اقلیمی سخت و جانکاه هیمالیا به امان خدا رها می شود! شرایط سخت جوی و سیل و باران او را به اجبار به غاری عظیم که مأوا و مسکن ماده ببری و بچه کوچولویش است، می کشاند. ببر علیرغم طبیعت وحشی اش با او از در صلح در آمده و نه تنها به او جا و مکان می دهد، بلکه زخم او را با کف دهن خود مداوا کرده و پاره ای از شکار خود را نیز برای سد جوع به او می دهد. سرباز که قادر به خوردن گوشت خام نیست؛ با فراهم آوردن آتش، گوشت را کباب می کند. گوشت کباب شده به دهان ببرها مزه می کند و به این ترتیب از قضای روزگار و شرایط زندگی در غار، خانم ببره به شکار میروند و آقا سرباز به آشپزی و کباب کردن، مشغول می شود. تا اینکه روزی حوصله اش سر میرود و میزند به چاک و خانم ببره و کوچولویش را به امان خدا رها می کند! ببرها که به گوشت کباب شده و پخته عادت کرده اند و در غیبت او با خوردن گوشت خام اسهال می گیرند، رد پای او را دنبال کرده و او را در دهکده ای که مورد تهاجم دزدان و جانیان « چان کای چک » است، می یابند. و عجب آنکه بجای دشمنی و انتقام از او، در خط اول جبهه به دفاع از او و اهالی دهکده به جنگ با راهزنان و جانیان می پردازند.
درد و رنجی که هدایت در داستانهایش برشته تحریر در می آورد ، حرمان و فراقی است که شعر فارسی را آکنده است . تأثری است که موسیقی ما از آن مایه می گیرد. داستانهای او ترانه های حزن انگیز و اندوه گین سرزمینی است که « آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند ». حتی خودکشی او نیز نوعی ترجمان این تفکر صد در صد ایرانی است : این دنیای دو روزه را به هیچ انگاشتن. ( دنیا دیدی و هر چه دیدی هیچ است / وآن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است / سر تا سر آفاق دویدی هیچ است / وآن نیز که در خانه خزیدی هیچ است ).
شنبه ۲۲ و یکشنبه ۲۳ ژوتن ( جون )
Teatro SalaUno . Roma – Pizza di Porta S. Giovanni, 10 – dietro la Scala Santa Tel: +39 06 98182993