رئیس انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان تشریح کرد : ۷ دلیل بهبود اوضاع افغانستان/ احتمالا تنها شکل کلاه رئیس‌جمهور تغییر کند/ نقش «دهلی‌نو» پررنگ‌تر می‌شو د

 

خبرگزاری فارس: ۷ دلیل بهبود اوضاع افغانستان/ احتمالا تنها شکل کلاه رئیس‌جمهور تغییر کند/ نقش «دهلی‌نو» پررنگ‌تر می‌شود

به‌ گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «داود مرادیان» رئیس انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان که در جمع اعضای جمعیت دوستی تاجیکستان با افغانستان در شهر دوشنبه صحبت می‌کرد، به‌ تحلیل اوضاع جاری و آینده کشورش بعد از خروج نیروهای آمریکا و ناتو در سال ۲۰۱۴ پرداخت.

وی با توجه به‌ نگرانی‌های موجود در داخل و خارج افغانستان مبنی بر اینکه بعد از سال ۲۰۱۴ این کشور با چه سرنوشتی مواجه خواهد بود، گفت: در حقیقت احتمال بازگشت طالبان و تبدیل افغانستان به‌دوران قرون وسطایی و راه افتادن دوباره جنگ داخلی دوستان افغانستان را نگران کرده است. در حالی که دشمنان افغانستان امیدوارند که با وقوع چنین اتفاقات بار دیگر فرصت در اختیار آن‌ها قرار خواهد گرفت.

مرادیان با قدردانی از توجه کشورهای منطقه و از جمله تاجیکستان به‌ مسائل افغانستان، گفت که به‌ صورت کلی برای کشورش بعد از سال ۲۰۱۴ نگران نیست.

وی در رابطه با دلایل عدم نگرانی خود از آینده کشورش، تصریح کرد: به‌ باور من بعد از سال ۲۰۱۴ وضعیت افغانستان یا ۱۰ درصد بهتر خواهد شد و یا ۱۰ درصد بدتر.

این به‌ آن معنی است که اتفاق جدی‌ای به‌وقوع نخواهد پیوست و کماکان اوضاع فعلی ادامه پیدا خواهد کرد.

ابعاد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی اختلاف

از نظر رئیس انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان منازعه و یا اختلاف کشورش دارای سه بعد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌باشد.

مرادیان در رابطه با بعد داخلی، گفت: در این زمینه افغانستان همواره با دو مشکل رو به‌ رو بوده است. یکی اینکه دولت‌های افغانستان نتوانسته‌اند مشروعیت کافی به‌دست بیاورند و از این ناحیه با بحران مواجه شده‌‌اند که یکی از دلایل وجود اختلاف در کشور بوده است و دیگری اینکه روابط بین‌الاقوام از یکی دیگر از مشکلات در بعد داخلی افغانستان بوده است که این موضوع طی دهه‌های اخیر پررنگ‌تر شده و نخبگان سیاسی نتوانسته‌اند در این مورد به‌توافق برسند.

این کارشناس افغان در رابطه با بعد منطقه‌ای مشکل افغانستان، یاد‌آور شد: رقابت‌ میان قدرت‌ها در منطقه نظیر هند و پاکستان، سعودی و ایران، آمریکا و ایران، روسیه و سایر کشورها، محور این مسئله را تشکیل می‌دهد که با خود وارد افغانستان کرده‌اند.

مرادیان خاطرنشان کرد: در زمان جنگ سرد افغانستان به‌میدان رقابت‌های بین بلوک شرق و غرب تبدیل شده بود و حالا رقابت میان آمریکا و القاعده وضعیت جدیدی را به‌‌ وجود آورده است که هر ۲ جانب نیز از افغانستان می‌خواهند به‌عنوان نقطه رویارویی و مقابله با یکدیگر استفاده برند.

وی بحث مواد مخدر را از عناصر مربوط به‌ بعد بین‌المللی دانست و گفت که بر اساس آمار کارشناسان، تجارت مواد مخدر سالانه در افغانستان ۶۵ میلیارد دلار را تشکیل می‌دهد.

در مجموع افغانستان به‌دلیل موقعیت خاص جغرافیایی قربانی رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شد و نخبگان سیاسی افغانی نتوانستند کشور را در برابر این مداخلات محافظت کنند.

دلیل خوش‌بینی به‌ آینده افغانستان

مرادیان ‌خوش‌بینی خود به‌ افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴ را به‌مسائل زیر مربوط دانست:

– اجماع نسبی میان اکثریت نخبگان سیاسی و فکری افغانستان مبنی بر اینکه نظام سیاسی کشور باید یک نظام دموکراتیک ‌باشد، در حال به‌ وجود آمدن است. هم چپی‌های افغانستان معتقد به‌ یک نظام دموکراتیک هستند و هم اسلامی‌های راستگرای کشور معتقد به‌ انتخابات شده‌اند.

