صد و هفدهمین جلسه “گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان” (سال هفتم) بنیاد آرمان شهر با حضور جمعی از دانش وران و دانش جویان، روشنفکران و نویسندگان و گروهی از شهروندان، با عنوان روبرو: انتخابات و خط قرمز جوانان، روز پنجشنبه بیست و سه جوزای ۱۳۹۲ در تالار علامه سلجوقی در شهر هرات برگزار شد.
در ابتدا حمید سلجوقی (رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه جامی) گرداننده جلسه، مباحثی را در مورد حضور فعال جوانان در دهه اخیر و در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح ساخت؛ او در پایان سخنانش، با طرح پرسش هایی در رابطه با هستی جوانان و پدیده انتخابات به عنوان کنشی سیاسی، از سخنرانان خواست تا در این زمینه صحبت کنند.
سید مسعود حسینی (معاون علمی دانشگاه جامی) اولین سخنران جلسه، در خصوص “ابتکارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جوانان برای بیان مطالبات شان در دهه اخیر” ، دستاوردهای جوانان را در حوزه های سیاسی و فرهنگی کشور بسیار ارزنده توصیف نمود. آقای حسینی با انتقاد از حکومتهای وقت، گفت که در طول تاریخ افغانستان، جوانان ابزاری در دست قدرتمندان بوده اند؛ اما در دهه اخیر جوانان ابتکار عمل را در حوزهای مختلف سیاسی و فرهنگی به دست گرفته اند. جوانان حافظ منافع ملی و احیا کننده واقعیت های دینی هستند. نقش پررنگ جوانان در حوزه سیاست، با حضور در نشست های سیاسی در داخل و خارج کشور و تاسیس صدها نهاد، انجمن و شبکه نشان دهنده اعتلای شعور سیاسی جوانان است. جوانان در حوزه فرهنگی نیز رشد چشم گیری داشته اند؛ آن ها با مشارکت گسترده در فعالیت های رسانه ای و سایر عرصه ها، نبض اجتماع را در دست گرفته اند.
خانم لیلما نعمانی (استاد دانشگاه و فعال حقوق زنان ) دومین سخنران جلسه در رابطه به این که “زنان جوان چرا رای می دهند و چه می خواهند؟” اظهار داشت: تصور زنان از حکومت نوپای افغانستان – که با استفاده از مفاهیم مدرن غربی ظاهرا خود را مدافع حقوق آنان نشان داده – این بود که با حمایت و پشتیبانی دولت می توان به تمام خواست های خویش دست یافت؛ اما به نظر می رسد که بعد از گذشت بیش از ده سال، وضعیت و موقعیت زنان تفاوت چشم گیری نکرده است. گرچه جایگاه زنان از نظرتحصیلی ارتقا نموده ولی دستاوردهای اندک چند سال اخیر، نمی تواند منکر این واقعیت باشد که وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان روز به روز بدتر می شود. وی در پایان سخنانش اظهار داشت که زنان باید با یک تعامل سیاسی فارغ از تعصبات قومی، فرهنگی و جنسیتی به پای صندوقهای رای بروند.
محمد فقیری (روزنامه نگار و فعال مدنی) سومین سخنران این جلسه، با بررسی “تجربه ده ساله جوانان و تاثیر آن را در انتخابات پیش رو” بیان داشت: روند استبداد تاریخی افغانستان بزرگترین مانع حضور جوانان در عرصه های مهم سیاسی و اجتماعی به شمار می رود. از سوی دیگر، تفکرات سنتی مذهبی خود خطر بزرگی برای انکشاف فکری جوانان محسوب می شود. آقای فقیری علاوه نمود، در دهه دموکراسی وضعیت فکری جوانان به مراتب بهتر از دهه اخیر بوده است، چون در فضای سیاسی اجتماعی دهه چهل تا پنجاه شمسی، مشارکت جوانان در گروه ها و احزاب برخلاف امروز، هدفمند و درخور توجه بوده است. او با برشمردن مشکلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امروزی و نقش تعیین کننده سیستم اقتصادی در تحول جامعه اذعان داشت تا زمانی که بحران اقتصادی در جامعه ای مانند افغنستان حل نگردد انکشاف سیاسی ناممکن خواهد بود.
عمرقدوس خطیبی (دانشجوی رشته حقوق و علوم سیاسی) آخرین سخنران برنامه در خصوص “دانشجویان، منتخبین و انتخابات آینده” اظهار نمود: نقش دانشجویان در انتخابات نقشی بسیار مهم و تاثیر گذاری است. دانشجویان آینده نگرند و توانایی شان در این است که قادرند از تجارب گذشتگان و اندوخته های به روز شده استفاده کنند. امید و آرمان ما این است که جوانان در آینده مولد تفکر سازنده باشند.
