رادیو زمانه – خواهران “میرابل” تا خواهران ” می تو”
گذری بر سوء استفاده و آزار جنسی علیه زنان و سایر جنسیتها و رسواییهای علنی شده در آمریکا
ثریا فلاح ثریا فلاح
از خواهران “میرابل” تا خواهران ” می تو”
این مقاله به بهانه ماه محو خشونت جنسی در صدد است که مسائل زیر را پوشش دهد: چگونه روزی به حذف خشونت علیه زنان اختصاص داده شد، شمه کوتاهی در مورد روز جهانی منع خشونت و چگونگی نامگذاری و مسائل پیرامون آن ، کمپین ۱۶ روز اکتیویسم برای مبارزه با خشونت،مختصری در مورد مبحث خشونت و آمارهایی در این زمینه ، مسائل اخبر در آمریکا و آزار و اذیت جنسی و رسواییهای به وجود آمده در سطوح مختلف مانند مجلس نمایندگان آمریکا ، هالیوود ، میدیا، و… . در پایان سعی بر این است که تا حدی برخی از راهکارهای مقابله با خشونت به بحث گذاشته شود.
در یک غروب پاییزی سال ۱۹۶۰وقتی هوا گرگ و میش و به شدت طوفانی بود “پاتریا”۳۶ ساله، “مینروا” ۳۴ ساله و “ماریا تریزا” ۲۴ ساله سرمست از دیدار شوهران زندانی دو تن از این سه خواهر در راه بازگشت به سانتیاگو پورتو پلاتا توسط عدهای متوقف شدند. دستور از بالا صادر شده بود. این آخرین دیدار خواهران از همسرانشان بود. خون آنان در میان سیل شدید باران به دریای کارائیب ریخت. وحشت از مرگ توسط” رافائل تروخیو”دیکتاتور وقت به قاتل امان اندیشیدن نداد و بیاختیار تمام دستورات را اجرا کرد. تنها یک محبت در حق خواهران کرد، هرکدام را دریک نقطه دورتری به یک درخت نیشکر بست. او نمی خواست آنان مرگ همدیگر را ببینند، خودش بعدها به این مسائل اعتراف کرد.به همین ترتیب بود که ” خواهران میرابل “و راننده کروز آنان “روفینو د لا کروز” دریک جاده دوردست در میان کوه بین “پورتو پلاتا ” و “سانتیاگو” کشته شدند. آن روز که رافائل تروخیو فرمان را از وحشت ادامه حیات این خواهران مبارز صادر کرد در خیال خوشش نمی گنجید که در میان اینهمه جنایتهایش این یکی سرآغاز فروزیزیاش گردد. او هرگز نمی دانست که من امروز به همراه میلیونها زن دیگر این روز و روزهای بعد از این خشونتهای رواشده او و هزاران دیکتاتور دیگر که در کنج خانه و مدرسه و مجلس و ارتش و پشت صفحه جادویی کامپیوترشان مشغول روا داشتن خشونت علیه صدها خواهر میرابل دیگر هستند را به چالش بکشیم. آن شب “دده” خواهر ۳۵ ساله با آنان نبود. این خواهر عاشق ، تمام عمر تا همین سالهای اخیردر کنار ما یاد خواهرانش را گرامی می داشت و جزوی از این “پروانههای فراموش نشدنی” گشت. باوجودی که “دده” به زنی برای بیزینس مبدل شد اما گمان نمی کنم که هرگز ماهها شکنجه به جرم شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم را تا زمانی که در سال ۲۰۱۴ چشم از جهان فرو بست را فراموش کرده باشد.
