حسین باستانی

بی‌بی‌سی

انتخابات ایران

با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲، رسانه های ایران به انعکاس مواضع انتخاباتی گروه ها و جریاناتی پرداخته اند که دارای اسامی متنوع و بعضا مشابهی هستند.

از میان این گروه ها و جریانات، برخی در ادبیات سیاسی ایران شناخته شده و سابقه دار هستند و برخی دیگر، کمابیش جدید به حساب می آیند. مفهوم اسامی برخی دیگر هم، به مرور زمان تغییر یافته است.

مجموعه این پیچیدگی ها، در پاره ای موارد موجب سردرگمی مخاطبان رسانه ها یا برداشت متفاوت ناظران از گزارش ها و تحلیل هایی شده که در مورد بازیگران صحنه انتخابات تهیه می شوند.

در متن حاضر، مروری خواهیم داشت بر مجموعه واژگانی که در ادبیات سیاسی ایران، در توصیف گروه ها و جریانات فعال در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ مورد استفاده قرار می گیرند. با این توضیح که اولا بسیاری از گروه ها یا جریانات مورد بحث دارای مرزهای روشنی با یکدیگر نیستند، و ثانیا بعضی از توصیفات ارائه شده، نسبی هستند و ممکن است در مورد آنها اختلاف نظر وجود داشته باشد.

اصولگرایان

فراکسیون اصولگرایان

جبهه پایداری انقلاب اسلامی

ائتلاف ۲+۱

جریان انحرافی

اصولگرایان تحول خواه

جبهه متحد اصولگرایان

جبهه پیروان خط امام و رهبری

ائتلاف پنج گانه اصولگرایان

فراکسیون رهروان ولایت

اصلاح طلبان

جبهه اصلاحات

جبهه اصلاح طلبان

جنبش سبز

اصولگرایان

 در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی که هواداران وی جریان سیاسی رقیب را جناح “راست” یا “محافظه کار” می نامیدند، به تدریج این تمایل در میان اعضای این جریان قوت گرفت که خود را به گونه ای متفاوت – تحت عنوان جریان “ولایی” یا “اصولگرا” – معرفی کنند.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، به تدریج کلمه اصولگرایان در مطبوعات ایران، به عنوان رایج ترین عنوان برای اشاره به مجموعه تشکل ها و گروه های سیاسی داخل حکومت که مخالف اصلاح طلبان بودند مورد استفاده قرار گرفت.

با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، گروهی خاص از میان مجموعه جریان های محافظه کار ایران، یعنی گروه همفکران محمود احمدی نژاد، تمایل بیشتری برای استفاده از کلمه اصولگرایان به جای معادل های قدیمی تر آن همچون محافظه کاران نشان دادند. به نظر می رسد یک دلیل این تمایل آن بود که این گروه، که عمدتا به نسل جوان‌تر محافظه کاران تعلق داشتند، احزاب و تشکل های قدیمی تر محافظه کار را به اندازه کافی محبوب یا کارآمد نمی دانستند و مایل بودند خود را در سطح افکار عمومی متفاوت با آنها معرفی کنند.

در پی مقاومت آقای احمدی نژاد در مقابل حکم آیت الله خامنه ای برای ابقای وزیر اطلاعات در اواخر فروردین ۱۳۹۰ و ادامه اختلاف آنان بر سر موضوعات مختلف، بسیاری از اصولگرایان با انتقاد از رئیس دولت، تیم همکاران او را خارج از دایره اصولگرایی دانسته و “جریان انحرافی” نامیدند.

به نظر می رسد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و با اوج گیری اختلافات میان تیم محمود احمدی نژاد و اصولگرایان، در هر دو تیم تمایل به استفاده کردن از صفت “اصولگرا” برای همکاران رئیس جمهور کاهش یافته است. اگرچه هنوز بسیاری از اعضا یا حامیان دولت، خود را “اصولگرا” معرفی می کنند.

