بنیاد آرمان شهر
روز چهارشنبه ۸ جوزا (خرداد) ۱۳۹۲ انجمن ادبی هرات برنامه نقد و بررسی مجموعه شعر “در خواب هام کودک غمگینی ست) را برگزار کرد.
این برنامه با سخنان ولی شاه بهره رییس انجمن ادبی هرات و آریا رئوفیان رییس اطلاعات و فرهنگ این ولایت آغاز شد. در این برنامه نقدهایی از محمد کاظم کاظمی، سید رضا محمدی، افسانه واحدیار، سعید حقیقی و نقیب آروین خوانده شد.
محمد کاظم کاظمی شاعر و نویسنده شناخته شده افغانستانی در شروعِ نقدی با عنوان “گوشه هایی از انقلاب غزل” اشاره ای به تحولاتی داشت که در طول چند دهه اخیر در قالب غزل آمده است تحولاتی که عناصر و مضامین غزل امروز را دگرگون کرده است و ما را با گونه ای دیگر غیر از آن چه در غزل کلاسیک با آن مواجه هستیم روبرو کرده است:
“پیش از همه چیز میباید گفت که به باور من شعر کلاسیک روحالامین امینی و اقران او، طرز جدیدی از شعر کلاسیک ماست، به ویژه در داخل کشور. شعر کلاسیک ما در حدود نیم قرن اخیر دو مرحله تحول به خود دید. یکی در اواخر دهه شصت بود و رها شدن آن از بند زبان و عناصر خیال شعر قدیم. از آن هنگام بود که شاعران جوان ما شمع و پروانه و جام و میخانه را به کنار نهادند و کوشیدند که با زبان امروز و عناصر زندگی امروز شعر بگویند. در تحول دوم که در اوایل دهه هشتاد تا کنون شاهد آن هستیم، شاعران علاوه بر امروزی ساختن زبان و عناصر خیال، میکوشند که مضامین شعر را هم به تجربههای خاص و عینی زندگی انسان امروز نزدیک کنند. در این مرحله نوعی جزئینگری و روایتگری به کار گرفته میشود، به گونهای که هر شعر حاصل یک تجربه خاص است.
از این روی و در مجموع من این طرز شعرسرایی را که در کتاب «در خوابهام کودک غمگینی است» روی نموده است، یک حرکت به جلو میدانم، انقلاب در غزل. شاعران ما از آن فضای کلی و عام فاصله میگیرند و در هر شعر فضایی خاص ایجاد میکنند که ممکن است در شعر دیگری شبیه آن تکرار نشود.”
آقای کاظمی در قسمت دیگری از نوشته اش به کاربرد شعر در اجتماع اشاره داشت و این که بیشتر شعرهای این مجموعه صحبت از من و تو (عاشق و معشوق) دارد. به باور آقای کاظمی شاعر میباید هم به جوانب گوناگون زندگی بپردازد و هم به زندگیِ افراد گوناگون جامعه. در آن صورت هر شعر او در یک قسمت از زندگی مردم به کار خواهد آمد و مجموعه آثار او میتواند تصویرگر جوانب و لحظات گوناگونی از زندگی باشد.
” متأسفانه روحالامین امینی این کار را نکرده است یا اگر هم کرده است، بسیار کم. بیشتر این شعرها عاشقانهاند و تنها انسانهایی که در آنها حضور دارند، عاشق و معشوق. بیشترین دغدغه شاعر هم توصیف احساسات و ارتباطات «من» و «تو» است که انسانهایی ثابتاند با دغدغهها و مسایل ثابت.”
استاد کاظمی در پایان نوشته اش گفته بود:
“از این روی من امینی را نه در شعرهای مدرن روشنفکرانه، بلکه در همان شعرهای مردمی او موفقتر مییابم، هرچند این شعرها از نظر هنری و فضاسازی، آن کیفیت را نداشته باشند و مخاطب خاص و روشنفکر ما، آنها را به عنوان شعر ناب قبول نداشته باشد.
شاید این سخنان من برای بسیاری از جوانها، مرتجعانه به نظر آید. ولی من دوست دارم که به این صفت «مرتجع»، یک صفت «باتجربه» را هم اضافه کنید، مرتجع باتجربهای که دیده است که از میان همه شعرهای قهار عاصی، شعر «فارسی» او اینک بیشتر کاربرد یافته است، شعری که شاید کاملاً مناسبتی به نظر آید.”
خانم افسانه واحدیار شاعر و نویسنده افغانستانی نیز در این برنامه نقدی با عنوان “روایت کودک غمگین” خواند. خانم واحدیار در این نقد معتقد است که قسمتی از کارهای این مجموعه شعر از نگاه درونمایه متأثر از کتاب “تا سیگار بیست و یکم” امینی است:
“بر محتوای این اثر مشخصات “تا سیگار بیست و یکم” سایه انداخته است یا به عبارتی شعرهای آغازین این کتاب بینامتنی از کتاب نام برده شده است. بینا متنیت: اصطلاحی است که ژولیا کریستوا آن را مطرح ساخت او معتقد بود: (هیچ اثری خود بسنده و قائم به ذات نیست بلکه نتیجه بکار گیری و دیگر گونی متن های دیگر است.) در اشعار نخستین این کتاب درگیری ذهنی نویسنده را با خودش هستی و نا هنجاری های حاکم بر آن شاهد هستیم دغدغه هایی که خمیر مایه ذهنی راوی داستان تا سیگار بیست یکم را تشکیل می دهد همان سردرگمی، روان پریشی و پریشان گویی های درون متنی در اشعار این مجموعه نیز مشاهده می شود.”
