ضدیت غیرمعقول با واژههای جدید فارسی
یکشنبه ۲۰ حوت ۱۳۹۱
سلیم آزاد
روزنامه هشت صبح
از هنگامیکه شورای وزیران یک فرمان گنگ و بدون سر و ته، در مورد ممنوعیت «لهجهها و کلمات بیگانه» صادر کرد، جنجالهای زیادی نه تنها در میان حلقات فرهنگی که در میان حلقات سیاسی نیز ایجاد شده است. برای نخستینبار برخی از چهرههای سیاسی مخالف دولت در گردهماییهای رسمی خود، بهشدت این فرمان شورای وزیران را مورد نقد قرار دادند و آن را به مثابه حمله به زبان فارسی قلمداد کردند.
البته موافقان این بیانیه هم به اندازهی مخالفان آن کم نیستند. این روزها برخیها در تلویزیونهایی، بهشدت از این بیانیه حمایت کرده و تیغ حمله و نقد خود را متوجه آن اصطلاحات فارسی که در ایران ساخته شده، کردهاند. آنها با کلماتی چون «دانشگاه» و «شهرداری» بینهایت مخالفاند و این چیزی است که منتقدان فارسیزبان فرمان شورای وزیران را برمیانگیزد.
حکومت افغانستان وقتی صحبت از برخورد با واژههای بیگانه میکند، به لحاظ زبانشناسی و در میدان عمل حرف نسنجیده و سیاسی و غیرمعقولی میزند.
آقای کرزی با این فرمان خود بهصورت خواسته و ناخواسته تنشهای فارسی و پشتو را دامن زده است. این فرمان در حالی صادر میشود که در چندسال گذشته، مبحث کلمات جدید فارسی مانند «دانشگاه» جنجالهای زیادی را در شهر کابل و برخی ولایات بهراه انداخته است. تصور میشود که آقای کرزی و مشاورانش با درک همین حساسیت و بیتوجه به تنشهای بعدی، بهصورت غیرمعمول و معقول وارد این ماجرا و تنش شدند.
با اینکه فرمان بهصورت کلی مخالفت خود را با واژهها و البته لهجههای بیگانه بیان میدارد، اما ناگفته پیداست که هدف اصلی این فرمان، برخی واژههای فارسی است. البته برخی میگویند که رییسجمهور به اندازه کلمات فارسی جدید با کلمات عجیب و تازهساختِ پشتو نیز مشکل دارد، اما حاجت به بیان نیست که مخالفت با واژهای مانند دانشگاه از بنیاد با واژههای تازهای که فرهنگیان پشتوزبان در رسانههایی مانند بیبیسی میسازند، متفاوت است و این واژهها برای زنده نگهداشتن زبان پشتو ضروریاند.
از آنجایی که بیشتر حساسیتها در حکومت نسبت به واژههای جدید فارسی، مانند نگارستان بهجای گالری است، اقدام ممنوعکننده حکومت پیامدهای جدی برای زبان فارسی در افغانستان دارد. البته سنگبنای این کار در قانون اساسی گذاشته شده است. براساس یکی از مادههای قانون، حکومت موظف به مواظبت از مصطلحات رایج و رسمی است. این ماده برای حفظ مصطلحات اداری کشور که از زبان پشتو ساخته شده است، در قانون اساسی افغانستان گنجانده شده و در آینده نیز دست دولت را در ضدیت و جلوگیری با پدیدههای جدیدی فرهنگی و زبانی باز گذاشته است.
بدون شک حکومت فهرست طویلی از واژههای دلخواه خود را برای رسانهها میفرستد. چنین کاری، قبلا در برخی از رادیوها و تلویزیونهای افغانستان که حساسیت ویژه با واژههای نوساخت فارسی دارند، صورت گرفته است. به این ترتیب، حکومت بنا به سنت برخی از کشورها، بهسوی ساختن پولیس زبان و یا کمیسیون ویژه حفظ زبان، پیش خواهد رفت و طبعا این کارها خطوط قومی و تنشهای هویتی- فرهنگی را دامن خواهد زد.
اما این فرمان از آن جهت مشکلافزا است که براساس یک مخالفت صریح زبانی و قومی صادر شده و برای گویندگان زبان فارسی، نیت اصلی آن آشکار است. واژههای بیگانه برای حکومت افغانستان تبدیل به واژههای آشنا برای گویندگان زبان فارسی شده است. تنها تفاوت در این است که حکومت نمیخواهد واژههایی مانند دانشگاه و شهرداری آنقدر در زبان فارسی در افغانستان جا بیفتد تا به نوعی معادل غیررسمی مصطلحات رسمی مانند «پوهنتون» و «شاروالی» شود.
