در جهانی که به سرعت رو به تغییر است، و این تغییر شامل بسیارى از پدیدههاى اجتماعى نیز مىشود، هنوز واژهی سکس و آموزش جنسی در بیشتر کشورها با شرم بیان میشود و حتا سعی میشود کمترین کاربرد ممکن را در رسانهها و مدارس و کتابها داشته باشد. در کشوری مانند ایران با جمعیتی نزدیک به ٨٠ میلیون نفر، معدود خانوادههایی هستند که در سنین رشد و بلوغ دختران و پسران، اطلاعات کافی و درست در مورد آموزش جنسی به فرزندان خود دهند.
دقت بیشتر به عبارت «مشکلات جنسی» نمونههای مختلفی در اطرافیانمان یا حتا زندگی خودمان را به یادمان میآورد. مشکلات جنسی تنها در کوچک بودن آلت تناسلی مردان و یا سردمزاج بودن زنان خلاصه نمیشود. بسیاری از مشکلات جنسی در ایران ناشی از کمبود اطلاعات کافی در مورد سکس است یا به عبارت دیگر، نبود آموزش در مورد اندام جنسی و روابط جنسی.
اما در کشوری که داشتن رابطهی جنسی تنها برای افراد متأهل تعریف شده است و وجود این رابطه پیش از ازدواج جرم محسوب میشود و عواقب قضایی مشخصی برای آن تعیین شده است، دولتمردان براى آموزش دادن، تنها به کتابی با نام «تنظیم خانواده» در ١٩ سالگی و آموزشی چند دقیقهای پیش از جاری شدن خطبهی عقد اکتفا میکنند و این در حالی است که به گزارش وبسایتهای خبری دولتی، سن شروع روابط جنسی در ایران کاهش قابل ملاحظهای – ١١ سالگی – یافته و از طرفی دیگر، سن ازدواج روز به روز بالاتر میرود.
از آنجا که افزایش جمعیت کشور در دههی پنجاه سبب نگرانی دولتمردان شد، سیاستهای کشور در زمینهی زادوولد در جهت کاهش موالید گام برداشت و این سیاستها از سال ۱۳۶٨ به اجرا در آمد. در همین رابطه، وزارت «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» و وزارت «علوم، فرهنگ و آموزش عالی»، موظف شدند که واحد درسی به نام «جمعیت و تنظیم خانواده» در کلیه رشتههای آموزشی بگنجانند.
از سوی دیگر، طی سالهای اخیر صحبت از حذف این واحد دانشگاهی از دانشگاههای کشور به میان آمده است چرا که دولتمردان بر این عقیده هستند که اکنون سیاستهای کشور در جهت افزایش جمعیت گام بر میدارد.
محمدحسین یادگاری، رئیس «جهاد دانشگاهی»، در آبان ماه سال ۱۳۹۱ در مصاحبهای بیان کرد: «دیگر درسی به نام تنظیم خانواده در داخل دانشگاهها نخواهیم داشت و بحث ازدواج، محوریت خانواده و افزایش جمعیت در دستور کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین دانشگاهها قرار میگیرد.»
سال ۹٠ برخی مسئولان از تدریس کتاب «شکوه همسرداری» به جای درس «تنظیم خانواده» سخن گفتند، معاون «امور خانواده و مسئول عفاف و حجاب» در «مرکز امور زنان و خانواده»ی نهاد ریاستجمهوری در این باره گفت: «تدریس کتاب روانشناسی ازدواج و شکوه همسرداری باعث میشود که دانشگاهها بهترین جایگاه را در مشاوره پیش از ازدواج پیدا کنند؛ چرا که استادان میتوانند به دانشجویان مشاوره بدهند.» و این در حالی است که واحد درسی «تنظیم خانواده» تنها در دسترس افرادی قرار میگیرد که پس از آزمون سراسری کنکور وارد دانشگاههای کشور شده باشند، و این بدین معناست که اگر فردی موفق به ورود به دانشگاه به هر دلیلی نشود، از این آموزش نیز باز میماند.
بر اساس آمار سال ۱۳۹۱ در ایران، روزانه ۳۸۱ زوج از یکدیگر جدا میشوند که مشکلات جنسی یکی از سه دلیل اصلی افزایش آمار طلاق ذکر شده است.
آموزش، قبل از لمس واقعیت
در تعداد زیادی از کشورهای غربی، آموزش روابط جنسی که شامل آشنایی با اندام جنسی، بارداری و روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای مقاربتی در سنین نوجوانی به دختران و پسران آموزش داده میشود.