بخش پرسش و پاسخ:
در بخش پرسش و پاسخ اشتراک کنندگان با طرح سوالات خویش پیرامون موضوعات مطرح شده توسط سخرانان جلسه، در بحث سهیم شدند.
آقای عبدالله الهام یک تن از دانشجویان دانشگاه هرات گفت: می خواهم بدانم با توجه به تقابلی که بین گفتارهای آقای حسینی – که فعل و انفعالات دانشجویان در دانشگاه را نوعی دستاورد ارزنده محسوب کردند – و آقای خطیبی – که این حرکت ها را نوعی هنجارشکنی خواندند – وجود دارد، کدام یک از روایت ها حقیقی و قابل قبول است؟
در جواب این دانشجو، آقای حسینی از حرکت های دانشجویی دفاع کرده و گفت که کنش دانشجویان برای کسب هویت دانشگاهی خود کاملا الزامی و ضروری است. مثلا جنبش حمایت از واژه دانشگاه در مقابل کلمه پوهنتون، نوعی حرکت مدنی و بر حق محسوب می شود. آقای خطیبی با تایید سخنان آقای حسینی گفت که من با ماهیت حرکت دانشجویی موافقم اما این حرکت ها نباید به صورت خشن و غیر دموکراتیک انجام پذیرد. جنبش دانشجویی در افغانستان به نظر من، هم متاثر از گرایشات قومی و سمتی است و هم کارکردی غیر مدنی داشته است.
خانم بلقیس عزیزی دانشجوی ادبیات دانشگاه هرات، خانم لیلیما نعمانی را مخاطب سوال خویش قرار داد و پرسید: “فکر می کنید علت اصلی شکست زنان در دهه اخیر چیست؟”
لیلیما نعمانی با اشاره به تاریخ جنبش زنان و چالش های روبروی جنبش، اظهار داشت که علت اصلی شکست خوردن اکثر حرکت های زنان، سو استفاده از موقعیت و وضعیت زنان و هدفمند نبودن این حرکت ها بوده است.
آقای محمد احمدی (دانشجوی دانشکده مهندسی) با اعتراض به سخنان آقای خطیبی گفت: من برخلاف آقای خطیبی موافق نیستم که جنبش دانشجویی منفعل و آشوب زده است؛ زیرا جنبش دانشجویی نه تنها مرکزگرا و برخاسته از محیط دانشگاهی کابل نبوده بلکه اصل و اساس جنبش، فرآورده ولایات مختلف است. من همچنین با نظر آقای خطیبی که فرمودند جنبش دانشجویی خواست های قومی و سمتی دارد کاملا مخالفم. جنبش دانشجویی جنبشی متکثر و چندوجهی است و تنها تشکلی است در افغانستان که از اقوام و گروه های گوناگون نمایندگی می کند.
آقای خطیبی با طرح چند پرسش به دفاع از خود پرداخت او گفت: من از شما سوال می کنم دستاوردهای شما در دهه اخیر در دانشگاه چه بوده است؟ شما برای اعتلای جنبش دانشجویی چه کار کرده اید؟
در ادامه بحث آقای برزین خطیبی (معاون حزب کنگره ملی افغانستان) در مخالفت با نظرات آقای حسینی – که دستاوردهای دهه اخیر را چندین برابر تمام دوره های پیشین در افغانستان می شناخت – گفت که تاریخ افغانستان از دهه اخیر شروع نشده و دستاوردهای دهه اخیر در رابطه ای تنگاتنگ با گذشته کشور است.
آقای حمید سلجوقی گرداننده برنامه یکی از بزرگترین و مهم ترین مسائل در تبیین انتخابات عادلانه و شفاف را در تکوین و مدرنیزه کردن انتخابات و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، مثل رسانه ها و شبکه های اجتماعی مجازی دانست در حالی که این منابع در اختیار جوانان قرار دارد و از شرکت کنندگان جلسه خواست تا در این مورد نظرات خود را ارائه نمایند.
خانم نعمانی گفت به نظر من فراتراز مسئله مدرنیزه و تکنولوژیک کردن انتخابات بحث مشروعیت دولت است. ازدیاد فاصله میان دولت و مردم سبب شده که نتوان به حضور پررنگ جوانان در انتخابات امید داشت. آقای حسینی نیز گفت من تا اندازه ای با صحبت های خانم نعمانی موافق هستم و به انتخابات و آینده کشور بسیار بدبینم.
محمد ناصر رهیاب (استاد دانشگاه هرات) نیز در پایان، با اشاره هایی به صحبت سخنران های جلسه گفت: به نظر من تفاوت عمده ای میان زن شهری و زن روستایی وجود دارد. انتخابات در نظر زن روستایی یک پدیده شیک و دست نیافتنی است چون او از ابتدایی ترین حقوق خویش نیز محروم است. جوانان ما نیز با مسئله جهان مدرن ارزشی برخورد نکرده از ایدیولوژی های معقول محروم بوده و کاملا مادی نگر شده اند.