بیدارزنی –  آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کار‌شناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق‌لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، در حال حاضر محقق جامعه‌شناسی در حوزه زنان، دستیار تحقیق در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه «دیکن» ملبورن است. او فعالیت ادبی خود را از اواخر دهه ۷۰ و همکاری با نشریات مختلف ادبی در زمینه‌ی ترجمه و شعر آغاز کرد. دواچی دبیر پیشین بخش نقد مجله‌ی ادبی «ماه مگ» بوده است. از دواچی تاکنون مجموعه شعر «پروانه‌ای در راه است»، «روایت چند تصویر» منتشر شده است. «آنتالوژی قلم اعتراض» کار مشترک او و مهناز بدیهیان، «فمینیسم و جنبش زنان و چالش‌های پیش رو» از دیگر نوشته‌های او هستند.

 

آزاده دواچی از اواخر دهه‌ی ۸۰ با چاپ مقالات پژوهشی در حوزه‌ی نقد ادبی و حقوق زنان به جرگه فعالان حقوق زنان پیوست. با او در مورد وضعیت شعر معاصر زنان ایران به گفتگو نشستیم.

  • شعر زنان ایرانی از دوره مشروطه است که بیشتر مطرح می‌شود و پیشتر از آن ما فقط اسمی از رابعه شنیده‌ایم. در دوران مشروطه ما شاهد مضامینی چون مام میهن، مادری، رابطه نابرابر زن و مرد، آزادی، ضرورت علم‌آموزی برای زنان در شعر زنان هستیم. از آن زمان تا دوران انقلاب شعر زنان افت و خیزهایی داشته است و در حال حاضر ما زنان شاعر زیادی داریم -که بسیاری از آن‌ها با آنکه اشعار منتشر شده‌ای دارند گمنام هستند البته در بین شعرای مرد نیز این موضوع وجود دارد اما به نسبت اوضاع آن‌ها بهتر است. مضامین شعرای زن معاصر به ویژه نسل جوان بیشتر به عشق و سرخوردگی‌های زنانه برمی‌گردد و کمتر مسائل اجتماعی و سیاسی را در برمی‌گیرد. البته برخی از شعرای زن جوان در مورد دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی‌شان نیز می‌نویسند این وضعیت را چگونه تعبیر می‌کنید؟ اصلا با این نظر موافق هستید یا خیر؟

با این نظر موافقم به‌خصوص در دهه‌های اخیر، شعر زنان بیشتر به سمت محافظه‌کاری در معنا و پنهان کردن زبان اعتراضی متمایل شده است و بیش از آنکه در برگیرنده نگاه انتقادی به مضامین اجتماعی باشد، حول مسائل سطحی اجتماع می‌چرخد. این روند به خصوص از چند سال گذشته رشد بیشتری داشته است و نیاز به تحلیل عمیق و بررسی همه‌جانبه‌ای دارد؛ اما به نظر می‌رسد چند عامل نقش اساسی دارد؛ اولا حذف و سانسور و اعمال آن در شعر که البته این در شعر مردان هم اتفاق می‌افتد و در طول دهه‌ی گذشته تاثیر منفی بر شعر مدرن امروز ایران گذاشته است. مسئله‌ی سانسور در خصوص شعر زنان شدیدتر است چرا که زنان برای بازتاب دغدغه‌هایشان در شعر با موانع بیشتری مواجه هستند. زنان از یک سو دغدغه‌ی سانسور را دارند، از سوی دیگر باید بر ساختار مردانه‌ی ادبیات ایران هم غلبه کنند. این چالش دوگانه یعنی، از یک‌سو سانسور دولتی و از سوی دیگر مسئله‌ی بازتاب زن در اشعار موجب شده است که شعر امروز زنان نتواند به مانند گذشته عمل کند. نقد گفتمان اجتماعی و سیاسی موجود هم به فضای مردسالار ایران باز می‌گردد، هم مخاطبی که از شعر زنان این دغدغه را انتظار ندارد و هم به فضای سیاسی و اجتماعی که مجوز ورود این نوع از معانی را به شعر امروز ایران نمی‌دهد. عامل دیگر به نظر من محافظه‌کار شدن اکثر زنان شاعر است، بیشتر شاعران زن ترجیح می‌دهد به‌جای نقد و تحلیل شرایط سیاسی- اجتماعی، فضای امن‌تری را برای خود مهیا کنند تا بتوانند بنویسند و مجوز بگیرند. البته در میان شاعران امروز گاهی به آثاری هم بر می‌خوریم که توانسته‌اند تا حدی بازتاب دغدغه‌ی زنان از شرایط اجتماعی باشند؛ اما به نظرم تعداد این نوع از اشعار نسبت به گذشته به‌شدت کاهش یافته است که این خود یک نوع آسیب جدی در شعر امروز زنان ایران است و قطعا نیاز به بررسی و تحلیل بیشتری دارد که باید مفصل به آن پرداخت.

