آسو: به نظر شانتال موف، فیلسوفی که ایده‌هایش الهامبخش حزب «فرانسه‌ی تسلیم‌ناپذیر» بوده است، مکرون مظهر بارز پساسیاست‌ نئولیبرالی است و به همین دلیل، مخالفت تنها در خیابان ممکن است. این فیلسوف بلژیکی و استاد دانشگاه وست‌مینستر در لندن نظریه‌پرداز پوپولیسم چپگرا است، مفهومی مهم برای درک تحولات چپ تندرو. او دیدگاه متفاوتی درباره‌ی دموکراسی دارد.

آیا جنبش جلیقهزردها پوپولیستی است؟

آشکار است که در وضعیتی پوپولیستی هستیم. منظورم از پوپولیسم، ترسیم خط تمایزی بین «فرودستان»، «ما»، مردم، و «فرادستان»، «از ما بهتران»، است. ایجاد این شکاف جدید نتیجه‌ی پیدایش مجموعه‌ی کاملی از مقاومت‌ها در برابر سی سال سلطه‌ی نئولیبرالی است که نوعی پسادموکراسی را تثبیت کرده است. مشخصه‌ی این دوران پسادموکراسی، بحران نمایندگی سیاسی و بحران نظام اقتصادی نئولیبرال است. مهم‌تر از همه، شهروندان احساس می‌کنند که امکان انتخاب واقعی بین گزینه‌های سیاسیِ موجود را ندارند، آنها دیگر تفاوتی میان راست میانه و چپ میانه نمی‌بینند. آنها همچنین می‌پرسند که چرا باید بروند رأی بدهند. این جنبش مهم در همه‌ی کشورهای اروپای غربی وجود دارد. این چیزی است که آن را «توهم اجماع» می‌نامم: مردم احساس می‌کنند فراموش شده‌اند و می‌خواهند صدایشان شنیده شود. یکی از شعارهای «جنبش خشمگینان» در اسپانیا  این بود: «ما رأی داریم اما صدا نداریم.» این واکنشی است به «اولیگارشیشدن» جامعه، که مشخصه‌اش عبارت است از انفجار نابرابری‌های اقتصادی بین گروهی از ابرثروتمندان و طبقات متوسط.

The New Yorker


چرا جلیقهزردها بر مکرون تمرکز کرده‌اند؟
این جنبش بدون ایجاد تحولی بزرگ نمی‌تواند راه حل بلندمدتی ارائه دهد. با وجود این، هدف امانوئل مکرون، تقویت همان سیاست‌های نئولیبرالی است که به اعتراضات کنونی منجر شده است. به نظر او، مشکل فرانسه این است که در انجام این اصلاحات به اندازه‌ی کافی پیش نرفته است، بهویژه در مورد کاهش رفاه عمومی به شکلی همسو با سیاست «راه سوم» تونی بلر در بریتانیا. مکرون مظهر بارز این پساسیاست است. انتخاب مکرون برای ریاست جمهوری تصمیمی نادرست بود. علاوه بر این، او با کسب اکثریت قریب به اتفاق کرسی‌های مجلس ملی، توانست این مجلس را عملاً از کار بیندازد و کار اعضای آن را مختل کند. در واقع، الان تنها در خیابان می‌توان با سیاست دولت مخالفت کرد.

اعتراضات جلیقهزردها ممکن است به چه نوع جنبش‌ سیاسی‌ای بینجامد؟
به این شکل ضدسیاسی می‌توان سمت و سوی پوپولیسم راستگرا یا چپگرا داد. دوست دارم باور کنم که روند کنونی راه را برای یک جنبش سیاسی پوپولیستی چپگرا هموار خواهد کرد. این واقعیت که شنبه‌ی قبل، گروه‌های ضد نژادپرستی مثل «آداما» و «رزا پارکس»[۱] با معترضانی پیوند خوردند که از سایر استان‌ها به پاریس آمده بودند گامی در این مسیر است. این نشان می‌دهد که اکنون میان آغازگران این جنبش، یعنی نواحی روستایی فرانسه، و مناطق کارگری پیوندی وجود دارد. آن‌ها فهمیده‌اند که منافع مشترکی دارند. سؤال کلی این است که این مطالبات را چگونه باید بیان کرد.