بیش از دو دهه پس از ترور این زنان بیدفاع ، زنانی آگاه از آمریکای لاتین در پایتخت کلمبیا گرد هم آمدند و در یک همایش بزرگ از قتل دردناک آنان روز بزرگی ساختند، “روز منع خشونت علیه زنان”. این زنان جسارت و مبارزه خواهران میرابال را اصل مهمی برای این پیشنهاد عنوان کردند. آنان همچنین می دانستند که به رسمیت شناختن اینچنین جنایتی سبب جلب افکار عمومی و دولتها برای منع و رفع خشونت خواهد شد. تا اینکه بیش از نیم قرن از این فاجعه و فجایع بعد از آن گذشت زنانی از هالیود کمر به همت بیان واقعیات بستند و به دنبال آنان زنانی در عرصه سیاسیت و قدرت . در نزدیک به این شش دهه آنچه از آن بیشتر صحبت به میان آمد کمتر خشونت جنسی و تعرض به زنان و عرصه بستر ناخواسته آنان بود. سخنها به میان آمد اما واهمه و تابوهای اجتماعی و سیاسی بسیاری از زنان را به قبول آزارهای جنسی واداشت. اکنون گویی انقلابی از درون سبب فروریزی بنیادهای در هم تنیده قدرت و فساد شده است. زنان به صدا در آمده اند. زنانی که هر کدام در حوزه کار و هنر خود امپراطوریی دارند. حس خواهری اجازه شکست سکوت را صادر کرد و هر کدام بخشی از خواهران “می تو”* شده اند. توان شکست تابوها در حدی است که این زنان سکوت شکن به زعم “تایم” بیشترین تاثیر را در رویدادهای سال داشته اند و به چهره سال ۲۰۱۷ مبدل و انتخاب شده اند.
جامعه جهانی و اندیشه خشونت ستیزی علیه زنان
به نظر می رسد که گمان و اندیشه یافتن معمای خشونت درست بود چون دیری نپایید که انسانها رسمآ در یک مکان به توافق رسیدند که تفاوتهای طبیعی و زیستی بین دو جنس دال بر برتری یکی بر دیگری نیست و در ۱۸ دسامبر سال۱۹۷۹ مهمترین سند بینالمللی منع تبعیض علیه زنان را تحت نام “کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان” به امضا و تصویب برسانند، آنچه که در کمتر از دو سال بعد لازم الاجرا شد. سازمان ملل متحد، اجرای آن را برای کشورهای امضا کننده الزام آور اعلام کرد. شاید امروز که نزدیک به ۴ دهه از تصویب آن می گذرد گذر کوتاهی بر آن لزوم اضافه کردن جنسیتهای غیر زن و مرد را هم باید تبصره این سند مهم قرار دهند. سند از نظر تمام کشورهای جهان به جز پنج کشور ارزش امضا و مهم تلقی شد ( ایران ، سودان ،سودان جنوبی ، تونگا و سومالی این سند مهم را امضا نکرده اند).
زنان و سازمان ملل به سند” سیدا ” بسنده نکردند و در سال ۱۹۹۱ انستیتوی جهانی هدایت ورهبری زنان ، ابتکار کمپین جهانی مرکز زنان سازمان ملل کمپینی مبتی بر ۱۶ روز اکتیویسم برای رفع خشونت علیه زنان را در سال اعلام کرد و متعاقب آن در سال ۱۹۹۹سازمان ملل متحد ، ۲۵ نوامبر را به رسمیت شناخت و آن رابه عنوان “روز جهانی منع خشونت علیه زنان” نامگذاری کرد . کمپین ۱۶ روز برای محو خشونت علیه زنان با شعار “برای ازبین بردن خشونت علیه زنان متحد شوید” همه ساله در جاهای مختلف راه اندازی می شود و روزهای مهم دیگری مانند روز بین المللی مدافعان حقوق بشری زنان، روز جهانی مبارزه با ایدز، روز بین المللی اشخاص دارای معلولیت،تا آخرین روز آن یعنی دهم دسامبر روزبین المللی حقوق بشربه طول می انجامد..مسال کمپین تحت عنوان با هم می توانیم خشونت جنسی را در آموزش از بین ببریم است .و با شعار بیایید هیچ کس را فراموش نکنیم: خشونت علیه زنان را خاتمه بخشیم . کمپین با تاکید روی قوانین موثر و اسقاده از آنان دولتها،سازمانها و افراد را دعوت به همکاری می کند.
