“مشعل دانش در دست کیست؟”عنوان صد و بیست و ششمین گفتگوی بنیاد آرمان شهر بود که در آغاز هشتمین سالگرد این گفتگوها با همکاری دانشگاه ابن سینا و انستیتوت فرانسه افغانستان به تاریخ ۳/۱۱/۲۰۱۳  با اشتراک گروهی از دانشجویان و استادان، در دانشگاه ابن سینای شهر کابل برگزار گردید.

_DSC0073

 این گفتگو با خوش آمد گویی حاضرین از سوی آقای روح الامین امینی معاون بنیاد آرمان شهرآغازشد و با بیان این مساله که روز معلم و دانشجو بهانه ای است تا به مسایل اساتید و دانشجویان از منظر دسترسی به آگاهی و علوم معاصر پرداخته شود.

 اولین  سخنران این گفتگو استاد نورالدین علوی استاد جامعه شناسی دانشگاه کابل، به بررسی سیر تاریخی علم در جامعه اسلامی پرداخت و دلیل ناکامی مسلمانان را در از دست دادن قوه تفکر و تعقل و استدلال جامعه دانش مدار مسلمان و از بین رفتن روح علمی در جامعه بیان کرد. سپس با نگاهی مقایسوی به مراکز علمی و تحقیقی در جهان غرب و حکومت های مسلمان گذشته، حکومت های فعلی را به خاطر عدم توجه به مراکز علمی و تحقیقاتی جامعه امروزی مسلمانان را به نقد گرفت.

او با ذکر این نکته که «یک قرن بعد از وفات پیامبر گرامی، شما هیچ شهری را در بلاد مسلمین نمی یابید که در آن مرکزهای علمی و آموزشی وجود نداشته باشد،» به عنوان مثال از شهرهای بلخ ، غزنه و دیگر شهرها و کشورهای مسلمان آن زمان و  وجود مراکز تحقیقی و علمی در سطح بلند علمی  یاد و نیز از ابتکارات، اختراعات و نهضت های روشنفکری علمی توسط مسلمانان  یاد کرد و گفت:

«متاسفانه امروزدر کابل، پایتخت افغانستان بعد از گذشت چند قرن ما تنها یک کتابخانه داریم. کافی است بلخ ، کابل، هرات و بامیان امروز را با تاریخ پربار علمی و فرهنگی و تمدنی قرن های گذشته این شهرها مقایسه کنید.»

او سپس به انتقاد از پیام رییس جمهوری از این که گفته بود دانشگاهیان و دانشگاه نباید به سیاست بپردازند، گفت:

«جامعه ای که دانشگاهیان آن نیاندیشند، دچار بحران و خلاء خواهد شد. در آسیب شناسی دانشگاه های افغانستان و مراکز تحصیلات عالی، ما در خلق هویت علمی ناکام هستیم، ما نه تنها تولیدکننده فکر نیستیم که حتی مصرف کننده و تکرار کننده خوبی هم برای علم نیستیم  و متاسفانه نتوانستیم عقلانیت انتقادی را رشد دهیم.»

آقای علوی در ادامه به بیان تفاوت سیاست زدگی و تعهد سیاسی مراکز علمی اشاره نموده و این پیام را پیام مراکز قدرت به ناکارا شدن مراکز علمی تعریف کرد. تفاوت های جنسیتی در دانشگاه های رسمی دولت نیز یکی دیگر از موضوع های صحبت وی بود: «این دانشگاه ها ۱۰۰ هزار دانشجو را در خود جا داده اتند که ۸۰ درصد آنان را  پسران  و تنها ۲۰ درصد را دختران تشکیل می دهند. تنها ۱۵ درصد از استادان زن هستند و از بین این ۱۵ درصد تنها ۱ درصد استادان زن دارای مدرک دکتری هستند و در بعضی دانشگاه ها، حتی دانشجوی دختر و استاد زن موجود نیست.»

