیم .در افغانستان بعضی حرکت های ایجاد شد تا به صلح برسیم و اگر بخواهیم از لحاظ سابقه نظام داری افغانستان را بررسی کنیم دارای حکومت دموکراتیک و ساختارهای دموکراتیک در دوران جنگ فروپاشی نظام مواجه بودیمو برا ساس تیوری عدالت در افغانستان یک نیاز مبرم است . هم می خواهیم به سمت پروسه صلح حرکت کنیم و هم می خواهیم از حالت آنارشیسم بیرون شده و به سمت ساختارهای دموکراتیک حرکت کنیم، اما چگونه ؟ اگر بخواهیم عدالت انتقالی را بررسی کنیم از تاریخچه طولانی مدت برخوردار نیست، از سال ۱۹۹۲ شروع شده است هر کشور هم در این بخش قواننین و مکانیزم های مخصوص به خود را در قبال تطبیق عدالت انتقالی دارد ، در افغانستان سروی اتمام و گزارش تحت عنوان صدای عدالت نشر شد که در انجا صدای مردم انعکاس داده شده بود که مردم عدالت انتقالی را چگونه می خواهند، در تعقیب ان یک برنامه عمل ساخته شد که متاسفانه بخش های ان تطبیق نشد و بحث عدالت انتقالی سرد و حتی دولت های که قصد حمایت داشتند پا پس کشیدند.
اقای قانع در مورد چگونگی رسیدگی به قربانیان افزودند: پروسه عدالت انتقالی می تواند در قربانیان حس توجه و اهمیت دادن به انها را ایجاد کند، این باعث التیام دردهای انان خواهد شد عقده های ناشی از بی توجهی و بی عدالتی فروکش خواهد کرد، تا زمانی که در افغانستان حقیقت یابی صورت نگیرد و گزارش نشر نشود همه خود را قربانی احساس می کنند و هر گروه و قوم فکر می کند قربانی گروه و یا قوم دیگر شده است و انها را دشمن خود فرض می کند در صورت مشخص شدن و نشر گزارش حقیقت ها نمایان شده و این باعث زدودن خیلی از کدورت ها و دشمنی ها خواهد شد.
ایشان در مورد چگونگی صلح با طالبان گفتند: صلح باید در سطح جامعه به وجود بیاید و این پروسه دارای معیار باشد به طور مثال پروسه صلح که با طالبان صورت می گیرد اگر قرار است این پروسه موفق باشد باید در ابتدا اتش بس صورت گیرد تا زمانی که اتش بس ایجاد نشود حسن نیت ایجاد نمی شود. اگر طالبان می خواهند صلح کنند باید سلاح خود را تسلیم دولت کنند ، مساله دیگر خواست قربانی ها است مهم ایجاد حس عدالت است ما نمی توانیم میلیون ها قربانی را خواست شان را بر اورده سازیم و یا ملیون ها مجرم را به پای میز محاکمه بکشیم . اما باید صدای قربانی شنیده شود و در پروسه عدالت انها را شامل بسازیم و حس عدالت را ایجاد کنیم .خواست مردم در گزارش صدای عدالت گنجانیده شده است .
مساله دیگری که اهمیت دارد شفافیت است ما هنوز نمیدانیم خواست های را با ریس جمهور در رابطه با قربانیان و عدالت انتقالی مطرح کردیم ایا در پلان کاری انها گنجانیده شده است یا خیر، ما برنامه و پلان دولت را در این زمینه نمی دانیم و نیاز به وضوح سازی و شفافیت است . باید سلسله مراتب گزارش دهی به صورت علنی و منظم باشد.
به خاطر عدم تطبیق عدالت انتقالی جرخه انتقام گیری همچنان ادامه دارد و اگر بخواهیم این چرخه را بشکنیم نیاز به توجه جدی به قربانیان است وتوجه به صلح توام با عدالت و صلح پایدار است ، این زمانی ممکن است که میلیون ها قربانی از او حمایت کنند و نگذارند که به سمت منازعه بروند.خواست ما اغین است که قربانی ها به عنوان طرف منازعه به خواست شان توجه صورت گیرد و سهم داده شود.
این نشست در ادامه گفتگوهای ارمان شهر در ولایات هرات ، دایکندی و پروان دایر شد تا بتواند زمینه مطرح شدن خواست جوانان و مردم را فراهم کند وصدای مردم باشد برای رسیدن به مراجع اجرایی و دولت. که در این زمینه رسانه ها هم این برنامه راتحت پوشش قرار داند و گزارش مفصلی از این گفتگو به نشر رساندند.