او از نگاه تکنیکی این گونه به شرح این مجموعه پرداخت:
“شاعر با استفاده از تکنیک های متفاوت اوزان دوری، ساختار سینمایی پیوسته در تلاش است تا فضای شعر هایش را از هم دیگر متفاوت جلوه دهد. این مجموعه دارای پنجاه و یک غزل و مثنوی با فضا های نوستالوژیک و فرم های متنوع است. در خواب هام کودک غمگینیست جزء نادر مجوعه هایی است که حرف های زیادی برای گفتن دارد می شود روی تک تک شعر هایش توقف کرد و خوانش دقیق و گسترده انجام داد.”
خانم واحدیار همچنان از نظر روانی بعضی از شعرهای این مجموعه را از نظر گذرانده است:
“ابیات و اشعار زیادی درین مجموعه دلالت بر روان پریشی شاعر می کند در بعضی موارد گویا این مسئله به صورت ناخود آگاه اتفاق نیفتاده و شاعر متوجه درگیری ذهنی و پریشان گویی اش بوده است.
در تو افکار من پریشان است مثل یک سایکوتیک درگیرم
در سرت گور می کنم گاهی بعد می خوابم و نمی میرم”
از سید رضا محمدی دیگر شاعر و نویسنده افغانستانی نیز در این برنامه نقدی پیرامون آثار روح الامین امینی خوانده شد این نقد به شعرهای مجموعه “درخواب هام کودک غمگینی ست” خلاصه نمی شد بلکه دایره وسیعی تری از شعرهای امینی را در بر می گرفت. آقای محمدی نقدش را با چنین عبارت هایی شروع کرده بود:
“امینی در طی ده سال اخیر یکی از پرکارترین و جدی ترین نویسندگان بوده است. شاعر و نویسنده ای که تقریبا هر سال یک کتاب شعر یا نثر و یا مقاله های ادبی در افغانستان منتشر کرده است. قالب محوری کار امینی در زمینه شعر، غزل است.”
او با اشاره به فضای تغزلی شعرهای امینی و اشاره به این که آن چه از تغزل در ذهن داریم نیز چنین چیزی است نوشته بود:
“تو باد بود!
تو در آسمان خدایی داشت!
کنار مزرعه گندم تو، من کاهم
اما این تغزل محض در کنارشور شاعر برای نوگرایی کمی رنگ می بازد. شاعر مثلا سعی می کند چینش سنتی غزل را به هم بریزد کاری که خود من هم زمانی تجربه کرده بودم و یا از شگردهای برش روایی و محاوره و کلا شگردهای هنرهای نمایشی در غزل استفاده کند. این ها را اضافه کنیم به آوردن لهجه هراتی به عنوان شگردی در قافیه پردازی.”
آقای محمدی با اشاره به پیچیدگی های این نسل و تأثیر پذیری آن از حضور جامعه بین المللی در افغانستان نوشته بود:
“از پیچیدگی های این نسل یکی قیافه همه جهان را گرفتن است. نسلی که بعد از سال های تاریک یکباره در زیر خرواری از خبرها و اتفاقات و مدها و قصه های جهان مدرن بیدار شدند. و به این خاطر عجیب نیست که گاهی بخواهند ماسک های دیگران را به صورت بزنند. ماسک هایی که با رسانه ها و حضور جامعه بین المل از هر جای دیگری به افغانستان رسیده اند.”
محمدی در قسمتی از نقدش به بازی با زبان و کلمات در شعرهای این شاعر اشاره داشت:
“یکی از خصوصیات دیگر شعر او، لفاظی است. شاید لفاظی کلمه خوبی نباشد منظورم زبان بازی است و درین کار گاهی فوق العاده است. سماعی از حروف و کلمات بر می انگیزد. و این آمیزه آموخته های او از سنت غزل فارسی و شگردهای امروزی نوشتن خلاقه است.
لیلا لیالی لبِ لالِ ملال ها
تنها سکوت ماند از آن قیل و قال ها
نشسته ایم دو تا تکه تکه – فاصله! من! –
چه قدر فاصله عاشق! چه قدر هستم او!”
سعید حقیقی (نویسنده) نیز نقدی بر این مجموعه خواند. او در نوشته اش یادآور شد شعر امینی را از یک دهه به این سو می شناسد و این شاعر در آغاز کار متأثر از محمد علی بهمنی بوده است و اینک متمایل به سیمین بهبهانی شده است.