 

فراکسیون اصولگرایان

 “فراکسیون اصولگرایان”، نام یکی از دو فراکسیون اصلی جناح موسوم به اصولگرا در مجلس نهم است که نسبت به فراکسیون رقیب اصولگرا – به نام “رهروان ولایت” – اعضای کمتری دارد.

ریاست این فراکسیون با غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم و پدر عروس آیت الله خامنه ای است که رقابت بر سر ریاست مجلس نهم را با نتیجه ۸۹ به ۱۷۷ به علی لاریجانی، کاندیدای فراکسیون رقیب “رهروان ولایت”، واگذار کرد.

قابل ذکر است که عنوان “فراکسیون اصولگرایان”، در مجالس هفتم و هشتم به فراکسیون اکثریت مجلس اطلاق می شد که در بر گیرنده تمام اصولگرایان بود، هرچند در داخل آن، فراکسیون های کوچکتری نیز وجود داشتند. در مقابل، با وجود آنکه اکثریت اعضای مجلس نهم در طبقه بندی اصولگرایان جای می گیرند، فراکسیونی که نام خود را “اصول گرایان” گذاشته فراکسیون اکثریت مجلس محسوب نمی شود.

بسیاری از اعضای فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم، نمایندگانی هستند که در مجلس هشتم، تحت عنوان “فراکسیون انقلاب اسلامی ” (زیر مجموعه فراکسیون فراگیر اصولگرایان) فعال بودند و از حامیان سرسخت محمود احمدی نژاد محسوب می شدند.

فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم، به لحاظ سیاسی به “جبهه پایداری انقلاب اسلامی” نزدیک است. اکثر اعضای این فراکسیون، که در زمان تشکیل حامی دولت دهم بود، با شدت گرفتن شکاف میان دولت و منسوبان آیت الله خامنه ای از حمایت علنی از محمود احمدی نژاد دست کشیده یا حتی به منتقد وی تبدیل شده اند. اما گروهی کوچک از اعضای فراکسیون اصولگرایان، هنوز از دولت دهم حمایت می کنند.

 

جبهه پایداری انقلاب اسلامی

 “جبهه پایداری انقلاب اسلامی”، متشکل از عده ای از اصولگرایان است که وجه مشترک آنها مخالفت با تشکل های سنتی محافظه کار است – تشکل هایی که در جریان انتخابات مجلس نهم، در قالب “جبهه متحد اصولگرایان” به فعالیت پرداختند و پس از انتخابات، “فراکسیون رهروان ولایت” را شکل دادند.

جبهه پایداری، در تیر ماه ۱۳۹۰ و به فاصله چند ماه از اختلاف محمود احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای بر سر وزارت اطلاعات تشکیل شد و در میان اعضای آن، گروهی از وزاری سابق محمود احمدی نژاد و بسیاری از نمایندگان مجالس هشتم و نهم به چشم می خورند.

اعضای جبهه پایداری، نزدیک به محمدتقی مصباح یزدی نظریه پرداز مورد تایید آیت الله خامنه ای محسوب می شوند. تمام اعضای این تشکل، تا پیش از مقاومت سال ۱۳۹۰ آقای احمدی نژاد در برابر رهبر ایران جزو حامیان سرسخت دولت محسوب می شدند و پس از آن، خود را منتقد “جریان انحرافی” می دانند.

با تشدید اختلاف میان رئیس دولت و منسوبان رهبر ایران در سال های ۹۱ و ۹۲، اکثر اعضای جبهه پایداری از ابراز حمایت از محمود احمدی نژاد دست کشیدند اما گروهی کوچکتر از اعضا، کماکان به حمایت از دولت و رئیس آن ادامه می دهند. با وجود اختلافات موجود در داخل جبهه پایداری در مورد عملکرد محمود احمدی نژاد، هر دو گروه منتقدان و مدافعان وی، با فشارهای اصولگرایان سنتی و “فراکسیون رهروان ولایت” بر دولت، مقابله می کنند.