در انتها آقای علوی راه حل چالش های موجود را این چنین بیان کرد:

«دانشگاه ها  را به حوزه مسولیت خیز علمی باید تبدیل کرد و با توجه به جایگاه تاریخی خویش باید حساس بود و روحیه انتقادی را در دانشگاه ها ترویج داد تا متخصصین متعهد به ارزش ها بوجود آیند و روحیه هویت رهایی بخش تقویت شده تا دانشجو به عنوان یک انسان خودآگاه متخصص و متعهد در راستای پیشرفت گام بردارد.»

2

آقای وحید وفا رییس اجرایی مرکز منبع معلوماتی و تحقیقاتی دانشگاه کابل با ذکرکردن مشکلات فراروی این مرکز در زمینه جمع آوری مدارک و اسناد در هر زمینه، به  کم علاقه بودن دانشجویان برای تحقیق در اسناد گذشتگان پرداخت و آن را ناشی از نبود روحیه کاوشگری و عقلانیت انتقادی دانشجویان دانست.  آقای وفا عنوان کرد: «روزانه ۴۰۰ دانشجو به این مکان می آیند اما تنها ۱۰ نفر به دنبال کاوش و جستجو در دیتابس میپردازند.»

سخنران بعدی الیاس یورش، یکی از دانشجویان دانشگاه کابل، به بیان مشکلات و چالش هایی که دانشجویان با آن دست و پنجه نرم می کنند به استبداد استادان و دروس کهنه و عدم تجربه کردن درس ها توسط دانشجویان به دلیل کمبود امکانات و بی توجهی مسوولین دانشگاه در این زمینه پرداخت.

نکته قابل تامل دیگر در صحبت آقای یورش وجود نیروهای تندرو اسلامگرا بود که افکار دانشجویان را نشانه گرفته وبه گفته ایشان تا حدی نیز تاثیرگذار بوده اند. او گفت:

«در اول هر هفته که ما به دانشگاه می رویم با شب نامه های توزیع شده از سوی حزب اسلامی، حزب تحریر، جمعیت اصلاح و اخوان المسلمین روبرو می شویم و حتی بعضی از استادان شرعیات دانشگاه کابل نیز در راس این گروه ها قرار دارند که متاسفانه همان ایدلوژی را اجبارا به ما تدریس می کنند و ما مجبور به بازتولید همان نظریات هستیم.»

آقای یورش افزود «نظام تدریسی کهنه و نا کارا نیز از موارد عدم ایجاد روحیه کاوشگری در دانشجو است» و بر تقویت جنبش های دانشجویی و هدفمند کردن این جنبش ها تاکید ورزید.

سخنران بعدی آقای شیوا شرق نویسنده، فعال مدنی و ماستر ادبیات از دانشگاه کابل، بود که به بررسی تاریخ افغانستان از زاویه کاووش فرهنگ در قالب سیر تاریخی آموزش و پرورش پرداخت و اعلام کرد که متاسفانه فرهنگ پروری از جمله اولویت کارهای حاکمان نبوده و فرهنگ در خدمت قدرت سیاسی قرار گرفته است.

آقای شرق در این مورد گفت: «استبداد و فقر گسترده و نبود مولفه های سازنده، ناشی از نبود راهبرد درست آموزشی و پرورشی است.» او در آسیب شناسی نظام تعلیم و تربیت مافیایی شدن نظام آموزش و پرورش در افغانستان را از جمله خطرهایی خواند که جامعه افغانستان با آن روبرو است. وی در ادامه به بررسی عوامل و نتایج این چالش ها پرداخت و راه حل را در ایجاد و تدوین راهبرد توسعه ای، معیاری و مدرن آموزش و پرورش دانست.

در انتها تعدادی از دانشجویان به بیان پرسش هایی پرداختند و ازعدم وجود دانشمندان نظریه پرداز مسلمان معاصر و نبود جنبش استادان در افغانستان وعدم زمینه سازی برای رشد سطح علمی استادان توسط دولت بحث کردند و همچنین استادان بی تجربه و وجود دانشگاه های خصوصی تجارت محور را از مشکلات جامعه علمی افغانستان ذکر کردند.

DSC_0043

در این برنامه تعدادی از کتاب تازه انتشارات آرمان شهر نیز برای شرکت کنندگان اهدا شد.