در جوامع اروپایی، این آموزش که در دو مرحلهی «شناخت اندام جنسی و مراقبت از آن» و «آموزش مسائل جنسی و روش جلوگیری از بارداری و پیشگیری از بیماریهای جنسی» است در سطوح مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان صورت میگیرد. در کشورهای منطقهی اسکاندیناوی آموزشها تنها به آموزش روابط جنسی ختم نمیشود و نوجوانان با مسائل دگرباشان جنسی (الجىبىتى) هم آشنا میشوند و مراکز حمایت از حقوق اعضاى این جامعه که شامل همجنسگرایان، تراجنسیها، و دوجنسیهاست، آموزشهایی چند ساعته و به نوبت در مدارس فراهم میکنند و نوجوانان با حقوق جنسی همهی افراد جامعه آشنا میشوند.
رأى منفى ایران به آموزش روابط جنسى
چندی پیش، ایران به همراه روسیه و آذربایجان سه کشوری بودند که در ششمین کنفرانس جمعیت آسیا و اقیانوسیه (که نمایندگانی از ۴٢ کشور جهان برای شرکت در آن از تاریخ ٢۵ تا ٢٩ شهریور ماه در شهر بانکوک گرد هم آمده بودند)، به حقوق جنسی، لزوم آموزش جنسی و سقط جنین رای منفی دادند.
نمایندگان کشورهای مخالف با تأکید بر عوامل فرهنگی و دینی کشورهای مختلف عقیده داشتند که آموزش جنسی باید با قید «سن مناسب» در این سند طرح شود و نمایندگان ایران تأکید داشتند که عبارت «حقوق جنسی» باید حذف شود به این دلیل که دولت ایران چنین حقوقی را به رسمیت نمیشناسد.
ذکر عبارت «سن مناسب» در حالی از سوی نمایندگان ایران مطرح میشود که در ایران، دختران در ٩ سالگی و پسران در ١۵ سالگی به سن «تکلیف» شرعى میرسند و به عبارتی وارد دوران بلوغ جسمى شده و دختران از این سن موظف به رعایت حجاب میشوند.
زیر سایهی ایدز
به تازگی قدمی در جهت آشنا کردن دانشآموزان با بیماری ایدز و راههای جلوگیری از ایدز در ایران برداشته شده است. به گفتهی رضا نامیپور، مدیر پروژهی «مبارزه با ایدز» وزارت آموزش و پرورش ایران و به گزارش رسانههای دولتی در ایران، جزوهای ۸ صفحهای که دارای کد درسی است برای دانشآموزان دبیرستانی، پیشدانشگاهی و فنی و حرفهای فراهم شده است که در زمینهی ایدز و عفونت اچآیوی و راههای انتشار و شیوههای جلوگیری از آن اطلاعات لازم را در بر دارد. اما این آموزش تنها در مورد بیماری ایدز است و اطلاعات دقیقی در مورد آموزش روابط جنسی در اختیار نوجوانان و جوانان قرار نمیدهد.
آموزش روابط جنسی قبل از انقلاب ۵٧ نیز در مدارس مطرح نبود. اما عدم آموزش پس از انقلاب با تأکید بیشتر بر موازین اسلامی و شرم و حیا پیگیری شده است. شاید مهمترین دلیل این اصرار بر سکوت همهی نهادهاى آموزشدهندهی کودکان، نوجوانان و جوانان تأکید بر «ممنوعیت سکس پیش از ازدواج» است که حتا براى آموزش و افزایش آگاهى عمومى دربارهی مهمترین و طبیعىترین نیازهاى جسمى دانشآموزان نوجوان تنها حریم سنت و مذهب را رعایت مىکند. در چند سال اخیر رادیو و تلویزیون ایران برنامههایى در جهت آگاهى دادن نسبت به مسائلى جنسى در روابط زناشویى تهیه کرده است که بیشتر این برنامه ها از زبان افراد مذهبى و با تأکید بر محتوا و منابع مذهبى تهیه شده است.
تجربههاى فردى، تجربههاى عمومى
نیلوفر – ش دختر ١٨ سالهای از تهران است که میگوید با مقولهی سکس برای اولین بار در ١۴ سالگی (سوم راهنمایی) از طریق همکلاسیها آشنا شده است. او میگوید: «کلمهی سکس را که دهن به دهن در مدرسه میچرخید از همکلاسیها شنیدم و احساس گناه اولین حس من بود. اما به تدریج کنجکاو شدم و دوست داشتم بیشتر در مورد سکس بدانم و خودم تجربه کنم ولی جرأت پرسیدن از کسی را هم نداشتم.» نیلوفر در دوران دبیرستان از طریق کتاب علوم در مورد جفتگیری حیوانات و گیاهان اطلاعاتی به دست آورده بود اما کارکرد اندام تناسلی در انسانها را نمیدانست.
