دموکراسی باز ـ جهانی سازی نئولیبرال ناامنی اقتصادی و اضطراب فرهنگی را افزایش داده است. آیا نظریه های پوپولیسم به اندازه کافی به این ناامنی توجه کرده اند؟ فقط در صورتی که به این موضوع توجه نشان دهیم، می توانیم پوپولیسم  چپ را از پوپولیسم راست تشخیص بدهیم.

 

ما در عصر پوپولیسم زندگی میکنیم. در دو دهه گذشته، شاهد پیدایش احزاب پوپولیست دست راستی در سراسر اروپا بوده ایم، از قبیل حزب آزادی در اتریش، حزب فیدز ویکتور اوربان در مجارستان و حزب قانون و عدالت در لهستان. اکنون، در ایتالیا جنبش ۵ ستاره در جریان مذاکره با حزب دست راستی اتحادیه شمال برای تشکیل یک ائتلاف است. این وضعیت منحصر به اروپا نیست بلکه پدیده ای جهانی است، برای نمونه باید به پیروزی های انتخاباتی نارندرا مُدی در هند در سال ۲۰۱۴ و رجب طیب اردوغان در ترکیه از سال ۲۰۰۳ به بعد توجه کرد. ولی هیچ پدیده ای روشن تر از پیروزی حیرت انگیز دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ و پیروزی کمپین خروج به رهبری حزب استقلال بریتانیا این نظریه را تایید نکرد. اما پوپولیسم چپ نیز وجود داشته است. بهار عربی گرچه عمری کوتاه داشت، به نوعی پوپولیسم خیابانی به شمار می‌رفت. وقایع میدان تحریر به شدت از جنبش اشغال الهام گرفته بود. مهمترین و پایدارترین تاثیر جنبش اشغال را پنج سال پس از بروز آن می توان در افزایش حمایت برای برنی سندرز و جرمی کوربین دید.

.متن کامل این مقاله به زبان اصلی را اینجا بخوانید