علی بنوعزیزی رئیس بخش مطالعات اسلامی در دانشگاه بوستون کالچ
منبع: بی بی سی
علی بنوعزیزی، رئیس بخش مطالعات اسلامی در دانشگاه “بوستون کالج” است. او یکی از پایهگذاران بنیاد ایرانشناسی در آمریکاست که حالا به نام انجمن ایرانپِژوهی کار میکند. احسان یارشاطر نخستین رئیس این انجمن بوده و آقای بنوعزیزی دومین رئیسش. در مراسمی که به مناسبت نود و پنجمین سالگرد تولد احسان یارشاطر برگزار شد، آقای بنوعزیزی سخنرانی مفصلی درباره او انجام داد که اینجا نسخه کوتاه شده آن را میخوانید.
غالبا اعتقاد بر این است که کار محققان و روشنفکران با عقاید آغاز و پایان مییابند و نه با افراد بهتنهایی. اما پژوهشگرانی هستند که دانش و روشنبینیشان بهتنهایی فراتراز حلقههای همتایان و دانشگاهیان میرود. این نوع پژوهشگران نهادسازی میکنند با برپایی موسسات و مراکز فرهنگی طریق بخشهای وسیعی از جامعه را میپرورانند و تحت تاثیر خود قرار میدهند. لازمه موفقیت در چنین فعالیتهایی، کار تمام وقت، صبوری، پیگیری و بیش از هر چیز همکاری فعال و مداوم با دیگران است.
کار و موقعیت حرفهای پرفسور احسان یارشاطر علاوه بر تحقیقات و کتابهایش در زمینههای متعدد ایران، گویای این است که در راستای خیر عمومی جامعه است. او طی عمر خود، نهادهایی ساخت یا موسساتی را مدیریت کرد که الهامبخش محققان، دانشجویان و بخشهای وسیعی از جامعه هم در ایران هم در جاهای دیگر در رابطه فرهنگ و تمدن ایران بود.
احسان یارشاطر، بنیانگذار مرکز ایرانشناسی در آمریکا و مدیر تدوین دانشنامه ایرانیکا (۱۱ شهریور ۱۳۹۷) در سن ۹۸ سالگی در کالیفرنیا در گذشت.
او که در سال ۱۳۳۱ پس از ۵ سال تحصیل در دانشگاه “سواز” لندن در مقطع فوقلیسانس به ایران بازگشته بود، زندگی حرفهای خود را آغاز کرد. پیش از این، او مدرک دکتری در ادبیات در سال ۱۳۲۶ از دانشگاه تهران گرفته بود. استاد راهنمایش علی اصغر حکمت بود.
در همان سال ۳۱ به عنوان مدرس زبان فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
دکتر یارشاطر ورای دیوارهای دانشگاهی، نخستین طرح خود را با تاسیس بنگاه نشر وترجمه تحقق بخشید. هدف این موسسه ترجمه و نشر آثار کلاسیک خارجی به فارسی بود. برای این کار، معیارهای حرفهای برای ویرایش، منابع مالی ویژه و چاپ به کار گرفت که تا آن زمان در ایران بیسابقه بود. یک سال پس از تاسیس این موسسه، ۵ کتاب کلاسیک ترجمه و چاپ شد: ویلهم تل اثر شیلر (ترجمه محمدعلی جمالزاده)؛ تریستان و ایزوت بهروایت ژوزف بدیه (ترجمه پرویز ناتل خانلری)؛ پنج رساله افلاطون (محمود صناعی)؛ پدران و پسران ایوان تورگینف (مهری آهی) وتعالیم کنفوسیوس (حسین کاظمزاده ایرانشهر).
وزن ادبی این آثار، بکارگیری مترجمان برجسته، مقابله دقیق ترجمهها با اصل آنها و چااپ خوب کتابها توجه خوانندگان بیغرض را جلب کرد و معیارهای ویرایشی و تولید کتاب را در صنعت نوپای نشر ایران ارتقاء داد. در “مجمموعه ادبیات خارجی” بنگاه نشر وترجمه، ۷۱ کتاب از آثار مهم ادبیات جهان چاپ شد.
این بنگاه همچنین سه مجموعه دیگر را راه اندازی کرد: مجموعه کودکان رده سنی ۴ تا ۷ سال؛ مجموعه نوجوانان رده سنی ۸ تا۱۱ سال؛ و مجموعه جوانان رده سنی ۱۲تا ۱۵ سال. ۹۸ عنوان کتاب در این مجموعهها چاپ شدند.
دکتر یارشاطر در سال ۱۳۳۶ با کمک ایرج افشار، عبدالحسین زرینکوب و برخی محققان دیگر نخستین مجله فارسی زبان مرور کتاب بنام “راهنمای کتاب” را پایهگذاری کرد. ایرج افشار و مصطفی مقربی سردبیران همکار بودند. “راهنمای کتاب” تا ۱۳۵۷ دو دهه منتشر شد و به مرور کتابهای تازه چاپ شده در موضوعات ادبیات، فرهنگ و تاریخ ایران و همچنین خبرهای مربوط به مطالعات ایرانی در ایران و جهان پرداخت.
دکتر یارشاطر در سال ۱۳۳۷ بهعنوان استاد مدعو در بخش مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا ایران را ترک گفت و دو سال در آن سمت باقی ماند. سپس به ایران بازگشت و یکسال در دانشگاه تهران مشغول شد اما در سال ۱۹۶۱ به کلمبیا برگشت و این بار کرسی تازه تاسیس شده به نام “هاگوپ کورکیان” در مطالعات ایرانی را بهعهده گرفت. او در این کرسی به مدت ۳ دهه تا زمان بازنشستگی در سال ۱۹۹۰ ماند.
اشتغال دکتر یارشاطر در دانشگاه کلمبیا به مدت بیش از چهار و نیم دهه نمونه فوقالعادهای از دستاورد محققانه و نهادسازی فرهنگی موفق و ابداعات حرفهای دگرگونبخش بوده است.
در سال ۱۳۴۶، او “مرکز مطالعات ایرانی” را تاسیس کرد و خود مدیر آن شد. این مرکز پروژههای متعدد انتشارآثاری در زمینه ایران را محقق کرد. مانند شاهنامه فرودسی ۸ جلدی باخوانشی انتقادی و یادداشتهای مجید خالقی مطلق؛ ترجمه معتبر تاریخ طبری که مهترین اثر در تاریخنگاری اسلامی است در ۴۰ جلد؛ ترجمه دوجلدی از تاریخ باقری و تاریخ ادبیات ایران بیست جلدی.
اما شاهکار دکتر یارشاطر “دانشنامه ایرانیکا” بهعنوان یک نهاد است که ویرایش، مدیریت و حفظ و نگهداری آن ماموریت تمام عمرش شده بود.
اولین دفتر این اثر سترگ سال ۱۳۶۱ به منصه ظهور رسید و بعد از چاپ شانزدهمین دفتر به حرف ک رسیده است. با انقلابی در صنعت نشر، این دانشنامه بهتدریج بهصورت اینترنتی منتشر شده است. مقالات بدون توجه به ترتیب الفبایی قابل دسترس هستند.
امروزه “دانشنامه ایرنیکا” بهعنوان جامعترین، معتبرترین و ماندگارترین اثر تحقیقی در وجوه مختلف تمدن ایرانی در نظر گرفته میشود.