جبهه پایداری برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، کامران باقری لنکرانی وزیر سابق بهداشت را به عنوان نامزد مورد حمایت خود معرفی کرده است.

 

ائتلاف ۲+۱

 “ائتلاف ۲+۱”، حاصل توافقی میان سه سیاستمدار محافظه کار یعنی غلامعلی حداد عادل رئیس فراکسیون اصولگرایان در مجلس نهم، محمدباقر قالیباف شهردار تهران و علی اکبر ولایتی مشاور بین الملل رهبر ایران است. با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، آنها ائتلاف خود را “ائتلاف برای پیشرفت” نامیدند.

این سه سیاستمدار، پیشتر گفته بودند که پس از چند ماه فعالیت سیاسی و تبلیغاتی، هر کدام که شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات داشت در صحنه رقابت با سایر کاندیداها باقی می ماند و دو نفر دیگر با کناره گیری، به حمایت از او می پردازند.

با این حال علی اکبر ولایتی، که می گوید تشکیل ائتلاف ۲+۱ به پیشنهاد او بوده، اخیرا “دیدگاه” رهبر جمهوری اسلامی را عاملی موثر در انتخابات کاندیدای نهایی این ائتلاف دانسته است.

اتئلاف حداد عادل با قالیباف و ولایتی، با انتقاد گروهی از اعضای جبهه پایداری مواجه شده که در گذشته، مهم ترین تشکل حامی حداد عادل به شمار می آمد. اعضای جبهه پایداری، که جزو دشمنان سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی محسوب می شوند و با احزاب محافظه کار سنتی رابطه خوبی ندارند، منتقد علی اکبر ولایتی و به ویژه محمد باقر قالیباف هستند.

علی اکبر ولایتی، هرگز رابطه خوب خود با اکبر هاشمی رفسنجانی را انکار نکرده است و محمدباقر قالیباف نیز، از سوی اعضای جبهه پایداری متهم است که بعد از انتخابات ۱۳۸۸، به خاطر دشمنی با محمود احمدی نژاد به همکاری غیر مستقیم با کسانی چون هاشمی رفسنجانی پرداخته و با اصلاح طلبان مرزبندی شفاف نکرده است.

 

جریان انحرافی

 اصطلاح “جریان انحرافی”، از اوایل ۱۳۹۰ و بعد از اختلاف محمود احمدی نژاد و رهبر جمهوری اسلامی بر سر وزارت اطلاعات در ادبیات سیاسی ایران رواج پیدا کرد.

اصولگرایان منتقد دولت اعضای این جریان را متهم می کنند که پیرو برداشت هایی انحرافی از دین هستند، اعتقادی به ولایت فقیه و رهبر فعلی ایران آیت الله خامنه ای ندارند و قصد دارند با رویارویی با نهادهای منسوب به رهبری ، به جذب آرای اقشار ناراضی جامعه در انتخابات ریاست جمهوری آینده بپردازند.

این اصولگرایان اسفندیار رحیم مشایی، بانفوذترین مشاور محمود احمدی نژاد را، رهبر فکری جریان انحرافی می دانند و با متهم کردن آقای احمدی نژاد به “نافرمانی” از ولی فقیه و رویارویی با نهادهای زیر نظر رهبری، علت آن را تاثیرپذیری از آقای مشایی می دانند.

محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی این اتهامات را رد می کنند و انتقادات رقبا از جریان انحرافی را بهانه ای برای از میدان به در کردن دولت در عرصه قدرت می دانند.

با وجود انتقادات گسترده اصولگرایان از جریان انحرافی، تاکنون تعداد انگشت شماری از مسئولان ارشد دولتی با ذکر اسم به عضویت در این جریان متهم شده اند و در بسیاری از موارد مشخص نیست که این انتقادات، به جز آقای مشایی و آقای احمدی نژاد، ممکن است چه مخاطبان دیگری داشته باشند.