” شعر امینی در آغاز به شدت متاثر از غزل های علی بهمنی بود. این رگه از تاثیر پذیری را در مجموعه “در خواب هام کودک غمگینی ست” هم چنان می توان دید؛ اما این بار کمتر از گذشته و حالا بیشتر به سمت بانوی غزل فارسی، سیمین بهبهانی.”
آقای حقیقی در مقدمه نقدش گفت:
“ویژگی اصلی کار امینی از آغاز انتشار نخستین شعرهایش این بوده که با جهد به سمت شعر رفته و به رخوت شماری ازهم نسلانش رو به رو نشده است. او راحت در سبک های کلاسیک طبع آزمایی می کند، ولی چشمی و نگاهی هم به بدایع و بدعت های پیر یوش، نیما دارد. غزل نو که به دنبال بحث های نظری نیمایوشیج در باره ساختار کلی شعر در میان شاعران پارسی زبان رواج یافت، دقیقا پاسخی بود به آن چه که این فکر را تقویت می کرد که دیگر زمان غزل گذشته است. شاعرانی چون سیمین بهبهانی، علی بهمنی، هوشنگ ابتهاج سایه، منصور اوجی و حالا روح الامین امینی نشان دادند که می توان هم چنان در قالب غزل شعر گفت و گستره های تازه این اعجوبه قالب ها را به نمایش گذاشت.”
آقای حقیقی معتقد است نوع استفاده از واژگان و ایجاد فضا و لحن که عمدتا در داستان نویسی کاربرد دارند در این مجموعه شعر نشان دهنده رویکرد ویژه او به زبان و امکاناتی است که در آن می توان سراغ گرفت.
حقیقی با اشاره به شعرهای سیاسی این مجموعه متذکر شد:
“…امینی هم به طبع روزگار از این قافله جدا نمانده است. او نیز در مجموعه”درخواب هام کودک غمگینی ست” شعرهای دارد که سیاسی اند. ولی امینی سیاسی شاعر نیست بل شاعری است سیاسی اندیش.”
نقیب آروین دیگر شاعر و نویسنده افغانستانی در نقدی با عنوان “برگرد پشت پنجره باران را با بوی تازه ای به غزل آور” نگاهی به این مجموعه شعر داشت. او در مقدمه نوشته اش با ذکر این نکته که ارجاع دوباره ای به غزل صورت گرفته است پرسش هایی را مطرح کرد:
“مهم ترین پرسش در زمینه ارجاع دوباره به غزل این است که چه توان تازه ای در شعر و شاعران غزل سرای نو برآمده می توان سراغ کرد که غزل را دوباره و این بار در هیات ملغمه ای بنام پست مدرنیزم زنده کنند؟ طرح و تیوری این غزل سرایان جوان چی بود؟ تکثیر از سرعمد در این جمله انتخاب شده است. این نوع غزل در واقع شبیه سازی شده در حال گسترش بود. من این موج غزل را غزل وبلاگی می نامم و البته در این میان معدود شاعران و یا به زبان بهتر معدود شعرهایی ماندگار نیز بروز و ظهور کرد.”
آقای آروین در مورد این مجموعه نوشته بود:
“در خواب هام کودک غمگینی ست کارهای متفاوتی از شاعر پرکار و تجربه را درخود جای داده است. چیزی که در اول مخاطب را به دقت بیشتر فرا می خواند، چینش بندهای شعری است که غزل است و در یک زنجیره معمول و مشهور عروضی جا گرفته اما چینش تازه و مطابق اقتضای شعر هنجار نو و قابل قبولی به شعر بخشیده است. این روش شاید به نوعی تلاش در جهت امکان پذیری گریز از محدودیت وزن باشد اما به هر روی کاری درخور توجهی است. هرچند این چیدمان به عنوان یک روش قطعی در کل مجموعه تعمیم نیافته است.”
او با طرح این پرسش که چه چیزی غزل امروز و از جمله غزل امینی را در مواجهه با پیشنهاد های دوره نیما و پسانیما برتر و بلند قامت تر می سازد؟ چه جانمایه ای این مکتب نو بازگشت به غزل را دوباره سرآمد هنر زبانی می کند؟ نوشته بود:
“در خواب هام کودک غمگینی است با ورود محتوا و اشیاء به روز سعی در تزریق هوای امروزین در قالب و کالبد غزل را دارد. البته در این دگر دیسی به ویژه روح الامین امینی موفق بوده است. نمونه های بارز این تلاش در همین مجموعه بسیاراند. قافیه قرار دادن از نام ها و اشیاء امروزی و سعی در نوعی هنجار سیتزی کلاسیک، هنجارهایی که معمول غزل فارسی است.”
این مراسم با جمع بندی استاد ناصر رهیاب استاد دانشگاه هرات و استاد فرید بیژن استاد دانشگاهی در استرالیا پایان یافت.
“درخواب هام کودک غمگینی ست” پنجمین مجموعه شعر روح الامین امینی است. این مجموعه زمستان سال گذشته از سوی انتشارات آرمان شهر چاپ شد. آرمان شهر پیش از این نیز دو مجموعه نثر با نام های “این جا زمان متروکی ست” و “تا سیگار بیست و یکم” را از این شاعر و نویسنده منتشر کرده بود.