در این نخستین نشانه‌های شورش، جای خالی چه چیزی را احساس می‌کنید، چیزی که فقدانش مانع از تحقق سیاسی این خواسته‌هاست؟

این همان ایده‌ی فرانسوا روفَن است که می‌خواهد خرده‌بورژواهای روشنفکر- به اختصار، اعضای جنبش «قیام شبانه»[۲]– را با جلیقهزردها متحد کند. اگر این دو بخش نتوانند مطالبات فمینیستی، ضد نژادپرستانه و طبقه‌ی کارگر را با هم یکی کنند، در این صورت امکان ایجاد یک جنبش سیاسی چپ‌گرا به شدت محدود خواهد بود.

euronews


آیا جلیقهزردها باید دور یک رهبر جمع شوند؟
لزوماً نه. هر چند من عقیده دارم که یک رهبر، دست‌کم یک رهبر نمادین، می‌تواند تبلور احساسات ابراز شده در خشم مردم باشد. آیا تا به حال یک جنبش سیاسی عمده بدون رهبر وجود داشته است؟ رهبر می‌تواند به بسیج احساسات جمعی کمک کند. جنبش جلیقهزردها به ما یادآوری می‌کند که  احساسات در سیاست چقدر مهم است. این همان چیزی است که تکنوکرات‌ها به کلی فراموش کرده‌اند.

آیا می‌توانیم جنبش جلیقهزردها را با جنبش پنج ستاره در ایتالیا مقایسه کنیم؟
ماهیت مبهم این جنبش و افقی بودن بودنش، این‌که مکرون را یگانه دشمن خود می‌شمارد، به اوایل جنبش پنج ستاره شباهت دارد. این جنبش هم، مثل جنبش پنج ستاره، نه راست است و نه چپ و در حال حاضر شکلی ناهمگون و ضد سیاسی دارد.

 

این جنبش هر چیزی را که به احزاب سیاسی و نظام حاکم ربط دارد، پس می‌زند. اگر جنبش جلیقهزردها شکل سیاسی نهادی نیابد، به احتمال زیاد شکل خطرناکی پیدا می‌کند. این همان چیزی است که در مورد جنبش پنج ستاره اتفاق افتاد. از زمانی که این جنبش به دولت ایتالیا پیوسته است، موضعی دستراستی اتخاذ کرده است. جنبش جلیقه‌‌زردها هم اگر ادامه یابد با چنین مسئله‌ای مواجه خواهد شد.

برگردان: شاهد علوی


شانتال موف نظریه‌پرداز پسامارکسیست علوم سیاسی و نویسنده‌ی کتاب در دفاع از پوپولیسم چپ‌گرا است. آن‌چه خواندید برگردان ترجمه‌ی انگلیسی گفت‌وگوی اخیر او با روزنامه‌ی لیبراسیون است:

Chantal Mouffe, ‘The ‘gilets jaunes’: ‘A reaction to the explosion of inequalities between the super-rich and the middle classes’, translated by David Fernbach, Verso blog, 6 December 2018.


[۱]  گروه آداما در پی مرگ مشکوک آداما ترائوره در یک ایستگاه پلیس در  ۱۹ ژوئیه‌ی ۲۰۱۶ در فرانسه تاسیس شد. گروه‌ رزا پارکس، که نامش برگرفته از اسم فعال پیشگام حقوق مدنی در امریکا است، در پی فراخوان «غیبت عمومی» از محل کار در روز جمعه ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸ تشکیل شد. هدف از این کار این بود که نشان دهند غیبت قربانیان نژادپرستی چه ضرری برای ]اقتصاد[ فرانسه خواهد داشت. نگاه کنید به

Étienne Balibar, ‘With the “Rosa Parks” Collective against State Racism’, Verso blog, 27 November 2018.

[۲]  «قیام شبانه» جنبشی اجتماعی علیه قانون جدید کار در فرانسه بود که چند هفته در بهار ۲۰۱۶ تظاهرات منظم برپا کرد. یکی از بنیان‌گذاران آن فرانسوا روفن، روزنامه‌نگار و فیلمساز فرانسوی، بود که در ژوئن ۲۰۱۷ به عضویت مجلس ملی فرانسه انتخاب شد.