از آن زمان به بعد تا کنون روز ۲۵ نوامبر به عنوان “روز جهانی منع خشونت علیه زنان” در بسیاری از کشورها تجلیل میشود و از افراد حقیقی و حقوقی خواسته می شود تا نه تنها آگاهی را به میان مردم ببرند بلکه همکاری برای رسیدن به برابری جنسی و منع و محو خشم آشکار و پنهان علیه زنان را گسترش دهند. امروز معنای خشونت علیه زنان بایست به گفتمان جدی تری بدل شود که در آن سایر جنسها مانند ترانز جندرها و دوجنسیها را هم در برگیرد. اهمیت و مردمی بودن کمپین در این است که افراد در هر مکانی که هستند می توانند کمپین را راه اندازی کرده و تصاویری از کارهای مربوط به این روزها را برای کمپین بفرستند. کاری که من در طی سالهای گذشته در سوئد و لوس آنجلس انجام دادم. این نوع آسان درگیر شدن سبب فراگیری این کمپین شده است.
یک سال بعد از به رسمیت شناختن روز منع خشونت علیه زنان، سازمان ملل قطعنامه ۱۳۲۵ را با ۱۰۰ در صد رای موافق به عنوان “زنان، صلح و امنیت” به تصویب رساند که از جمله مادههای مهم این قطعنامه را “پیشگیری مناقشات و خصومتها در درون و در میان کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و ممانعت از اعمال خشونت علیه زنان را تشکیل میداد که بیشبهه، قطعنامه سازمان ملل در مورد حراست از زنان و اعاده حقوق آنها، مبنایی است برای به محاکمه کشاندن و مجازات کردن کسانی که به نحوی علیه زنان ستم روا میدارند. روزهای محو خشونت علیه زنان و تاکید بر آن به دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر ختم نمی شود. بلکه بسیاری این کمپین را تا ۱۸ دسامبر که سالگرد تصویب ” سیدا ” است ارج گذاشته و به انجام پروژه و برنامه هایی در این زمینه اختصاص می دهند.
تعریف خشونت جنسی
طبق تعریف مجمع عمومی سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونتآمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی یا بدنی، جنسی و روانی زنان بشود» تعریف کرده است که شامل «تهدید به این کارها، اعمال اجبار، یا سلب مستبدانه آزادی، بهصورت پنهان یا آشکار چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی» میشود. بایست این امر مسلم را قبول کرد که خشونت علیه زنان یک مسئله فردی و یا خانوادگی نیست بلکه یک معضل اجتماعی و مربوط به کل جامعه است. این خشونتها می تواند شامل بی ارزش شمردن و تحقیر،خشونتهای فیزیکی، کتک زدن ، اسید پاشی ، مثله جنسی ( ناقص سازی) ، خشونتهای روانی مانند تهدید به کشتن ، استفاده از لغات و کلمات مستجن ، فحش به خود و خانواده زن برای تحقیر، همچنین تجاوز جنسی که هر دو بعد جسمی و جنسی را در بر دارد. خشونت سنی که شامل ازدواجهای زیز سن و در کودکی است و یا خشونت به افراد مسن و ناتوان است. همچنین آزار و اذیتهای سایبری زنان شامل اینترنت ،رساناهای اجتماعی ، اسام اس ، پیامکها ،تهدید به تجاوز و دزدیدن و گذاشتن پیامهای توهین آمیز در فیس بوک و اینستگرام برای بیارزش شمردن نظرات افراد.
