ابراهیم داریوش
پژوهشگر اجتماعی و استاد جامعهشناسی دانشگاه رنا در شهر کابل
در کشوری که بیش از چهل سال درگیر جنگهای داخلی است، کشتن آدمها یک امر تکراری و پذیرفته شده است. در جنگ، معمولا افراد توسط گروهها و افرادی که مخالف هستند کشته میگردند، اما در افغانستان فقط قضیه این نیست، هستند افرادی که توسط اعضای فامیل و بستگانشان کشته میشوند که تعداد آنها سالانه به صدها تن گزارش میشود. قتل ناموسی، پدیدهای که تقریبا در هر کجای دنیا اتفاق میافتد، اما در افغانستان یک روال معمول است. جامعه سنتی و قبیلهای افغانستان که دارای فرهنگ خاص خود است که بحث ناموس و ناموسداری یکی از عناصر اصلی آن شمرده میشود. در این مقاله میخواهیم به عوامل و زمینههای قتل ناموسی در افغانستان بپردازیم.
ناموس در لغت نامهها به معنای حیثیت، شرف، وطن، حق، پردگی و همچنان به عنوان زنان یک خانواده وابسته به مرد نیز آمده است. اصطلاح قتل ناموسی عبارت از قتلی است که قربانی آن با انگیزه حفظ ناموس توسط مردان خویشاوند و خود به دلیل برقراری رابطه با یک مرد، مبادرت به عمل زنا، مورد تجاوز قرارگرفتن، فرار از منزل و یا حتی خودداری از ازدواج اجباری، به قتل میرسد. و یا اینکه صورت دیگر قتل ناموسی، کشته شدن دختران و زنان به دست همسران، پدران، برادران و یا دیگر افراد مذکر فامیل به بهانه حفظ ناموس، آبرو، ناموس پرستی و حیثیت است. مهمترین شاخص قتل ناموسی این است که بخاطر حفاظت از ناموس صورت میگیرد. بر اساس فرهنگ رایج و حاکم در افغانستان، نمودهای اصلی ناموس، همسر، مادر، خواهر، دختر و زنان موجود در خانواده مرد است. بنابراین ناموس داری خاص مردان است که در باره زنان کاربردی ندارد. در کد جزای افغانستان[۱] مادههای ۵۴۷ – ۵۴۶ قتل ناموسی مصداق بارز قتل عمد پیشبینی شده است، اما به علت عدم تطبیق قانون در این موارد حیثیتی، کمتر عاملین آن مجازت میگردند.
بر اساس گزارشهایی که از سوی سازمانهای داخلی و بین المللی ارائه میشود، قتلهای ناموسی در سالهای اخیر نه تنها کاهش نیافته است، بلکه رو به افزایش نیز بوده است. سالهای ۱۳۹۲- ۱۳۹۱ (۴۰۶)، شش ماه اول سال ۱۳۹۴ (۱۹۰)، درسال ۱۳۹۵ با ۸.۶ درصد افزایش خشونتها و بر اساس گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ ۲۸۰ تن از زنان افغانستان به بهانه کلمه « ناموس» کشته شدهاند. در سال جاری نیز ما شاهد گزارش دهها قتل ناموسی از گوشه و کنار شهرهای افغانستان هستیم. بنابراین معضل قتلهای ناموسی یکی از مسائل مهم جامعه ما است که باید بصورت ریشهای و دقیق به آن پرداخته شود.
عوامل قتلهای ناموسی در افغانستان
قتلهای ناموسی مانند دیگر پدیدههای اجتماعی دارای عوامل اجتماعی – فرهنگی – روانی و سیاسی هستند.
حاکمیت شدید فرهنگ پدرسالاری: فرهنگ پدرسالاری مختص جامعه افغانستان نیست. در جوامع زیادی دیگر نیز به نسبتهای مختلف وجود دارد. اما به نسبت عقب ماندگی فرهنگی، وجود مناسبات گسترده قبیلهای، پسمانی اقتصادی و ساختارهای کهنه اجتماعی، فرهنگ پدرسالاری، خشنتر و مسلطتر است. که نمودهای آن در چند مورد ذکر میکنم:
فرهنگ مردسالاری: در حیطه کلان فرهنگی منطقه که شامل کشورهای پیرامون افغانستان هم میشود، زنان به عنوان انسانهای ضعیف که تواناییهای ذاتی کمتری نسبت به مردان دارند و باید تابع مردان باشند، مطرح هستند. این نوع نگاه را از لحاظ تاریخی در اشعار و گفتههای بزرگانی مانند سعدی، فردوسی، ناصر خسرو و دیگران به وضوح میتوان دید. این نگرش منفی اکنون نیز بصورت گسترده در بین مردم ، خاصتا در مناطق برون شهری و قبایلی وجود دارد. نگاه جامعه نسبت به زنان، نگاه جنسی است. بدانها مانند متاع جنسی برخورد میشود که باید در اختیار و مالکیت مردان خانواده باشد. مردان به عنوان تصمیم گیرنده و مسئول خانواده بخود شان این حق را میدهند که از زنان خانواده به عنوان حق و ناموس خود مواظبت کنند. هرگونه روابط با مردان دیگر بدون اجازه مردان خانواده خیانت تلقی میشود که سزای آن مرگ دانسته میشود.