 

اصولگرایان تحول خواه

 “اصولگرایان تحول خواه” متشکل از دو تشکل اصولگرا به نام های “جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی” به دبیرکلی حسین فدایی و “جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی” به دبیرکلی علیرضا زاکانی است.

اصولگرایان تحولخواه خود را نماینده نسل جوانتر و به روزتری از اصولگرایان می دانند و بسیاری از آنان دارای سابقه فرماندهی در سلسه مراتب سپاه پاسداران و بسیج هستند.

آنان قبل از نافرمانی محمود احمدی نژاد از آیت الله خامنه ای بر سر وزیر اطلاعات، جزو متحدان او محسوب می شدند و شخص محمود احمدی نژاد، از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران بود. با این حال این گروه از اصولگرایان، حتی در هنگام حمایت از آقای احمدی نژاد، از برخی نزدیکان او انتقاد می کردند. مثلا الیاس نادران از اعضای شورای مرکزی جمعیت رهپویان، حتی قبل از اختلاف میان رهبر و رئیس جمهور در سال ۱۳۹۰، محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور را به فساد مالی گسترده متهم می کرد.

اصولگرایان تحول خواه در جریان انتخابات مجلس نهم، متحد محافظه کاران سنتی، یعنی جبهه متحد اصولگرایان بودند. ولی در میان کل تشکلات جبهه متحد، کمترین فاصله را با اتئلاف رقیب (جبهه پایداری) داشتند و در نهایت هم در انتخابات هیات رئیس مجلس، از غلامعلی حداد عادل (کاندیدای جبهه پایداری) حمایت کردند.

علیرضا زاکانی، از اعضای اصولگرایان تحولخواه و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، آمادگی خود را برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۳۹۲ اعلام کرده است و هواداران او، به تازگی تحت عنوان “جبهه حماسه سازان” به فعالیت پرداخته اند.

 

جبهه متحد اصولگرایان

 “جبهه متحد اصولگرایان” در زمان انتخابات مجلس نهم، نام ائتلافی ازاحزاب سنتی محافظه کار ایران بود که با محوریت محمد رضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان فعالیت می کرد.

این جبهه در آستانه آن انتخابات، متشکل از نمایندگانی از “جبهه پیروان خط امام و رهبری”، “اصولگرایان تحولخواه (متشکل از جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی) و نیز نمایندگان علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف بود.

اعضای جبهه متحد، منتقدان سرسخت تیم آقای احمدی نژاد بودند و اعضای ائتلاف انتخاباتی رقیب (جبهه پایداری) را متهم می کردند که از مقابله شفاف با خطاهای دولت خودداری می کنند.

قابل ذکر است که عنوان “جبهه متحد اصولگرایان”، در آستانه انتخابات مجلس هشتم معنایی متفاوت داشت و به معنای ائتلافی متشکل از “جبهه پیروان خط امام و رهبری”، “اصولگرایان تحولخواه” و “ائتلاف رایحه خوش خدمت” (هواداران دولت) بود.

جبهه متحد اصولگرایان ، برخلاف رقیب خود جبهه پایداری، بعد از انتخابات مجلس نهم حضور مشخصی در فضای سیاسی ایران نداشته است. از این رو باید آن را عمدتا یک ائتلاف مربوط با انتخابات مجلس قلمداد کرد که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نقش آفرین نیست.

 

جبهه پیروان خط امام و رهبری

 جبهه پیروان خط امام و رهبری، گسترده ترین ائتلاف احزاب محافظه کار ایران است که از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی در عرصه سیاسی ایران فعال بوده و اعضای آن را احزاب محافظه کار سنتی تشکیل می دهند.

احزاب و جمعیت های تشکیل دهنده این جبهه عبارتند از: حزب مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه اسلامی دانشجویان، جامعه اسلامی دانشگاهیان، جامعه اسلامی پزشکان، جامعه اسلامی کارمندان، جامعه اسلامی کارگران، جامعه اسلامی فرهنگیان، جامعه اسلامی ورزشکاران، جامعه اسلامی نمایندگان ادوار مجلس، جامعه زینب، جامعه پیروان زینب، اتحادیه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازاریان و کانون اسلامی فارغ‌التحصیلان شبه قاره هند.