فاکتها و آمار ، اعداد و ارقام
کمی با فاکتها و اعداد و ارقام در این زمینه آشنا شویم: همیشه اعداد تا اندازهای مارا به بعد غیر انسانی وقایع آشناتر و نزدیکتر می کند. مثلا بر اساس شبکه گزارش زنان سازمان ملل ۷۵۰ میلیون زن زیر سن ازدواج کرده اند. این عدد تمام آنچه که اتفاق می افتد نیست. بلکه آنچه که ثبت و تحقیق شده است. ۳۵% زنان یکی از اشکال خشونت را تجربه می کنند.این درصد چیزی در حدود۱ زن از ۳ زن را نشان می دهد حتی برخی از مطالعات د رسطح ملی داخل کشورها درصدی تا حد ۷۰% را نشان می دهد. خشونت به همانجا که فرد مورد آزار قرار گرفته ختم نمی شود ممکن است به سقط جنین ، ایدز ، و بیماریهای روانی مادام العمر مبدل شود. دردناک است اگر بدانیم که ۲۰۰ میلیون با پدیده ضد انسانی ناقص سازی جنسی ( ختنه ) ۱۲۰ میلیون تجربه سکس اجباری داشته اند.۷۱% قاچاق انسانها برای برده داری جنسی مربوط به زنان است.۱۰ درصد زنان اروپایی گزارش آزارهای سایبری را داده اند. ۲۳% زنان د رکالج یعنی حدود ¼ زنان مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گیرند. مطالعهای از زنان ۳۵ پارلمان جهان عدد تکان دهنده ۸۲ در صدی را نشان می دهد که کل واقعیات موجود را نشان نمی دهد. بسیاری از زنان پارلمانتار ممکن است به خاطر حفظ موقعیت شغلی ؛سیاسی یا خانوادگیشان از اعلام این نوع آزارها خودداری می کنند. و آماری دقیقی از قتل ناموسی که به غلط در آمریکا “جرم یا جنایت هیجانی نام گرفته است در دست نیست. اما آنچه معلوم است در بسیاری از جوامع و فرهنگها زنان تحت عنوان ناموس توسط توسط همسر یا دوستپسر خود و یا یکی از بستگانشان کشته می شوند این آمار عددی چند میلیونی را در طول سال نشان می دهد و البته ۹۶ در صد عاملان آن مردان هستند.
مسائل اخبر در آمریکا: آزار و اذیت جنسی و روسواییهای به وجود آمده:
بر اساس گزارش مرکز جرایم آمریکا، در این کشور به طور میانگین روزانه ۱۸۷۱ زن مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. این رقم در طول سال به طور متوسط رقم نجومی نردیک ۶۸۰۰۰۰را نشان می دهد.اطلاعات زیادی در مورد زنانی که به کشورهای دیگر یا حتی مناطق دوردست آمریکا یا به جنگ اعزام میشوند وجود دارد. آمار تجاوز به زنان در ارتش آمریکا از میانگین جامعه غیر نظامی بالاتر بود اما اخبار اخیر به ندرت تا به این حد در رساناها و در شبکههای اجتماعی مورد صحبت بوده است.
این روزها قطعآ همه در جریان اخبار و برنامههای تلویزیونی همه روزه که به صورت یک مبحث جدید مکالمات روزمره در سطح ملی در آمده است هستیم. آزار و اذیت جنسی که رسوایی آن بسیاری از انستیتوهای اجتماعی و سیاسی و صنایع کشور را در خود پیچیده است. این موضوع سبب شده که بسیاری ازمردان که با قدرتی بدون افسار می تاختند سرنگون شوند. افسار گسیختگی این فاجعه به قدری است که دامنگیر دستگاه و قوه مقنننه آمریکا هم شده است. من فکر می کنم که این کشفها و افشا سازیها می تواند آغاز یک تغییرو شیفت فرهنگی در حوزههای مختلف اداری و حتی تغییرات قانونی شدیدتری باشد. با اینکه مواجهه با این نوع محیط سمی برای اذهان عمومی در مورد رابطه میان مناسبات قدرت ، پول ، زنان در بازار کار، آزادی فردی و به خطر انداختن سلامت روانی دختران جوان و حتی رابطه خانوادگی را تحت الشعاع قرار می دهد اما پشت پرده ماندن آن خطر ادامه و گسترش آن را بیشتر می کند.
