«پایان کار سه رویین تن»، نوشته استاد رهنورد زریاب، توسط انتشارات آرمان شهر در افغانستان به چاپ دوم رسید. مسوولیت انتشار چاپ اول این کتاب را انتشارات امیری بر عهده داشت. نویسنده گلنار و آینه در پایان کار سه رویین تن، از “ولتر و شهزاده قندهار” آغاز می کند و با مرگ آشیل، اسفندیار و زیگفرید به گفتگویی در پایان کتاب می رسد.
پایان کار سه رویین تن در بر گیرنده هشت جستار با این عناوین است: ولتر و شهزاده قندهار، …و باز هم بوف کور، جوشش شعر زنان و دوشیزگان افغانستان در دهه شصت هجری خورشیدی، خمسه اولیه، کاخ بلند، بازآفرینی یک حکایت خاور زمینی در امریکای لاتین، سعدی و بوکاچیو دو روایت گر یک قصه شیرین و پایان کار سه رویین تن. و نقطه پایان کتاب مصاحبه ای است با استاد.
در نوشته “…و باز هم بوف کور” در کتاب پایان کار سه رویین تن که به اهمیت داستان های صادق هدایت در جغرافیای ادبی فارسی زبانان و در یک کلیت ادبیات معاصر نیز اشاره ای دارد به سال ۱۳۰۹ هجری خورشیدی به دلیل ظهور هدایت با توصیف چرخش گاه عظیمی در تاریخ ادبیات داستانی زبان فارسی:
“سال ۱۳۰۹ هجری خورشیدی را در تاریخ ادبیات داستانی زبان فارسی، باید هم چون چرخش گاه عظیمی شناخت؛ زیرا در این سال چهره یی بر گستره ادبیات داستانی فارسی نمودار می شود که مسیر داستان سرایی را در زبان فارسی کاملا دگرگون می سازد.”
صادق هدایت با شاهکار درخشانش یعنی رمان بوف کور و دیگر داستان هایی که از او به یادگار مانده از تأثیر گذارترین و بزرگترین داستان نویسان زبان پارسی است و آوازه اش البته در دنیا نیز پیچیده است طوری که در همین نوشته استاد زریاب از قول اندره روسو نقاد پر آوازه ادبی فرانسه می نویسد:
“آقای روژه لسکو – که هدایت را در زبان فرانسه یی به ما شناسانده است- اظهار می کند که در میان آثار ماندنی نیم سده پسین ایران، کتاب بوف کور در ردیف نخست جای دارد. من، از این حد فراتر می روم: به عقیده من، این رمان به تاریخ ادبیات قرن ما، امتیاز خاصی بخشیده است…”
عده ای از نقادان حوزه ادبی ما داستان های استاد رهنورد زریاب را متأثر از شیوه کار صادق هدایت می دانند؛ مسأله ای که استاد چندان با آن موافق نیست و البته در گفتگوی پایانی همین کتاب در پاسخ به سوالی نیز اشاره ای به آن دارد:
“فکر می کنم من از همه نویسندگان بزرگ جهان که از آنان چیزی خوانده ام، کم و بیش، اثر پذیرفته ام”
وی در ادامه می گوید که در سال های اخیر تعدادی از هم وطنان ما با تکیه به کتاب علی اوحدی مرا تأثیر پذیرفته از هدایت و از طریق هدایت متاثر از کافکا دانسته اند… من به همه صاحب نظران حق می دهم که در باب نوشته های من داوری خودشان را بکنند؛ اما، سخن خودم همان است که در آغاز این پاسخ آوردم.”
در نوشته «خمسه اولیه» به اولین آثاری که در افغانستان نوشته شده است و به نسبت هایی کم و بیش از ویژگی های ادبیات داستانی نوین باختر زمین برخوردار بوده اند اشاره ای می رود که بد نیست عناوین این پنج اثر را در این جا بیاوریم:
۱- جهاد اکبر
۲- تصویر عبرت
۳- ندای طلبه معارف
۴- مکالمات روحانی در خصوص حیات حقیقی
۵- جشن استقلال در بولیویا
در نوشته های کتاب «پایان کار سه رویین تن» هر چند بیشترین نگاه به سمت ادبیات داستانی است اما پای شعر نیز با مقاله “جوشش شعر زنان و دوشیزگان افغانستان در دهه شصت هجری خورشیدی” به میان آمده است. هم چنان در نوشته پایان کار سه رویین تن که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده ابیات زیادی از شاهنامه فردوسی آمده است هر چند که مراد وجه داستانی این اثر بوده است. نوشته جوشش شعر زنان… با نقل پرسشی از سیمین بهبهانی آغاز می شود که نشان گر نگاه استاد نسبت به آفرینش گران زن و مرد در حوزه ادبیات است:
“روزگاری از بانو شاعر پرآوازه ایران – بهبهانی- پرسیده بودند: “یک شاعر زن، در جمهوری اسلامی، چه وظایفی دارد؟” و این سخن ور فرهیخته، در پاسخ گفته بود: “من از یدک کشیدن لفظ زن، به دنبال کلمه شاعر سخت بیزارم. یعنی چی؟ آدم یا شاعر هست یا نیست…”
دیگر نوشته های این کتاب نقد و نظر و مقایسه هایی ارزش مند را در خود دارد از جمله مقایسه حکایتی از افصح المتکلمین سعدی شیرازی و داستانی به نام شاهین که اثر جووانی بوکاچیو است؛ نویسنده ای که حدود یک قرن پس از سعدی در شهرک چرتالدو نزدیک فلورانس زاده شد.
پایان کار سه رویین تن
نویسنده: رهنورد زریاب
ناشر: انتشارات آرمان شهر
طرح جلد و برگ آرایی: روح الامین امینی
حروف نگاری: کبیر احمد نشاط
چاپ دوم (افغانستان): زمستان ۱۳۹۱
متن کتاب از لینک زیر در دسترس است