رهبران این ائتلاف، خود را همسو با روحانیان محافظه کار و تابع دیدگاه های دو تشکل اصلی این روحانیان یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می دانند که از آن دو با نام “جامعتین” یاد می کنند.

دبیرکل جبهه پیروان خط امام ورهبری، حبیب الله عسگر اولادی دبیر کل سابق حزب موتلفه اسلامی و با نفودترین شخصیت این تشکل است که قدیمی ترین حزب – کماکان فعال – در میان تشکل های محافظه کار ایران محسوب می شود.

 

ائتلاف پنج گانه اصولگرایان

 ائتلاف پنج گانه اصولگرایان، متشکل از پنج سیاستمدار نزدیک به تشکل های سنتی محافظه کاراست که تصمیم گرفته اند در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با هماهنگی یکدیگر فعالیت کنند.

اعضای این ائتلاف عبارتند از محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس، یحیی آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی تهران، منوچهر متکی وزیر امور خارجه برکنار شده محمود احمدی نژاد، محمد حسن ابوترابی فرد نایب رئیس دوم مجلس نهم و مصطفی پورمحمدی وزیر کشور معزول احمدی نژاد و رئیس فعلی سازمان بازرسی کل کشور.

ائتلاف پنج گانه، از رابطه بسیار نزدیکی با جبهه پیروان خط امام و رهبری برخوردار است و سه تن از اعضایش (محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، منوچهر متکی دبیرکل کانون فارغ التحصیلان شبه قاره هند و یحیی آل اسحاق عضو شورای مرکزی حزب موتلفه) در این جبهه عضویت دارند. دو عضو دیگر ائتلاف (محمد حسن ابوترابی فرد و مصطفی پورمحمدی) عضو جامعه روحانیت مبارز هستند که دارای روابط بسیار نزدیکی با جبهه پیروان خط امام و رهبری است.

از میان اعضای ائتلاف پنج گانه، محمدحسن ابوترابی فرد و یحیی آل اسحاق منتقد دولت احمدی نژاد و محمدرضا باهنر، منوچهر متکی و مصطفی پورمحمدی منتقد سرسخت این دولت هستند. ائتلاف پنج گانه اصولگرایان، همچنین با جبهه پایداری مرزبندی دارد و در مقابل، از روابط خوبی با اعضای ائتلاف ۲+۱ بهره می برد.

 

فراکسیون رهروان ولایت

 “رهروان ولایت”، بزرگترین فراکسیون مجلس نهم است که نمایندگان آن، با حمایت “جبهه متحد اصولگرایان” و تشکل های محافظه کار سنتی به مجلس راه یافته اند.

ریاست این فراکسیون با علی لاریجانی رئیس مجلس نهم است. آقای لاریجانی در رقابت بر سر ریاست مجلس، به رقابت با غلامعلی حداد عادل رئیس فراکسیون اصولگرای رقیب (موسوم به فراکسیون اصولگرایان) پرداخت و با نتیجه ۱۷۷ به ۸۹ برنده شد.

از آقای لاریجانی، تا مدتی پیش به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نام برده می شد ولی ظاهرا وی از کاندیدا شدن در انتخابات منصرف شده است.

فراکسیون رهروان ولایت، منتقد دولت احمدی نژاد و جبهه پایداری محسوب می شود و تاکنون برای انتخابات ریاست جمهوری از کاندیدای مشخصی حمایت نکرده است.

 

اصلاح طلبان

 مفهوم “اصلاح طلبان”، که تا زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ به گروه مشخصی از فعالان سیاسی – معتقدان به اصلاح حکومت از طریق انتخابات – اطلاق می شد، در سال های بعد با تغییراتی نسبی مواجه شد.