داستان دست درازی و آزارو اذیت جنسی اخیر در آمریکا از آنجا آغاز شد که چندی پیش در سال ۲۰۱۶ زنانی بر علیه توهین و افتراهای جنسی علنی کاندید ریاست جمهوری آمریکا آقای ترامپ برخاستند. در آن زمان دانالد ترامپ ادعا کرد که همه این خبرها جعلی و تقلبی است. اما استقاده از زبان لمپنیسم و بیاحترامانه وی به زنان صدای بسیاری را برانگیخت و زنانی پا پیش نهادند. روزنامه گاردین لیست کاملی از زنانی که پا پیش کشیده و به بیان اهانت و آزار جنسی از طرف وی بر آنان روا شده را ارائه داده است. متعاقب آن در ۵ اکتبر، نیویورک تایمز به افشای هالیوود و کیسهای هر روزه و معروف آقای “هاروی وینشتین” پرداخت. زنانی در هالیوود قدم پیش گذاشتند و پرده از جنایات چند دهه او برداشتند. در چیزی کمتر از چند هفته چهرههای معروف و بزرگی که گاهآ حتی الگوهای رفتاری در میان مردم و قهرمانان آنان محسوب می شدند آشکار شدند.
مردانی مانند کیوین سپیسی مرد شماره یک سریال ” هاوس آف کارتس”،”توباک جیمز” دایرکتوری از هالیوود ،بن افلاک برنده جایزه اسکار ،رییس جمهور سابق آمریکا “جرج اچ دبلیو بوش ” بزرگ چهل و یکمین رییس جمهور آمریکا، “کریس ساوینو “شخصیت برجسته تلویزیون و انیمشن ساز، روی پرایس مدیر استودیوی آمازون ، جان بش شخصیت برنامه سرآشپز که دهها شکایت در طی این سالها داشته است.، مارک هلپرین از ” شبکه خبری “ای بیسی” لاکهارت استیل دایرکتور ” وکس میدیا” و همچنین “مایک اورسکیز” که برای چند سال گذشته سرپرست اخبار در شبکه رادیوی ملی آمریکا “ان پی آر” بود تعداد زیادی از زنان همکار خود را مو رد اهانت جنسی قرار داده است.
داستان به اینجا ختم نمی شود، زنانی هم از آزار جنسی زنان مجلس نمایندگان آمریکا توسط همکارانشان خبر دادند. خانم “بونو” قانونگذار سابق آمریکایی گفت که یکی از همکاران مرد او که هم اکنون هم در مجلس نمایندگان حضور دارد، چند بار او را مورد آزار جنسی قرار داده و از کلماتی رکیک و مبتذل استفاده کرده بود. «لیندا سانچز»، نماینده کنونی کالیفرنیا در مجلس نمایندگان آمریکا، “باربارا باکسر”، سناتور سابق آمریکایی، “مری بونو”، نماینده سابق مجلس نمایندگان آمریکا و “هیلدا سولیس”، یک نماینده سابق دیگر این مجلس از آزار جنسی در کنگره آمریکا خبر دادند.آنها در مصاحبه با آسوشیتدپرس از تجربه آزار و اذیت جنسی خودشان توسط همکاران و نمایندگان مرد در کنگره آمریکا صحبت کردند. تاجایی که جکی اسپیر عضو مجلس نمایندگان از حوزه کالیفرنیا طی ارائه لایحهای پیشنهادی خواستار آسانتر شدن پروسه شکایات آزار جنسی رخداده در کنگره آمریکا شد. حتی سلیکان ولی از این مسائل مبرا نیست ، شروین پیشه ور که از سرمایه گذاران “اوبر” است متهم به آزار جنسی پنج زنی است که گزارش آن توسط “بلوم برگ” اعلام شد. مسائل به امور ورزش و المپیک هم کشیده شده است. پزشک سابق تیم ملی ژیمناستیک ایالات متحده آمریکا “لری ناصر ”۵۴ ساله حدود دو دهه پزشک تیم ملی ژیمناستیک ایالات متحده آمریکا بود به جرایم خود مبنی بر آزار جنسی کودکان و نوجوانانی که با او کار می کردند، اعتراف کرده، ممکن است تا چهل سال زندانی شود.دست کم به ۱۲۵دختر و زن جوان تعرض جنسی کرده است. تا امروز که هنوز در ایام و روزهای سمبلیک مبارزه با خشونت و محو آن هستیم دست کم ۲۹ مرد در صدر قدرت و حکومت در لیست سیاه آزار و خشونت جنسی علیه سایر جنسها هستند و به نظر می رسد که محو خشونت و آزار جنسی و روحی وارده بر این زنان حتی با محو آنان از اریکه قدرت به پایان نمی رسد. گرچه رییس جمهور آمریکا ۱۶ شاکی جنسی دارد اما به نطر نمی رسد که خواهران ” می تو” به اندازه خواهران ” میرابل” برای سرنگونی رییس جمهور وقتشان تلاش یاجان فدا باشند.
