کارزار سی روز، سی شعر «زنان شاعر؛ زبان اعتراض» به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان،
نهمین دوره هفته حقوق بشر ۲۰۲۱
و بیست و شش سالگی بنیاد آرمان شهر|OPEN ASIA
۱۸ دسامبر ۲۰۲۱/ ۲۷ آذر ۱۴۰۰
سی زن، سی شعر _۲۴
حمیرا نکهت دستگیرزاده – افغانستان
بابه زنجیر باف
دستانم را
به افق دستان دخترکان همسانم گره میزنم
و صدایی گره دستانمان را محکم میکند
“بابه زنجیر باف”
“بلی”
صدای بال کودکیهای من است
که از فراز امروزم واژه میافشاند
همچنان بیحضورِ اندیشه
بیتشویش معنی
“زنجیرها ره بافتی؟”
“بلی”
صدایی از دورهای گرد نشسته
فراز سرم زنجیر میبافد
بابه زنجیرباف؟
آری
اوست
هنوز در سرم
گِرد هستیم
زنجیر میبافد
اوست
آری او
همیشه روز و شبم را زنجیر بافته است
صدای کودکیهایم پرنده میشود
دور سرم میچرخد
دستانم دور تنم تنیدهاند
صدا میزنم: بابه زنجیرباف!
هزاران هزار صدا:
“بلی!”
“زنجییرها ره بافتی؟”
“بلی!”
صدای زنجیرهاست
زنجیرها زنجیرها
چرا ندانستم چی باید بخوانم؟
یا ندانستم
چی میخوانم؟
اینک لحظهها
در شکل زنجیرها
تاب میخورند دور ذهنم
حلقه میزنند دور نگاهم
قفل میشوند دور زبانم
دستان ما را چگونه بافتی بابه زنجیر باف؟
چرا بافتی؟
دستانم حلقه میشوند به زنجیرها، قلعهها به پشت قلعهها
دورِ صدای دخترکان،
نخی از زمان تا نفسهای خستۀ من میتند
“زنجیرها ره بافتی؟”
“پشت قلا انداختی؟”
نخی دراز میشود تا زنجیرها، قلعهها، پشت قلعهها
ابری از صدای من
تاریک میکند قلعهها را
بیدارم با تندر
آری
حلقهها را بافتهاند
دستان ما را بستهاند
من اسارتم را بازی کرده بودم
ما اسارتمان را
شکل داده بودیم
ما در اسارتمان نفوذ کرده بودیم
ما خانههای زنجیر بودیم
ما صدای اسارت خود بودیم
بابه زنجیر باف بودیم
دخترکان میخوانند
بابه زنجیر باف
خود پاسخ میدهند:
بلی!