بیست و چهار سالش بود که در سال ۱۹۶۹نخستین مجموعۀ شعرش با نام “رسم سربازی” منتشر شد و مورد استقبال شاعران زمان واقع شد. و اکنون گلنظر از جملۀ سرشناسترین شاعران این دیار است. اشعار او در ایران و افغانستان هم به طبع رسیدهاست. قیصر امینپور، گلچینی از اشعار گلنظر را با نام “زبان عاشقی” در تهران منتشر کرد.
بیشتر صاحبنظران ادبیات تاجیک، شعر گلنظر را چون خود او ساده و صمیمی ارزیابی کردهاند. به نظر پروفسور میرزای ملااحمد، “ویژگی بارز اشعار گلنظر، جنبۀ قوی اجتماعی آنهاست. گلنظر توانسته درد مردم را به زبانی ساده و صمیمی بگوید که باعث پذیرفته شدن اشعارش از سوی مردم شدهاست.”
نگاه شاعرانۀ گلنظر و استعداد فطری او از هر موضوع و منظره یا اندیشه و احساس و عواطفی، در قالبهای مختلف یا بیرون از قوالب رایج شعر میسازد.
استاد لایق شیرعلی که با گلنظر طی سالهای طولانی در دفتر مجلۀ ادبی “صدای شرق” کار کرده بود، گفته بود: در شعر ما یگان نفر (هیچ کس) چون گلنظر تجربهها نکردهاست.”
فرزانۀ خجندی، شاعر سرشناس دیگر تاجیک، میگوید: “شعر گلنظر مثل درخت عظیم تناوری است که در مساحت بزرگ شعر فارسی تاجیکی دامن گستردهاست.”
گذشته از شعرگویی، گلنظر در نوشتن فیلمنامه هم تبحر دارد و تازهترین اثرش در این زمینه فیلمنامۀ بخش دوم سریال “در آرزوی پدر” است.
سال ۱۹۹۱ یکی از اشعار گلنظر به عنوان “سرود ملی تاجیکستان” جایگزین شعر ابوالقاسم لاهوتی شد که در تمجید مردم روس و دولت شوروی نوشته شده بود. “سرود ملی” گلنظر در ستایش تاجیکستان به عنوان یک کشور مستقل و آزاد است. در یکی دوسال اخیر “سرود ملی” مورد بحث و گفتگوهای رسانههای تاجیکستان بود. گلنظر میگوید که از این بحثها خسته نشده و منتظر است ببیند که چه کس دیگری سرود ملی بهتری خواهد نوشت.