تمام موارد حکایت از یک دینامیک نابرابر قدرت و سواستفاده از موقعیت نابرابر اقتصادی – اجتماعی می دهد. شجاعت میلیونها زنی که نمایندگان روانی آنان در صفحه اول “تایم ” با چشمانی نافذ ، درد کشیده و اما خوشحال از توانایی و شجاعت خود سخن می گویند. شکست سکوت این زنان برای شکستن تابوها و بیان حقایق در مورد این آزاره ا ودستدرازیهای جنسی گفتمان جدیدی را وارد سیستم اجتماعی و آموزشی آمریکا و حتی ۸۵ کشوری است که به جنبش ” می تو “پیوسته اند، خواهد کرد. در این میان بسیاری مردان قدرتمند شغل خود را از دست داده و یا در صنایع مانند رسانه ها، سیاست، سرگرمی و دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفته اند وبایست منتظر خبرهای بیشتری بود. منتظرم ببینم چند نفر دیگر مانند راسل سیمون به اختیار خود از کار کنار می کشند! آنچه که قطعآ می تواند روی انتخابات کنگره در سال ۲۰۱۸ تآثیر بگذارد.بسیاری از سناتورها قبل از اینکه کار به افتضاح بیشتری بکشد و لیست بلند بالایی از اینترنها و کارآموزانشان روی صفحه رساناها قرار گیرد خود از کار کناره گیری کردند. مردانی مانند “ترنت فرانکس” نماینده آریزونا به خاطر صحبت در مورد نازایی همسرش و به میان کشیدن بحث ” مادر جایگزین” با کارمندان مونثش ، روبن کیوان نماینده جمهوریخواهان ایالت نوادا به اتهام آزاز جنسی و دستدرازیهای جنسی یکی از زیزدستانش ، بلک فایرنهولد از ایالت تکزاس و دهها مرد دیگر که هر کدام با هزاران رای مردم به مجلس و کنگره آمریکا راه یافته اند در مزان اتهام ، جرم ،عدم مشروعیت سیاسی و اجتماعی ، و پایین کشیدن از عرش قدرت هستند. همچنین کم نیستند مردانی که پس از اعتراف فردی منوط بر عدم آگاهی از موارد سو استفاده و دستدرازیهای جنسی از کار کناره گیری می کنند. بسیار مایلم بدانم در بدنه جامعه اگر این شرایط فراهم شود چند در صد مردان از این آتشی که زبانه کشیده است جان سالم بدر می برند!
برخی راهکارهای مقابله با خشونت – خشونت ستیزی
غالبآ این بحث در پایان بیان هر مشکل و معضل اجتماعی پیش می آید که چه باید کرد؟ برای مقابله با خشونت و آزار هیچ نسخهای که به درد همه بخورد و در همه موارد کارکند وجود ندارد. نوع و تعداد خشونتها و رفتارها ، وابستگی فرد به جامعه و فرهنگ و خرده فرهنگ خاص ، وضعیت روانی فرد و آموزش و آگاهی همه بر چگونگی آن تآثیر داردند. و اما آنچه مهم است این است که تمام جنسها اعم از زنان و مردان و دو جنسیتیها و ترانزجندرها و سایرین… بیشتر از مردان مورد خشونت هستند و روی بیشتر این خشونتها با غیر مردان است پس می توانم بگویم که مسئله خشونت یک مسئله مردانه است. نه به این معنا که زنان خشونت نمی کنند اما بیش از ۹۶% خشونتهای جنسی از جانب مردان بوده است. نمی خواهم مردان از محور بحث خارج شوند و فکر کنند که این یک مسئله زنانه است و مسئولیتی بر دوششان نیست. روی سخن و جدل در این زمینه بیشتر با آنان است.