نیلوفر ادامه میدهد: «از بزرگترهای فامیل شنیده بودم که اگر پسری به دختری دست بزند به این معناست که فقط قصد سوءاستفاده دارد و پس از آن دختر را حتا نگاه هم نمیکند. اما بعد از این که خودم با کسی که او را دوست دارم و قصد ازدواج دارم رابطهی جنسی برقرار کردم، فهمیدم که این رابطه میتواند به خاطر دوست داشتن زیاد باشد. هرچند که وقتی اولین رابطهی جنسی را داشتم، چیز زیادی از آن نمیدانستم چون فقط دو یا سه بار، در گوشیهای موبایل دوستانام، چند صحنهی کوتاه پورنو دیده بودم که به نظر خیلی هم دردناک میآمد.»
زینب دختر ١۴ سالهی ایرانی است که دوران راهنمایی را در کشور دوبی و در مدرسهای انگلیسیزبان، که به شیوهی مدارس انگلستان اداره میشود، گذرانده است. اطلاعات او در مورد روابط جنسی و روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای جنسی به مراتب بیشتر از نیلوفر است.
در ١٣ سالگی، زینب با نامهای از طرف مدرسه به خانه میرود؛ در نامه به مادران و پدران دانشآموزان کلاس هفتم اطلاع داده شده است که فرزند شما در هفتهی آینده آموزشهایی در مورد روابط جنسی، روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای جنسی خواهد دید. زینب میگوید: «معلم در کلاس ما، از پسرها خواست نام آلت جنسی دخترها را با صدای بلند بگویند و از دخترها خواست نام آلت جنسی پسرها را با صدای بلند بگویند، تا خجالتمان از به کار بردن این کلمهها از بین بر
ود.»
او میگوید که معلم عکس اندامهای جنسی زنان و مردان را در کتاب به آنها نشان داده است و بخش مربوط به سکس و تولید مثل و حاملگی و جلوگیری از حاملگی از طریق کاندوم و قرصهای ضدبارداری و بیماریهای جنسی را با صدای بلند در کلاس خوانده است و مراحل جفتگیری و ورود اسپرم به تخمک را به طور کامل و با عکس به آنها نشان داده است.
از شادی، مادر ٣۵ سالهی زینب، پرسیدم که آیا به نظرش این آموزشها در سن مناسب برای زینب صورت گرفته یا به نظر او زود بوده است. شادی میگوید: «به نظر من در سن مناسب بود؛ زینب چند بار قبل از آموزشهای مدرسه، در مورد این که یک زن چگونه باردار میشود از من سؤال کرده بود و من چون خودم در مدرسه آموزشی ندیده بودم و نمیدانستم که به چه صورتی باید برای دختر نوجوانام توضیح دهم، از مشاور کمک گرفتم و مشاور مرا راهنمایی کرد. به او گفتم همانطور که حیوانها و گیاهها تولید مثل میکنند، انسانها هم تولید مثل میکنند و این عمل از طریق اندامهای جنسی هردو طرف صورت میگیرد. اما برایش گفتم
که وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، اقدام به عمل جنسی میکنند و سنشان باید مناسب
باشد.»
نگین، ١۴ ساله، همکلاسی زینب در دوران دبستان است که همچنان در ایران زندگی میکند و دوران راهنمایی را در مدارس تهران میگذراند. با مادر نگین صحبت میکنم و موضوع گزارش را با او در میان میگذارم و از او میخواهم اگر مایل است، اجازه دهد با دختر نوجواناش گفتوگویی داشته باشم اما او راضی نمیشود و میگوید خودم به سؤالهایت جواب میدهم.
در مورد آموزش مسائل جنسی در مدارس ایران از او میپرسم، و او میگوید دخترش در مورد پریود آموزشهایی در مدرسه دیده است اما در مورد روابط جنسی هیچ آموزشی ندیده است و هیچگاه تا به امروز سؤالی در این باره نداشته است. او معتقد است که نگین هنوز خیلی کوچکتر از آن است که بخواهد در مورد این مسائل چیزی بداند چرا که هنوز سرگرم بازیهای کودکانهاش است. از او پرسیدم که آیا به ذهن خودش نرسیده تا برای نگین توضیحی، هرچند کوتاه، در مورد اندام جنسیاش و روابط جنسی میان دو انسان بدهد؟ پاسخ او منفی بود.