عصبیت (قومی، قبیلهای و مذهبی): ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در بیشتر مناطق افغانستان قبیلهای و مذهبی است. قبایل و مذاهبی که بیشتر مواقع رویاروی همدیگر قرار میگیرند و نسبت به هم تعصب شدیدی دارند، شواهد نشان میدهد که جوامعی که عصبیت بیشتر دارند، آمار قتلهای ناموسی در آنها بیشتر است. بنابر تحقیقاتی که انجام شده است، ۸۰ درصد خانوادههای افغانستان ،گسترده هستند و اکثرا در محدوده قبیله و طایفه خود زندگی میکنند. قبایل و خانوادههای گسترده دارای هویت واحد هستند که تمام اعضا جزئی از آن بشمار میروند و موظف به نگهداری از آن میباشند. در ساختارهای قبیلهای افغانستان، چندین نسل از یک خانواده و حتی طایفه باهم زندگی میکنند که هرگونه تخطی و ارتباط زنان با مردان بیرون از خانواده یا قبیله، بی احترامی و بی ناموسی به خانواده تلقی مینمایند که مردان بخاطر احیا و آبروداری خانواده و قبیله دست به قتل ناموسی میزنند. برهمین اساس در بسا از موارد قتل ناموسی رخ میدهد بدون آن که به بیرون گزارش شود.
عدم تطبیق قانون و موجودیت عدالت غیر رسمی: علی الرغم اینکه برخی از قتلهای ناموسی ثبت و گزارش نمیگردند، با آن هم بخشی از آن برحسب قانون رسیدگی میشود. به دلیل حاکمیت ضعیف دولتی و عدم تطبیق قانون توسط نهادهای رسمی – دولتی، در بیشتر مناطق برون شهری، کلانهای قبایل و ملاهای محلی طبق رسوم و عنعنات خود به مجرمین کیفر میدهند. طبق تحقیقات از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر، بیش از یک سوم قتلهای ناموسی نتیجه عدالت غیر رسمی بوده است که توسط بزرگان قبایل و محلات سرپوش گذاشته شده است.
ناموسداری: پدیدۀ ناموس داری علت اصلی قتلهای ناموسی قلمداد میگردد. در این وضعیت، زنان هویت فردی ندارند، بلکه حق و حرمت خانواده و قبایل هستند که باید از آنها نگهداری و کنترل صورت بگیرد. هرگاه زنی از اعضای خانواده مرتکب خلاف رسوم خانواده شود، به این معنا است که ناموس آن خانواده و یا قبیله را خدشهدار ساخته و باعث بیناموسی آنها گردیده است. در این حالت مردان خانواده برای اثبات غیرت و ناموس داری، برای خود حق قائل میشوند تا عوامل بی ناموسی را به قتل برسانند. مواردی که بی ناموسی تلقی میشوند، مانند داشتن رابطه خارج از ازدواج میان زنان و مردان دیگر، حتی در حد رفت و آمد یا روابط ابتدایی، عاشق شدن، و یا مخالفت با ازدواج اجباری نیز میتواند بی ناموسی تعبیر شود. افرادی که مرتکب قتل ناموسی میشوند در بسار موارد افتخار میکنند و به عنوان قهرمان خانواده یا قبیله خطاب میشوند. در قتلهای ناموسی فقط مردان مرتکب نیستند، بلکه زنان خانواده نیز خود را مسئول میدانند و در آن سهم میگیرند که موضوع را پیچیدهتر میسازد. به هرپیمانه که خانوادهها سنتیتر و بستهتر باشند، محدودیتها برای زنان بیشتر است و اسباب قتل ناموسی بیشتر مهیا میشود. تمام قتلهای ناموسی در واقع به این علت گره میخورند و توجیه میگردند.
رابطه جنسی بیرون از ازدواج: بیشتر از قتلهای ناموسی در افغانستان به اتهام یا ارتکاب ارتباط با یک مرد بیگانه اتفاق میافتد. در افغانستان بنابر فرهنگ اسلامی رابطه جنسی خارج از ازدواج، زنا شمرده میشود که اشد مجازات آن مرگ است. در این نوع قضایا مردان راههای فرار زیادی دارند که بسیار اندک مجازات شدید میگردند، اما برای زنان احتمال بسیار بالا است که حکم مرگ صادر شود. در غیر این صورت نیز طعمه اصلی قتل ناموسی قرار میگیرند. بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است، حدود ۵۰ در صد از قتلهای ناموسی در افغانستان بنابر همین عامل انجام میشود.+
فقر اقتصادی: درگزارش ملی که از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در باره قتلهای ناموسی در سال ۱۳۹۲ نشر گردید، ۵۸ درصد قربانیان قتلهای ناموسی از خانوادههای فقیر بودند. متهمان تجاوزهای جنسی و قتلهای ناموسی در اکثر موارد افراد کم درآمد و حتی بیکار هستند. مصارف سنگین ازدواج، عدم برخورداری زنان از حق میراث، نا امنی اقتصادی زنان باعث میگردد که ازدواج افراد به تاخیر بیفتد و به رابطههای برون از ازدواج رو بیاورند که این امر زمینهای میشود برای افزایش قتلهای ناموسی.
