بیدارزنی: حیفا زنگنه زن مبارز عراقی است که سالها با رژیم بعث مبارزه کرده و زندان رفته و سالها در تبعید زندگی کرده است. او در کتاب شهر زنان بیوه تلاش میکند چهرهای کمتر دیده شده از عراق را نشان دهد، سیر ویرانگر جنگ و تحریم علیه مردم عراق را به تصویر بکشد، از زندانی شدن و کشته شدن و تجاوز به زنان، از عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و از نداشتن امنیت در فضاهای عمومی بگوید.
نویسنده معتقد است بدون درک کامل تاریخ اشتباهتمان را تکرار خواهیم کرد و با همین استدلال با مرور تاریخ عراق در سالهای دور سعی بر نشان دادن چگونگی وضعیت حال حاضر مردم عراق دارد؛ مردان و زنانی که با استعمار و دولتهای استبدادی درگیر بودند. او معتقد است تاریخ مبارزات زنان و آزادیها و برابریهایی که به دست آوردند با چهرهای که آمریکاییها و متحدانش از عراق نشان میدهند واقعیت ندارد.
گروه جامعه بیداری زنان در سال ۱۹۲۳ از اولین گروههای فعال زنان در عرصه عمومی است. مجله لیلا هم در همین سال منتشر شد. لیلا شعر شاعران عرب و عراقی را در مورد زنان، هنر و ادبیات و اقتصاد خانه چاپ میکرد.
آمنه خواهر حسین هارون الرحال اولین زن عراقی بود که به عضویت حزب کمونیست عراق درآمد و بنا بر روایتی اولین زن عراقی بود که حجاب از سر برداشت.
بعد از انقلاب چهاردهم ژوئیه در سال ۱۹۵۹قانون موقعیت فردی صادر شد که به زنان در سطوح متفاوت حقوق مساوی میداد و همچنین مجموعهای از قوانین همسان درباره اداره خانواده و زندگی زناشویی انتشار یافت که از پیشرفتهترین قوانین خانواده در منطقه است.
زنان مبارز عراقی همچنان که برای حق و حقوق خود در حال مبارزه بودند با خواهران الجزایری و فلسطینی اعلام همبستگی میکردند. زنان عراقی در خاورمیانه از پیشروان مبارزه علیه استعمار بودند.
زنان در دوره حکومت حزب بعث در سال ۱۹۶۷حق رای و در سال ۱۹۸۰حق کاندید شدن برای انتخابات را به دست آوردند.
در دههی هشتاد و نود میلادی عراق درگیر جنگ با ایران و کویت شد، جنگهایی که خسارتهای مالی و جانی زیادی برای عراق به بار آورد و بعد از آن هم تحریمهای سازمان ملل مردم عراق را با مشکلاتی مانند جیرهبندی مواد غذایی، کمبود دارو و خدمات بهداشتی دست به گریبان کرد.
ایالات متحده در پاسخ به حمله عراق به کویت در عرض شش هفته با بمباران بیوقفه نیروگاههای برق، پالایشگاههای نفت، تصفیهخانهها و واحدهای گندزدایی آب این مراکز را ویران کرد و کشور را با بمبهای حاوی اورانیوم ضعیفشده آلوده ساخت. در دهه نود نیم میلیون کودک جان خود را از دست دادند. مادلین آلبرایت فرستاده آمریکا به سازمان ملل عنوان کرد که به قیمتش میارزید تا رژیم صدام سرنگون شود!
۵۷ درصد زنان عراقی از افسردگی، بیخوابی، کاهش وزن و سردردهای ناشی از شوک بمباران، حمله نظامی و مرگ کودکانشان همچنین از اضطراب و نبود اطمینان از آینده رنج میبرند.
با فشار تحریمها مردم و حکومت صدام حسین هرچه بیشتر به سنتها و شعائر مذهبی روی آوردند. تا آنجا که حجاب اجباری گسترش یافت و به رسمیت شناخته شد. تحریمها و نفت در برابر غذا باعث تضعیف جایگاه زنان شده است و زنان را درگیر فقر عدم دسترسی به بهداشت و آموزش کرده است.