  • افزایش تعداد زنانی که شعر می‌گویند فارغ از این‌که دید فمینیستی داشته باشند یا نداشته باشند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آن چیزی که من امروز می‌بینم این است که تعداد شاعران زن نسبت به گذشته افزایش بیشتری داشته است. بر کسی پوشیده نیست که حضور زنان در اجتماع و تمایل به مشارکت زنان در فضای اجتماعی – فرهنگی- سیاسی ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است، اما از سوی دیگر زنان در ایران هم چنان با موانع زیادی برای رسیدن به خواست­هایشان روبه رو هستند از موانع سیاسی اجتماعی گرفته تا فرهنگی و سنتی و همه‌ی این‌ها حضور زنان در اجتماع را با چالش بیشتری مواجه کرده است. به نظر من در این فضا زنان به دنبال یافتن جایگاه امنی برای خودشان هستند که بتوانند نقش بیشتری ایفا کنند، در واقع نوشتن این فضا را برای زنان ایجاد می‌کنند تا حتی اگر نگاه فمینیستی هم نداشته باشند، اما بخشی از دغدغه‌های حضور خود در جامعه را در شعر بازتاب دهند. من فکر می‌کنم افزایش حضور زنان در شعر بی‌ارتباط با تمایل به حضور بیشتر آن‌ها و مشارکتشان در فضای اجتماعی- سیاسی ایران نیست و در واقع این فضا به زنان این امکان را می‌دهد که به‌صورت شعر با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند و از دغدغه‌های خود بگویند. ارتباط با مخاطب، ارتباط با مردم چیزی است که شاید برای خیلی از زنان به‌آسانی فراهم نشود و نوشتن این فرصت را به زنان می‌دهد که بتوانند از این فضا به نفع خود استفاده کنند.

  • شما به‌عنوان زنی شاعر که مهاجر نیز هست در مورد مضامین شعر زنان مهاجر لطفاً برای ما بگویید و این‌که مهاجرت چه تأثیری بر شعر شما و دیگر زنان شاعر داشته است؟ آیا به‌عنوان یک زن شاعر در فضای ادبی خارج از ایران تبعیضی وجود دارد؟ زن شاعر مهاجر چگونه می‌تواند بر فضای ادبی کشورش تأثیر داشته باشد؟