حضور نیروهای مسلح افراط گرای مخالف دولت: در بخش زیادی از مناطق روستایی و بیرون از شهرها دولت به دلیل حضور مخالفین مسلح، اعمال حاکمیت ندارد، این گروهها اکثرا زنان متخطی را محاکمه صحرایی نموده، اشد مجازات میکنند. ماهانه چندین گزارش از این نوع محاکمات که غالبا سنگسار و یا اعدام هستند را از طریق شبکههای اجتماعی مشاهده میکنیم. حادثه سنگسار رخشانه در ولایت غور که در ساله ۱۳۹۴ اتفاق افتاد و یا آخرین مورد آن که و یا در اواخر سال ۱۳۸۹ سنگسار مادر و دختری در ولایت غزنی به جرم رابطه خارج از دواج[۲]. نمونههای عینی ان هستند
ازدواجهای اجباری و فرار از منزل: در گزارش مزبور حدود ۱۵.۴ درصد قتلهای ناموسی در پی فرار زنان از خانوادهها بوده است. فرار از منزل غالبا بخاطر تن ندادن به ازدواجهای اجباری و یا ازدواج نمودن برخلاف خواسته خانواده صورت میگیرد. قربانیان این نوع قتلها در صورتی که متاهل بوده باشند غالبا توسط خانواده شوهر و در صورتی که ازدواج ناکرده باشند توسط بستگان نزدیک خانواده پدری صورت میگیرد. در اول ماه جون ژوئن سال جاری بود که افسانه دختر بیست ساله هراتی به جرم ازدواج با دوست پسرش و فرار به شهر، برخلاف خواسته خانواده ، بدست برادرش کشته شد.
نتیجهگیری
جرم انگاری قتل ناموسی در قانون، فعالیت روز افزون فعالین حقوق زن، باعث شده است که قتلهای ناموسی امروزه بیش از پیش در تمام جهان بخصوص در افغانستان نیز در مرکز توجه افکار عمومی قرار بگیرد. قتل ناموسی مصداق بارز شدت زن ستیزی و شیئ انگاری زنان است که حتی کوچکترین تخطی نیز میتواند بهانهای برای نابودی آنها گردد. در قوانین جزایی افغانستان، بطور مشخص در کد جزا، تعریفی از قتل ناموسی نگردیده و مجازاتی هم برای آن پیشبینی نشده است، اما شریعت اسلامی و فرهنگ قبیلهای حاکم در افغانستان مقام خاصی برای ناموس قایل است در حدی که قتل زن را به دلایل ناموسی مجاز میشمارد.
قتلهای ناموسی عمدتا در افغانستان فردی نبوده و توسط چندین تن از اعضای فامیل صورت میگیرد که خود زنان نیز در آن سهم میگیرند. در واقع قتل ناموسی یک دسیسه چینی خانوادگی است که عامل آن صرف یک شخص نیست. این به پیچیدگی روند محاکمه قاتلین میافزاید. در افغانستان با ایجاد حکومت جدید، رسانههای آزاد و حضور گسترده جامعه جهانی با گذشت زمان شاهد ثبت گزارشهای بیشتر از قتلهای ناموسی هستیم.
تقابل مدرنیته و سنت از عوامل دیگر اقزایش خشونتها علیه زنان است. حضور زنان در ساختارهای دولتی و ایجاد آگاهی و مقاومت در میان زنان از دیگر عواملی است که زنان را به اعتراض و سرکشی از قیودات قبیلهای و خانوادگی زن ستیزانه وا میدارد که غالبا به علت سلطه فرهنگ مردسالاری، این اعتراضات سرکوب میشوند و زنان معترض قربانی میگردند. علی الرغم پیشرفتهایی که در بخشهای مختلف برای زنان و جود داشته است، باز هم قتلهای ناموسی، جنایتی که دیده نمیشود، ادامه دارد.
پایان
ایمیل آدرس نویسنده: darushid12@gmail.com
—————-
[۱] . قانون جزا ( کد جزا)، درسال ۱۳۹۶ توسط وزارت عدلیه جمهوری اسلامی فغانستان نشر گردید.
[۲] . اصل این خبر در لینک زیر موجود است.