مهمترین دلیل تغییر در این مفهوم، به راه افتادن تظاهرات اعتراضی به نتایج انتخابات بود که در ادبیات سیاسی ایران به “جنبش سبز” معروف شد و در ابتدا، از حمایت اکثریت قریب به اتفتاق اصلاح طلبان برخوردار بود. گسترش رویارویی این جنبش با حکومت، باعث شد که بسیاری از ناظران حساب جنبش سبز را (که علامت مشخصه آن، اعتراضات خیابانی بود) از جنبش اصلاح طلبی (که شعار آن فعالیت سیاسی “قانونی” است) جدا بدانند.

قبل از انتخابات مجلس نهم، حکومت ایران به صراحت مشخص کرد که تنها به اصلاح طلبانی اجازه فعالیت سیاسی – محدود- خواهد داد که با جنبش سبز مرزبندی داشته باشند. از سوی دیگر، بسیاری از هواداران جنبش سبز، در تقابل با شیوه رایج اصلاح طلبان، موافق مشارکت در انتخابات مجلس نبودند، و این کار را با توجه به تجربه انتخابات ۱۳۸۸ بی فایده می دانستند.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بسیاری از اصلاح طلبان که جزو مدافعان جنبش سبز بوده اند و حاضر به مرز بندی با آن هم نشده اند، از بیان دیدگاه هایی که نشان دهنده تمایل علنی به این جنبش باشد خودداری می کنند تا بدون تحریک حکومت، زمینه فعالیت در انتخابات ریاست جمهوری را پیدا کنند.

با وجود این، گروهی از آنان نیز معتقد شده اند که باید با مرزبندی صریح با جنبش سبز، زمینه بازگشت جریان اصلاح طلبی به عرصه سیاسی را به وجود آورند. اقدامی که باعث شده تا گروهی از هواداران جریان اصلاحات آنها را خارج از این جریان بدانند.

بیشتر اصلاح طلبان و گروهی از هواداران جنبش سبز از ورود محمد خاتمی و در صورت خودداری او اکبر هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرده اند.

بخشی از منسوبان جریان اصلاح طلب نیز حامی این دیدگاه بوده اند که باید حتی در صورت کاندیدا نشدن محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی، با کاندیداهایی جایگزین وارد صحنه انتخابات شوند.

 

جبهه اصلاحات

 تشکل های شناخته شده اصلاح طلب ایران، در “جبهه اصلاحات” عضویت دارند. اعضای این جبهه، در قالب “شورای هماهنگی جبهه اصلاحات” به تبادل نظر می پردازند.

این شورا از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی به تشکیل جلسات ماهانه برای ایجاد هماهنگی در میان احزاب مختلف اصلاح طلب می پرداخت و در پی انتخابات ۱۳۸۸و تشدید فشار امنیتی بر اصلاح طلبان، فعالیت آن رو به کاهش گذاشت.

پس از انتخابات ۱۳۸۸ برخی از تشکل های عضو جبهه اصلاحات که تحت فشار شدید دستگاه های امنیتی قرار داشته اند، احتمالا برای کاهش حساسیت حکومت بر روی شورای هماهنگی، در جلسات آن به طور کلی یا نسبی غایب بوده اند. این تشکل‌ها عبارتند از حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت و حزب اعتماد ملی. حزب مشارکت وسازمان مجاهدین انقلاب بعد از انتخابات توسط وزارت کشور غیر قانونی اعلام شدند؛ اگرچه تاکید دارند که طبق قانون تعطیل نشده اند و حق فعالیت را برای خود محفوظ می دانند.

اعضای فعلی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات عبارتند از: مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، حزب کارگزاران، انجمن اسلامی محققان، مجمع نیروهای خط امام، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، حزب اراده ملت ایران، انجمن روزنامه‌نگاران زن ایران، حزب اسلامی کار، مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی، انجمن اسلامی مهندسان، مجمع ادوار نمایندگان شورای اسلامی، حزب مردم‌سالاری، حزب همبستگی، خانه کارگر، حزب جوانان ایران اسلامی، انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی. نمایندگان مجمع روحانیون مبارز (که محمد موسوی خوئینی ها دبیرکل و محمد خاتمی رئیس شورای مرکزی آن است) نیز در جلسات جبهه اصلاحات حضور دارند.