– مسائل بین‌الاقوام در قانون اساسی تاکید و افغانستان کشوری دارای تنوع فرهنگی عنوان شده است. تمامیت‌خواهی‌ای که در بعضی موارد وجود داشت، در حال از بین رفتن می‌باشد. از نظر حضور نمایندگان اقوام در قدرت، توازن در حال شکل گرفتن بوده و امروز غیرپشتون‌ها در تمام عرصه‌های دولتی حضور دارند. اصل توازن در نیروهای نظامی کشور نیز به‌وجود آمده است.

– به‌ تدریج در افغانستان یک فرهنک دموکراتیک در حال ریشه گرفتن است. امروز در کشور صد‌ها رسانه به‌شمول شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی فعالیت داشته و فضای آزادی به‌وجود آمده است که گروه‌های مختلف فکری با هم بحث و مناظره می‌کنند.

– امروز دو سوم جمعیت افغانستان زیر ۳۰ سال سن داشته و تقریبا ۹۰ درصد شغل‌های مهم دولتی در اختیار نسل جوان می‌باشد. این جوانان به اصطلاح دنیادیده بوده و بیشترشان در کشورهای خارجی درس خوانده‌اند و به‌مسائل افغانستان به‌ گونه‌ای دیگر نگاه می‌کنند.

– موضوع مهم دیگر طالبان هستند که به‌ عنوان جریان سیاسی مشروعیت خود را از دست داده‌اند ولی هنوز یک جریان تروریستی باقی مانده‌اند. یعنی قادر به‌ ایجاد وحشت هستند ولی جایگاه آلترناتیو سیاسی را که در چند سال پیش داشتند، دیگر ندارند و حتی در بین پشتون‌ها از مقبولیت سابق خود برخوردار نمی‌باشند.

– نیروهای مسلح افغانستان امروز حدود ۳۵۰ هزار نفر را تشکیل می‌دهد. هرچند آن‌ها کمتر تجربه و سلاح و امکانات دارند ولی ساختار و تشکیلات لازم وجود داشته و دولت امکان استفاده از این ظرفیت را دارد. در هر صورت با خروج نیروهای نظامی خارجی در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ ما شاهد خلاء امنیتی نخواهیم بود.

– در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ هجوم محصولات ناخالص ملی افغانستان کمتر از یک میلیارد دلار بود ولی در سال ۲۰۱۲ این رقم به ۲۰ میلیارد دلار رسید. یعنی زیربنای اقتصاد ملی افغانستان نیز ایجاد شده است.

نقش بازیگران خارجی

مرادیان با اشاره به‌ نقش عوامل منطقه‌ای در افغانستان گفت که نقش پاکستان در رابطه با افغانستان با آنچه در یک دهه پیش بود، بسیار تغییر کرده است. پاکستان امروز گرفتار مشکلات فراوان داخلی است و از کارت‌های که در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ داشت، کمتر می‌تواند استفاده کند. با این حال، پاکستان ضعیف‌تر و امکانات مانور آن نیز محدود‌تر شده است.

هند نفوذ خود در افغانستان را گسترش داده و دنیا نیز نقش جدی دهلی نو در مسائل افغانستان را قبول کرده است.

جمهوری اسلامی ایران سیاست فعلی خود در برابر افغانستان را ادامه خواهد داد.

روسیه از ناحیه مواد مخدر افغانستان نگرانی دارد و چین حدود ۱۵ میلیارد دلار در افغانستان سرمایه‌گذاری کرده است. یعنی چینی‌ها به‌خاطر سرمایه‌های خود تلاش خواهند کرد تا در افغانستان بحران به‌وجود نیاید.

به‌این صورت نقش مثبت همسایه‌های منطقه‌ای افغانستان بیشتر شده است.

رئیس انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان ضمن صحبت از بعد بین‌المللی افغانستان، به‌ تعهدات کابل در برابر کشورهای غربی اشاره کرد.

وی گفت که در سال ۲۰۱۴ تمام نیروهای خارجی از افغانستان بیرون نرفته بلکه بر اساس توافقات نسبی امکان زیادی وجود دارد که تعداد ۲۰ هزار نفر نظامی غربی باقی بماند.

نظامیان آمریکایی و غربی بعد از سال ۲۰۱۴ در افغانستان ۳ وظیفه خواهند داشت:

– آموزش نیروهای نظامی افغانی

– ارائه کمک‌های فنی به‌نیروهای مسلح کشور

– انجام عملیات‌های مشترک با نیروهای افغانی

مرادیان به‌‌ دلایل مختلف، خروج راحت آمریکایی‌ها را بعید دانست و گفت: هر که به‌ پایگاه هوایی “بگرام” رفته باشد خواهد دید که آن در حقیقت به‌ یک شهری تبدیل شده که امکانات فراهم‌ شده حاکی از برنامه برای حضور بلند‌مدت آن‌ها می‌باشد.