در سال ۲۰۰۲ امریکا از انجیاوهایی که در رابطه با مسائل زنان فعالیت میکردند حمایت مادی و معنوی کرد. نویسنده از این انجیاوها و فعالین با عنوان استعمار فمینیبستمآبانه یاد میکند که با هزینه امریکاییها برای برگزاری کنفرانس در خارج از عراق و آموزش زنان منتخب برای رهبری دموکراسی صرف میشد که با زندگی روزمره زنان عراقی هیچ غرابتی نداشت؛ زنانی که با فقر، بیسوادی و کمبود مواد غذایی و بهداشتی دست و پنجه نرم میکردند.
سرانجام آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله کرد و در عرض چند روز بغداد سقوط کرد. درحالیکه موقعیت جنگ و آشوب، خشونت و قتلهای ناموسی، سقط جنین مخفیانه و فحشا، تجاوز و ناامنیها هر روز رو به افزایش بود، استدلال آمریکایی و طرفدارنش این بود که حجم وسیع تلفات جانی در جنگ امری مسلم و اجتناب ناپذیر است.
زنگنه معتقد است” استعمار فمینیستمآبانه نیاز (مردم عراق) به خلاصی از رژیمی ستمگر را، با تحمیل یک نظم نوین استعماری به آنها اشتباه گرفته بود. استعمار فمینیستمآبانه، از طریق به خط کردن زنان در پشت اهداف به ظاهر ترقیخواهانهاش، توجهات را از مسئله اشغال و خواستهی اصلی مردم یعنی استقلال، منحرف میکند و در عین حال نیز در مقابل رشد سازمانهای زنان بومی مانع ایجاد میکند.”
زنان عراقی که در کنگره، در کاخ سفید و در کنفرانسهایی به نام و برای زنان عراقی شرکت میکردند توجیهگر حمله به عراق بودند. در مارس ۲۰۰۳ زمانی که بمبها و مواد منفجره بر سر مردم عراق فرود میآمد اعضای تشکل زنان برای عراق آزاد در رسانهها و در کاخ سفید با رئیسجمهور و وزیر امورخارجه و… ملاقات میکردند و عکس یادگاری میگرفتند.
زنگنه معتقد است اگر چه برخی زنان فعال در انجیاو سادهلوحانه امیدوار بودند تا از شر رژیم صدام رهایی یابند اما برخی دیگر با نگاهی به تجربه و روابط سیاسیشان میتوان فهمید که از مخاطرات جنگ کاملا آگاه بودند.
در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ خبرهایی از تجاوز به زنان از طرف سربازان عراقی منتشر شد. در قسمتهایی از کتاب با گزارشات تکاندهنده از کشتار مردم عادی در خانههایشان از شکنجه و تجاوز رو به رو میشویم.
در بخش پایانی کتاب که عنوان آن مقاومت است در شرح و توضیح این واقعیت برآمده که مردم عراق ابتدا میخواستند بعد از مدتها دیکتاتوری، یک نفس راحت بکشند و خود را پیدا کنند.
سازمانهای مستقلی مانند کنگره اولیه ملی عراق در مه ۲۰۰۴ تشکیل شد. فعالان حقوق زنان در کنار مردم به اعتراض علیه اشغال پرداختند و به معترضان در جلوی زندانها ملحق شدند.
همچنان مردم عراق در دوران اشغال از وعظ خطبههای نماز جمعه تا استفاده از وسایل الکترونیک تا برپایی نمایشگاه عکس و نقاشی و مجسمه و ساختن فیلم مستند به عنوان مقاومت فرهنگی استفاده می کنند.
زینا فیلمساز عراقی معتقد است تنها راه زنده ماندن عراق مقاومت است.
کتاب داستان و گزارشی است از ویرانیها، کشتار، ترور، فرقهگرایی و ناامنسازی کشوری که سالهاست روی آرامش ندیده است.
در زیر این ویرانهها شهری است
و این سنگها خانهای بود
و این تنههای سوخته درختانی بودند
و این خونهای خشکیده آدمیانی بودند
به آن جا نگاه کن
زیر ویرانهها و سنگها و خاکها
شمشهای طلا خوابیده؛ مهاجمان آنها را جمع نکردهاند*
*مایی مظفر شاعر عراقی
شهر زنان بیوه: روایت زنی عراقی از جنگ و مقاومت
حیفا زنگنه
ترجمه لیلی فرهادپور
نشر ثالث