از ابتدای تأسیس شورای هماهنگی اصلاح طلبان، توافق اعضای آن بر این بوده که احزاب عضو آن، به نوبت ریاست دوره ای آن را به عهده داشته باشند.

اکثریت قریب به اتفاق اعضای جبهه اصلاحات، حامی کاندیداتوری محمد خاتمی و سپس اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند.

 

جبهه اصلاح طلبان

 جبهه اصلاح طلبان، علی رغم نام آن که جبهه ای از تشکیلات شناخته شده اصلاح طلبان را تداعی می کند، در بر گیرنده احزاب معروف این جریان نیست و ارتباطی با “جبهه اصلاحات” ندارد.

می توان شناخته شده ترین عضو این جبهه را “حزب مردمسالاری” به دبیرکلی مصطفی کواکبیان نماینده سابق و از کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم دانست که به مرزبندی با اعتراضات خیابانی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم پرداخته است.

اعضای حزب مردمسالاری، به همراه جمعی از همفکرانشان، در سال ۱۳۹۰ “جبهه مردمسالاری” را تشکیل دادند و در سال ۱۳۹۱ – در آستانه انتخابات مجلس نهم- نام آن را به “جبهه اصلاح طلبان” تغییر دادند.

سایر اعضای جبهه اصلاح طلبان عبارتند از: حزب آزادی، حزب اتحاد ملی ایران، میهن اسلامی، فرزندان ایران مستقل، کار، کانون همبستگی فرهنگیان ایران، کانون فارغ‌التحصیلان آذربایجان غربی، فارغ‌التحصیلان ابوریحان بیرونی، جمعیت سیاسی اقتدار ملی ایران، جمعیت طرفدار نظم و قانون و انجمن دانشگاهیان دانشگاه اصفهان.

جبهه اصلاح طلبان می گوید که در صورتی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم محمد خاتمی نامزد نشود و بر روی کاندیدای دیگری نیز اجماع وجود نداشته باشد، از مصطفی کواکبیان حمایت خواهد کرد.

 

جنبش سبز

 جنبش سبز، نام هیچ تشکل مشخصی نیست و عنوانی کلی است که به مجموعه نیروها و افرادی اطلاق می شود که بعد از انتخابات در تظاهرات خیابانی معترضان به انتخابات شرکت یا از آن پشتیبانی کردند.

اگر چه حامیان جنبش سبز گرایش های متنوعی – اعم از مذهبی، سکولار، اصلاح طلب یا ساختار شکن – دارند، اما گروهی که به طور مشخص تر به عنوان نمایندگان جنبش سبز شناخته می شوند، هواداران میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ هستند که رنگ سبز را برای کمپین انتخاباتی خود برگزیده بودند.

رنگ کمپین انتخاباتی مهدی کروبی دیگر کاندیدای اصلاح طلب آن انتخابات سبز نبود، اما در ادبیات سیاسی ایران وی و آقای موسوی، توامان به عنوان رهبران جنبش سبز شناخته می شوند.

بعد از حصر خانگی رهبران جنبش سبز در بهمن ۱۳۸۹، تحرکات این جنبش کاهش قابل توجهی پیدا کرده و در قالب تظاهرات خیابانی ادامه نیافته است.

معروف ترین تشکل منسوب به جنبش سبز، “شورای هماهنگی راه سبز امید” است که اردشیر امیرارجمند، مشاور سابق میرحسین موسوی، سخنگویی آن را به عهده دارد. این شورا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را نامشروع می داند و بر رفع حصر زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی و آزادی معترضان انتخاباتی از زندان تاکید دارد.

با این حال، شورای هماهنگی تاکنون با فعالیت های اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ موافقت یا مخالفت نکرده است.