زنان وسایر قربانیان
در یک نگاه کلی می توان گفت که خشونت ستیزی به معنای شکستن سدهای زیادی است که ممکن است منجر به در هم شکستن عنان خانواده گردد. یا ممکن است فرد شغلش را از دست بدهدو حتی دیگران به طیق دیگری بر او نظر اندازند. موارد زیادی دیده می شود که افراد قربانی را گناهکارو خاطی خطاب می کنند و هنوز بر این باورند که فردی که حقوق جنسیاش مورد تعرض قرار گرفته خاطی است و این نگاه از یک نگاه مردسالاران و مذهبی که زن را متعلق به مرد و خانه می داند برمی خیزد. زنان و سایر جنسیتهایی که مورد تعرض هستند بایست و اما زنان صدای خود را بیابند و بر طنین آن بیفزایند. نوشتن، سخنرانی و گفتن حقایقی که برایشان اتفاق افتاده می تواند به بااوربه خود انان یاری رساند. اگر باور نکنیم ما هم توانی برابر با مردان داریم مسیر تاریخی که تا کنون به کندی پیش رفته همچنان ادامه خواهد داشت.
اصل اول این است که بپذیریم که زنان را تنها به عنوان قربانی نبینیم. آنها در همه جا در عین حال عاملان اصلی رهایی خود هستند. از طرفی زنان نبایست منتظر دولتها باشند چرا که هنوز راس و هرم ساختارهای قدرت در بیشتر و اکثریت قریب به اتفاق دولتها مردان هستند.
آموزش و تحصیلات: یکی از مهمترین روشهای کمکی برای حل این معضل و آسیب اجتماعی اهمیت و توجه به تحصیل است. آموزش را از خانه شروع کنیم. به نظر من باید مبحث برابری جنسی و محو خشونتهای جنسی جزو دروس مدارس باشند و امیدوارم در این زمینه بتوانم کارهایی انجام دهم. همچنانکه امسال تاکید ۱۶ روز علیه خشونت بر تحصیل و آموزش است زنان و مردانی که به این باور رسیده اند بایست کمک کنند که بچهها را از سنین کودکی آموزش بدهیم . همچنین از دامن زدن به جنسی کردن رشتههای تحصیلی بپرهیزیم و کمک کنیم که دختران هم وارد رشتههای صنعتی که به طور سنتی مربوط به مردان و در اختیار مردان بوده است گردند. راهکارهای دیگری هم که بعضآ ساده به نظر می رسند وجود دارد مانند آموزش دفاع فردی و بدنی که من اسم آن را مسلح شدن بیسلاح گذاشته ام.
یکی دیگر ازراههای مقابله با این نوع خشونت دخالت در سیاست یا مشارکت سیاسی است چرا که عدم حضور زنان در عرصههای سیاسی امکان اجرایی شدن قوانین ضد خشونت را پایین می آورد یا امکان رسیدگی به جرایم مربوط به این اعمال را پایین می آورد. شرکت در امور اقتصاد ی مانند کار و بیزینس و استقلال اقتصادی و عدم وابستگی به مصرف گرایی که خو جای بحث زیادی دارد. کارها ی فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی و هنری برای نشان دادن قبح جریان و کمک گرفتن از میدیا و رساناهای عمومی که بتوان صدای خود و دیگران باشیم.
راه انداختن کمپینهایی که از دولتهای متبوع بخواهیم که به اختصاص بودجه جهت تحقیق و روشن شدن ابعاد این فاجعه انسانی بپردازند . فراموش نکنیم که نمی توان نشست و منتظر شد دیگران کاری بکنند. پس شرکت در کارزارها مانندکارزار “جهان را نارنجی کن یا کارزار جدید “هشتگ من هم ” (می تو#) و… مهم هستند. ممکن است بسیاری از کنشگران از برگزاری کمپین خسته یا نامید باشند اما چرا کمپینها مهم هستند؟ مگر نه انکه بخشی از آنچه که بیان نشده و دیده نمی شود نمایان می شود ؟ مبارزات مدنی در طول تاریخ راه بسیار خوبی برای تدوین قوانین جدید بوده اند پس زور آزمایی و تلاش در این زمینه راه خوبی برای رسیدن به عدالت اجتماعی میان تمام جنسیتها است.