او گفت، مدتى پیش در خانه با همسر و پسر ١٨ سالهام مشغول دیدن فیلم هیس، دخترها فریاد نمیزنند شدیم. میخواستم از نگین هم بخواهم فیلم را ببیند، اما گفتم اول خودم نگاه کنم، اگر مناسب بود به او هم میگویم؛ در اواسط فیلم، با توجه به مسائلی که مطرح شد، خیلی خوشحال شدم که از نگین نخواستم فیلم را نگاه کند. چون مسائلی در این فیلم مطرح میشود که نگین هیچ اطلاعی از آن ندارد و شاید باعث شود کنجکاو شود و به سراغ اطلاعات غلط برود.
زینب دختر ١۴ سالهی ایرانی است که دوران راهنمایی را در کشور دوبی و در مدرسهای انگلیسیزبان، که به شیوهی مدارس انگلستان اداره میشود، گذرانده است. اطلاعات او در مورد روابط جنسی و روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای جنسی به مراتب بیشتر از نیلوفر است.
در ١٣ سالگی، زینب با نامهای از طرف مدرسه به خانه میرود؛ در نامه به مادران و پدران دانشآموزان کلاس هفتم اطلاع داده شده است که فرزند شما در هفتهی آینده آموزشهایی در مورد روابط جنسی، روشهای پیشگیری از بارداری و بیماریهای جنسی خواهد دید. زینب میگوید: «معلم در کلاس ما، از پسرها خواست نام آلت جنسی دخترها را با صدای بلند بگویند و از دخترها خواست نام آلت جنسی پسرها را با صدای بلند بگویند، تا خجالتمان از به کار بردن این کلمهها از بین برود.»
او میگوید که معلم عکس اندامهای جنسی زنان و مردان را در کتاب به آنها نشان داده است و بخش مربوط به سکس و تولید مثل و حاملگی و جلوگیری از حاملگی از طریق کاندوم و قرصهای ضدبارداری و بیماریهای جنسی را با صدای بلند در کلاس خوانده است و مراحل جفتگیری و ورود اسپرم به تخمک را به طور کامل و با عکس به آنها نشان داده است.
از شادی، مادر ٣۵ سالهی زینب، پرسیدم که آیا به نظرش این آموزشها در سن مناسب برای زینب صورت گرفته یا به نظر او زود بوده است. شادی میگوید: «به نظر من در سن مناسب بود؛ زینب چند بار قبل از آموزشهای مدرسه، در مورد این که یک زن چگونه باردار میشود از من سؤال کرده بود و من چون خودم در مدرسه آموزشی ندیده بودم و نمیدانستم که به چه صورتی باید برای دختر نوجوانام توضیح دهم، از مشاور کمک گرفتم و مشاور مرا راهنمایی کرد. به او گفتم همانطور که حیوانها و گیاهها تولید مثل میکنند، انسانها هم تولید مثل میکنند و این عمل از طریق اندامهای جنسی هردو طرف صورت میگیرد. اما برایش گفتم که وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، اقدام به عمل جنسی میکنند و سنشان باید مناسب باشد.»
نگین، ١۴ ساله، همکلاسی زینب در دوران دبستان است که همچنان در ایران زندگی میکند و دوران راهنمایی را در مدارس تهران میگذراند. با مادر نگین صحبت میکنم و موضوع گزارش را با او در میان میگذارم و از او میخواهم اگر مایل است، اجازه دهد با دختر نوجواناش گفتوگویی داشته باشم اما او راضی نمیشود و میگوید خودم به سؤالهایت جواب میدهم.
در مورد آموزش مسائل جنسی در مدارس ایران از او میپرسم، و او میگوید دخترش در مورد پریود آموزشهایی در مدرسه دیده است اما در مورد روابط جنسی هیچ آموزشی ندیده است و هیچگاه تا به امروز سؤالی در این باره نداشته است. او معتقد است که نگین هنوز خیلی کوچکتر از آن است که بخواهد در مورد این مسائل چیزی بداند چرا که هنوز سرگرم بازیهای کودکانهاش است. از او پرسیدم که آیا به ذهن خودش نرسیده تا برای نگین توضیحی، هرچند کوتاه، در مورد اندام جنسیاش و روابط جنسی میان دو انسان بدهد؟ پاسخ او منفی بود.
او گفت، مدتى پیش در خانه با همسر و پسر ١٨ سالهام مشغول دیدن فیلم هیس، دخترها فریاد نمیزنند شدیم. میخواستم از نگین هم بخواهم فیلم را ببیند، اما گفتم اول خودم نگاه کنم، اگر مناسب بود به او هم میگویم؛ در اواسط فیلم، با توجه به مسائلی که مطرح شد، خیلی خوشحال شدم که از نگین نخواستم فیلم را نگاه کند. چون مسائلی در این فیلم مطرح میشود که نگین هیچ اطلاعی از آن ندارد و شاید باعث شود کنجکاو شود و به سراغ اطلاعات غلط برود.