وی وجود معادن مختلف در افغانستان را از دیگر عواملی دانست که جذابیت این کشور برای جامعه جهانی را بیشتر کرده است. این امر نیز انگیزه کمک به‌افغانستان را افزوده و امید است که در سال‌های آینده شاهد سرمایه‌گذاری‌ در این زمینه‌ها خواهیم بود. چین، هند، ترکیه، کشورهای غربی و غیره علاقمند حضور فعال در این عرصه می‌باشند.

یعنی پس از سال ۲۰۱۴ هر چند در سطحی پائین‌تر ولی باز هم افغانستان اهمیت خود برای جامعه جهانی را حفظ خواهد کرد.

نظام بین‌الملل اجازه نخواهد داد که افغانستان سقوط کند زیرا سقوط افغانستان به‌ معنای سقوط پاکستان خواهد بود. سقوطی که می‌تواند ۲۰۰ بمب هسته‌ای در اختیار افراط‌گرایان قرار دهد.

وی گفت: در سابق مهم بود که پاکستان از افغانستان مراقبت کند، حالا کم کم وضعیت در حال تغییر است و غربی‌ها می‌خواهند از طریق افغانستان مواظب پاکستان باشند.

با این حال از مجموع دلایل مطرح‌شده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌توان به‌ این نتیجه رسید که وضع موجود افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ در کل حفظ خواهد شد.

مرادیان به‌ میان آمدن صلح و ثبات کامل در کشورش در۱۰-۱۵ سال آینده را بعید دانست و گفت که در جنوب آسیا، آسیای مرکزی و خاور میانه نیز شاهد اختلافات کوچک خواهیم بود.

کالای مورد عرضه افغانستان، تاجیکستان و ایران چیست؟

اکثر قدرت‌ها چشم‌اندازی از آینده سیاسی خود دارند. مثلا ترکیه بطور علنی به‌دنبال احیای عثمانی نوین می‌باشد و روسیه نیز می‌خواهد تزار کبیر را به‌نوعی احیا کند.

مصری‌ها علاقمند هستند تا با کمک مالی قطر یک اتحادیه‌ای از اخوان‌المسلمین ایجاد کنند.

غربی‌ها هم دنبال “جاده جدید ابریشم” خود هستند.

سوال من از افغان‌ها، تاجیک‌ها و ایرانی‌ها این است که شما دنبال چه می‌باشید؟ آیا طرحی، چشم‌انداز بلندمدتی و یا به‌اصطلاح کالا و مطاعی دارید که به‌اصطلاح به‌این بازار عرضه کنید؟ اگر دارید، کالای شما چه خواهد بود؟ در هر صورت این کالا را باید با کمک هم آماده و به‌ بازار عرضه کرد.

امید است که موسسات پژوهشی این ۳ کشور بتوانند در زمینه مورد نظر کار کنند تا موضوع (کالای این سه کشور برای عرضه به‌بازار) بیشتر روشن‌تر شود. شاید می‌تواند بحث نوروز مطرح باشد و یا اتحادیه کشورهای فارسی‌زبان و امثال این…

خلاصه در این زمینه‌ها باید با دوستان تاجیک و ایرانی خود عمیق‌تر و جدی‌تر صحبت کنیم.

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

رئیس انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان در پاسخ به‌این پرسش خبرنگار فارس که “موضوع انتخابات آتی ریاست جمهوری افغانستان تا کجا به‌ بحث خوش‌بینی‌ شما در مورد آینده کشور ارتباط دارد؟”، گفت: تا چند ماه پیش این نگرانی وجود داشت که انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد یا خیر.

اما حالا اطمینان نسبی وجود دارد که در سال آینده این انتخابات برگزار خواهد شد. تیمی که احتمالا به‌قدرت خواهد رسید شبیه تیم فعلی خواهد بود. شاید کلاه‌ها تغییر کند اما نوع روابط قدرت در افغانستان ادامه پیدا خواهد کرد.

در ادامه خبرنگار فارس سوال کرد که “پس مشکل مشروعیت قدرت کماکان ادامه خواهد داشت؟”.

مرادیان گفت که از نظر مشروعیت بین‌المللی مشکلی وجود ندارد ولی در رابطه با مشروعیت داخلی بهترین راه انتخابات است. تمام جریان‌های سیاسی این حق را دارند که از طریق حضور در انتخابات مشروعیت نظام را زیر سوال برند.

هیچ کسی از انتخابات محروم نخواهد شد که این امر ادعا برای مشروعیت نداشتن قدرت را بی‌اثر خواهد کرد.

مشکل نظام ما نه‌ مشروعیت، بلکه ظرفیت است. ظرفیت پائین دولت‌داری. معضل دیگر فساد گسترده است تنبلی‌ها و کم‌کاری‌هاست که به‌ بحث ظرفیت بر‌می‌گردد.