زنان همچنین از انستیتوهای مذهبی هم که خود را به روز کرده اند بایستی کمک بگیرند. آنها می توانند از رهبران محلی مانند علما و روحانیون که مورد اعتماد مردم هستند کمک بگیرند. البته این مورد بسیار حساس است چرا که موارد بسیاری از جنایتهای جنسی توسط آنان اتفاق افتاده ولی از کسانی که خوش نامند و معتمد مردم می توان کمک گرفت.
دانستن قوانین
آگاهی یافتن و شناختن قوانین مدنی کشورها می تواند به زنان و فعالان مسائل زنان کمک زیادی کند تا نحوه مقابله با آنان را طراحی کنند.نوشتن و تصویب قوانین در طول زمان با فعالیت ، زحمت ، تلاش و در بسیاری موارد شکنچه و زندان فعالان حقوق زنان به وجود آمده. ۱۲۵ کشوری که ا قوانینی علیه آزار جنسی زنان دارند یا بیش از ۵۰ کشوری که قوانین ضد تجاوز حتی در بستر خانواده دارند به آسانی به دست نیامده است. قوانینی که در امریکا قوانینی برای مقابله با خشونت جنسی تصویب شده در نتیجه رای مردم بوده که امروز در محل کار افراد می توانند از روسا و همکاران خود برای توهین و خشونتهای جنسی شکایت کنند.
مثلا شناختن قوانین زن ستیز دربرخی کشورها مانند ایران عمق فاجعه خشونت قانونمند شده و سیستماتیک نشان می دهد. (برای شناخت بیشتر می توانید قوانین مدنی مواد زیر را مطالعه کنید. ماده ۶۳۰ ماده ۶۳۸، ماده ۱۰۰۵ ،ماده ۱۰۲۹ ، ماده ۱۰۴۱، ماده ۱۰۴۳ ماده ۱۰۴۹ ماده ۱۰۹۲ ماده ۱۱۰۱ – مادۀ ۱۱۰۵ مادۀ ۱۱۰۸ ماده ۱۱۱۷ مادۀ ۱۱۱۴ ماده ۱۱۶۹ ماده ۱۱۸۰ ماده ۱۱۸۱ ماده ۱۱۸۳ ماده ۱۱۸۸ ماده ۱۲۳۳ که هر کدام به نوعی خشونت روانی ،جسمی یا جنسی را بر زنان قانونی کرده است) . البته همچنین شناختن مواد قانونی که به منع خشونت کمک می کند می تواند تا حدی زنان زا از خشونتهای احتمالی مبرا دارد مانند ماده قانونی مجازات ۶۱۹اسلامی مصوب ۱۳۹۲ : هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با افاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند ب حبس از دو تا شش ماه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. شناختن این قانون کمک می کند که زنان در مقابل مزاحتمتها و حرکات توهین آمیز خیابانی از طرف افراد عادی شهروند یا افراد ی از نیروهای انتظامی گردند.
لازم به ذکر است که حتی کشورهایی که از بالاترین سطح قوانین منع خشونت به زنان و سیستم حمایت از زنان برخوردار است هنوز با مواردی از خشونت روبرو می شود و بد نیست بدانیم که قانون در در امریکا به تمام زنانی که شکایت از اذیت و آزار مردان در هر ردهای دارند حمایت می کند. همچنین قوانین زیادی در مورد توهین و آزارهای صاحب کاران هست که زنان می توانند با آگاهی از آن از حمایتهای قانونی بهرمند شوند. با آگاهی و علم به این قوانین است که زنان پا پیش نهاده اند. ببینیم چه تغییراتی خواهد شد…
منبع:http://www.kurdistan24.net/fa/news/5980e5b6-392f-49b2-a757-a57a4c593bdc