شعر زنان مهاجر هم مشابه با زنان داخل ایران نوعی ایجاد فضا برای برقراری گفتمان است. مهاجرت پدیده‌ی پیچیده‌ای است و قطعاً بر شعر زنان هم تأثیر می‌گذارد. شرایط زنان مهاجر دستخوش عوامل زیادی است و بنابراین شعری که در مهاجرت نوشته می‌شود عموما جدا از مضامین مشترک با زنان در ایران بازتاب صدای زنان مهاجر و تجربه‌ی آن‌ها از مهاجرت است. برای مثال زندگی در تبعید، زندگی در خارج از سرزمین مادری، تجربه‌ی زندگی زنان در محیط هجرت و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جدید همه و همه بر مضامین شعر تأثیر می‌گذارد و مسلما قادر به خلق چهره‌ای جدید از شعر زنان است. بر شعر من و سایر زنان مهاجر هم این تاثیر واضح است که علاوه بر دغدغه‌ی وضعیت زنان در ایران، شعر دغدغه‌ی وضعیت زن در مهاجرت نیز هست. البته در برخی موارد به‌خصوص اگر اشعار در ایران منتشر نشوند، به دلیل بازتر بودن فضای نوشتاری، زنانگی در شعر می‌تواند واضح‌تر منعکس شود و یا شعر زنان راوی منتقد تجربه‌های آنان به‌عنوان یک زن در ایران باشد، به نظرم این بیشترین تاثیری است که می‌شود در شعر زنان مهاجر ایرانی دید. در خصوص تبعیض هم قطعاً ساختار نهادینه‌ی شده‌ی مردسالاری به این تبعیض‌ها دامن می‌زند، اما آن تبعیض نهادینه شده در شعر زنان ایران در مهاجرت به دلیل بازتر شدن فضا برای زنان کم رنگ‌تر می‌شود. به نظرم نقطه‌ی قوت شعر زنان مهاجر همین بازتر شدن فضا و ساختارشکنی است که شاید در ایران آن چنان به وضوح نتواند اتفاق بیفتد. من تفاوتی که میان شعر شاعران زن در ایران و در خارج از ایران می‌بینم در همین ساختارشکنی و واضح‌تر بودن آن است که به نظرم روند شعر زنان مهاجر ایرانی را مجزا کرده است. بله قطعا می‌تواند تأثیرگذار باشد. زن شاعر مهاجر مسلما در بافت جدیدی می‌نویسد، با تجربیات جدید که این تجربیات می‌تواند از طریق شعر به زنان در داخل ایران منتقل شود. به نظرم شعر می‌تواند یکی از مؤثرترین روش‌های ارتباطی میان زنان در ایران و در مهاجرت و در واقع راهی برای تبادل تجربیات باشد. این تجربیات چند منظوره هستند از یک سو آگاهی عمومی را نسبت به تفاوت مخاطب در دو کشور بالا می‌برند و از سوی دیگر می‌توانند با تاثیر ساختاری و معنایی، شعر زنان در ایران را دچار تنوع کند. در بسیاری از موارد ما این تأثیرات را دیده‌ایم و مسلما این تأثیرات هم مثبت هستند.

  • از نظر شما چگونه می‌شود زنان شاعر را بیشتر معرفی کرد در حالی که به خوبی می‌دانید جوایز مستقل ادبی در ایران پاگیر نیستند و به زودی توسط دولت سرکوب می‌شوند؟

متاسفانه همین‌طور است، فضای شعر امروز ایران در حوزه‌ی شعر زنان به‌شدت با بحران روبه رو است و شاید همین یکی از دلایلی باشد که شعر زنان در ایران در سال‌های گذشته نتوانسته است تغییر آن‌چنانی پیدا کند. عدم معرفی شاعران زن به درستی و محدودیت در برگزاری جوایز ادبی به‌خصوص برای زنان، انگیزه‌ی بالا بردن کیفیت شعر زنان را در میان شاعران زن از بین برده است. حساسیت حکومت به مسئله‌ی زن و به خصوص جایزه‌ای مختص زنان، امکان را برای معرفی و نقد بهتر شاعران زن به‌خصوص از منظر دیدگاه‌های فمینیستی بسیار محدود کرده است؛ اما به نظر من بهترین کار در حال حاضر بهره‌گیری از تمامی امکانات برای معرفی و تشویق شاعران زن برای بهبود کارشان است. بسته به اینکه این امکانات چه طور فراهم شود می‌شود از ارگان‌های مختلف فرهنگی و هنری داخل یاری جست و حتی از شاعران مرد هم برای حمایت از چنین جوایزی کمک طلبید. توسعه‌ی فضای مجازی در ایران و استفاده‌ی همه جانبه از این فضا هم می‌تواند کمک بسزایی به معرفی شاعران زن کند. من به‌سختی دیده‌ام که کانال تلگرامی مخصوص شاعران زن باشد و یا فقط شاعران زن در وبسایتی به معرفی آثارشان بپردازند. شاید بد نباشد از این فضا بیشتر بهره جست، کانال‌های مخصوص معرفی شاعران زن در فضای مجازی که بتوان در آن شاعران زن و آثارشان را معرفی کرد. فضاهای مجازی در اینستاگرام و فیس بوک و غیره می‌تواند شاعران زن را به صورت پویاتری به نسل جوان‌تر که در این فضاها فعال‌تر هستند، معرفی کند. به نظرم باید تا حد امکان از مجلات چاپی و روزنامه‌ها تا جایی که مجوز داده می‌شود، استفاده کرد. به نظرم تنها راه غلبه بر فضای یاس فرهنگی که گریبان بسیاری از شاعران و نویسندگان ما، اعم از زن و مرد را گرفته، همین است. به هر حال این راه‌ها هم در بلندمدت تا حدی می‌تواند به معرفی شاعران زن کمک کند.