نکتهای که باید روشنفکران و فرهنگیان و سیاستمداران علاقهمند به زبان فارسی متوجه باشند، این است که به رغم منفور بودن حکومت جمهوری اسلامی ایران و ضرباتی که این حکومت بر پیکر کشور ما در طول سی سال گذشته وارد کرده است، زبان فارسی در ایران مهمترین پشتوانهی زبانی و فرهنگی خود را در بین روشنفکران و فرهنگیان و زبانشناسان برجسته پیدا کرده است و این کمک بزرگی برای زبان فارسی در افغانستان است: مترجمانی که برای سیلی از واژههای جدید اروپایی واژگان و اصطلاحات معادل میسازند؛ فرهنگستانی که از چنین کاری حمایت میکند؛ فرهنگیان و روزنامهنگارانی که این واژههای نوساخت را استفاده کرده و در نهایت در اختیار فارسیزبانان سراسر جهان قرار میدهند تا این زبان باستانی در اثر کمکاری و ضدیت برخی از دولتها مهجور و ضعیف نگردد.
حکومت افغانستان وقتی صحبت از برخورد با واژههای بیگانه میکند، به لحاظ زبانشناسی و در میدان عمل حرف نسنجیده و سیاسی و غیرمعقولی میزند. اصولا زبان فارسی رایج در افغانستان، و بهویژه در نظام تحصیلات عالی ما، پر از واژههای آمده از زبانهای دیگر است: واژههایی از زبانهای انگلیسی و فرانسوی تا ترکی و یونانی و عربی. آیا حکومت افغانستان با ضرب زور این واژهها را از زبان فارسی در افغانستان بیرون میکند؟ اما چه کسی نمیداند که منظور حکومت و تیم آقای کرزی به سرکردگی کسانی چون کریم خرم، واژههای ساختهی فارسی در ایران است. در حقیقت آنها منظور مشخص خود را زیر یک فرمان کلی و پر از ابهام پنهان کردهاند.
در افغانستان ما صاحب فرهنگستان زبان نیستیم که در برابر ورود واژگان بیشمار اروپایی در علوم تجربی و غیرتجربی چارهای بسنجد. در ایران روی این پروژه، کار میشود و فارسیزبانان افغانستان و از جمله دولتهای گذشته از آن بهره بردهاند. همین حالا نیز دایرهای بزرگ از واژگان فارسی وجود دارد که برای اولینبار در طول چند دهه گذشته ساخته شده و ما در افغانستان استفاده میکنیم و رییسجمهور کرزی هر روز در بیانیههای فارسی رسمی خود از آن استفاده میبرد. اگر چنین نشود و کار زبان فارسی را به دست کسانی چون کریم خرم بگذاریم، این زبان ضربات عجیبی را متحمل خواهد شد. همان میشود که مشتی از تکنوکراتها و سیاستمداران افغان، وقتی به زبان فارسی صحبت کنند، در یک جملهی ۱۰کلمهایشان، هشتتای آن انگلیسی و فرانسوی و ترکی و عربی خواهد بود.
در نهایت باید گفت که برخی سیاستمداران در دولت افغانستان با ایران بهخاطر مسایل زبانی و قومی کینه عجیبی دارند؛ حتا کینهای به مراتب قویتر و ریشهدار از پاکستان. آنها معمولا ضدیت با واژههای نوساخت فارسی را بهصورت زیرکانه با دخالتها و جنگافروزیهای رژیم ایران پیوند میدهد تا نفرت عمومی را علیه کسانیکه از واژههای جدید فارسی ساخت ایران استفاده میبرند، تحریک کنند. مثلا هر کسی از واژههایی چون دانشگاه استفاده کرد، ایرانیزده است. در حالیکه سالها قبل لغتسازان زبان پشتو، فهرستی از اصطلاحات تازهرسیدهای اروپایی چون دانشگاه را در پیشروی خود گذشته و از روی معادلهای فارسی معادلهای پشتو ساختند. چه کسی نمیداند که پوهنتون از روی دانشگاه ساخته شده و شاروالی از روی شهرداری. این نوع برخورد مزورانه با غیرقابل قبول است.